کشمکش نمایندگان مجلس و فعالان محیطزیست بر سر «دریاچه ارومیه»؛
سدسازی رشتههای احیای دریاچه را پنبه میکند
ریحانه جولایی
دریاچه ارومیه را خوب میشناسیم؛ سالها دلمان برای خشک شدنش سوخته و حالا با بارشهای اخیر و خبرهای خوب از پر آب شدنش خیالمان برای ارومیه زیبا کمی آسوده شده است. بااینحال صحبتهای برخی مسئولان نسبت به شروع پروژههای سدسازی در اطراف دریاچه ارومیه، بسیاری را نسبت به خشکی دوباره آن نگران کرده است.
زمزمههای سدسازی از مجلس شنید میشود
مدتی است از مجلس صحبتهایی مبنی فشار برای اجرای برخی پروژههای سدسازی در دریاچه ارومیه به گوش میرسد، سدهایی که به گفته برخی کارشناسان میتوانند سد راه آب ورودی به این دریاچه نیمهجان شوند و مسیر آن را از سمت احیا به نابودی تغییر دهند.
مدتی پیش سید سلمان ذاکر، نماینده مردم ارومیه، اعلام کرده بود که در راستای احیای دریاچه ارومیه با دستور وزیر نیرو ساخت دو سد نیمهکاره «نازلو» و «باراندوز» تکمیل میشوند و این کار برای کشاورزی منطقه حائز اهمیت است. این حرفها نگرانیهای زیادی درباره احیای دریاچه ارومیه به وجود آورده است، دریاچهای که چه به دلیل بارندگیها و چه به دلیل اقدامات انجامشده در بهترین وضعیت دهه اخیر قرار دارد.
او تنها نماینده موافق تکمیل سدسازیها نیست، انور حبیبزاده بوکانی، نماینده بوکان، هم چندی پیش در گفتوگویی با خانه ملت گفته بود که سد «شهرچای» یکی از مطالبات اصلی مردم است که در مجلس هفتم کلنگزنی شده و پس از صرف میلیاردها تومان هزینه، ادامه ساخت آن با مصوبه کارشناسی ستاد احیا تعطیل شده است و باید در این مصوبه تجدیدنظر شود چراکه سد «سیمینه»رود نقش مهمی در رونق کشاورزی و کاهش بیکاری و مهار آبهای جاری و هدر رفتن آبهای سطحی در منطقه دارد، این سد میتواند به پایان برسد.
البته مسئولان میگویند، ازسرگیری پروژههای سدسازی در اطراف دریاچه ارومیه ممکن نیست، مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، در همین رابطه گفته بود: «قطعاً میتوانیم نسبت به سدسازی سؤالی مطرح کنیم، اما به نظر من این رویه برگشتپذیر نیست و هیچ نشانهای هم وجود ندارد که این اتفاق رخ بدهد. همه ما دنبال خدمت هستیم، اما به نظر من ساخت این سدها تقریباً غیرممکن است.»
دلیل 69 درصد خشکی دریاچه عوامل انسانی است
درواقع تجریشی به قانونی اشاره میکند که در سال ۱۳۹۳، چند ماه پس از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، به تصویب رسید که بر اساس آن «کلیه طرحهای سدسازی در دست مطالعه و اجرایی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه» متوقف شدند.
این مصوبه چنین معنایی داشت که امکان ساخت چهار سد بزرگ «سیمینهرود»، «لیلان»، «باراندوز» و «نازلو» مجموعاً با ظرفیت تنظیم ۸۱۰ میلیون مترمکعب و ۲۹ سد استانی مجموعاً با ظرفیت تنظیم ۴۶۰ میلیون مترمکعب وجود ندارد و از سویی دیگر حقآبه دریاچه ارومیه هم باید پرداخت شود.
از سوی دیگر، علیرضا شریعت، مدیر دفتر پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه، در رابطه با علت تصویب چنین قانونی گفته بود: «بر اساس گزارش گروه تخصیص وزارت نیرو، مجموع عوامل طبیعی مثل کاهش بارش و افزایش دما، مسئول تنها ۳۱ درصد از بحران خشکی دریاچه ارومیه هستند و ۶۹ درصد مابقی، ماحصل عوامل انسانی مانند توسعه کشاورزی ناشی از ایجاد ظرفیت دسترسی به آب تنظیمشده بیشتر حاصل از احداث سدها و افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی بوده است.»
او همچنین بیان کرده بود: «درواقع تمرکز گروههای تحقیقاتی دولتی و مستقل بر مسئله و با بهرهگیری از روشهای متنوع علمی، پرده از این حقیقت برداشته شد که استفاده فزاینده و بیرویه از منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه و بیتوجهی به نیاز زیستمحیطی دریاچه ارومیه، عامل اصلی بروز بحران بوده و تحقق احیای پایدار دریاچه ارومیه در گرو مدیریت برداشت از منابع آب تجدید پذیر حوضه است.»
به همین دلیل ساخت سدهایی که مسیر آب را از دریاچه ارومیه به اراضی دیگر تغییر میدادند، متوقف شد، تا شاید دریاچه ارومیه در مسیر احیا قرار بگیرد. اما حالا یک سال بیشتر از پایان کار دولت و ستاد احیای دریاچه ارومیه باقی نمانده است و این میتواند به معنای پایان مصوبه و شروع پروژههای سدسازی و شاید خشکی دوباره دریاچه ارومیه باشد، موضوعی که به نظر میرسد برخی از مسئولین هم منتظر آن هستند.
شرایط دریاچه ارومیه با ساخت سد بحرانی میشود
اگر بخواهیم یک نگاه به تاریخچه دریاچه ارومیه بی اندازیم میبینیم که سدسازی در هیچ زمانی برای این دریاچه خوب نبوده و شرایط را بحرانی کرده است. این سدها میتوانند آب ورودی به دریاچه را کم کنند و همچون گذشتهای نهچندان دور دریاچه را تا مرز خشکی کامل سوق دهند.
در سال ۱۳۷۴ در این منطقه تنها دو سد بزرگ با قدرت تنظیم ۹۹۵میلیون مترمکعب آب وجود داشت، در سال ۱۳۹۲ تعداد این سدها به ۱۲ عدد رسید و وزارت نیرو مسئولیت تنظیم ۱۹۶۰ میلیون مترمکعب آب دیگر را بر عهده گرفت، یعنی یک میلیارد مترمکعب بیشتر از ۳۰ سال قبل، در این میان هرسال تراز دریاچه کاهش پیدا کرد و کار بهجایی رسید که بسیاری باور کنند دریاچه ارومیه کاملاً خشکشده است.
اینکه بهجای حمایت از مدیریت مصرف آب و ترویج فرهنگ بهینهسازی مصرف به پدیده مردود احداث سدهای جدید برگردیم، روندی را شروع میکنیم در کوتاهمدت بقای دریاچه و در میانمدت سلامت مردم منطقه را تهدید میکند
به گفته شریعت «برخلاف آنچه اخیراً گفته میشود که ازسرگیری احداث سدها در راستای احیای دریاچه ارومیه است، تجربه تاریخی دریاچه ارومیه از احداث سدهای جدید در بازه زمانی ۱۳۷۴ الی ۱۳۹۲، یعنی همان بازه زمانی که افت تراز دریاچه ارومیه بیشتر از زمانهای دیگر رخداده است، گواه ارتباط زمان بهرهبرداری هر سد با افت تراز دریاچه ارومیه است. ضمن اینکه همزمان با احداث هر یک از سدهای مذکور، روند افت تراز دریاچه ارومیه به دلیل بیتوجهی به حقآبه زیستمحیطی آن، شتاب بیشتری به خود گرفته است.»
کشاورزی دریاچه را خشک و زمینها را شور میکند
ادعای دیگر موافقان سدسازی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کمک این اتفاق به امر کشاورزی است. بسیاری از فعالان حوزه در رابطه با این موضوع متفقالقولاند که میزان وابستگی معیشتی به منابع آبوخاک را در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کاهش دهند. آنها میگویند نمیخواهیم رونق کشاورزی در این منطقه داشته باشیم و کشاورزی را افزایش دهیم. در سالهای اخیر گسترش اراضی کشاورزی در این منطقه بیش از دو برابر بوده و عملاً آبی وجود نداشت و حقآبه دریاچه را مصرف کردهاند که همان زمین هم شور و نابودشده است. سمت میاندوآب و مراغه و... زمینهای بسیاری شور شده است. در سمت شرق دریاچه ارومیه مهاجرت زیادی اتفاق افتاده و زمینها به دلیل شور شدن دیگر قابلاستفاده نیست.
سدسازی برای لذت بصری صاحبان ویلاها
جدا از خواسته نمایندگان مجلس برای ساختن سد، ظاهراً چنین پروژههایی برای عدهای منافعی هم دارد. در این رابطه محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیطزیست میگوید: «تقریباً حوضه آبریزی در کشور نداریم که به وسعت دریاچه ارومیه باشد که این تعداد سد روی آن ساختهشده باشد یا در حال ساخت باشد. اگر به صفحه اطلاعات سدها در شرکت مدیریت منابع آب نگاه کنید 72 سد روی آن ساختهشده که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه الآن فعال است و 105 سد قرار بود ساخته شود. از این تعداد 72 سد ساختهشده و بقیه نیمهتمام است. 33 سد باقیمانده است که به دستور ستاد احیای دریاچه ارومیه ساخت آن متوقف شد اما حالا دوستان میخواهند دو سد از این سدها را فعال کنند. چرا؟ چون قیمت زمین بالاست. اگر شما بتوانید نفوذی داشته باشید میفهمید ساخت این سدها قیمت اراضی را در بالادست سدها بهشدت افزایش میدهد و چشماندازهای خوبی ایجاد میکند، عین ماجرایی که در سد طالقان ایجاد کرد و شهرکی به نام شهرک هنرمندان ساختهاند و افراد لاکچری در آنجا ویلا دارند، اگر آن سد ساخته نمیشد و چشمانداز خانههای ویلایی دریاچه سد نبود، کسی پول میلیاردی نمیداد آنجا خانه خریداری کند. قصه این است که باید بفهمید رد چه تعداد افراد که حامیان مالی نمایندگان بودند یا خود نمایندهها در قیمت زمین آن منطقه وجود دارد و میخواهند از این رانت استفاده کنند و زمینهایی که هکتاری خریدهاند را متری بفروشند.»
به گفته فعالان محیطزیست این تصور که برای توسعه باید سدسازی انجام بشود مربوط به دو دهه پیش است و تجربه ارومیه اثبات کرده که بین سدسازی و توسعه ارتباطی وجود ندارد
سدسازی نماد توسعه نیست
در آخر اما به نظر میرسد احداث سد و راهاندازی مجدد پروژههای بعدی، وضعیت اطراف دریاچه ارومیه را به همان شرایط وخیم میرساند، بیشتر منابع آب صرف بخش کشاورزی میشود و پرداخت حقآبه دریاچه درخطر قرار میگیرد.
به گفته کارشناسان انجام اقداماتی دیگر هم میتواند، وضعیت کشاورزی را در اطراف دریاچه ارومیه بهبود ببخشد و نیازی به سدسازی برای بهبود شرایط کشاورزی در این منطقه وجود ندارد. به گفته آنها این تصور که برای توسعه باید سدسازی انجام بشود برای دو دهه پیش است، تجربه ارومیه به ما اثبات کرده است که بین سدسازی و توسعه ارتباطی وجود ندارد.
بااینحال موافقان سدسازی، باور دارند که اجرای پروژههایشان راهحل بهبود وضعیت کشاورزی حوضه آبریز دریاچه، موضوعی که کارشناسان را نسبت شروع به بحرانی دوباره در اطراف دریاچه ارومیهای که ۱۱هزار میلیارد هزینه احیای آن شده، نگران کرده است.
در شرایطی که عزم عمومی جامعه بر تحقق احیای دریاچه متمرکز است و دریاچه نیز به خاطر هفت سال تلاش شبانهروزی در شرایطی امیدآفرین قرار دارد، اینکه بهجای حمایت از مدیریت مصرف آب و ترویج فرهنگ بهینهسازی مصرف به پدیده مردود احداث سدهای جدید برگردیم، روندی را شروع میکنیم در کوتاهمدت بقای دریاچه و در میانمدت سلامت مردم منطقه را تهدید میکند.
دیدگاه تان را بنویسید