ریحانه جولایی

خشونت علیه زنان بنا بر تعریف سازمان ملل متحد، هرگونه رفتاری است که می‌تواند منجر به آسیب بدنی، جنسی یا روانی زنان شود. امروز ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است.

خشونت چهره‌های زیادی دارد و خشونت علیه زنان یکی از بارزترین آن‌هاست. این نوع خشونت علیه زنان و دختران یکی از گسترده‌ترین، پایدارترین و مخرب‌ترین انواع نقض حقوق بشر در دنیای امروز است که در پاره‌ای موارد به دلیل مصونیت فرد مرتکب شونده از مجازات و در برخی موارد دیگر به دلیل سکوت و ترس از ننگ و رسوایی قربانی، گزارش نمی‌شود و درنتیجه تشدید می‌شود.

اکنون جهان این واقعیت‌ها را آشکارا فریاد می‌کشد که یک‌سوم زنان و دختران در طول زندگی خود خشونت جسمی یا جنسی را تجربه می‌کنند و نیمی از زنانی که در سرتاسر جهان کشته‌شده‌اند به‌وسیله شریک زندگی یا خانواده خود به قتل رسیده‌اند. این میزان شیوع خشونت علیه زنان به معنای آن است که هر زنی در اطراف ما می‌تواند قربانی خشونت باشد؛ مادر، خواهر، دختر، همسایه، همکار، دوست یا حتی خودتان ممکن است این سوءرفتار را تجربه کرده باشید. اما الگوهای و پیامدهای خشونت برای زنان و دختران در گروه‌های مختلف جمعیت متفاوت است. به‌علاوه، در مناطق مختلف تغییرات مهمی در نوع خشونت دیده می‌شود.

تمام زنان دنیا  طعم خشونت را چشیده‌اند

پیشگیری از خشونت علیه زنان ضروری است زیرا این خشونت مانعی برای دستیابی به عدالت، توسعه، صلح و همچنین تحقق حقوق بشر زنان و دختران می‌شود. در کل، توسعه پایدار بدون پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران محقق نمی‌شود.

ازاین‌رو، تلاش جدی برای جلوگیری و پایان دادن به خشونت علیه زنان در سطح جهانی، منطقه‌ای و ملی نشان‌دهنده دغدغه مسئولان برای خاتمه دادن به ظلمی آشکار است. اگر از نگاه آمار بخواهیم به موضوع بنگریم باید توجه داشته باشیم که به گزارش سازمان ملل متحد ۷۰ درصد از زنان در آمریکا خشونت جسمی یا جنسی را از سوی شریک زندگی خود تجربه کرده‌اند. تحقیقات سازمان جهانی بهداشت نیز نشان می‌دهد که خشونت شریک زندگی برای ۶۵ درصد از زنان در برخی مناطق جنوب صحرای آفریقا و حدود ۴۰ درصد از زنان در جنوب آسیا واقعیت دارد و کابوس‌های آن‌ها را رقم‌زده است. درعین‌حال حتی در مناطقی مانند آسیای شرقی و اروپای غربی که احتمال وقوع این حوادث کم‌رنگ‌تر به نظر می‌رسد به ترتیب بیش از ۱۶ و ۱۹ درصد از زنان، خشونت از سوی شریک زندگی را تجربه کرده‌اند.

امروز در قرن بیست و یکم تقریباً در سراسر جهان ۷۵۰ میلیون زن و دختر زندگی می‌کنند که پیش از ۱۸ سالگی ازدواج‌کرده‌اند و ۲۰۰ میلیون زن و دختر ختنه شده‌اند که همگی به‌نوعی زنده‌به‌گوری را تجربه کرده‌اند. ۷۱ درصد از قربانیان قاچاق انسان در سراسر جهان را زنان و دختران تشکیل می‌دهند و از هر ۴ زن ۳ نفر مورد سوءاستفاده جنسی قرارگرفته است.

آمارها در رابطه با ایران نیز می‌گویند که بیش از 60 درصد زنان خشونت را تجربه کرده‌اند. پژوهش‌های انجام‌شده در 28 استان کشور نشان می‌دهد حدود 60 درصد از زنان ایرانی حداقل یک‌بار در زندگی زناشویی خشونت را تجربه کرده‌اند. خشونت علیه زنان واقعیتی غیرقابل‌انکار در سراسر جهان است. طبق الگوی جهانی، آزار روانی، عاطفی و کلامی و همچنین آزار اجتماعی و اقتصادی با ایجاد محدودیت در روابط اجتماعی یا سخت‌گیری اقتصادی، نادیده گرفتن ظرفیت و توانایی زن، آزار جسمی و درنهایت آزار جنسی همگی مصادیقی از خشونت علیه زنان است که باید با آن‌ها مقابله کرد.

جوامع سنتی زن را به سکوت تشویق می‌کنند

ترس از گزارش و شکایت خشونت در تمام دنیا وجود دارد اما این موضوع برای زنان ایرانی بیشتر است. نگاه، جو  و کلیشه‌های سنتی حاکم در ایران زن را تشویق به سازش می‌کند و با این مثال‌ها که « دعوا نمک زندگی است» یا « زن بالباس سفید به خانه شوهر می‌رود و بالباس سفید از خانه همسرش بیرون می‌آید» نمونه‌های بسیار رایج و پرکاربردی است که همه ما به‌کرات آن را شنیده‌ایم.

بر اساس آمار و گزارش‌های به‌دست‌آمده در بسیاری از مناطقی که بافت سنتی دارند کمترین گزارش‌های همسر آزاری ثبت می‌شوند. البته این بدان معنا نیست که در این مناطق همسرآزاری اتفاق نمی‌افتد بلکه وجود روحیه جمع‌گرایی در چنین مناطقی و اعتقاد به بی‌اهمیت بودن فردیت و فردگرایی در مقابل تصمیم عشیره و قبیله عامل اصلی پنهان ماندن خشونت علیه زنان است. در حقیقت در بسیاری از جوامع سنتی خشونت به‌عنوان یک فرهنگ اجتماعی پذیرفته‌شده است و آسیب تلقی نمی‌شود. دختری که بارها کتک خوردن مادرش را می‌بیند در مقابل ضرب‌وجرح همسر سکوت می‌کند و خود را قربانی خشونت نمی‌پندارد. البته ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که در جامعه شهری، زنان، بسیاری از مطالبات خود را شناخته‌اند اما بازهم مشکلاتی مانند ناتوانی در تأمین هزینه زندگی و سرپناه باعث شده با سکوت بسیاری از زنان در مقابل خشونت مواجه باشیم.

عده‌ای معتقداند که چون آگاهی زنان بالاتر رفته، هم میزان شکایت‌ها افزایش‌یافته، هم موضوع شکایت‌ها تغییر کرده است. آن‌ها می‌گویند که جنس شکایت‌های زنان فرق کرده و تعداد پرونده‌هایی که به خاطر خشونت در دادگاه‌ها تشکیل می‌شود، خیلی بیشتر شده است

کرونا، خشونت بر زنان و تناقض‌های آماری مسئولان

به یک‌سالگی شیوع کرونا در جهان نزدیک می‌شویم و رد پای این ویروس در تمام قسمت‌های زندگی مردم سراسر دنیا مشهود است. در کنار مشکلاتی که کم‌وبیش با آن آشنا هستیم این ویروس خشونت علیه زنان را هم افزایش داده است.

تازه یک ماه از ورود ویروس کرونا به کشور و آغاز خانه‌نشینی گذشته بود که زنگ افزایش خشونت‌های خانگی علیه زنان و کودکان به صدا درآمد. دوازدهم فروردین بود که بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روان‌شناختی سازمان بهزیستی از افزایش سه برابری آمار تماس‌های اختلافات زوجین در قرنطینه با صدای مشاور یا همان ۱۴۸۰ خبر داد. آماری که نگرانی فعالان حقوق زنان و کودکان را به دنبال داشت.

این در حالی است که معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری می‌گوید میزان خشونت خانگی در ایران در مقایسه با آمارهای جهانی چندان حاد و شدید نیست؛ «حتی وضعیت ما از وضعیت متوسط جهانی ازلحاظ شیوع خشونت‌های خانگی بهتر است. البته اینکه چه میزان از این خشونت‌ها هم اطلاع‌رسانی می‌شود، جای بحث و بررسی دارد.» او از همکاری معاونت زنان و اورژانس اجتماعی برای کاهش خشونت‌ها علیه زنان می‌گوید و معتقد است این اورژانس توانسته کمک زیادی برای کمک به زنان خشونت‌دیده کند.  البته بسیاری از صاحب‌نظران بر این باوراند دوران قرنطینه برای زنان و دختران روزهای خوبی نبوده است. شیوا مدرس‌زاده، جامعه‌شناس چندی پیش‌گفته بود که معمولاً مواجهه با خشونت برای زنان به وضعیت مردانی که با آن‌ها مواجه‌اند بستگی دارد چراکه خشونت نتیجه عوامل متعدد اجتماعی است که تفکر و عمل افراد جامعه بر نوع خشونت ایجادشده مؤثر است.

به گفته‌ی این جامعه‌شناس، در خرده روایت‌های زنان مشاهده می‌شد که از ماندن طولانی همسر خود در خانه ناراضی بودند و اوقات را به بطالت سپری می‌کردند و از سوی دیگر در دوران قرنطینه مردان با بیکاری مواجه شدند، قدرت پرداخت اجاره‌خانه برای آن‌ها کاهش یافت و درنتیجه خشونت علیه زنان افزایش یافت.

راهکارهای جهانی برای کاهش خشونت علیه زنان

معضل افزایش خشونت‌ها در دوره قرنطینه کرونا تنها مختص ایران نیست و تمام دنیا را درگیر کرده است. این‌همه گیری موجب تشدید معضل خشونت‌های مربوط به جنسیت از تجاوز در نیجریه و آفریقای جنوبی، افزایش شمار بانوان ناپدیدشده در پرو، افزایش میزان کشته شدن زنان در برزیل و مکزیک و بسیاری موارد همانند در اروپا شده است. بر اساس داده‌های انتشاریافته سازمان ملل متحد در روزهای پایانی سپتامبر، قرنطینه و تعطیلی‌های سراسری در کشورها منجر به افزایش ۲۵ درصدی شکایت‌ها یا تماس‌های تلفنی و اینترنتی در آرژانتین، ۳۰ درصدی در قبرس و فرانسه و ۳۳ درصدی در سنگاپور برای گزارش بدرفتاری‌ها شده است.

پژوهش‌های انجام‌شده در 28 استان کشور نشان می‌دهد حدود 60 درصد از زنان ایرانی حداقل یک‌بار در زندگی زناشویی خشونت را تجربه کرده‌اند

به‌طورکلی در همه کشورها اقدامات برای محدود کردن گسترش ویروس کرونا منجر به محبوس شدن زنان و کودکان در خانه شده و  انجمن‌های بانوان مغرب (مراکش)، هم‌زمان با فشار بر مقام‌های این کشور برنشان دادن واکنش اضطراری و فوری، خانه‌ها را خطرناک‌ترین مکان برای زنان دانسته‌اند. مجمع امنیت همگانی برزیل نیز اعلام کرد: ۶۴۸ مورد کشته شدن بانوان در نیمه نخست سال ۲۰۲۰ ثبت‌شده است که نسبت به دوره مشابه در سال پیش از آن، افزایش اندکی نشان می‌دهد. این نهاد باوجود راه‌اندازی کارزاری توسط دولت برزیل برای تشویق بانوان به شکایت کردن، اقدامات برنامه‌ریزی‌شده برای کمک به قربانیان خشونت‌های خانگی را ناکافی دانسته است.

