محبوبه ولی

«پس از انتخاب ترامپ برخی از رمزارز‌ها حتی تا 20 درصد هم افزایش قیمت داشت و ارزش یورو نیز کاهش نسبتا زیادی داشت، اما این در حالی بود که ارز ما کمتر از یک درصد کاهش ارزش داشت که یکی از کمترین واکنش‌ها را نسبت به سایر کشور‌های جهان داشته‌ایم»؛ این اظهارات محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی در برابر دوربین تلویزیون است. 

او در یک گفت‌وگوی تلویزیونی توضیح داده که «اقتصاد ایران، اقتصاد 8 سال پیش نیست که انتخاب ترامپ اثر زیادی بر آن داشته باشد. در حال حاضر تعامل اقتصادی ما با کشور‌های منطقه و کشور‌های عضو بریکس افزایش پیدا کرده و با عضویت ایران در بریکس سیستم‌های مدیریت تحریم تقویت شده و از قدرت لازم برای مقابله با شوک خارجی برخوردار هستیم.»

فرزین اضافه کرده که «خود بنده برای روز‌های اول در رابطه با نتیجه انتخابات آمریکا نگرانی داشتم، اما روز چهارشنبه که انتخاب ترامپ اعلام شد، نوسانات محدود بود و تاب‌آوری را در بازار‌ها شاهد بودیم. باید ایجاد هراس در بازار‌ها را در نظر بگیریم و تحت این شرایط به نظر می‌رسد اقتصاد ایران اثرپذیری زیادی از نتیجه انتخابات آمریکا نداشته باشد.»

رئیس بانک مرکزی در حالی واکنش محدود ریال به انتخاب ترامپ را مربوط به بریکس و تعامل اقتصادی با کشورهای منطقه دانسته که از ابتدای سال تاکنون ارزش پول ملی در برابر دلار، 27 درصد دیگر هم سقوط کرده است. 

گذشته از افت ارزش ریال در نیمه اول سال، در همین چند هفته اخیر، ریال 10 هزار تومان دیگر از ارزش خود را در برابر دلار از دست داد و به 70 هزار تومان رسید.

پس از تشدید حملات اسرائیل به حزب‌الله، عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد که نه‌تنها وزیر اقتصاد دولت مسعود پزشکیان است، بلکه یک دوره نیز با وعده‌های فراوان اقتصادی کاندیدای ریاست جمهوری بوده، گفت که افزایش ارزش دلار طی چند هفته گذشته به دلیل شرایط نیمه‌جنگی منطقه بوده است. 

حال با اظهارات رئیس بانک مرکزی این سوال نگران‌کننده مطرح می‌شود که آیا مسئولانی که نمی‌توانند ارزش ریال را در پی حمله اسرائیل به حزب‌الله حفظ کنند، آمادگی و توانایی حفظ آن را در برابر ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید و اعمال فشارهای احتمالی او دارند؟!

 شکل‌گیری زودهنگام دوگانه 

مذاکره و عدم مذاکره

بسیاری معتقدند که اگر ریاست جمهوری ترامپ در 2017، اقتصاد ایران را با چنان خسارتی مواجه کرد که همچنان ترمیم نشده است، به دلیل همین دست خام‌اندیشی‌هایی بود که مانع واقع‌بینی و عاقبت‌اندیشی شد.

 دفعه پیش که ترامپ مثل یک بلای ناگهانی بر سر جهان و به طور ویژه ایران آوار شد، حاکمیت و دولت روحانی نتوانستند جامعه را از گزند حضور او حفظ کنند. علی‌رغم اینکه ریاست جمهوری او در آمریکا قابل پیش‌بینی بود اما پس از آمدنش، هیچ راهبرد مشخصی در برابر تهدید او وجود نداشت و جامعه و اقتصاد ایرانی آن چنان بی‌دفاع رها شد که اوضاع هنوز که هنوز است به دوران پیش از ترامپ بازنگشته است؛ نه وضعیت بازارها و سیاست خارجی و نه اوضاع معیشت شهروند ایرانی. 

 دفعه پیش که ترامپ مثل یک بلای ناگهانی بر سر جهان و به طور ویژه ایران آوار شد، حاکمیت و دولت روحانی نتوانستند جامعه را از گزند حضور او حفظ کنند و عملا هیچ راهبرد مشخصی در برابر تهدید او وجود نداشت

او اکنون دوباره به صحنه سیاست آمریکا بازگشته و 20 ژانویه 2025، یعنی اول بهمن ماه رسما به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا وارد کاخ سفید خواهد شد. 

