اوتیسم؛ سندروم درخودماندگی
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
بنابر گزارشهای مرکز توانبخشی بهزیستی کشور در دنیا از هر شصت و پنج تولد، یک نفر دچار «اختلال اوتیسم» میشود و در کشور ما نیز با همین وضعیت انتظار میرود که سالانه شاهد تولد 150 تا 200 هزار کودک اتیسمی باشیم. باتوجه به آمارهای گزارش شده از سوی سازمان توانبخشی بهزیستی حدود هفت هزار کودک مبتلا به اوتیسم در کشور شناسایی شدهاند که بیش از سه هزار نفر از آنها از خدمات توانبخشی بیماران اوتیسم بهره میبرند؛ البته در این میان نیز بیماران اوتیسم دیگری نیز وجود دارند که چون بیماری حادی ندارند یا اینکه خانوادهها از شرایط مالی خوبی برخوردار نیستند و در مناطق محروم به سر میبرند، همچنین به سبب نبود آگاهی و دانش کافی والدین، این دسته از افراد اوتیسم شناسایی نمیشوند، به همین ترتیب ممکن است آمار و ارقام افراد مبتلا به اوتیسم رقمی بالاتر از این میزان گزارش شده باشد که به دلیل نبود اطلاعات دقیق، نیز زمینه لازم برای رسیدگی و فراهم آوردن شرایط آموزشی خاص این دسته از مبتلایان به اختلال طیف اوتیسم همچنان مهیا نشده است؛ متاسفانه امروزه به دلیل نبود امکانات آموزشی لازم برای بالا بردن آگاهی و اطلاع رسانی خانوادهها، و همچنین عدم متخصصین مجرب و خدمات آموزشی مناسب، سالانه شاهد تولد نوزادان اوتیسمی هستیم که بدلیل کمبود امکانات، نبود مراکز تخصصی و متخصصین توانمند و کاآزموده برای ارائه خدمات گفتاردرمانی و رفتاردرمانی، و همچنین هزینههای گزاف و سنگین مراکز خصوصی، کودکان اوتیسم از فضای ارتباطی و اجتماعی بدور ماندهاند.
اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder) از جمله بیماریهای عصبی-رشدی پیچیده کودکان است که کودکان باتوجه به نحوه تعاملات و ارتباطات اجتماعی در طیفی از خفیف تا شدید دستهبندی میشوند که انجام الگوهای تکراری رفتار، علایق و فعالیتها از ویژگیهای بارز این دسته از افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم محسوب میشود. بطور کلی میتوان گفت علایم این بیماری از بدو تولد تا 3 سال اول زندگی بروز مییابد و شناسایی زودرس بیماری اوتیسم و تلاش برای جلوگیری از روند پیشروی این بیماری میتواند بهتدریج به کنترل و مهار آن و بازگشت کودکان به چرخه عادی زندگی کمک کند. اساسا این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه مهارتهای ارتباط، کلام، زبان و همچنین تعاملات اجتماعی افراد تاثیر میگذارد که این امر میتواند ناشی از نارسایی سیستم عصبی کودک و یا سبک تعاملی نامناسب والدین باشد. از اینرو براساس مطالعات و پژوهش های انجام شده میتوان اظهار داشت «کانر» از نخستین افرادی بود که «سندروم کانر» یا «سندروم اوتیسم اولیه کودکی» را در برخورد با کودکانی که الگوهای رفتاری خاصی همچون انزواطلبی، گوشهگیری را از خود بروز میدادند و بیشتر ترجیح میدادند در تنهایی خود بهسر ببرند را شناسایی کرد. کارشناسان روانشناس و متخصصین درمانگر معتقدند والدین کودکان دچار اوتیسم با والدین کودکان مبتلا به سایر اختلالات و ناتوانی های دیگر تفاوت چندانی ندارند و مهمترین مساله در پیدایش ریشههای این اختلال مسائل زیستی و عصب شناختی میباشد. امروزه باتوجه به اهمیت اختلال طیف اوتیسم، پیشرفت های جدیدی در حوزه غربالگری این اختلال رخ داده است بطوریکه تشخیص و شناسایی علایم اوتیسم در نوزادان زیر شش ماه یکی از دستاورد های مهم در این حوزه محسوب میشود. علایم این دسته از کودکان در سه حوزه کلام، رفتارهای تکراری و علاقهمندیهای آنان نمود پیدا میکند؛ به لحاظ ظاهری میتوان گفت کودکان طیف اوتیسم هیچ تفاوتی با سایر کودکان ندارند و تنها از لحاظ رفتاری و نحوه برقراری ارتباطات اجتماعی و تعاملات رفتاری خود تفاوتهایی با سایر کودکان دارند؛ بیشتر به رفتارها و بازیهای کلیشهای و تکراری میپردازند و همچنین احساس همدلی به نسبت اندکی را از خود نشان میدهند. تا به حال از سوی محققان، جامعه پزشکی و همچنین روانشناسان و متخصصین رواندرمانگر درمان مشخصی برای ریشهکن کردن بیماری طیف اوتیسم شناسایی نشده است، از اینرو آگاهی خانوادهها و جامعه در سالهای ابتدایی از بیماری اوتیسم کودکشان میتواند، تغییرات شگرفی را در زندگی فرزندشان ایجاد کند؛ همچنین تاکید بر مجموعهای از درمانهای رفتاری و ارتباطی، آموزشی، دارویی با همراهی و بهرهمندی از کمک متخصصین روانشناس به تدریج اثرات این بیماری را تقلیل میدهد و شرایط را برای حضور این کودکان در جامعه و انجام فعالیتهای اجتماعی فراهم می کند.
دیدگاه تان را بنویسید