بر اساس آمارهای رسمی، ایران حدود ۲ میلیون کودک بازمانده از تحصیل دارد؛
رویایی به نام مدرسه
ریحانه جولایی
فقر اقتصادی، معلولیتهای جسمی و ذهنی، دوری مدرسه از محل زندگی، مشکلات فرهنگی و اهمیت نداشتن تحصیل برای برخی طبقههای اجتماعی، فقدان آگاهی خانوادهها، بیتوجهی و نادرست دانستن تحصیل برای کودکان بهویژه دختران، مهاجرت یا کوچنشینی و حتی در برخی موارد ازدواج در سنین کودکی باعث شده تا تحصیل برای کودکان به رویایی دوردست یا محال تبدیل شود. شاید بتوان از حق تحصیل برای کودکان بهعنوان کمترین حق آنها نام برد. حقی که کودکان بسیاری از آن محروماند. بازماندگان از تحصیل فقط خودشان از حقوق اولیه محروم نیستند، بلکه همراه با مشکلات شخصی، معضلاتی را هم به جامعه تزریق میکنند.
آمارهای ضد و نقیض از تعداد بازماندگان از تحصیل
از کودکانی که به اصطلاح «بازمانده از تحصیل» نام گرفتهاند آمار دقیقی در دست نیست. وزارت آموزشوپرورش سالانه در آغاز سال تحصیلی آمار کودکان بازمانده از تحصیل شناسایی شده را اعلام میکند اما تا به حال شمار کودکان بازمانده از تحصیل در تمامی مقاطع تحصیلی را اعلام نکرده است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی جمعیت کودکان بازمانده از تحصیل را به دلیل آنچه که «تشتت آماری» خوانده، بیش از ۱۲برابر رقم اعلام شده از سوی آموزش و پرورش میداند و با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند این رقم میتواند بسیار بالاتر باشد. بنا بر ادعای کارشناسان و فعالان این حوزه از هر ۱۲کودک بازمانده از تحصیل در ایران تنها یک تن شناسایی میشود. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی جمعیت کودکان بازمانده از تحصیل در ایران را یک میلیون و ۷۳۸هزار تن اعلام کرده است اما برخی آمارهای غیر رسمی این عدد را تا بیش از 2میلیون کودک نیز رساندهاند. این آمار بر اساس نتایج سرشماری جمعیت در سال ۱۳۹۵به دست آمده است. مرکز آمار ایران جمعیت ۶تا ۱۹ساله خارج از مدرسه در سال ۱۳۹۵را دو میلیون و ۳۸۶هزار و ۱۲۰تن اعلام کرده بود. حالا کارشناسان مرکز پژوهشها با کسر جمعیت بالای ۱۸سال، شمار کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی گذشته را یک میلیون و ۷۳۸هزار تن برآورد کردند.
این گزارش که تنها خلاصه آن در سایت مرکز پژوهشها منتشر شده، شمار بازماندگان از تحصیل برای سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵را برپایه گزارش وزارت آموزشوپرورش ۷۴۷هزار و ۹۱۱تن اعلام کرده اما این آمار را به دلیل «تعاریف مختلفی که از بیسوادی و بازماندگی از تحصیل وجود دارد»، دقیق نداسته است.
بر همین اساس رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش اردیبهشت ۱۳۹۷شمار کودکان بازمانده از تحصیل شناسایی و جذب شده را ۱۴۲هزار تن اعلام کرده و گفته بود که وزارت آموزشوپرورش سیاستهای ویژهای برای شناسایی و جذب کودکان بازمانده از تحصیل تصویب و ابلاغ کرده است. به گفته او اجرای این سیاستها موجب جذب حداقل ۱۴۳هزار کودک بازمانده از تحصیل طی چهار سال شده است. مرکز پژوهشهای مجلس اما سیاستهای آموزشوپرورش را ناکارآمد در جلوگیری از بازماندگی از تحصیل دانسته است. این تعداد درحالی بیان شدکه در میان آمارهای متفاوت از نرخ بازماندگی از تحصیل اعلام شده از سوی نهادهای دولتی، شهیندخت مولاوردی، معاون پیشین امور زنان و خانواده رئیسجمهوری مهر ۱۳۹۵شمار کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل را به نقل از مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی سه میلیون و ۲۰۰هزار نفر اعلام کرده و گفته بود که دختران بیشتر از پسران از مدرسه باز میمانند.
مرکز پژوهشهای مجلس جمعیت کودکان بازمانده از تحصیل را به دلیل آنچه که «تشتت آماری» خوانده، بیش از ۱۲برابر رقم اعلام شده از سوی آموزش و پرورش میداند و کارشناسان معتقدند از هر ۱۲ کودک بازمانده از تحصیل تنها یک تن شناسایی میشود
دهکهای درآمدی دوم تا چهارم بیشترین بازماندگان تحصیل
«بازماندگی از تحصیل و بیسوادی پیامدهای زیانباری برای زندگی اجتماعی دارد و زمینه بردگی و اسارتهای فردی و اجتماعی را فراهم میکند. فقر، غفلت و ناآگاهی از جمله دلایل بازماندگی از تحصیل و بیسوادی افراد هستند.» این بخشی از سخنان احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با ایسنا است. به گفته میدری با وجود تلاشهای صورت گرفته برای افزایش پوشش تحصیلی همچنان برخی از کودکان به دلایل مختلف از جمله فقر اقتصادی، معلولیت، دوری از مدرسه، مشکلات فرهنگی و غیره از دسترسی به آموزش محروم هستند. این درحالی است که هیچگونه آمار ثبتی از اینگونه کودکان تا سال ۱۳۹۴وجود نداشت و سرشماریهای مرکز آمار تنها تصویری کلی از ابعاد این مسئله را نشان میدادند که مبنای مناسبی برای سیاستگذاریهای مبتنی بر حمایت اجتماعی از کودکان فقیر و در معرض آسیب برای ورود به مدرسه نبودند.
میدری اما در ادامه به این نکته اشاره میکند که بنابر اطلاعات اخذ شده از وزارت آموزشوپرورش و سازمان احوال مشخص شد که در سال تحصیلی ۱۳۹۶- ۱۳۹۷تعداد ۹۸هزار و ۳۳۹کودک در مقطع سنی شش تا11 سال به دلایل مختلف از دسترسی به آموزش محروم ماندند. دستهبندی این کودکان براساس استان محل زندگی نشان از آن دارد که بیشتر این کودکان در استانهای سیستانوبلوچستان، تهران، خوزستان، خراسان رضوی، کرمان و آذربایجانغربی زندگی میکنند. معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنین اظهار کرد: مقایسه اطلاعات بهدستآمده وزارت رفاه از کودکان بازمانده از تحصیل با بانک رفاه ایرانیان مستقر در این وزارتخانه مشخص کرد که اطلاعات ۸۴هزار و ۱۸۷کودک و سرپرست آنها در بانک اطلاعات وزارت رفاه موجود است و درحالحاضر این تعداد یارانه نقدی دریافت میکنند و ۱۴هزار و ۱۵۲کودک فاقد اطلاعات در بانک رفاه ایرانیان هستند به این معنا که والدین این کودکان یارانهای دریافت نمیکنند و لازم است برای تعیین وضعیت آنها از ظرفیت دیگر سازمانها و بانکهای اطلاعاتی کشور استفاده شود.
همانطور که در بالا هم اشاره شد فقر یکی از دلایل اصلی از تحصیل بازماندن کودکان است و میدری هم بر همین موضوع تاکید کرده است. با استناد به گفتههای او یکی از مهمترین دلایل بازماندگی کودکان 6تا ۱۱سال عدم توانایی خانواده در تامین هزینههای مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با مدرسه است. در نتیجه احتمال اینکه کودکانی که در خانوادههای کمدرآمد و فقیر زندگی میکنند بازمانده از تحصیل شوند به مراتب بیشتر از سایر خانوادههاست. با بررسی اطلاعات اقتصادی خانوار این کودکان در قالب شاخص دهک درآمدی مشخص شد که کودکانی که در خانوادههایی با دهک درآمدی دوم، سوم و چهارم زندگی میکنند بیشتر در معرض بازماندگی از تحصیل قرار دارند.
