تکرار حادثهای غمانگیز و هولناک، در سایه کمبود امکانات و نبود ایمنی؛ این بار خیابان شوش
آتشنشانان یک یک جان میدهند
سعیده علیپور
دیروز سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران از وقوع آتشسوزی در یک واحد مغازه در خیابان شوش خبر داد. اما آنچه که در این خبر بیشتر تاسف و البته توجه را برانگیخت؛ مرگ یک آتشنشان جوان در حین این عملیات بود.
«ساعت ۲۰:۳۵ دقیقه پنج شنبه، یک مورد آتشسوزی در یک واحد مغازه در خیابان شوش خیابان صابونیان به سامانه ۱۲۵ آتشنشانی تهران اعلام شد. سریعاً سه ایستگاه به همراه خودروهای پشتیبانی در مدت زمان کمتر از ۴ دقیقه به محل آتشسوزی میرسند. محل آتشسوزی یک واحد عرضه و فروش لوازم خانگی در یک گاراژ بود. مغازهای که از پشت بام آن دود خارج میشد شناسایی و در اتوماتیک آن با ابزار باز شد و حجم بسیار زیادی از دود و حرارت از مغازه بیرون زند.آتشنشانان با نیت پیشرفت کار وارد مغازه میشوند، اما در محل، یک چاه متعلق به بالابر با ارتفاع حدود ۴ متر وجود داشت که مرتضی حیدری، آتشنشان 27 ساله در آن سقوط کرد و به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد».
او نخستین آتشنشان نیست که در راه انجام وظیفه جانش را از دست داد، پیشتر نیز در حادثه انفجار بیمارستان سینای اطهر تجریش و کمی قبلتر در حادثه پلاسکو، تعد قابل توجهی آتشنشان در حین عملیات اطفای حریق جانشان را از دست دادند. در این میان البته در تهران و سایر شهرها و روستاهای کشور نیز حوادث نه چندان بزرگ دیگری هم رخ داده که علاوه بر خسارتهای مالی و جانی که به مردم وارد آمد، جان تعدادی از آتشنشانان را هم در حین انجام وظیفه گرفت. افرادی که نهادن شهید بر پیشوند نامشان هم نمیتواند جای خالی آنها را در عرصه خانواده و شغلی جبران کند.
مرگ و میر بالا نیروی تخصصی
سه سال پیش کمی پس از حادثه آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو در تهران که در آن 16 آتشنشان جان خود را از دست دادند، احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی، شهر تهران گفت که تعداد شهدای آتشنشان در 2 سال گذشته بیشتر از شهدای آتشنشان در هشت سال دفاع مقدس بوده است. این گفتههای او در حالی بود که برخی مسبب مرگ تعداد زیاد آتشنشانان در این حادثه را کمبود امکانات این مجموعه امدادی و همچنین عدم نظارت بر ایمنی ساختمانها عنوان کردند. موضوعی که پیش و پس از حادثه پلاسکو نیز بارها بر آن تاکید شده بود.
گرچه آماری دقیقی از فوت آتشنشانان در حین عملیاتها از سوی آتشنشانی اعلام نشده است، اما گفته میشود تنها در تهران بیش از 65 آتشنشان در جریان انجام عملیات به شهادت رسیدهاند. نگاهی به اخبار جسته و گریخته آتشسوزیهایی که در آن آتشنشانان در هنگام اطفای حریق جانشان را هم از دست میدهد شاید علاوه بر تایید این ادعا، زنگ خطری نیز باشد. اینکه دلیل مرگ و میر این نیروهای امدادی را که اغلب آنها برای تصدی این پست آموزشهای زیادی دیدهاند و برای استخدام هفت خوان رستم را سپری کردهاند، باید در چیز و جای دیگری جستجو کرد.
روند رو به رشد آپارتمانسازی و برجهای چندین طبقه بدون توجه به معیارهای ایمنی، مجوزهای تغییر کاربری بدون در نظر گرفتن زیرساختهای رفاهی، فرسوده بودن بافت شهری و معابر تنگ و باریک و امکانات کم ایستگاههای آتشنشانی در حالی است که آتشنشان باید همه این را یک تنه آن هم در زمان حادثه بگشایند و گاهی طبق وظیفه نانوشته و انسانی به روستاها و مناطق دوردست و حومه و جنگلها و دشتها و حیوانات نیز خدماترسانی کنند.
کمبود امکانات آتشنشانی در ایران
طبق استاندارد جهانی به ازای هر 50 هزار نفر جمعیت شهری باید یک ایستگاه آتشنشانی وجود داشته باشد. با این حال تعداد این ایستگاهها در شمار زیادی از کلانشهرهای کشور با نقصان روبروست. به طور مثال در حال حاضر شهر تبریز که نخستین ایستگاه آتشنشانی در کشور در آن ایجاد شده 20 مرکز آتشنشانی دارد که با توجه به جمعیت ساکن در این شهر این میزان باید به دو برابر افزایش پیدا کند. این مشکل نه تنها در تبریز بلکه در تهران مشهد و بسیاری از شهرهای دیگر نیز وجود دارد.
فقدان ماشین نردباندار آتشنشانی در بسیاری از استانهای کشور یکی از معضلات بر سر راه آتشنشانان است. گرچه گفته میشود این مساله در رابطه با پایتخت تا حد زیادی رفع و رجوع شده است و حتی برخی تجهیزات آتشنشانی نظیر خودروهای جدید، بالابرها و نردبانها و خودروهای عملیاتی و تجهیزات هیدرولیکی وارد کشور شدهاند که قابلیت رقابت آنان با برخی کشورهای اروپایی را دارد، اما بیش از وجود این خودروها شاهد رشد قابل توجه ساخت برجهای بلند در سطح تهران هستیم به طوری که کارشناسان معتقدند که در تهران نیز از لحاظ خودرویی و تجهیزات فنی با کمبودهای زیادی روبرو هستیم. ضمن اینکه به گفته مسئولان امر، در حاضر تحریمها نیز باعث سختی در تهیه تجهیزات امدادی شده است.
