پرسشی همیشگی که ترور هنیه در تهران، ابعاد گستردهتری به آن داد:
آبشخور عوامل نفوذی موساد در ایران کجاست؟
مینا محمدزاده
سه روز از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در تهران میگذرد. ابعاد آنچه بامداد چهارشنبه در تهران رخ داد از ترورهای معمول و فراوان اسرائیلیها در کشور ما بسیار بزرگتر است. میهمان مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران به همراه محافظ در اتاق خوابش ترور شد و خون از بینی فرد دیگری نیامد. حتی ساختمان محل اقامتش در زعفرانیه که گفته میشود یکی از اقامتگاههای ویژه جانبازان و متعلق به سپاه است؛ آسیب چندانی ندید. بخشهایی از سقف و پنجره تخریب شد و تصاویر ساختمان از دور فقط دودزدگی بخشی از طبقات آن را به نمایش میگذارد.
با گذشت بیش از سه روز از این حادثه شوکآور در تهران، همچنان شاهد بازار داغ گمانهزنیهای رسانهای درباره شیوه این ترور هستیم و هنوز نمیدانیم، او چطور ترور شد؟ شلیک از خارج بوده یا از داخل؟ هیچ ردپایی از تروریستها بدست آمده؟ هیچ عامل داخلی با آنها همکاری نداشته است؟
اما چگونه این مهمان بسیار خاص ایران و هدف همیشگی اسرائیل برای ترور، در قلب تهران اینگونه در عملیاتی بیسروصدا جان باخت؟ ابتدا گفته شد که عامل ترور موشک بوده، بعد پرتابه را دلیل شهادت اعلام کردند. در پی آن، نیویورک تایمز در گزارشی با ادعای اینکه «اسماعیل هنیه در اثر «بمب جاسازی شده» ترور شده است»، تصریح کرد که پنج تن مقام خاورمیانه به نیویورک تایمز گفتهاند این بمب تقریبا دو ماه پیش در مهمانخانه محل اقامت رهبر سیاسی حماس مخفیانه کارگذاری شده بود.
خبرنگار معروف اکسیوس نیز مطلب نیویورکتایمز را تأیید کرده است و منابع اسرائیلی به خبرنگاران گفتهاند که عملیات ترور اسماعیل هنیه با برنامه اطّلاعاتی ویژه، کار گذاشتن بمب و رهگیری سیستماتیک بمب با هوش مصنوعی انجام شده و عوامل موساد در تهران، آن را از راه دور منفجر کردهاند.
بازار داغ گمانهزنیها و نبود مرجعیت رسانهای
خبر ترور اسماعیل هنیه را حماس در ابتدا اعلام کرد. اسرائیل بازتاب داد و سپس سپاه تایید کرد.
با گذشت بیش از سه روز از این حادثه شوکآور در تهران، همچنان شاهد بازار داغ گمانهزنیهای رسانهای درباره شیوه این ترور هستیم و هنوز نمیدانیم، او چطور ترور شد؟ شلیک از خارج بوده یا از داخل؟ هیچ ردپایی از تروریستها بدست آمده؟ هیچ عامل داخلی با آنها همکاری نداشته است؟
محمدحسین خوشوقت فعال رسانهای در این مورد در شبکه ایکس نوشت: «سه روز است انواع و اقسام گمانهزنی و نقلقول در مورد نحوه ترور شهید اسماعیل هنیه ازسوی رسانههای ایرانی و خارجی در حال نشر و بازنشر است. اما حتی یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی دراین خصوص سخنی نگفته است! چرا مثل «هواپیما» مرجعیت رسانهای را تقدیم بیگانه میکنید؟»
ناظران معتقدند پاسخ ایران به خارج از مرزها و توضیحش به فلسطینیها که «چرا؟» و «چگونه؟» این اتفاق افتاد، مهم است و انتظار آنها هم جز معرفی و مجازات همکاران ایرانی اسرائیل در این ترور نخواهد بود
اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات به عنوان مهمترین مرجع اطلاعرسانی در این مورد دیروز در پیامی شهادت اسماعیل هنیه را تسلیت گفت و بدون هیچ توضیحی در مورد چگونگی حادثه و آمران و عاملان آن، نوشت: «ترور شهید حاج اسماعیل هنیه که توسط صهیونیستهای غاصب، با چراغ سبز آمریکا به وقوع پیوست، بار دیگر ددمنشی رژیمصهیونیستی را به منصه ظهور گذاشت.»
قصور امنیتی تیم حفاظت و شخص هنیه!
ناظران معتقدند پاسخ ایران به خارج از مرزها و توضیحش به فلسطینیها که «چرا؟» و «چگونه؟» این اتفاق افتاد، مهم است و انتظار آنها هم جز معرفی و مجازات همکاران ایرانی اسرائیل در این ترور نخواهد بود.