خاطره تلخ دور قبلی ریاست جمهوری او، موجب شده تا از هم‌اکنون بسیاری به دنبال پاسخ این سوال باشند که این بار با او چه باید کرد؟ آیا این بار هم اهمال و بی‌عملی در اتخاذ سیاست مناسب برای مواجهه با ترامپ، کشور را در یک سراشیبی تازه خواهد انداخت؟ یا اینکه حاکمیت و دولت از هم‌اکنون خود را مهیا و آماده رویارویی با تصمیمات احتمالی ترامپ کرده‌اند تا از شوک‌های سنگین به بازار و جامعه جلوگیری کنند؟ 

در راستای همین نگرانی‌ها و احساس خطر کردن‌ها، دوگانه مذاکره و عدم مذاکره با دولت ترامپ از هم‌اکنون شکل گرفته است. عده‌ای با یادآوری همان خاطرات تلخ دوره قبلی ریاست جمهوری دونالد ترامپ، به پیشباز مذاکره با او رفته‌اند و معتقدند که بازگشت ترامپ تاجر به رأس قدرت در ایالات متحده، فرصتی مغتنم برای رفع تحریم‌ها و حل پاره‌ای از مسائل رسوب‌کرده میان ایران و آمریکاست. 

همزمان گروهی دیگر مصرانه تاکید می‌کنند که تابوی مذاکره با آمریکا، آن هم مذاکره با ترامپی که سردار ایرانی را ترور کرده است، نخواهد شکست. دسته‌ای دیگر هشدار می‌دهند که اینگونه تعجیل و اشتیاق نشان دادن برای مذاکره با دولت جدید، ارسال پالس ضعف است و امکان امتیازگیری در مذاکرات احتمالی آینده را از بین می‌برد. 

 ترامپ عوض شده است؟

طرفداران مذاکره، دیدگاهی خوش‌بینانه نسبت به ترامپ دارند و معتقدند که او با نسخه هشت سال پیش خود تفاوت‌های بسیاری پیدا کرده است. 

در همین رابطه محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس دولت دوازدهم و رئیس دفتر سیاسی حزب اعتدال و توسعه به سخنرانی‌های ترامپ در ایام تبلیغات انتخاباتی‌اش اشاره کرده و می‌گوید: «مسئله مهم دیگری که ترامپ در سخنرانی انتخاباتی بدان تاکید کرده این است «که اگر رئیس جمهورشوم تحریم‌ها را برخواهم داشت. تحریم‌های ما علیه ایران و روسیه موجب شده تا جملگی سودهای تجاری به جیب جمهوری خلق چین برود. این امر نیز منجر به تضعیف دلار در دنیا شده است.» اگر مواضعی که ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی اخیر مطرح کرده، بر مبنای تفکر و به شکل صادقانه مطرح شده باشد، با بسیاری از سیاست‌های ۸ سال گذشته ایشان در زمان ریاست جمهوری اولش متفاوت است.»

برخی دیگر نیز اشاره می‌کنند که نه لزوما ترامپ، بلکه شرایط منطقه و جهان طی این چند سال تغییرات اساسی کرده و این تغییرات ترامپ را برای ادامه سیاست‌های دوران قبلی ریاست جمهوری‎اش، محدود می‌کند؛ بنابراین تلاش بیشتری برای توافق با تهران خواهد کرد. 

در همین رابطه حسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران در یادداشتش نوشته است که «هم ایران تجربه زیادی در مواجهه با ترامپ دارد و الان شرایط با دوران ریاست جمهوری روحانی تفاوت دارد هم ترامپ، خامی دوره اول ریاست جمهوری خود را ندارد و احتمال می‌رود که رفتار او متفاوت باشد.»

وعده‌های ترامپ برای رفع تحریم و توافق، می‌تواند نشانه‌هایی از حسن نیت و تغییر رویکرد باشد اما اخبار متناقض دیگری که از سوی ترامپ و تیم او می‌رسند، این نشانه‌ها را بی‌اعتبار می‌کنند؛ شاخص‌ترین آنها اتهامات معنادار مستمر به ایران با موضوع تلاش برای ترور ترامپ است

روزنامه فرهیختگان اما در انتقادی نسبت به یادداشت او و کلا بالا گرفتن زمزمه مذاکره با دولت ترامپ، نوشته است: «در شرایطی که آمریکایی‌ها هنوز موضع روشنی در خصوص رفتار با ایران نگرفته‌اند، بیان و تأکید روی این گزاره که باید به سمت مذاکره با آمریکا برویم، این فرصت را در اختیار آمریکایی‌ها قرار نمی‌دهد که برمبنای این مواضع، مناسبات خود را با ایران تنظیم کنند و برمدار زیاده‌خواهی قرار گیرند؟!»

این روزنامه اشاره کرده به اینکه «محاسبات آمریکا بعد از خروج از برجام نیز براین محور استوار بود که ایران با اعمال فشار پای مذاکره خواهد آمد؛ محاسبه‌ای که البته غلط بود، اما رفتار برخی سیاسیون در مواجهه با ایران را نمی‌توان در رفتار آمریکا با ایران بی‌تأثیر دانست.»

 باید منتظر 25 ژانویه ماند

در سطوح بالای تصمیم‌گیران نظام نیز به نظر می‌رسد اتخاذ هر رویکردی موکول شده به ورود ترامپ به کاخ سفید تا ببینند که او در عمل نسبت به ایران چه سیاستی در پیش خواهد گرفت. 

علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس، گفته است: «بایستی تا زمان روی کار آمدن ترامپ برای درک صحیح از سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های جدید وی در قبال جمهوری اسلامی ایران صبر کرد؛ بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران پس از مشاهده سیاست‌ها و رویکردهای وی، سیاست‌های خود را متناسب با آن شرایط تنظیم خواهد کرد و هیچ گونه عجله‌ای برای موضوع گیری در خصوص این تحول سیاسی در ایالات 

متحده ندارد.»

ایران شاید به نوعی ناگزیر از این انتظار است؛ چراکه مواضع ترامپ و اخباری که از حول و حوش او می‌آید، هیچ تصویر روشنی از سیاست دولت جدید او در قبال ایران نمی‌دهد. 

او در تبلیغات انتخاباتی‌اش گفته که می‌خواهد تحریم‌های ایران و روسیه را بردارد. روزنامه لبنانی اورینت تودی به نقل از مسعود بولوس، مشاور لبنانی او نوشته که ترامپ در حال آماده‌سازی یک توافق هسته‌ای جدید با ایران است تا هم برای ایرانی‌ها، هم کشورهای همسایه و هم ایالات متحده قابل قبول باشد.  اینها می‌تواند نشانه‌هایی از حسن نیت و تغییر رویکرد باشد اما اخبار متناقض دیگری که از سوی ترامپ و تیم او می‌رسند، این نشانه‌ها را بی‌اعتبار می‌کنند. شاخص‌ترین آنها اتهامات معنادار مستمر به ایران با موضوع دخالت تهران در انتخابات آمریکا که در جریان رقابت‌های انتخاباتی روی آن مانور داده می‌شد و حال نیز پررنگ کردن اتهام تلاش برای ترور دونالد ترامپ توسط سپاه پاسداران. 

چند ماه پیش وقتی ترامپ در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش مورد سوء قصد قرار گرفت نیز، انگشت اتهام را به سوی ایران گرفت؛ حالا اما به شکل جدی‌تری این موضوع مطرح می‌شود. 

وعده توافق با تهران و همزمان طرح چنین اتهاماتی علیه ایران، یادآور همان سیاست قبلی هویج و چماق است. 

گذشته از این اتهامات که سعی در فضاسازی علیه تهران را دارند، برخی منابع نزدیک به دونالد ترامپ نیز از موج سنگین تحریم‌هایی تازه علیه ایران، پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید خبر می‌دهند. 

این تناقضات، ضریب خطای هر نوع پیش‌بینی، به ویژه احتمالات خوش‌بینانه درباره سیاست دولت تازه دونالد ترامپ در برابر ایران را بالا می‌برد؛ با این حال اما آنچه ضروری به نظر می‌رسد این است که این بار دولت و حاکمیت باید به گونه‌ای خود را برای مواجهه با هر نوع سیاستی از سوی دونالد ترامپ آماده کنند؛ تا دست کم این بار بتوانند کشور را از فرو افتادن در سیکل تازه‌ای از تحریم و تورم و آوار شدن مصائب جدید بر سر مردم، حفظ کنند.