او با بیان اینکه همچنین از نظر پوششحمایتی در سازمانهای بهزیستی و کمیته امداد از تعداد کودکان بازمانده از تحصیلی که والدین آنها یارانه نقدی دریافت میکنند تعداد ۲۰هزار و ۶۸۰کودک تحت پوشش این نهادها قرار دارند اظهار کرد: بنابراین اطلاعات تماس سرپرست این کودکان در اختیار این دو سازمان قرار گرفت تا ضمن بررسی وضعیت آنها دلیل محرومیت از تحصیلشان بررسی و نسبت به بازگشت این کودکان به مدرسه اقدامات حمایتی لازم صورت گیرد.
کارشناسان میگویند دوزبانه بودن از مسائل بحثبرانگیز کشورهای چند زبانه از جمله ایران است و کودکان دوزبانه در بدو ورود به مدرسه بهدلیل کنار گذاشتن زبانمادری و به تبع آن ناتوانی در درکمطلب با خطر افتتحصیلی و ترکتحصیل مواجه میشوند
بعد از فقر دوزبانه بودن دلیل ترک تحصیل کودکان
در کنار فقر یکی دیگر از موضوعاتی که باعث میشود کودکان از تحصیل دور شوند دوزبانه بودن است. منظور از دو زبانگی، تفاوت میان زبانمادری و زبان آموزش است و براین اساس دانشآموزی دو زبانه نامیده میشود که زبان تکلمی او غیرفارسی بوده و او حل مشکلات شخصی را از طریق آن زبان با پدر و مادر خود مطرح کند. استانهایی چون خوزستان، آذربایجان و در کل استانهایی که زبانی به غیر از زبانرسمی کشور (فارسی) دارند با این موضوع دستبهگریباناند. به گفته روزبه کردونی، مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه در استان خوزستان ۱۲هزار کودک بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی وجود دارد. کارشناسان میگویند دوزبانگی از مسایل بحثبرانگیز کشورهای چند زبانه از جمله ایران است و کودکان دوزبانه در بدو ورود به مدرسه بهدلیل کنار گذاشتن زبانمادری و به تبع آن ناتوانی در درکمطلب با خطر افتتحصیلی و ترکتحصیل مواجه میشوند.
مشکلات یادگیری دانشآموزان در مناطق دوزبانه علاوه بر اینکه موجب کسب نمرات پایین در دروس میشود، باعث کاهش اعتمادبهنفس، نگرش منفی نسبت به خود و مدرسه، سرخوردگی، صرف هزینههای زیاد جهت جبران مشکلات پیشآمده از طرف خانواده و سیستم آموزشی، اتلاف زمان بیشتر جهت آموزش و یادگیری توسط معلمان، ترکتحصیل، از دست دادن موقعیتهای اجتماعی و فرصتهای شغلی نیز میشود.
داستان کودکان بازمانده از تحصیل، پرغصه است. بسیاری از آنها به دلیل موضوعات ساده و کوچک درس و تحصیل را کنار گذاشته و وارد دنیای کار و بزرگسالی شدهاند. «بسیاری از کودکانی که به مدرسه نرفتهاند، به دلیل مسائل جزئی از تحصیل بازماندهاند؛ برخی از کودکان تنها به دلیل نداشتن یک جفت کفش به مدرسه نمیروند.» این را زینب فتحعلیپور، کارشناس مسئول امور آسیبدیدگان اجتماعی ادارهکل بهزیستی خوزستان میگوید. در کنار تمام مواردی که ذکر شد ناتوانی در تامین امکانات اولیه تحصیل، اشتغال فرزندان برای تامین مخارج زندگی، دوری مدرسه و عدم امکان پرداخت هزینه ایابوذهاب، واقع شدن در مناطق دورافتاده، نبود سرویس ایابوذهاب در واحد آموزشی و بدسرپرستی کودکان از جمله عوامل موثر در جاماندن دانشآموزان از تحصیل است و ریشه آن به فقر بازمیگردد و جا دارد یک بار دیگر به این موضوع اشاره شود که بر اساس اصل 30قانون اساسی «دولت موظف است وسایل آموزشوپروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلاتعالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد».
دیدگاه تان را بنویسید