حلقه یاران احمدینژاد، رویه انتخاباتی او را در «شایستهسالاری» پیش گرفتهاند!
قطبیسازی در افکار عمومی، خالصسازی در مدیریت
طهمورث حسینی
تلاش تندروها برای تداوم یکدستی در حاکمیت و یا به قول خودشان انقلابیتر شدن ارکان کشور، شدت بیشتری گرفته و تلاش دارند که اندک صداهای مخالف حاضر در عرصه انتخابات را هم با رد صلاحیت از رقابت خارج کنند. آنها همزمان دو پروژه قطبیسازی در افکار عمومی و حمله به برخی مقامات سابق را دنبال میکنند و از سویی دیگر به دنبال تغییرات بیشتر در دولت و مجلس و حضور حداکثری نیروهای وفادار به خود هستند.
قطبیسازی
برای جلب افکار عمومی
انتخابات اسفند امسال را درحقیقت باید یک انتخاب داخلی در حلقه اصولگرایی نامید. جبهه اصلاحات در ماههای گذشته اعلام کرد که توصیهای برای شرکت در انتخابات ندارد. تعدادی از اصلاحطلبان هم که به صورت غیرحزبی ثبتنام کرده بودند در همان گام نخست توسط هیاتهای اجرایی ردصلاحیت شدند تا تکلیف یکی از اضلاع انتخابات به سرعت مشخص شود.
همانطور که حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران گفته باید این انتخابات را رقابت بین یاران ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف قلمداد کرد. جبهه پایداری به عنوان اصلیترین یاران ابراهیم رئیسی تلاش دارد با اظهارات تند و ایجاد دوقطبیهای کاذب گوی رقابت را از دیگر رقیب اصولگرای خود برباید. بسیاری از آنها تجربه حضور در دولت محمود احمدینژاد را هم دارند و میدانند که با قطبیسازی عجیب با هاشمی رفسنجانی چه امتیازاتی را به دست آوردند. آنها تلاش میکنند همین تجربه را با حسن روحانی تکرار کنند.
پس از فروکش کردن موج حملات مستمر به جواد ظریف، ثبت نام رئیسجمهور سابق در انتخابات مجلس خبرگان این فرصت را در اختیار جریان تندرو قرار داد که پرونده قطبیسازی اصلی خود را باز کنند. حسن رحیمپور ازغدی، سخنران محبوب صدا و سیما و کسی که از او به عنوان نظریهپرداز طیف تندروی اصولگرایان نام برده میشود، در پستی که اکانت او در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر کرده، نوشته است: «آقای حسن روحانی به عنوان «مجتهد عادل» برای خبرگان رهبری نامزد شده. ملت میخواهند تعریف شورای محترم نگهبان از «اجتهاد و عدالت» را در این مورد خاص، از نزدیک ببینند.»
حمله دیگر را سایت مشرقنیوز که به انتشار خبرهای خاص شهرت دارد، کمتر از ۲۴ ساعت پس از ثبتنام روحانی انجام داد. این وبسایت در متنی که آن را «تحلیل» خوانده، بیانیه حسن روحانی را «بازگشت زخم کاری» توصیف کرد و از «احتمال ردصلاحیت» روحانی نوشته است و در حملهای پیشدستانه به رئیسجمهوری دولتهای یازدهم و دوازدهم نوشته: «روحانی تلاش دارد که با تعریضهایی نسبت به امکان نگاه جناحی در تایید صلاحیتها، هزینههای ردصلاحیت احتمالی خود را افزایش داده و از جانب دیگر حضور خود در عرصه را از مهمترین گزینهها برای نشان دادن رای اعتراضی به حکمرانی موجود تصویرسازی کند.»
هرچقدر اخبار جریان اصولگرایی، نشان از رقابت جدی بین طیفهای مختلف آن برای گرفتن سهم بیشتر از قدرت است؛ افزایش نارضایتیهای اجتماعی و انباشت مطالبات معیشتی، از مطالبات جدی جامعه ایرانی است که در افق نگاه جریان اصولگرایی هیچ جایگاهی ندارد. آنچه از شواهد و نظرسنجیها پیداست مردم نیز برای این بازی درون تیمی، حداکثر نقش تماشاچی را برای خود برگزیدهاند
احمد وحیدی، وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی به عنوان مسئول مستقیم برگزاری انتخابات نیز وارد این کارزار شد و حملات تندی را نثار روحانی و دولتهایش کرد. او در این سخنان به واژه «برد-برد» اشاره کرد و گفت که «در دولت قبل برخی میگفتند ما در بازی برد برد در حال پیشبرد اهداف بودیم، بازی برد برد با شیطان یعنی چه مگر آنکه در مبانی خود تجدید نظر کنیم، ماجرا را تغییر میدهیم صورت مساله را عوض میکنیم تا بتوانیم در این صورت خواستههایی را که میخواهیم دنبال کنیم، این فکر خطرناکی است.»
رحیم توکل، نماینده مازندران در مجلس خبرگان رهبری هم تکلیف را روشن کرده و گفته روحانی باید رد صلاحیت شود. این اظهارنظر پس از آن بیان شد که روزهای اخیر روایاتی از تنش در آخرین جلسه خبرگان رهبری منتشر شد. در این جلسه نماینده مازندران در خبرگان اظهارات تندی علیه روحانی بیان کرده و پس از آن روحانی نیز پاسخی داده و از صحن خارج شده است.
روحانی: هر ذهن غیرمریضی میفهمد
رئیسجمهور سابق که در روز ثبت نام در وزارت کشور در بیانیهای اعلام کرده بود که «از همه مجریان و ناظران محترم انتظار دارم که به دور از حبّ و بغضهای جناحی و با بیطرفی کامل نسبت به انجام وظایف قانونی خود اقدام نمایند. عبرت از تجربیات تلخ قبلی در جفا به برخی شخصیتها باید چراغ راه این دوره از انتخابات باشد.» تصمیم گرفته درمقابل انواع هجمههای روزهای اخیر واکنش نشان دهد.
به همین دلیل او روز گذشته نامه خود به اعضای خبرگان رهبری را به صورت عمومی منتشر کرد که توضیحاتی درباره شبهه مربوط به اجرای سند ۲۰۳۰ و آتش زدن قطعنامهها بوده است. روحانی در بخشی از این نامه با دلخوری از جریان تندرو مینویسد که «هر ذهن غیرمریضی که حتی ادبیات و قرینه متصل در اصول را هم نخوانده باشد» متوجه نامربوط بودن این اتهامات میشود.
آرزوی خالصسازی بیشتر دولت و مجلس
جریان تندرو از هماکنون خود را برندگان انتخابات حداقلی و پیروز رقابت کم مشارکت میدانند و قرار است مجلسی انقلابیتر از مجلس انقلابی فعلی بسازند.
به خاطر همین است که رهبران جبهه پایداری با قاطعیت از پروژه خالصسازی دفاع و به صراحت تاکید میکنند که باید مجلس بعدی با تعداد بیشتری از یاران این جریان شکل بگیرد و البته دولت هم خالصسازی را بدون ترس دنبال کند.
صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری عصبانیتش از انتقادات مطرح شده به پروژه خالصسازی طیف متبوعش را علنی کرد و با دفاع از برخوردهای ضربتی و حذفی طیف همفکرش، خواستار آن شد که دولت در خالصسازی سرعت خود را بیشتر کند، آنجا که صریحا گفت:«دولت ضعفهایی دارد. اصلیترینش این است که برخی افراد حاضر در دولت، مثل خود رئیسجمهوری در فکر و عمل، تحولگرا نیستند ولی همچنان در دولت حضور دارند. از دولت انتظار داریم و مطالبه میکنیم هرچه سریعتر نیروهای کارآمد انقلابی را جایگزین چنین افرادی کند و اسیر شانتاژهایی چون اتهام خالصسازی نشود. متاسفانه امروز تکرار واژه خالصسازی اسم رمز حمله به شایستهسالاری شده است.»
تلاش تندروها برای تداوم یکدستی در حاکمیت شدت بیشتری گرفته است. آنها همزمان دو پروژه قطبیسازی در افکار عمومی و حمله به برخی مقامات سابق را دنبال میکنند و از سویی دیگر به دنبال تغییرات بیشتر در دولت و مجلس و حضور حداکثری نیروهای وفادار به خود در آنها هستند
اگر پروژه محصولی در رأس جبهه پایداری کمک به روند خالصسازی در دولت رئیسی تعریف شده است، آقاتهرانی، روند خالصسازی در مجلس آینده را در ذهن میپرورد. او از عملکرد یاران خود در مجلس در پیشبرد طرحهایی چون صیانت دفاع کرده و گفته است: «اگر جمعیتمان در مجلس بیشتر باشد، بهتر میتوانیم کار کنیم.»
تنوری که اینگونه گرم نخواهد شد
هرچقدر اخبار جریان اصولگرایی، نشان از رقابت جدی بین طیفهای مختلف آن برای گرفتن سهم بیشتر از قدرت است، اما اینگونه رقابت در مردم شعف و شوری را برنمیانگیزد. افزایش نارضایتیهای اجتماعی و انباشت مطالبات معیشتی، از مطالبات جدی جامعه ایرانی است که در افق نگاه جریان اصولگرایی هیچ جایگاهی ندارد. به قول موسوی لاری، وزیر کشور دوره اصلاحات «یک جریانی، مجموعهای از ارکان قدرت را دستشان گرفتند و جز خودشان کسی را تحمل نمیکنند.» آنچه از شواهد و نظرسنجیها پیداست مردم نیز برای این بازی درون تیمی، حداکثر نقش تماشاچی را برای خود برگزیدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید