یاران قالیباف و جلیلی بعد از شکست، همچنان یکدیگر را در آماج اتهام قرار میدهند
تیشه بازندگان به ستونهای مصلحتسنجی!
طهمورث حسینی
در همان نیمه شب پس از انتخابات ریاست جمهوری که تنها اخبار غیررسمی درباره شمارش آرا در فضای مجازی منتشر میشد، یک کانال نزدیک به سعید جلیلی با پذیرش شکست او نوشت: «با تشکر از جناب سردار محمد قالیباف که در دور اول که امکان پیروزی میسر و آرا به هم نزدیک بود کنار نکشید و در دور دوم هم با یک نامه فرمالیته و بسیار اداری و عدم بسیج کامل نیروها، عملا حمایتی از آقای جلیلی نکرد.»
این آغاز باز شدن زخمی بود که سالهاست میان یاران قالیباف و اصولگرایان تندرو ایجاد شده و قبل از رایگیری دور اول انتخابات در هشتم تیرماه در ماجرای کنارهگیری هر نامزد، به اوج خود رسید. هرچند در دور دوم انتخابات، تلاش شد که دو گروه سکوتی مصلحتی در پیش بگیرند؛ اما با اعلام باخت جلیلی، ستونهای این مصلحت هم فروریخت.
آتشی که چنار و پاجوش را با هم سوزاند
شاید روزی که حامیان قالیباف و جلیلی در انتخابات اسفند 1402 مجلس شورای اسلامی چنان بر هم تیغ میکشیدند، هرگز تصور نمیکردند که چهار ماه بعد نیازمند اتحاد با یکدیگر باشند. آن انتخابات به دلیل حذف گسترده اصلاحطلبان تبدیل به رقابتی درونگروهی میان طیفهای اصولگرا شد تا جایی که حداد عادل طیف تندرو را پاجوشی در کنار چنار توصیف کرد. نتایج انتخابات در کلان شهر تهران به سود پاجوشها بود و آنان توانستند محمد باقر قالیباف، که در قامت رئیس مجلس در انتخابات ظاهر شده بود را به رتبه چهارم تنزل دهند. با مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس دوازدهم، دعوا بر سر ریاست بالا گرفت و طیف تندرو به صراحت از شکست دادن قالیباف در انتخابات ریاست مجلس سخن گفتند تا جایی که حمید رسایی در صداوسیما علیه محمد باقر قالیباف موضعگیری کرد. او مدعی شد که برخی رسانههای نزدیک به نهادهای حاکمیتی با تخریبش درتلاشند که شرایط را برای نشستن مجدد قالیباف بر صندلی ریاست مجلس مهیا کنند. این اظهارات آتش اختلاف را تندتر کرد. هرچند قالیباف مجدد رئیس مجلس شد تا نشان دهد وزن این جریان در مجلس آنقدرها هم بالا نیست.
در روزهای نخست رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ تصور ادامه رقابت بین چنارها و پاچوشها که میراث انتخابات اسفند ۱۴۰۲ بود همچنان انگاره اصلی اذهان رهبران اصولگرایی و بدنه هوادار این طیف بود. حمیدرضا ترقی، سخنگوی حزب مؤتلفه اسلامی همان زمان گفته بود: «در این انتخابات دستهای از اصولگریان میگویند باید رقابت درون گفتمانی را دنبال کنیم و حساب چندانی برای اصلاحطلبان باز نمیکنند اما دستهای دیگر این راهبرد را خطای محاسباتی میدانند.»
پس از حمایت یکپارچه همه احزاب جبهه اصلاحات از کاندیدای اختصاصی این جبهه و اقبال افکار عمومی به مسعود پزشکیان؛ ورق برگشت و زنگ خطر برای بسیاری از اصولگرایان به صدا درآمد. روزهای منتهی به دور اول انتخابات برای همه مسجل بود که پزشکیان رای اول را دارد و تلاشها برای ائتلاف قالیباف و جلیلی به بالاترین حد خود رسید.
اجماعی که هرگز حاصل نشد
ائتلاف جلیلی و قالیباف با همه تلاشهای چهرههای سیاسی و نظامی نزدیک به جریان اصولگرا به نتیجه نرسید تا قالیباف با قرار گرفتن در رتبه سوم انتخابات قافیه را به جلیلی ببازد و از دور رقابتها کنار برود. در فرصت کوتاه دور اول تا دور دوم انتخابات، نزدیکان هر دو کاندیدا به افشاگری علیه یکدیگر پرداختند. در یکی از افشاگریهای جنجالی که از سوی اطرافیان کاندیداها شکل گرفت، علیرضا کمیلی از اعضای ستاد سعید جلیلی، رای بسیار بیشتر وی نسبت به قالیباف را دلیل این عدم کنارهگیری دانست و نوشت: «بنای اجماع همواره بر کنارهگیری افراد دارای رای کمتر بوده است ولی این دوره برخی با حدس و گمان میگفتند اگر جلیلی با وجود سه برابر رای بیشتر از قالیباف کنار برود بهتر است.»
وی در ادامه درباره جزئیات دیدار جلیلی و قالیباف در مشهد نیز نوشته است: «کار به اینجا رسید که دکتر قالیباف فرمودند بنده حجت شرعی دارم برای ماندن ... از چه کسانی؟ از آنها که به من تکلیف کردند بیایم! یعنی...!»
اما کمیلی در ادامه دست به افشاگری دیگری زده و نوشته است: «صبح روز بعد (پنجشنبه) یکی از دوستان به رهبر معظم انقلاب مراجعه کرده و سوال میکنند و پاسخ منفی محکمی درباره تکلیف به شخصی از کاندیداها دریافت میشود و معلوم میشود که دیگران در این ماجرا نقش داشتهاند نه رهبری معظم انقلاب.»
شکست سنگین اصولگرایان در انتخابات اخیر، آنان را هم نسبت به خود و هم سایر ارکان حاکمیتی غضبناک کرده تا جایی که پای شورای نگهبان را هم به میان کشیدهاند و بارها گفتهاند که شیوه تایید صلاحیتها مانع پیروزی آنان شده است
در واکنش به سخنان این عضو ستاد جلیلی، مسعود ولیزاده، یکی از اعضای ستاد قالیباف ضمن تکذیب ادعای تکلیف شدن کاندیداتوری قالیباف نوشته است: «آقای دکتر قالیباف هیچ زمان ادعا نکرده است که رهبر انقلاب به ایشان برای کاندیداتوری تکلیف کردهاند. همچنین نادرست بودن نقل صورت گرفته مبنی بر مکالمه یک فرد با رهبر انقلاب با مضامین ادعا شده، توسط مسئولین امر برای آقای دکتر جلیلی روشن شده است اما احتمالا ستاد آقای دکتر جلیلی اطلاعاتشان بهروز نشده است.»
به نظر میرسد باید پایان چهرههای تکراری و همیشه بازنده جریان اصولگرایی را اعلام کرد و اگر اصولگرایان نتوانند طرحی نو در شیوه ارتباط با مردم دراندازند و همیشه پیروزی خود را در سایه قهر مردم ببینند، صفت «همیشه بازنده» سالها با آنان خواهد بود
وی در ادامه علت عدم کنارهگیری قالیباف را بالا بودن وی در«نظرسنجییهای دوقطبی» دانسته و نوشته است: «مبنای کنارهگیری، بالاتر بودن در نظرسنجیهای چند کاندیدایی نیست بلکه از آنجایی که در صورت کنارهگیری، رقابت دو نفره است و نه سه نفره، منطق حکم میکند، نظرسنجیهای دو قطبی را با یکدیگر مقایسه کنیم که مشخص شود کدام کاندیدا در صورت ماندن، امکان پیروزی دارد.»
امیر چیذری، فعال سیاسی اصولگرا و از حامیان قالیباف نیز درباره پشت پرده کنارهگیری نکردن جلیلی نوشت: «در جلسه مشهد چه گذشت؟ از رفتارها احساس کردم جلیلی نخواسته هوادارانش واقعیات جلسه مشهد را مطلع شوند لذا وادار به شفافیت شدم تا واقعیت عیان شود. جلیلی در جلسه، توصیه سردار قاآنی را نپذیرفت. قالیباف که عدم انصراف جلیلی را شکست جبهه انقلاب میدید خودش داوطلب انصراف شد. جلیلی با اصرار از قالیباف خواست، بماند.»
از ائتلاف صوری تا جنگ پس از باخت
حساسیت انتخابات دور دوم منجر شد تا قالیباف در بیانیهای از سعید جلیلی حمایت کند. اما این حمایت هیچ وقت به صورت همه جانبه رخ نداد و بسیاری از اعضای ستادهای او راهی ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان شدند. موضوعی که این نامزد چندین بار در مناظرهها به آن اشاره کرد.
با مشخص شدن پیروز انتخابات، این دو جریان اصولگرا بار دیگر تیغ بر هم برکشیدند و هر کدام دیگری را مقصر شکست نامیدند. یاران قالیباف بار دیگر تاکید کردند که از پیش مشخص بود که در دو قطبی جلیلی-پزشکیان، کاندیدای جریان انقلاب شکست میخورد. محمد مهدی همت، فرزند شهید همت که بیانیه حمایت از قالیباف را امضا کرده بود، نوشت:«این شکست میتوانست رقم نخورد اگر آقای جلیلی و اطرافیانش لجبازی نمیکردند. واضح بود رای دلسوزان با تجربه و عقلای جبهه انقلاب در سبد تندروها نخواهد ریخت. اگر دکتر قالیباف فداکاری نمیکرد و در صحنه باقی نمیماند و کنار نمیکشید، همان دور اول کار تمام بود.»
یک فعال اصولگرا هم گفت که جلیلی تمام جریان انقلاب به همراه امکانات دولت، شهرداری، صداوسیما، بسیج و سپاه را پشت سر خود داشت و خطاب به جلیلی گفت: «چرا تاکنون از امت حزب الله بابت مسیر نادرستی که رفتید، عذرخواهی نمیکنید؟». یک کانال نزدیک به قالیباف هم با طعنه به جلیلی گفت که قبل از حضور در انتخابات چهار سال آینده، حداقل اداره یک شهر کوچک را برعهده بگیرد که کارنامه داشته باشد.
البته این کنایهها بیپاسخ نماند و حمید رسایی، از مهمترین یاران جلیلی گفت: «به توهین و تخریب اطرافیان یکی از کاندیداها اهمیت ندهید. این بندگان خدا بابت پروژه تخریب قرارداد دارند و مجبورند. بهترین پاسخ برای رای نداشتن قالیباف، نفر چهارم شدن وی بعد از نبویان، ثابتی و رسایی در انتخابات مجلس است. آن هم در شهری که 12 سال شهردار و 4 سال نماینده و رئیس مجلسش بوده.»
شکست سنگین اصولگرایان در انتخابات اخیر، آنان را هم نسبت به خود و هم سایر ارکان حاکمیتی غضبناک کرده تا جایی که پای شورای نگهبان را هم به میان کشیدهاند و بارها گفتهاند که شیوه تایید صلاحیتها مانع پیروزی آنان شده است. به نظر میرسد باید پایان چهرههای تکراری و همیشه بازنده این جریان را اعلام کرد و اگر اصولگرایان نتوانند طرحی نو در شیوه ارتباط با مردم دراندازند و همیشه پیروزی خود را در سایه قهر مردم ببینند، صفت «همیشه بازنده» سالها با آنان خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید