درنگی کوتاه بر افزایش آمار اعتیاد در میان دانشآموزان
آیندهای که میسوزد و خاکستر میشود
اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی و روانی و اجتماعی جهان امروز است که مختص به یک نژاد و طبقه اجتماعی و گروه سنی خاص نیست. امروزه اعتیاد، در حال گسترش است. اهمیت برخورد علمی و اصولی با اعتیاد زمانی مشخص میشود که بدانیم بر اساس گزارشها، اعتیاد به مواد مخدر، یکی از چهار بحران جهانی است که در کنار سه بحران دیگر یعنی بحران زیستمحیطی، فقر و تهدیدهای اتمی، قرار دارد. اگرچه در چند سال اخیرتوجه رسانهها به عملکرد برخی از مدارس جلب شده است، با این حال بازهم تخلفاتی در مدارس اتفاق می افتد که فضای رسانهای را برای نقد هرچه صریحتر مسئولان آموزشوپرورش هموارتر میکند اضطراب و ترس از امتحان و کنکور، مقررات سخت و دست و پاگیر مدارس، اخراج و ترک تحصیل، عملکرد ضعیف تحصیلی، عدم توجه به نیازهای عاطفی و روانی دانشآموزان و کمبود امکانات مناسب برای سپری کردن اوقات فراغت، از جمله مواردی هستند که بیشترین تاثیر را در گرایش دانشآموزان به مواد مخدر دارند
آذر فخری، روزنامهنگار
درست است که کشور ما محل ترانزیت مواد مخدر است. اینهم درست است که متاسفانه همسایههای نابابی داریم که در پیدایش این وضعیت ما، مقصرهای اصلیاند. اما این هم درست است که نمیشود همیشه تقصیر را به گردن دیگران انداخت. گاهی هم باید پذیرفت که خودمان مقصریم؛ مقصریم حتی اگر کشور و شهرمان، ترانزیت و گمرک مواد مخدر شده باشد. بعضی کارشناسان، خانوادهها و حتی خود معتادها هم هستند که حالا به جز اینکه از دست رفیق ناباب مینالند، یک اشارهای هم به «ضعف اراده» میکنند. و احتمالا منظورشان این است که حتی اگر دوست خیلی نزدیکتان، به شما تعارف کرد، یا حتی اگر دردتان خیلی عمیق و تحملش خیلی سخت بود، باید چنان اراده قوی داشته باشید که بتوانید «نه» بگویید. اما به نظر میرسد، به جز این دو علت اساسی؛ یعنی «رفیق ناباب» و «اراده ضعیف»، برای اعتیاد دلایل دیگری هم وجود دارد. بهخصوص اعتیاد نوجوانان، که همان دانشآموزان خودمان باشند. علت تاکید بر «دانشآموزان»، در این مقال این است که اخیرا، آمارهایی که مدام تکذیب میشوند، نشان میدهند که روند اعتیاد دانشآموزی، بهشدت و با سرعت رو به افزایش است. هشداری که اگر همچنان به تکذیبش ادامه دهند، بدل به یک «فاجعه ملی» خواهد شد.
اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی و روانی و اجتماعی جهان امروز است که مختص به یک نژاد و طبقه اجتماعی و گروه سنی خاص نیست. امروزه اعتیاد، در حال گسترش است. اهمیت برخورد علمی و اصولی با اعتیاد زمانی مشخص میشود که بدانیم بر اساس گزارشها، اعتیاد به مواد مخدر، یکی از چهار بحران جهانی است که در کنار سه بحران دیگر یعنی بحران زیستمحیطی، فقر و تهدیدهای اتمی، قرار دارد. افزایش سرسامآور مصرف مواد مخدر، قاچاق روزافزون و گستره و تنوع مواد مخدر سنتی و طبیعی، آنرا به تجارتی پرسود بدل کرده . این تجارت پرسود با بیش از 1600 میلیارد دلار گردش مالی در جهان، اقتصاد دانان را وا داشته که آن را از نظر اقتصادی بعد از تجارت نفت، توریسم و سلاح، در رده چهارم قرار دهند.
سکانس اول: خانواده!
عوامل خانوادگی ( اختلافات خانوادگی، طلاق، زندگی نوجوانان با نامادری و یا ناپدری، از بین رفتن احترام و ارزشهای خانوادگی، سخت گیریها و تنبیه بدنی، ملامتها و سرزنشهای زیاد و مداوم، منحرف بودن پدر و مادر از اصول اخلاقی، انحراف خواهرها یا برادرها، اعتیاد یکی از اعضای خانواده، بیسوادی و ناآگاهی والدین، فقدان احساس مسئولیت پدر و مادر، تربیت غلط کودک، کمبود محبت در دوران کودکی ... از عواملی هستند که به نظر دکتر کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران، در گرایش دانشآموز به اعتیاد موثر است. ضمن اینکه در برخی مناطق کشور، اعتیاد در خانواده و حتی اعتیاد دانشآموزان و نوجوان و جوانان، امری عادی است و یک مشکل و معضل تلقی نمیشود. مثلا در مناطق و نیز خانوادههایی که به شدت درگیر خرید و فروش و قاچاق مواد هستند، اعتیاد، یک مشکل محسوب نمیشود. این آسیبشناس، خانواده را مهمترین علت گرایش دانشآموز به مواد مخدر میداند. هر چند معتقد است که دلایل و عوامل دیگر را نمیتوان و نباید انکار کرد. دکتر کوروش محمدی چنین ادامه می دهد: «بیشک نقش بنیادین پدر در تحکیم پایههای خانواده غیرقابل تردید است. پدر بهعنوان سرپرست و رئیس خانواده، برای فرزندان یک الگوی مهم است. فرزندان با توجه به رفتارهای پدر، مسئولیتپذیری، اجتماعی بودن، چگونگی ارتباطات خانوادگی، مدیریت در مسائل مختلف اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی را میآموزند. بنابراین یک خانواده سالم باید دارای اعضای سالم و روابط سالم میان این اعضا باشد و هر مشکل و اختلالی در این زمینه میتواند بستری برای انحرافات روحی و جسمی فرزندان و سایر اعضای خانواده باشد.» دکترمحمدی با اشاره به آمارها میگوید: در خانوادههایی که پدر معتاد است، احتمال آلودگی فرزندان و حتی مادر خانواده به مواد مخدر بسیار بالاتر از خانوادههایی است که پدر معتاد نیست. علاوه بر این اعتیاد پدر موجب مشکلات روانی در مادر و فرزندان شده و سلامت روانی خانواده را به شدت تهدید میکند. در پژوهشی در خصوص بررسی ویژگیهای روانی و اجتماعی همسران افراد معتاد، افسردگی، اضطراب، تمایل به خودکشی، بیخوابی، درگیریهای شدید عاطفی، جستجوی حمایت اجتماعی، نارسایی عملکرد اجتماعی و از جمله آسیبهایی است که مادر خانواده را تهدید می کند. اعتیاد والدین، بهخصوص مادر خانواده، علاوه بر اینکه بر روابط داخلی خانواده اثر میگذارد، موجب ایجاد تفاوت در برخوردها و روابط فامیلی میشود. بیشک بستگان و آشنایان رفت و آمد با این خانواده را موجب سرافکندگی خویش میدانند و حتی ارتباط با آنها را برای سلامت خانواده خود مضر می دانند و حق هم دارند. بنابراین شکی نیست کم شدن روابط وابستگان و فامیل و عدم حمایتهای آنان میتواند از لحاظ روحی و اجتماعی آسیبهای جدی بر خانواده وارد کند. دکترمحمدی تصریح می کند توجه به ویژگیهای روانشناختی نوجوانان بسیار مهم است، برای نوجوانی سن هیجانات و معادل سن توفانی و سن هیجانی مطرح میشود و اگر هیجانات نوجوان به درستی در فضای تعاملی و اجتماعی پیرامونش پاسخهای خود را دریافت نکند، به تلنباری از هیجانات که پاسخ مناسبی دریافت نکردهاند، تبدیل میشود و نوجوان به سیر منفی و قهقرایی سوق داده میشود و خشونت، پرخاشگری در نوجوان شکل میگیرد که در نهایت به مصرف مواد مخدر بهعنوان مکملی برای این خیزش و یا تسکین دهندهای برای کسب آرامش خود روی میآورد، معمولا افرادی که نتوانستهاند به درستی هیجانات خود را در دوران نوجوانی تخلیه کنند و کودکی خوب و سالمی را پشت سر نگذاشتهاند، خیلی زود دچار افسردگی و اختلالات روانشناختی همچون ترس، اضطراب و... میشوند، از نگاه این افراد مصرف مواد مخدر موجب تسکین و کنترل اختلالات رفتاری میشود.
سکانس دوم: مدرسه!
در چند سال اخیر با توجه به رشد قارچ گونه مدارس غیرانتفاعی در جهت بهبودی کیفیت تحصیلی و همچنان فضای تربیتی دانشآموزان، والدین با هزاران امید و آرزو سعی میکنند فرزندانشان را در این مدارس ثبت نام کنند تا خیالشان هم از نظر آموزشی و هم از نظر تربیتی راحت باشد.اما متاسفانه شاهد هستیم که فرق چندانی میان مدارس دولتی و غیرانتفاعی و حتی مدارسی با القاب مختلف، وجودندارد. اگرچه در چند سال اخیرتوجه رسانهها به عملکرد برخی از مدارس جلب شده است، با این حال بازهم تخلفاتی در مدارس اتفاق می افتد که فضای رسانهای را برای نقد هرچه صریحتر مسئولان آموزشوپرورش هموارتر میکند. حمید الهوردیپور، استادیار بهداشت عمومی، علاوه بر دو مورد بالا، به موارد دیگری هم اشاره میکند. او میگوید با وجود دسترسی آسان و حتی ارزان به مواد مخدر، خیلی طبیعی است که ما با چنین بحرانی مواجه باشیم. چرا که خلاءهای بسیاری در زندگی خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان وجود دارد که آنان را به سوی استفاده از مواد مخدر، سوق میدهد. اما سادهاندیشانه است که فکر کنیم دو عامل دوست ناباب و ضعف اراده، مهمترین دلایل اعتیاد نوجوانان است. چرا که گاه خود خانواده و مدرسه، در این میان، نقش مهم و موثری بازی میکنند. الهوردیپور میگوید: «ضعف اعتماد بهنفس، کنجکاوی، کسب لذت، روشهای نامناسب مهارتی، نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر، ضعف در کنترل رفتارها و روابط فرزندان، تبعیض بین فرزندان، مصرف مواد توسط خانواده، مشاجره و درگیریهای مکرر والدین از دلایل مهم گرایش دانشآموزان به مواد مخدر است. اما مهمترین دلایلی را که این روزها با آنها مواجه هستیم و اغلب دانشآموزان با آن درگیر هستند، باید در مدرسه و نظام آموزشوپرورش جستوجو کنیم. اضطراب و ترس از امتحان و کنکور، مقررات سخت و دست و پاگیر مدارس، اخراج و ترک تحصیل، عملکرد ضعیف تحصیلی، عدم توجه به نیازهای عاطفی و روانی دانشآموزان و کمبود امکانات مناسب برای سپری کردن اوقات فراغت، از جمله مواردی هستند که بیشترین تاثیر را در گرایش دانشآموزان به مواد مخدر دارند. در واقع با یک نگاه به نظام دانشآموزی در مدرسههایمان، و نوع برخورد معلمان و مدیران و نحوه برگزاری آزمونها و امتحانات و کنکور، میتوانیم به سادگی به علت گرایش دانشآموزان به مواد مخدر پی ببریم. به نظر میرسد بهترین روش ممکن برای پیشگیری از بروز یک فاجعه ملی، پذیرش این معضل و وجود آن است. بسیاری از دانشآموزان ما معتادند. و اگر مواد مخدر مختلف را تجربه نکرده باشند، در سادهترین شکل آن، سیگار مصرف میکنند. اما بهخوبی میدانیم که سیگار، تنها یک نقطه شروع است. این قافله، از مسیرهای مختلفی میگذرد و سرانجامها و نقطه پایانهای دردناک مختلفی نیز دارد.
سکانس آخر: آمار!
میزان مصرف مواد در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال معادل ۱۳.۵۶درصد، گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال معادل۱۶.۸۳ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال معادل ۱۴.۳۲ درصد است و باقی مانده این رقم به گروههای سنی ۳۰ تا ۶۴ سال اختصاص دارد. طبیعی است که گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سالههایی که در این آمار به آنها اشاره شده، در سن تحصیل و در مدارس کشور مشغول به تحصیلاند.این در حالی است که سیگار و قلیان که شیوع بسیار بیشتری در میان دانشآموزان دارد، جدا از مسئله اعتیاد و آمار آن در میان دانش آموزان است. معمولا مسئولین آموزشوپرورش به دلایل مختلف از جمله تطهیر عملکرد خودشان بر مهمترین نهاد آموزشی دانشآموزان، این آمارها را رد میکنند. اما جدا از این مباحث مسئله ای که قطعی است و حتی خوشبینترین افراد هم نمیتوانند آنرا کتمان کنند مسئله وجود اعتیاد به مواد مخدر در میان دانشآموزان در مدارس است. و سخن آخر با دکتر سعید صفاتیان، عضو کمیته کاهش تقاضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، که گفته است: من درباره این آمارها مطمئن نیستم. سالهاست که شمار معتادان کشور، یک میلیون و 350 هزار نفر اعلام میشود اما هیچ کشوری را در جهان پیدا نمیکنید که مثل کشور ما، در یک دهه تعداد معتادانش ثابت اعلام شود اما دائماً گروههای تازهای درگیر اعتیاد شوند!
دیدگاه تان را بنویسید