برخی مسبب مرگ تعداد زیاد آتشنشان در حوادث را کمبود امکانات این مجموعه امدادی و همچنین عدم نظارت بر ایمنی ساختمانها میدانند. موضوعی که پیشتر و پس از حادثه پلاسکو نیز بارها بر آن تاکید شده است
این در حالی است که وظیفه آتشنشانی فقط به مبارزه با حریق خلاصه نمیشود و وظایفی مانند مقابله با هرگونه آتشسوزی، نجات محبوسشدگان در زیر آوار ساختمان، خودروی تصادفی، آسانسور، مقابله و پیشگیری از سقوط اجسام و درخت از ارتفاع و احتمال خطر برای شهروندان، نجات سقوط کنندگان در چاه، کانال آب، رودخانه، سد، استخر و مقابله با حیوانات وحشی و موذی نیز به عهده دارد.
س. م آتشنشانی است که در مورد موضوع کمبود امکانات آتشنشانی میگوید: «در برخی از حوادث کمبود لودر داریم، مجبور میشویم از شهرداری تقاضا کنیم، اما شهرداری با اتلاف وقت این وسایل را به عملیات تزریق میکند. نمونه آن هم حادثه پلاسکو است. نردبان و بالابر از دیگر وسایل لازم در آتشنشانی است. بلندترین نردبانها ۱۰۰ متری است که استاندارد نیست، نردبان استاندارد ۵۵ متری است که ساختمان ۱۸ طبقه را جواب میدهد. ما نردبان ۵۵ متری داریم، اما مشکل ساختار تهران است، هر جایی نمیتوان نردبانها را برپا کرد. باید ایمنی برای ماشین نردبانها ایجاد شود، باید این امکان که جک این ماشینها علم شوند وجود داشته باشد».
به گفته او یک آتشنشان باید از هفت خوان رستم رد شود تا آتشنشان شود. هر آتشنشان باید دیپلم داشته باشد، از آمادگی بدنی بالایی برخوردار و اگر مرد است سربازی رفته باشد. شش امتحان ورزشی، تست هوش، تست پزشکی، تحقیقات محلی، چکیده درسهای پیش دانشگاهی اولین مراحل پیش رو آتشنشانان است. با پذیرش در امتحان ورودی، سه تا شش ماه آموزش آتشنشانی برگزار میشود.
پس از این آتشنشانان وارد ایستگاه شده و تحت نظر فرمانده ایستگاه قرار میگیرند. حال انصاف نیست به دلیل کمبود تجهیزات و کمبود نظارت بر ساخت و ایمنی ساختمانها جان این جوانان متخصص گرفته شود».
کمبود نیرو
براساس آمار تا یک دهه پیش تهران دارای ۷۰ ایستگاه آتشنشانی بود، اما طی این ۱۰ سال ۶۰ ایستگاه به آن اضافه شده است، در حالی که به گفته آتشنشانان نیروها به تناسب این ایستگاهها استخدام نشدهاند.
یکی از آتشنشانان در تهران با تاکید بر کمبود نیرو میگوید: «در هر ایستگاه آتشنشانی در تهران باید بین ۱۵ تا ۱۷ نفر در هر شیفت فعالیت داشته باشند، اما در هر شیفتی حدود ۱۰ پرسنل کم داریم. در عین حال بعضی از ایستگاههای ما چند کاره است که شامل حریق، نجات و پشتیبانی میشود که نیاز به حدود ۲۰ پرسنل دارد».
بیتوجهی به ایمنی ساختمانها
اما مورد دیگری که آمار مرگ و میر بالای آتشنشانان در ایران را رقم میزند بیتوجهی به ایمنی ساختمانها در هنگام ساخت است. از سوی دیگر در نطر نگرفتن زیر ساختها منطقه در تراکم فروشی در محلات و خیابانها نیز خود مزید بر علت بوده و امداد رسانی برای آتشنشانان راسخت از میکند. به طوری که در آتش سوزی مهم دو مورد اخیر در تهران همین موضوع دلیل آتش سوزی و جانباختن پرسنل آتشنشانی عنوان شد.
طبق استاندارد جهانی به ازای هر 50 هزار نفر جمعیت شهری باید یک ایستگاه آتشنشانی وجود داشته باشد. با این حال در شمار زیادی از کلانشهرهای کشور با نقصان زیادی در ایستگاههای آتشنشانی رو به رو هستیم
به همین دلیل از چند سال پیش خود سازمان آتشنشانی اقداماتی را برای بادید از ساختمانهای تجاری و مسکونی آغاز کرده است تا ایمنی آنها را بررسی و تذکرات لازم را برای رفع آنها ابلاغ کند. گرچه به گفته کارشناسان این تذکرات اغلب چندان از سوی مالکان مجتمعهای تجاری وقعی نهاده نمیشود و به همین دلیل میتوان تنها در تهران هزاران ساختمان فاقد ایمنی لازم را معرفی کرد.
از سوی دیگر به اعتقاد این کارشناسان شهرداری باید از ابتدای ساخت مجتمع های تجاری و منازل مسکونی نظارت لازم را بر رعایت ایمنی آنها در نظر بگیرد نه اینکه سالها پس از ساخت به آن توجه کند.
دیدگاه تان را بنویسید