سعدالله زارعی، کارشناس صداوسیما با اظهارنظری جنجالی در آنتن زنده هرگونه قصور امنیتی و حفاظتی در مورد این ترور را به تیم حفاظت هنیه نسبت داد و گفت: «یک حمله موشکی صورت گرفته و این حمله با سوار شدن روی نقطه ضعفهای امنیتی اسماعیل هنیه اتفاق افتاده است. اسماعیل هنیه یک سری مراقبتهای خاص حفاظتی را رعایت نکرده است. اسرائیل او را ردیابی کرد.»
این سخنان خیلی سریع با واکنش حماس مواجه شد و نماینده این جنبش در ایران، با ابراز تاسف از برخی اظهارنظرهای مطرح در رسانهها درباره قصور امنیتی و حفاظتی هیات این جنبش؛ این نوع اظهانظرها را غیرعلمی، غیراخلاقی و مایه تعجب دانست.
خالد قدومی، گفت: «همچنان که مسئولان ذی ربط به ما اطلاع دادهاند، هنوز تیمهای فنی ایرانی در حال انجام تحقیقات هستند و نظر تحلیلی آنها بر خلاف آن چیزی است که برخی کارشناسان در تلویزیون مطرح کردهاند».
قدومی همچین از این افراد خواست که شتاب زده برخورد نکنند «چون ممکن است چنین اظهاراتی به اشتباه به عنوان رفع مسئولیت تفسیر شود و خوراک تبلیغاتی برای دشمن فراهم کند؛ در حالی که مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز احساس مسئولیت سنگینی میکنند؛ چرا که این اتفاق در ایران رخ داده و امنیت ملی و تمامیت ارضی و حیثیت و اعتبار ایران نیز هدف این اقدام تروریستی بوده است».
در این میان سید حسن نصرالله نیز قصور هنیه را تلویحا تأیید کرده و با رد تلویحی مسأله نفوذ و جاسوسی، دستگاه امنیتی ایران را از خطا مبرا دانسته و گفته است: «موبایلی که در دست شماست، جاسوس قاتلی است که اطلاعات دقیقی به دشمن میدهد و مکان فرماندهان ما را نشان میدهد. اکثر اتفاقاتی که برای ما افتاده به خاطر موبایل بوده است. اسرائیل به جاسوس نیاز ندارد بلکه از طریق اینترنت، همه شهرها و خیابانها و رزمندگان را میبیند.»
فعال سیاسی اصلاحطلب: «ترور بهتآور اسماعیل هنیه دردناک بود و پاسخ میطلبد. موثرترین پاسخ کوبنده به اسرائیل، شناسایی و قطعید عوامل نفوذی است که تا مغز استخوان نظام نفوذ کردهاند. سراغ منتقدین و معترضین نروید؛ نفوذیها از کسانی هستند که فریاد «مرگ بر اسرائیل» آنها تا تلآویو میرسد.»
نفوذیها بانفوذ و تعمیق گپهای امنیتی
ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران و در پایان مراسم تحلیف؛ کل تشکیلات امنیتی کشور را زیر سوال برده است. بدونشک در خارج از زاویه دید ما پیگردهایی رخ خواهد داد و چهرههای ناشناختهای زیر بازجویی خواهند رفت تا پاسخی برای فلسطینیها و افکار عمومی جهان عرب فراهم شود. ولی پیدا کردن همکاران اصلی و سرشاخهها و عوامل اصلی اسرائیل در این ماجرا ممکن خواهد بود؟
در همین راستا کانال سیاسی «جامعه نو» در مطلبی نوشته است: «شاید این ترور دستاورد خیری چون انجام یک لایروبی و الککردن سرویسهای امنیتی را برای پیدا کردن جواهرات موساد در ایران داشته باشد. مشکل اینجاست که حتی آن هم که لایروبی را انجام خواهد داد، قابلاعتماد نیست.»
در ادامه این مطلب آمده است:«اما فقط تصفیه لایههای امنیتی کافی نیست و ریشه توانایی اسرائیل در ساختار حکومت ایران باید شناسایی شود. این مقدار نفوذ فقط حاصل زرنگی موساد نیست؛ علل زیربنایی دارد. انتقام هم به جای خود، ولی پاسخ به این پرسش از آن واجبتر است که کدام بستر محل کاشت عوامل اسرائیل بوده و آبشخور این عوامل کجاست؟»
به هر حال سادهلوحی است اگر تصور شود عملیات ترور هنیه در تهران، بدون کمک تمامعیار شبکهای از عوامل نفوذی میسر میشد، نفوذیهایی که حتی از محل محرمانه استقرار او و طبقه و اتاقش هم خبر داشتهاند و نیز توانستهاند تجهیزات ترور را به نزدیکی محل برسانند، شلیک کنند و در امن و امان بگریزند!
کسانی که میکوشند خط نفود را کمرنگ جلوه دهند و همه چیز را به برتری تکنولوژیک و نظایر اینها ربط دهند، خود متهمان جدی جریان نفوذ هستند.
سید محمود علوی، وزیر اسبق اطلاعات سوم شهریور 1398، گفته بود: «در جاهایی جاسوس کشف کردیم که مسئولان دچار شگفتی شدند. افرادی که نفوذ میکنند معمولا داغترین شعارهای حکومت را میدهند. خیلی زود دیگران را متهم میکنند پیش از اینکه خودشان در معرض کوچکترین توهم و شبههای قرار گیرند.»
محسن میردامادی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز با همین مضمون در شبکه ایکس نوشت: «ترور بهتآور اسماعیل هنیه دردناک بود و پاسخ میطلبد. موثرترین پاسخ کوبنده به اسرائیل، شناسایی و قطعید عوامل نفوذی است که تا مغز استخوان نظام نفوذ کردهاند. سراغ منتقدین و معترضین نروید؛ نفوذیها از کسانی هستند که فریاد «مرگ بر اسرائیل» آنها تا تلآویو میرسد.»
سعدالله زارعی، کارشناس صداوسیما با اظهارنظری جنجالی در آنتن زنده هرگونه قصور امنیتی و حفاظتی در مورد این ترور را به تیم حفاظت هنیه نسبت داد. اظهارنظری که نماینده جنبش حماس در ایران، با ابراز تاسف آن را غیرعلمی، غیراخلاقی و مایه تعجب دانست
نفوذیها چه کسانی هستند؟
«باید انتقام جنایت تهران را در تهران گرفت و این انتقام چیزی نیست جز عملیات وعده صادق 2 برای شناسایی، دستگیری و مجازات نفوذیهای اسرائیل در همه سطوح و بی هیچ تعارف و ترحمی.»
کانال خبری عصر ایران با بیان مطلب فوق در مورد نفوذیها نوشته است: نباید از حضور نفوذی های مشابهی در ارکان مختلف قدرت و نهادهای تصمیم گیر و اجرایی غافل بود و بهت زده شد. اتفاقاً باید سراغ تندروهایی رفت که مانند الی کوهن، مواضع تندشان را به رخ می کشند و مانند کشمیری -که همیشه دو خودکار داشت، یکی برای کارهای اداری و یکی برای کارهای شخصی- بسیار متظاهرند.
این نفوذی ها همان ها هستند که در عرصه روابط خارجی، برای انزوای ایران می کوشند و حامیان رابطه با جهان را غربگرا و واداده و منفعل می خوانند،
اینان همانهایی هستند که اولویت های کشور را جابجا می کنند تا مسائلی مانند نوع پوشش زنان در حد امنیت ملی بالا برود ولی موضوعاتی مانند بحران آب، مهاجرت نخبگان، ناترازی انرژی و ... در حد مقاله و سمینار متوقف بمانند،
نفوذیها کسانی هستند که می کوشند چهرههای وطن دوست و کارشناسان واقعی و دلسوز را به هزار انگ بنوازند و آزار دهند و تخریب کنند تا آنها را از حیز انتفاع ساقط کنند و افراد نادان و بی تجربه را بر مصادر امور بگمارند تا به طور خودکار به کار تخریب ملک و ملت بپردازند، نفوذیها کسانی هستند که در قراردادهای اقتصادی ایران با کشورهای دیگر ایجاد اخلال می کنند تا ایران را به جزیره ای فقیر و دور افتاده از جهان تبدیل کنند،
آنان کسانی هستند که اطلاعات دانشمندان هسته ای ایران را به اسرائیلی ها می دهند تا یکی پس از دیگری ترور شوند،
نفوذیها کسانی هستند که با سخنان و مواضع و کارهای عجیب و غریب و غیر عقلانی مکررشان، مردم را نسبت به تدبیر و عقلانیت نظام حکومتی ناامید می کنند،
اعضای خط نفوذ آنانی هستند که ایجاد تشتت و چندگانگی و دوقطبی سازی کاذب در جامعه را وظیفه سازمانی خود می دانند،
و سرانجام، نفوذی ها کسانی هستند که اطلاعات لازم برای ترور هنیه در تهران را به تل آویو رساندند و در 24 ساعت حضور او در ایران، ماموریتشان را انجام دادند و اینک میکوشند خطر نفوذ را کمرنگ جلوه دهند.
دیدگاه تان را بنویسید