گزارش «توسعه ایرانی» از اخبار ضدونقیض پناهنده شدن یک جودوکار
«باید ببازی»هایی که دردسر ورزش ایران شده است
آسو محمدی
هنوز واکنشها به خبر پناهنده شدن امیرتوحید فاضل، دبیر سیاسی خبرگزاری موج فروکش نکرده بود که خبر پناهده شدن سعید مولایی، قهرمان ایرانی جودوی جهان بر صدر اخبار نشست. این اولین بار نیست که این اتفاق میافتد؛ سیاست عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی با برخی حریفان در میادین بینالمللی این روزها مسائل دیگری را به دنبال داشته است. هر چند مولایی دیروز درخواست پناهنگی خود به کشور آلمان را تکذیب کرد، اما آنگونه که ماریوس ویزر، رئیس فدراسیون جهانی جودو به روزنامه آساهی شیمبون ژاپن گفته است مولایی برای قرار نگرفتن در مقابل حریفی از رژیم صهیونیستی تحت فشار بوده و مجبور شده است مسابقات نیمه نهایی را ببازد.
مولایی همچنین در گفتوگویی با شبکه ایران اینترنشنال گفته است که به دستور مقامهای ایرانی، در مسابقات قهرمانی جودو، در توکیو، مسابقه را واگذار کرده است.
سعید مولایی: پناهنده نشدهام
سعید مولایی، جودوکار وزن 81- کیلوگرم ایران که از توکیو محل رقابتهای جودوی قهرمانی جهان عازم آلمان شده، تاکید کرد در المپیک 2020 زیر پرچم کمیته بینالمللی المپیک برای رسیدن به مدال طلا مبارزه خواهد کرد. به گزارش ایسنا، ملایی به عنوان تنها نماینده اعزامی ایران به رقابتهای قهرمانی جهان پس از برد قاطعانه مقابل تمامی رقبای خود راهی مرحله نیمه نهایی این رقابتها شد؛ اما در این مرحله برابر حریف بلژیکی شکست خورد و از رسیدن به فینال بازماند. مولایی در ادامه در دیدار ردهبندی نیز مقابل حریف جوان خود از گرجستان شکست خورد و از رسیدن به مدال بازماند. پس از این اتفاق، حواشی زیادی پیرامون مبارزههای مولایی در این رقابتها بوجود آمد. مجید زارعیان، سرمربی تیم ملی جودو که همراه مولایی در رقابتهای توکیو حضور داشت در گفتوگویی با اشاره به اقدام غیراخلاقی فدراسیون جهانی درباره اتفاقات روز مسابقه گفته بود: «از مبارزه سوم به بعد مولایی با مامور امنیتی ویزر(رئیس فدراسیون جهانی جودو) به روی تاتامی میرفت، آنها اجازه نمیدادند حتی من برای کوچ در کنار ورزشکارمان باشم. برنامههایی از پیش تعیین شده بود که جودوکار ایران و رژیم اشغالگر قدس با هم مبارزه کنند، موضوع را کاملا سیاسی کرده بودند، اما باخت مولایی به بلژیک که با تمام وجود در مقابلش ظاهر شد و به زعم کارشناسان تمام تلاشش را برای برد کرد هم معادلات فدراسیون جهانی را به هم ریخت. بعد از پایان مسابقات با مامور امنیتی و با یک ماشین ون به سراغ سعید آمدند، مولایی را بدون اجازه من جابهجا کردند که این کار کاملا غیرقانونی بود. او برای برگشت به ایران بلیط داشت، اما ماموران امنیتی نگذاشتند همراه من بیاید و بلیط آلمان برایش تهیه کرده بودند. وزیر ورزش رژیم صهیونیستی هم در سالن مسابقات حضور داشت و قطعا اگر فشار روانی ویزر نبود، مدال میگرفت.»
سرباز خاک کشورم هستم
در ادامه سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان نیز اقدامات رئیس فدراسیون جهانی جودو را مشکوک خواند و از نامه کمیته ملی المپیک به IOC برای برخورد با فدراسیون جهانی خبر داد. اما در تازهترین اتفاق سعید مولایی که اکنون در آلمان به سر میبرد و بسیاری از رسانههای خارجی از پناهندگی او خبر داده بودند، دیروز در گفتوگو با یکی از رسانههای خارجی با تاکید بر اینکه پناهنده نشده است گفت من هیچ درخواست پناهندگی ندادهام. ویزای آلمان را داشتهام و در آلمان هستم تا از حواشی دور باشم. من سرباز خاک کشورم هستم و هر مدالی بگیرم متعلق به ایران است و برای یک ایرانی ثبت میشود.
سیاستهای غیرمرتبط با ورزش
اما با همه این صحبتها نباید منکر برخی سیاستهای غیرمرتبط در عرصه ورزش شد. اصطلاح «باید ببازی» که پیشتر در مسابقات کشتی باب بود، این بار به مسابقات جودو هم رسیده است. ناکامی سعید مولایی ستاره دنیای جودو از ایران در کسب مدال، شگفتی بزرگ مسابقات جهانی ۲۰۱۹ به میزبانی ژاپن بود. مولایی که قهرمان جهان و صدرنشین رنکینگ جهانی است، در برابر اشرف موتی، دارنده مدال برنز آفریقا از مراکش به برتری رسید. مقابل کارلوس لوز از پرتغال هم در مدت زمانی کوتاه پیروز شد. او در گام بعدی، حسن خالمورزایف، قهرمان المپیک ۲۰۱۶ از روسیه را برد تا پیروزمندانه روانه دور بعد شود. آنتوان فورتیه، دارنده مدال برنز المپیک از کانادا هم مقابل مولایی تسلیم شد تا نماینده ایران قدرتمندانه به نیمه نهایی برسد. اما در طرف مقابل موکی ساگی، از رژیم اشغالگر قدس نیز به نیمه نهایی رسیده بود. بنابراین مولایی نه میتوانست با ساگی مبارزه کند و نه اجازه ایستادن همزمان با نماینده رژیم اسرائیل روی سکوی قهرمانی را داشت. بنابراین در یک باخت مصلحتی در برابر ماتیاس کاسی از بلژیک شکست خورد و در دیدار ردهبندی هم با نمایشی که بیتفاوتی در آن مشهود بود، به رقیب جوان گرجستانی باخت تا مسابقات جهانی را با دست خالی ترک کند.
من هیچ درخواست پناهندگی ندادهام. ویزای آلمان را داشتهام و در آلمان هستم تا از حواشی دور باشم. من سرباز خاک کشورم هستم و هر مدالی بگیرم متعلق به ایران است و برای یک ایرانی ثبت میشود
در این میان سالهاست که نمایندگان ورزش کشور ما برای روبهرو نشدن با حریفهای صهیونیستی براساس سیاستی اعلامنشده باید عامدانه به حریف ببازند. دستور «باید ببازی» پژواکی است که بارها و بارها در برخی از میادین بینالمللی ورزشی که احتمال رویارویی ورزشکاران ایرانی و صهیونیستی در آن وجود داشته، از سوی کادر فنی در خفا صادر شده است. فریاد باید ببازی کادر فنی تیم کشتی بر سر علیرضا کریمی، کشتیگیر ایرانی در مسابقات جهانی زیر 23 سال در لهستان، در حالی که وی از حریف روسی جلو بود، آن چنان در سالن طنینانداز شد که دیوارها را شکست و مردم به این واقعیت پی بردند که ورزشکاران ما همیشه برای برنده شدن پا به میادین ورزشی نمیگذارند، بلکه برخی اوقات بنا به مصلحت و عامدانه باید ببازند تا به رویه منع مسابقه ورزشکاران ایرانی با حریفان اسرائیلی که از سال 1983 و در مسابقات کشتی قهرمانی جهان در کیاف اوکراین پایهگذاری شد، پایبند بمانند. در آن مسابقه علیرضا کریمی که بخت نخست کسب مدال طلای جهان بود، مات و مبهوت، فیتیلهپیچ شد که مبادا دور بعدی با کشتیگیری از رژیم اشغالگر قدس روبهرو شود. او نتوانست ناراحتی و اعتراض خود را از این باخت تحمیلی پنهان کند و ساعتی بعد از این اتفاقات در پستی اینستاگرامی در صفحه خود با کنایه نوشت: «آخرین سنگر سکوته، حق ما هم هیچ وقت گرفتنی نیست.»