همچنین سازمان ملل متحد اعلام کرده است که از هر هشت کشور تنها یکی اقداماتی برای کاهش دادن آثار منفی این‌همه گیری برزنان و کودکان اجرا کرده است. برای نمونه؛ قربانیان خشونت خانگی می‌توانند با مراجعه به داروخانه‌های اسپانیا و کاربرد رمز واژه ماسک – ۱۹ درخواست کمک کنند و برخی انجمن‌های فرانسوی نیز نقاط تماسی در سوپرمارکت‌ها ایجاد کرده‌اند. به گفته یکی از فعالین حقوق زنان در مراکز خرید نزدیک پاریس؛ زنانی که به ما مراجعه می‌کنند در وضع غیرقابل‌تحمل و خطرناکی قرارگرفته‌اند و تعطیلی دیواری از سکوت ایجاد کرده است.

تغییر جنس شکایت‌ها  با بالا رفتن مطالبات زنان

صحبت از خشونت علیه زنان که می‌شود معمولاً بحث خشونت فیزیکی تداعی می‌شود. درحالی‌که خشونت علیه زنان می‌تواند به شیوه‌های مختلفی صورت گیرد. از خشونت زبانی تا خشونت روانی، مالی و... درواقع خشونت فیزیکی فقط یکی از انواع خشونت علیه زنان است.

بسیاری از صاحب‌نظران خشونت علیه زنان را علاوه بر آزار جنسی یا خشونت فیزیکی، ناشی از نگاه مردسالارانه و پدرسالارانه‌ای می‌داند که از درون خانه تا محل کار و فضاهای اجتماعی را شامل می‌شود. نگاهی که برای زن اعتبار کافی در سازمان‌ها و نهادهای کاری قائل نیست و محدودیت‌های گوناگونی در برابر زنان قرار می‌دهد، از انتخاب شغل و انجام وظایف شغلی گرفته تا آنچه به‌عنوان همسر و مادر در خانواده از او انتظار می‌رود.

عده‌ای معتقداند که چون آگاهی زنان در این مورد بالاتر رفته، هم میزان شکایت‌ها افزایش‌یافته، هم موضوع شکایت‌ها تغییر کرده است. آن‌ها می‌گویند که جنس شکایت‌های زنان فرق کرده و تعداد پرونده‌هایی که به خاطر خشونت در دادگاه‌ها تشکیل می‌شود خیلی بیشتر شده است. از سوی دیگر قوانین حمایت‌گرانه از زنان در برابر انواع خشونت، به‌ویژه خشونت خانگی در ایران با خلأ بزرگی روبروست. لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت هنوز با مشکلات زیادی روبه‌رو است و بدون نقص نیست. باوجوداین لایحه حاوی موادی است که می‌تواند در بهبود وضع امنیت زنان کمک بزرگی باشد. بر اساس ماده سوم «هیچ‌کس حق ندارد در روابط خانوادگی، اماکن خصوصی، عمومی یا دولتی به‌قصد آسیب علیه زنان مرتکب خشونت شود و در صورت ارتکاب، مطابق احکام این قانون مجازات می‌شود.» و ماده چهارم نیز به طیفی از خشونت اشاره‌کرده، آن‌ها را جرم دانسته و برای آن‌ها مجازات تعیین کرده است. ازجمله انواع خشونت عاطفی،‎ روانی و جنسی.

به‌هرروی اینکه زنان نسبت به سال‌های گذشته جرئت بیشتری پیداکرده‌اند و برای حقوق اولیه خود می‌جنگند جای امیدواری دارد و می‌توان به این دل‌خوش کرد که در سال‌های آینده زنان کمتر مورد خشونت قرار بگیرند.