کارشناسان در گفتوگو با «توسعه ایرانی»:
آنچه در صدا و سیما ارائه میشود، با زبان اشاره ناشنوایان تفاوت دارد// اشارات نامفهوم در دنیای بیصدا
سعیده علیپور
تصویر زن یا مردی که گوشه قاب تلویزیون، سریال، فیلم، خبر یا سخنرانی را به زبان اشاره ترجمه میکند برای بسیاری آشناست. به گمان بسیاری این افراد برای انتقال کلمات و مفاهیم به ناشنوایان -که برآورد میشود جمعیتشان چیزی بیش از نیم میلیون نفر در کشور باشند- در تلاشند، اما گویا زبان اشاره مورد استفاده آنها به قدری نامفهوم است که ناشنوایان عطای دیدن فیلم و خبر و سریال را به لقایش میبخشند و از تنها رسانه تصویری که امکان دریافت محتوای مناسبسازی شده برایشان را دارد، محروم میشوند.
بیش از 18 سال است که بر اساس قانون ملی حمایت از حقوق افراد معلول، صدا و سیما در ایران موظف است تا حداقل پنج ساعت از برنامههای خود را در هفته به صورت رایگان و به منظور آشنایی مردم در زمانهای مناسب به سازمانها و تشکلهای مردمنهاد حامی افراد معلول، توانمندیها و مشکلات این افراد اختصاص دهد و نسبت به زیرنویسی فیلمها و برنامههای شبکههای مختلف سیما، استفاده از مترجم (مورد قبول) ناشنوایان و نیز پخش توصیف شنیداری فیلمها جهت استفاده افراد نابینا اقدام کند. با این حال بررسیها نشان میدهد نه تنها اغلب معلولان از این خدمات محرومند که حتی ارائه خدمت به ناشنوایان به گونهای است که این گروه از انتقال مفاهیم از طریق رسانه ملی راضی نیستند و معتقدند زبان اشاره مورد استفاده در تلویزیون را متوجه نمیشوند، چرا که این زبان طی سالیان در بین جامعه ناشنوایان دستخوش تغییرات شده، تغییراتی که گویا مسئولان این امر در رسانه ملی چندان با آن آشنا نیستند و همین موضوع سبب شده تا تلاش صدا و سیما برای جلب مخاطب ناشنوا و کم شنوا عملا بیحاصل باقی بماند.
به اعتقاد فعالان جامعه ناشنوایان آنچه در صدا و سیما ارائه میشود، زبان اشاره نیست بلکه زبان فارسی است که با شکل و شمایل اشاره نمایش داده میشود و این با زبان اشاره ناشنوایان تفاوت دارد. به اعتقاد این گروه مترجمی باید این کار را انجام دهد که کارش مورد تأیید جامعه هدف باشد.
راهاندازی کمپین «دسترسی کامل به رسانه ملی حق ناشنوا»
این اعتراض سالیان سال ناشنوایان سبب شد که چندی پیش انجمن خانواده ناشنوایان ایران، کمپینی با نام «دسترسی کامل به رسانه ملی حق ناشنوا» را در سایت کارزار به نشانی www.karzar.net راهاندازی و در نامهای به رئیس سازمان صدا و سیما اعتراض خود را به این موضوع اعلام کنند. نامهای که تا آخرین ساعات تنظیم این گزارش حدود 9 هزار امضای حمایت را کسب کرده است.
در بخشی از این بیانیهای که این کمپین خطاب به علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما، چنین آمده است: «بیش از نیم میلیون فرد ناشنوا و کم شنوا در ایران زندگی میکنند. اکثریت قریب به اتفاق این افراد به زبان اشاره ایرانی، که یک زبان اشاره طبیعی است و طی سالیان طولانی توسط خود ناشنوایان خلق شده با یکدیگر مراوده میکنند و متأسفانه سالهاست برنامههای پخش شده از شبکههای مختلف تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برای این بخش از جامعه غیرقابلاستفادهاند. حق دسترسی افراد ناشنوا به انواع محتوای رسانههای ملی، در کنوانسیون بینالمللی حقوق افراد معلول تصریح شده و بر شناسایی زبان اشاره هر کشور به عنوان یک زبان رسمی در آن کشور تاکید شده، که جمهوری اسلامی ایران هم این کنوانسیون را امضا کرده و ملزم به اجرای مفاد آن است. در ماده ٣٠ این کنوانسیون به صراحت قید شده دولتهای عضو باید تضمین کنند که افراد معلول «از دسترسی به برنامههای تلویزیونی، فیلم، تئاتر و سایر فعالیتهای فرهنگی بهصورت قابل دسترس برخوردار میشوند». در قانون ملی حمایت از حقوق معلولان هم این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. همانگونه که در پویشهای اعتراضی اخیر در شبکههای اجتماعی شاهد بودیم، اکثریت جامعه ناشنوایان ایران نسبت به استفاده از زبان اشاره غیرمفهوم به جای زبان اشاره ایرانی در برنامههای صداوسیما معترض هستند و این موضوع لزوم بازنگری جدی در این زمینه را یادآور میشود. به نظر میرسد تحریریه اخبار ناشنوایان در صداوسیما با زبان اصلی و فرهنگ ناشنوایان ایران ناآشنا بوده و در عمل از جمعیتی نیم میلیون نفری، تعداد انگشتشماری میتوانند از این ترجمهها بهرهمند شوند. در صورتیکه استفاده از زبان اشاره ایرانی برای ترجمه همزمان، میتواند تمام این جمعیت را از برنامههای تولیدی صداوسیما بهرهمند کند.
حمیدرضا محترم، مجری این کمپین به روزنامه «توسعه ایرانی» میگوید: «ما قصد داشتیم برای عید نوروز 1399 کمپین راهاندازی کنیم تا در ایام عید برنامه و فیلم سینمایی مناسب برای ناشنوایان فراهم شود، اما با آمدن کرونا نه تنها اوضاع بهتر نشد که بدتر هم شد. چراکه این گروه از جامعه نیازمند آگاهیهای بهداشتی دقیق و درست و به روز بودند که خب این امکان فراهم نبود و این اطلاعات از طریق انجمنها و گروههای ناشنوایان در اختیار این افراد قرار میگرفت. این در حال است که صدا و سیما سالهاست که در زمینه ترجمه برخی از برنامهها به زبان اشاره افرادی را در اختیار دارد، اما این زبان با زبانی که در جامعه ناشنوایان مورد استفاده قرار میگیرد هیچ قرابتی ندارد و برای بیشتر جامعه ناشنوایان نامفهوم و ناکارآمد است».
او با بیان اینکه این موضوع پنهانی نیست و با یک نظرسنجی هم میتوان آن را دریافت ادامه میدهد: «ما افراد تحصیلکرده و کارشناسان زیادی در جامعه ناشنوایان داریم که میتوان از آنها برای این امر در صدا و سیما استفاده کرد. من معتقدم اگر این مشکل در رسانه ملی حل شود، زمینه فرهنگسازی در جامعه فراهم میشود و سازمانها و گروهها و حتی مردم یاد میگیرند که نگاه ترحم و دلسوزی به این قشر از جامعه نداشته باشند، بلکه وظایف خود را در قبال این گروه انجام دهند. به همین دلیل ما با راهاندازی این کمپین قدم اول را در مسیر رسانه ملی برداشتیم».
حامد عابدینزاده، رئیس انجمن ناشنوایان ایران به «توسعه ایرانی» میگوید: «در طول سالیان مسئولان امور معلولین وابسته به سازمان بهزیستی با ارسال نامه به صدا و سیما، پیشنهادها و نیازهای جامعه معلولین(بهویژه ناشنوایان) را عنوان کردند، اما هیچگونه فعالیتی برای رفع نیازهای آنها صورت نپذیرفت و این نامهها همواره بدون پاسخ باقی ماند
ناشنوایان شهروند محسوب نمیشوند
همچنین در همین باره حامد عابدینزاده، رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران به «توسعه ایرانی» میگوید: «در طول سالیان خدمت به جامعه ناشنوایان، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تنها یک بار جلسه NGOها، از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیردولتی مثل انجمنها و کانونها و ... را برگزار کرد. مسئولان امور معلولین وابسته به سازمان بهزیستی با ارسال نامه به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پیشنهادها و نیازهای جامعه معلولین(بهویژه ناشنوایان) را عنوان کردند، اما هیچگونه فعالیتی برای رفع نیازهای جامعه معلولین صورت نپذیرفت و این نامهها همواره بدون پاسخ باقی ماند. این موضوع باعث تاسف بسیار است که ناشنوایان به عنوان شهروندان یک کشور محسوب نمیشوند و نیازها و خواستههای آنان نادیده گرفته شده است».
او با بیان اینکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ملی است ولی در عمل بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل مربوط به برخی شهروندان از جمله جامعه ناشنوایان در انجام وظایف خود تنها با تصمیم و تایید یک فرد پیش میرود، میگوید: «من به عنوان رئیس هیئت مدیره انجمن خانواده ناشنوایان ایران از مسئولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خواهشمندم با توجه به شرایط اختصاصی مربوط به جامعه ناشنوایان و اجرای طرحهای فوق از کارشناسان باتجربه و کارآزموده ویژه ناشنوایان بهرهمند شوند. افرادی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند باید به امور فرهنگی ناشنوایان تسلط کافی داشته و ماهر باشند، چراکه فرد شنوا نمیتواند با تمام وجود عمق مشکلات این قشر را دریابد و با آشنایی ابتدایی و کم در تصمیمگیری با نواقص فراوان روبرو میشود. به طوری که یکی از علل ناتوانی در کسب موفقیت طرحها را میتوان در این مورد جستجو کرد».
عابدینزاده با بیان اینکه بعد از سالها، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و برنامههای آن برای ناشنوایان مناسبسازی نشده است و مخاطبین آن از این رسانهی ملی محروم شدهاند، میگوید: «نبود مترجمین به زبان اشاره ایرانی(طبیعی)، عدم زیرنویس برنامههای تلویزیونی، باعث دور شدن مخاطبین ناشنوا از رسانههای ملی شده است».
حمیدرضا محترم، مجری کمپین «دسترسی کامل به رسانه ملی حق ناشنوا» در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: صدا و سیما سالهاست که در زمینه ترجمه برخی برنامهها به زبان اشاره افرادی را در اختیار دارد، اما این زبان با زبان مورد استفاده ناشنوایان هیچ قرابتی ندارد و برای بیشتر آنها نامفهوم و ناکارآمد است
او برای رفع این مشکل پیشنهاد میدهد: «مترجمین ناشنوا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید دورههای آموزشی زبان اشاره را بر حسب استعدادهای خود طی کنند. همچنین مترجمین ناشنوا باید به زبان اشاره و امور فرهنگی ناشنوایان تسلط پیدا کنند و این تسلط جز با پیگیری و دنبال کردن مشکلات آنها حاصل نمیشود».
رئیس انجمن خانواده ناشنوایان با نهی تصمیمگیری سلیقگی در رسانه ملی، این امر را مختص به کارشناس مربوط به ناشنوایان میداند و میگوید: «انجمن خانواده ناشنوایان ایران و شبکه ملی ناشنوایان ایران در تمامی زمینههای مربوط به امور ناشنوایان آماده خدمت به مترجمین ناشنوا است».
دیدگاه تان را بنویسید