آنچه مشخص است نمایندگان ورزش ما براساس سیاستی اعلام نشده در مقابل ورزشکاران اسرائیلی نباید حاضر شوند و برای تحقق این موضوع دست به ترفندهای زیادی میزنند. به نظر میرسد وقت آن رسیده است که ایران به تصمیم مشخص و درستی درباره سیاست عدم رویارویی با ورزشکاران رژیم اشغالگر قدس بگیرد. دیگر نمیتوان با این روش تعقیب و گریزی با این مساله برخورد کرد. دیگر نمیتوان ورزشکاران را با این روش از مقابله با ورزشکاران صهیونیستی بازداشت، چرا که نحوه اعتراض تمام ورزشکاران به این موضوع یک شکل نیست و برخی ورزشکاران که سرمایه کشور هستند به همین دلیل عطای وطن را به لقایش میبخشند و ترک دیار میکنند.
در این میان رسول خادم اسفند ۹۶ در بیانیهاش خطاب به مسئولان، خواستار پایان بخشیدن به دستور «باید ببازی» در برابر حریفان اسرائیلی شده بود. خادم به تندی از سیاست پنهانکاری در روبرو نشدن با ورزشکاران اسرائیلی در میادین بینالمللی ورزشی انتقاد کرده و درباره پیامدهای آن هشدار داد. پیامدهایی که میتواند ترک وطن، پناهندگی، مهاجرت نخبگان و یا گرفتن تابعیت کشورهای دیگر باشد.
پناهندگی آخرین راه چاره است؟
از سوی دیگر سالهاست که پناهندگی و مهاجرت سرنوشت شمار بسیار زیادی از ایرانیان است. گاه از سر اجبار و گاه دلبخواهی. امروزه کمتر کشوری را در جهان میتوان یافت که دستکم جمعیت کوچکی از ایرانیان پناهنده یا مهاجر در آن زندگی نکنند. پناهندگی و مهاجرت اگرچه از بسیاری جهات و بهخصوص از جهت عزم و هدفمندی برای شروع زندگی جدید در کشوری دیگر با هم متفاوتند، اما در جایی میتوانند با موضوعی مشترک مربوط باشند که عبارت است از بیریشگی. کسی که به عنوان پناهنده یا مهاجر با هدف حفظ جان یا آزادی ترک وطن میگوید و بیشمار پیوندهای مرئی و نامرئی دلخواه و نادلخواه با گذشته را میگسلد، با تجربه بیوطنی و بیریشگی روبرو میشود که تجربهای است دردناک. مدتها طول میکشد تا حفظ جان و رهایی از وضع موجود، تبدیل شود به تامین آرامش برای جان و آزادی برای ریشه دواندن در محیط جدید و برقراری پیوندهای تازه و دلخواه.
«باید ببازی» پژواکی است که بارها و بارها در برخی از میادین بینالمللی ورزشی که احتمال رویارویی ورزشکاران ایرانی و صهیونیستی در آن وجود داشته، از سوی کادر فنی در خفا صادر شده است
با این حال ترک اجباری وطن و مهاجرت به دیار غربت، سابقهای طولانی در تاریخ بشر دارد. پناهندگی، حتی در میان فرهنگها و ادیان مختلف نیز در گذشتههای دور وجود داشته است اما کاش مسئولان کشور این راه را جلوی پای نخبگان و ورزشکاران قرار ندهند و از این سرمایههای ملی و نمادین کشور به هر قیمتی دفاع کنند. مولایی هر جا رفته باشد دیگر در ایران نیست و برای ایران مسابقه نمیدهد.
دیدگاه تان را بنویسید