آسیبشناس و پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»:
مرزآشوب و اعتراض مشخص شود
آسو محمدی
24 آبان بود؛ ساعت نزدیک 12 شب. وقتی همه خواب بودیم، ناگهان خبری به فضای رسانهای لرزه انداخت. خبر این بود: «بنزین سهمیهبندی شد؛ بنزین سهمیهای لیتری 1500 تومان و بنزین آزاد 3000 تومان». مردم باور نمیکردند. تا فردا که روز شد و همه چیز روشن شد، شروع به اعتراض کردند.
ابتدا برخی رانندگان با خاموش کردن خودروهایشان و ایجاد ترافیک، نارضایتی خود را نسبت به نرخ جدید بنزین اعلام کردند، اما رفتهرفته اعتراضات شدت گرفت. به دنبال این وضعیت شورای عالی امنیت ملی اینترنت را قطع کرد. حالا پنج روز از افزایش قیمت بنزین گذشته و همچنان در برخی شهرها اعتراضها ادامه دارد و خسارتهای مالی و جانی هم دربرداشته و منابع رسمی هم این خسارتها را تایید کردهاند اما هنوز آمار مشخصی از میزان خسارتها و شهروندانی که کشته یا زخمی شدهاند، وجود ندارد. برای کاهش این خسارات چه باید کرد؟
نتیجه آشوب تداوم بحرانهای اجتماعی و سیاسی است
یک آسیبشناس و پژوهشگر اجتماعی در رابطه با شکل اعتراضهای مدنی و اجتماعی در کشور به «توسعه ایرانی» میگوید: «آگاهیهای اجتماعی ما در رابطه با آزادیهای مدنی هنوز در سطحی نیست که با توقعات و واقعیتها هماهنگ باشد.» محمد مقدسی توضیح میدهد: «بین آشوب و بین اعتراض یک فرقی وجود دارد، آشوب بیشتر به قمار میماند، شما با حرکتی اندک توقع دارید یک دستاورد کلان را رقم بزنید؛ یعنی به جای یک رابطه برد-برد یک نوع بردوباخت کلان مطرح است. نتیجه این مساله چیزی نیست جز تداوم بحرانهای اجتماعی و سیاسی و گرفتار آمدن در چرخه باطلی از خشونت، بیاعتمادی و نفاق اجتماعی. بنابراین نیاز است که به مولفهها و گزینههایی بیندیشیم که اعتراضات مدنی را تاثیرگذار و کارآمد کند و از خشونت و افراطگرایی بپرهیزد و به روندهای دموکراتیک کمک کند، نه آن که بر بحرانهای تاریخی و سیاسی کشور بیفزاید و آن را عمیقتر از قبل کند.»
اعتراضها بیشتر به آشوب شباهت دارد
مقدسی در رابطه با ویژگیهای اعتراضهای مدنی و جنبشهای اجتماعی، فراگیر بودن و همگانی بودن را از مولفههای آن دانست و گفت: «در اعتراضهای مدنی هر چقدر تعلقات قومی، مذهبی، جناحی و گروهی برجسته باشد از میزان کارآیی آن کاسته میشود. یک جنبش موثر اجتماعی جنبشی است که در بستر امکانات موجود کشور منافع عموم مردم را برآورده کند، نه خواستهای عده قلیلی را پیش ببرد. اما امروزه مهمترین خلأ اعتراضها و جنبشهای اجتماعی در کشورهای در حال گذار و دچار بحران، همین یک جانبه بودن آنها است. این مدل اعتراضها که بیشتر به آشوب شباهت دارد تا اعتراض مدنی، مانند یک شمشیر دو لبه عمل میکند. هم باعث میشود حکومتها خود را ملزم به پاسخگویی معترضین ندانند و هم آنها بدون اینکه به خواسته خود برسند سرخورده و ناامید از حرکت اعتراضی خود مایوس میشوند.»
فرهنگ اعتراض در کشور وجود ندارد
او ادامه میدهد: «دومین ویژگی اعتراضات مدنی، پرهیز از خشونت و آشوب و در پیش گرفتن رفتارهای مدنی از سوی معترضان است. نمونههای بسیاری در جهان وجود دارد که اعتراضات مدنی نرم و به دور از خشونت بسیار زودتر ترتیبدهندگان آنها را به هدف رسانده است حتی بسیاری از جنبشهای اجتماعی و سیاسی استراتژی عدم خشونت را در برابر خودکامهترین حکومت در پیش گرفتهاند و موفق شدهاند. اعتراضهای «مهاتما گاندی» به سیاستهای وقت کشورش مثال روشنی از اعتراضهای مدنی بدون خشونت است که در زمان خود توانست انگلیس را به زانو درآورد و دست آنان را از هند کوتاه کند. اما در کشور ما فرهنگ اعتراض وجود ندارد، هر عمل جمعی و جنبش اجتماعی به سرعت از شعارهای اولیه خود دور میشود و به دلیل عدم بستر مناسب سر از خشونت و پرخاشگری و آشوب درمیآورد. شعارهای تند و افراطی و نفرتپراکنیهای جناحی از ویژگیهای اصلی اعتراضات مدنی در کشور ما شده است که خود نوعی خشونت به حساب میآید. امری که نه تنها گرهی از مشکلات کشور نمیگشاید؛ بلکه بر مشکلات و پیچیدگیهای آن میافزاید.»
اعتراض باید به دور از خشونت و تخریب اموال عمومی باشد
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه شیوه اعتراض در کشور ما به دلیل عدم بستر مناسب به بلوغ نرسیده و در طفولیت مانده است، توضیح میدهد: «یکی دیگر از ویژگیهای اعتراضهای مدنی خواستههای معقول و درست است. به گفته این پژوهشگر اجتماعی، درخواستهای اصلاحگرایانه و مشخص از دیگر ویژگیهای یک حرکت مدنی و اعتراضی است.
او با یادآوری اهمیت منافع عموم مردم، تکیه بر منافع عمومی به دور از خشونتطلبی را از مهمترین شاخصها و بهترین راه برای رسیدن به هدف میداند و میافزاید: «اعتراضات مدنی در کشور ما گاهی در مقابل منافع عمومی قرار میگیرند و بیش از آن که مسئولان را وادار کنند که به خواستههای مردم جامه عمل بپوشانند، باعث آزار و اذیت دیگر شهروندان میشوند. بستن راههای عمومی بر مردم و ایجاد مزاحمتهای زجرآور برای مردم عادی نه تنها وضعیت را بهتر نمیکند، بلکه شکافهای اجتماعی را زیاد و اکثریت بیطرف جامعه را نسبت به حرکت اعتراضی بدبین میکند. بنابراین اگر دستاندرکاران حرکتهای اعتراضی و جنبشهای مدنی بتوانند بر اساس اصول صحیح و به دور از خشونت و تخریب اموال عمومی خواستههایشان را در قالب یک حرکت آرام اجتماعی بیان کنند هم حکومت را مجبور به پاسخگویی خواهد کرد و هم بر نهادینه شدن روندهای دموکراتیک و قواعد بازی کمک خواهند کرد.
محمد مقدسی، آسیبشناس و پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: این مدل اعتراضها که بیشتر به آشوب شباهت دارد تا اعتراض مدنی، مانند یک شمشیر دو لبه عمل میکند. هم باعث میشود حکومتها خود را ملزم به پاسخگویی معترضین ندانند و هم آنها بدون اینکه به خواسته خود برسند سرخورده و ناامید از حرکت اعتراضی خود مایوس میشوند
مردم توجیه نشدهاند
عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل اجتماعی، در ارتباط با اعتراضهای اخیر به ایرنا میگوید: «به نظر باید دو وجه از اعتراضهای اخیر را از هم متمایز کرد هر چند که در عمل این دو وجه با هم تلاقی پیدا میکنند و تمایزشان به چشم دیده نمیشود. وجه اول اعتراض مردم است که با یک افزایش قیمت در بنزین مواجه شدهاند که درباره آن توجیه نشدهاند. مردم فکر میکنند که این مبالغ بدون هیچ دلیلی از جیب آنها میرود؛ بدون اینکه هیچ دلیل منطقی برای این کار داشته باشد یا حداقل آنها به این دلایل راضی نیستند ولو اینکه دولت گفته باشد که من همه این دریافتیها را به جیب مردم برمیگردانم. در هر حال این توضیحات مسئله را حل نمیکند. مردم حق اعتراض دارند. چرا که در ۱۵ سال گذشته رشد اشتغال و اقتصادی مناسب نداشتیم، در مقاطعی کاهش رشد اقتصادی هم داشتیم و تورم هم شدید بوده است. این موارد موجب عصبانیت مردم شده است و آنها هم اعتراض میکنند.»
با پلیس و نیروی انتظامی نمیتوان کار را پیش برد
عبدی میافزاید: «اما یک وجه دیگر این اعتراضها حمله به اماکن و آتش زدن اموال عمومی است. نمیدانم بشود این وجه را از وجه قبلی تفکیک کرد، چون در این وضعیت بدون سازماندهی مدنی، دوغ و دوشاب قاطی میشود و هر کسی یک کاری را انجام میدهد کسی هم اعتراضی نمیکند. اما اینکه چرا این تخریبها فراتر از اعتراضهای عادی رخ میدهد، این مهم است. چون در جوامع دیگر هم اعتراض میکنند ولی لزوما چنین تخریبهایی اتفاق نمیافتد. اگر جامعهای حق مردم در اعتراض را بپذیرد طبعا همیشه به شکل مدنی انجام میشود، و کسی این کارها را نمیتواند انجام دهد. اینکه آدمها حق دارند معترض باشند و یک جایی حضور داشته باشند و اعتراضشان را ثبت کنند، مسئولیت میپذیرند و این تخریبها انجام نمیشود. اگر در ادامه این تخریبها حکومت نتواند آنها را خنثی کند، این اغتشاشها تشدید میشود، اما ایستادگی و خنثی کردن این رویدادها چگونه است؟ در این شرایط نمیتوان به تنهایی با اتکا به پلیس و نیروی انتظامی کار را پیش برد.»
مهمترین نگرانی مردم؛ ناامیدی از آینده
این تحلیلگر مسائل اجتماعی معتقد است: «این اتفاقها در اصل مربوط به بنزین نیست؛ بنزین بهانه قابل توجهی بود که بهوجود آمد. با مردم که صحبت میکنید میبینید که این اتفاقها ریشههای عمیقتری دارد و آنان عصبانی هستند و راهی مدنی برای بروز انتقادات، عصبانیت و بیان خواستههایشان ندارند. مهمترین نگرانی مردم که تمام پیمایشها و گزارشها آن را نشان میدهد و امر کاملا روشنی هم هست، ناامیدی از آینده است.»
عباس عبدی: با مردم که صحبت میکنید میبینید که این اتفاقها ریشههای عمیقتری دارد و آنان عصبانی هستند و راهی مدنی برای بروز انتقادات، عصبانیت و بیان خواستههایشان ندارند. مهمترین نگرانی مردم که تمام پیمایشها و گزارشها آن را نشان میدهد و امر کاملا روشنی هم هست، ناامیدی از آینده است
ترمیم دیوار ترکخورده اعتماد
اما با همه این صحبتها همه باید یک اصل را بپذیریم و آن هم اصل بیاعتمادی مردم به حرفهای مسئولان است. اینکه مردم نگران سرنوشت زندگی خود هستند، به خاطر همین بیاعتمادی است. در همین روزهای بعد از گرانی بنزین هم میبینیم که قیمت کرایهها حالت صعودی به خود گرفته که البته بخشی از آن ناشی از فضای پرالتهاب این روزهاست. ماجرای بنزین بهترین فرصت برای مسئولان؛ وقتی میگوییم مسئولان یعنی دولت، مجلس، قوه قضاییه و... برای ترمیم دیوار شکسته شده اعتماد میان خودشان و مردم است. مسئولان به این نکته مهم توجه کنند که رشد عجیبوغریب قیمتها در سال 96 به اندازه کافی کمر مردم را خم کرده و مردم هنوز از این مصیبت پیش آمده کمر راست نکردهاند و تحمل بار اقتصادی دیگری را ندارند. مردم دیگر به این نتیجه رسیدهاند که «حرف» دردی از کشور دوا نخواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید