به بهانه ۳۰ سپتامبر، روز جهانی ناشنوایان؛
اقلیتی زبانی- فرهنگی که نه میشنوند و نه شنیده میشوند

ریحانه جولایی
ناشنوایی یعنی چه؟ یعنی نداشتن قوۀ شنوایی؟ بله، اما این تعریف سلبی قسمت بزرگی از مفهوم ناشنوایی را به کل نادیده میگیرد. اغلب ناشنوایان از ابزار ذهنی-زبانی- فرهنگی فوقالعاده مهمی به نام زبان اشاره در زندگی روزمره استفاده میکنند که دیگر افراد فاقد آن هستند. ناشنوایی کیفیتی منحصربهفرد از زیست انسانی است، ازاینرو که از نظر پزشکی آن را در ردۀ معلولیت طبقهبندی میکنند و از نظر زبانی آن را در ردۀ اقلیت زبانی-فرهنگی. ازاینجهت هیچکدام از گروههای اقلیت در اجتماع وضعیتی مشابه ناشنوایان ندارند. طبق دیدگاه دوم شایسته است بیش از آنکه ناشنوایان را بهعنوان انسانهایی فاقد قوۀ شنوایی بشناسیم، آنها را اشخاصی دارای زبان و فرهنگی متفاوت بدانیم.
5 درصد معلولان جهان را ناشنوایان تشکیل میدهند
در میان معلولان جهان، ناشنوایان بیشترین تعداد را در این گروه دارند بهطوریکه نزدیک به پنج درصد جمعیت دنیا ناشنوا یا کمشنوا هستند. همچنین باید گفت ناشنوایان در میان دیگر معلولان، گروه فراموششدهای به شمار میروند زیرا نمیتوانند صدای خودشان را به گوش مسئولان و جامعه برسانند و نسبت به گروههای دیگر کمتر به مشکلات آنها توجه میشود. به همین دلیل در تقویم جهانی ۳۰ سپتامبر را با نام روز جهانی ناشنوایان نامگذاری کردهاند که درواقع با اختصاص دادن این روز به ناشنوایان و برگزاری سخنرانی، گفتوگو، همایش و مراسم مختلف، حقوق این اقلیت زبانی را به دولتها، تصمیمگیرندگان، رسانهها و افکار عمومی گوشزد میکنند.
بر اساس آخرین آمارهایی که در سال ۹۸ اعلامشده، حدود ۴۶۶ میلیون نفر در سراسر جهان از نعمت شنوایی محروم هستند و ۳۴ میلیون نفر از این تعداد را کودکان شامل میشوند. تخمین زده میشود تا سال ۲۰۵۰، بیش از ۹۰۰ میلیون نفر دچار کمشنوایی ناتوانکننده شوند.
به گفته مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق معلولان ایران در ایران نیز ۱۲۰ هزار نفر دچار ناشنوایی هستند که از خدمات سازمان بهزیستی استفاده میکنند. همچنین محمد اجللوئیان، مدیرعامل بنیاد خیریه شنوایی بخشش و فوق تخصص گوش نیز با اشاره به اینکه از ۱.۵ میلیون جمعیت مولود کشور یک در هزار نفر ناشنوا هستند، تصریح کرد: سالانه بهطور متوسط ۱۵۰۰ ناشنوای جدید به جمعیت کشور اضافه میشوند.
مصائب تحصیلی و آموزشی ناشنوایان
آمارهای مطرحشده از ناشنوایی در دنیا نشان از این دارد که ناشنوایان بخش قابلتوجهی از جامعه را تشکیل میدهند، اما در حال حاضر این قشر از جامعه با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکنند بهطوریکه انجمنهای فعال حوزه ناشنوایان نسبت به این مشکلات ابراز نگرانی کردهاند.
یکی از مشکلاتی که ناشنوایان همواره با آن دستوپنجه نرم میکنند بحث آموزش است و حالا، با آمدن کرونا این معضل برایشان پررنگتر شده. با تمام سختی و کاستیهایی که برای آموزش دانشآموزان ناشنوا وجود داشت اما میتوانستند با لبخوانی تا حدی گلیم خود را از آب بیرون بکشند درحالیکه با آنلاین شدن کلاس این مزیت از بین رفته و کار را برایشان بیشازپیش سختتر کرده است. در این شرایط ناشنوایان بهسختی میتوانند از طریق موبایل گفتههای معلم را لبخوانی کنند. از طرفی دیگر نیز حس شنیداری که از طریق سمعک به گوش ناشنوا میرسد با صدایی که از طریق موبایل به گوش میرسد بسیار متفاوت است.
مشکلات تحصیلی و آموزشی ناشنوایان اما به مدرسه خلاصه نمیشود. عدم توجه به این قشر باعث شده بسیاری از آنها پس از پایان دوره دبیرستان ترک تحصیل کنند و یا آن عدهای که تصمیم به ادامه تحصیل میگیرند با مشکلات جدید دیگری مواجه شوند.
راه تحصیل برای همه باز است و فرقی نمیکند نابینا، ناشنوا یا فردی سالم باشد اما همانطور که پیشتر هم گفته شد یکی از تکنیکهایی که به ناشنوایان برای درک آموزشها کمک میکند لبخوانی است. در این میان این محدودیت که آنها باید از لبخوانی برای فراگرفتن نکات استفاده کنند مشکلساز شده است. به همین علت اشخاص ناشنوا ناچارند در کلاسهای درس به همراه «رابط» حاضر شوند.
رابط شخصی است که پل ارتباطی بین فرد شنوا و ناشنواست، به زبان اشاره تسلط دارد و گفتههای افراد شنوا را برای شخص ناشنوا بهصورت زبان اشاره بازگو میکند، اما نکته اینجاست که بیشتر ناشنوایان قادر نیستند هزینههای رابط را پرداخت کنند.
این در حالی است که باید تأکید کرد چنانچه لبخوانی شخص ناشنوا نیز در سطح خوبی باشد، او باز هم به رابط نیاز پیدا میکند، چون در برخی دروس اصطلاحات انگلیسی و علمی به کار گرفته میشود و شخص ناشنوا قادر نیست مفهوم این لغات را از طریق لبخوانی درک کند. برای رفع این مشکل سازمان بهزیستی باید از رابطها حمایت کند، زیرا در برخی کشورها رابطها پست سازمانی دارند.
بر اساس آخرین آمارهایی که در سال ۹۸ اعلامشده، حدود ۴۶۶ میلیون نفر در سراسر جهان از نعمت شنوایی محروم هستند و ۳۴ میلیون نفر از این تعداد را کودکان تشکیل میدهند. تخمین زده میشود تا سال ۲۰۵۰، بیش از ۹۰۰ میلیون نفر دچار کمشنوایی ناتوانکننده شوند
مشکلات ناشنوایان در شهر
یکی دیگر از مشکلات ناشنوایان مناسبسازی نشدن امکانات شهری با نیازهای این افراد است. برای نمونه این افراد هنگام استفاده از وسایل حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس به دردسر میافتند. بارها برای این افراد پیشآمده که نتوانستهاند در ایستگاه موردنظرشان پیاده شوند، زیرا تمام اتوبوسها و بیشتر قطارهای مترو مجهز به تابلوهایی که نام ایستگاهها در آنها نوشته میشود، نیست. افزون براین زمانی که راهبران قطارهای مترو به هر دلیلی اعلام میکنند در برخی ایستگاهها توقف نخواهند داشت ناشنوایان متوجه موضوع نمیشوند و به همین دلیل وقت بیشتری از آنها گرفته میشود.
پای درد دل افراد ناشنوا که بنشینید متوجه خواهید شد اغلب آنها برای گرفتن گواهینامه رانندگی نیز مشکلات زیادی را تحمل کردهاند.
چون دایره لغات ناشنوایان محدود است و معمولاً مربیان در کلاسهایی مانند آییننامه نکات را سریع تدریس میکنند، ناشنوایان در یادگیری این نکات با مشکل روبهرو میشوند. در چنین شرایطی این افراد باید از رابط استفاده کنند و ازآنجاکه این آموزشگاهها تمایلی به استفاده از رابطها ندارند شخص ناشنوا باید خودش هزینه رابط را پرداخت کند. این شرایط سبب شده برخی ناشنوایان در مدت چهار سال نیز نتوانند در آزمون آییننامه قبول شوند.
پیدا کردن شغل از سخت هم سختتر است
اشتغال هم یکی دیگر از مشکلاتی است که این قشر با آن دستبهگریباناند. ناشنوایان نیز مانند دیگر معلولان برای پیدا کردن شغل با مشکل روبهرو هستند، اما نکته اینجاست که کیفیت کار این افراد مثالزدنی است؛ ناشنوایان چون صدای اطراف خود را نمیشنوند حین کار تمرکز بیشتری دارند بنابراین کیفیت کاری که آنها ارائه میکنند از سطح بالایی برخوردار است.
بسیاری از فعالان این حوزه گفتهاند وقتی نمونه کار ناشنوایان در اختیار مدیران شرکتهای مختلف قرار میگیرد آنها به استخدام این افراد علاقهمندمی شوند، اما هنگام مصاحبه استخدام اغلب مدیران وقتی متوجه میشوند شخص ناشنواست و نمیتوانند با او ارتباط برقرار کنند از استخدام منصرف میشوند. همچنین باید تأکید کرد زمانی که شخص ناشنوا در شرکت یا سازمانی مشغول کار میشود شانس ارتقای پست او تقریباً صفر است.
ناشنوایان چون نمیتوانند با مدیران خود ارتباط برقرار کنند در سطح اولیه کار باقی میمانند یا با این استدلال که این اشخاص نمیتوانند پاسخگوی تلفن باشند پست مدیریتی نمیگیرند.
باید گفت ناشنوایان در میان دیگر معلولان، گروه فراموششدهای بهشمارمیروند زیرا نمیتوانند صدای خودشان را به گوش مسئولان و جامعه برسانند و نسبت به گروههای دیگر کمتر به مشکلات آنها توجه میشود
چرا ناشنوایان پشت نوبت کاشت حلزون میمانند؟
چند سالی میشود که بحث کاشت حلزون و تأثیر آن بر شنوایی مطرحشده است. در حال حاضر قیمت عمل کاشت حلزون در کشور با کمک دولت حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون میشود، اما افرادی که عمل کاشت حلزون انجام ندهند طی عمر خود بیش از ۲۰۰ میلیون تومان هزینه برای جامعه و خانواده دارند. اما سؤال اینجاست که چرا فرد ناشنوا برای عمل کاشت حلزون باید پشت نوبت قرار بگیرد؟ این سؤال در حالی مطرح میشود که سازمانهای جهانی اعلام کردهاند که جمهوری اسلامی ایران در زمینه تجهیزات توانبخشی و پزشکی در تحریم نیست، پس چرا وزارت بهداشت اقدامات لازم را برای اینکه در زمینه کاشت حلزون پشت نوبتی وجود نداشته باشد، انجام نمیدهد؟ گفته میشود دو میلیون دلار ارز برای واردات سمعک ناشنوایان تخصیصیافته است اما این بودجه به دست معلولان و مراکز حمایتی نمیرسد.
در آخر اما باید یادآور شد مشکلات ناشنوایان آنطور که بایدوشاید تاکنون از سوی مسئولان جدی گرفته نشده، افزون براین سازمانهای مردم نهادی نیز که در این حوزه فعالیت میکنند به دلیل مشکلات مالی نتوانستهاند به نیازهای این افراد پاسخ دهند.
به نظر میرسد برای رفع این مشکلات مسئولان باید از سازمانهای مردمنهاد حمایت کرده و با برنامههای فرهنگی زمینه را برای تغییر دیدگاه برخی نیکوکاران که تمایلی برای کمک به رفع مشکل معلولان ندارند فراهم و آنها را تشویق کنند در مراکزی که برای حمایت از معلولان تشکیلشده حضور پیداکرده و برای کمک به نیازمندانی که توان بازگو کردن نیازهایشان را ندارند پیشقدم شوند.
دیدگاه تان را بنویسید