وزارت امور خارجه از بیانیه پایانی نشست ریاض و استفاده نکردن از حق تحفظ دفاع کرد
توجیه شکاف آمال سیاسی و رفتار دیپلماتیک
طهمورث حسینی
داستان غفلت ایران در بیانیه پایانی نشست ریاض، حاشیههای جدیدی ایجاد کرده و اخبار حامیان دولت از حضور ابراهیم رئیسی را تحت تاثیر قرار داده است.
یک روزنامهنگار برای اولین بار عنوان کرد که هیات ایران در اقدامی عجیب برخلاف کشورهایی چون تونس و عراق که در پایان بیانیه مشترک، تحفظ خود را نسبت به برخی مفاد متن مکتوب کردند، اقدام به چنین کاری نکرده است. تحفظ عراق به عبارت «راه حل دو دولت» و عبارت «محکوم کردن قتل غیرنظامیان» ثبت شده زیرا از نگاه هیات عراقی این عبارت میان شهید فلسطینی و شهرکنشین اسرائیلی تساوی ایجاد میکند.
ایران اما به راهحل دو دولت واکنشی نشان نداده است. این ابهام برای چندمین بار مطرح شده که آیا جمهوری اسلامی ایران سیاست دو دولت را در موضوع فلسطین قبول دارد؟ و اگر جواب آن به سیاق اظهارات برخی مقامات وزارت خارجه خیر است، پس چرا تحفظ ایران در کنار تونس و عراق مکتوب نشده است؟ ایران همچنین در بیانیه پایانی تحفظ خود را در مورد موضع گروه مندرج در قطعنامه در خصوص اینکه ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) تنها نماینده قانونی ملت فلسطین است اعلام نکرده است. در حالی که سیاست رسمی ایران این است که تمام فلسطینیان و گروههای فلسطینی از جمله ساف نمایندگان ملت فلسطین هستند و حق مبارزه با اشغالگر و تعیین سرنوشت طبق حقوق مصرح بینالمللی را دارند.
وزارت امور خارجه: به دبیرخانه فرستادیم
بالا گرفتن انتقادات از رفتار هیات ایرانی موجب شد تا امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه اعلام کند: «در نشست کارشناسان ارشد برای تنظیم بیانیه پایانی اجلاس ریاض، تحفظات ایران درباره بندهایی از بیانیه رسما اعلام و در یادداشتی به دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی ارسال شده است.»
از سوی دیگر سخنگوی وزارت امور خارجه نیز دیروز در نشست هفتگی خود وقتی با این سوال روبرو شد، همان حرفهای وزیر را تکرار کرد و گفت: «مهم این است که این نشست برگزار شد و موفق بود.»
هرچند این موارد توسط نمایندگی ایران در جده طی یادداشت رسمی به دبیرخانه سازمان ارائه و در گزارش نهایی نشست منعکس خواهد شد؛ اما انتظار میرفت که هیات ایرانی نیز مانند عراق و تونس اگر تحفظی دارد در همان قطعنامه لحاظ کند زیرا این مکانیسمها برای استفاده تعریف شدهاند.
نشست ریاض فرصتی به منتقدان در ایران نیز داد تا بار دیگر نابلدی دستگاه دیپلماسی را به رخ دولتمردان بکشند. از شیوه استقبال از ابراهیم رئیسی، تا قرار نگرفتن حتی یکی از پیشنهادهای ایران در بیانیه پایانی و ارائه ندادن حق تحفظ و ... همگی نشان داد که میان رجز سیاسی و رفتار دیپلماتیک فاصلههای فراوانی است
گروههای مقاومت ناراضی از نشست ریاض
نشست ریاض و قطعنامه پایانی آن چیزی نبود که مطلوب گروههای مقاومت فلسطینی باشد. «اسامه حمدان»، از رهبران جنبش مقاومت اسلامی حماس در یک کنفرانس خبری بیانیه پایانی نشست عربی-اسلامی در ریاض را «ناامیدکننده» توصیف کرد و گفت: «از برادران عرب و مسلمان خود انتظار داشتیم که اهرمهای قدرت خود را در نشست ریاض با هدف توقف درد و رنج مردم غزه به کار گیرند».
جهاد اسلامی فلسطین نیز به انتقاد از این بیانیه پرداخت و اعلام کرد: «بیانیه پایانی بیانگر شانه خالی کردن تمام کشورهای عربی و اسلامی از وظایفشان و فرار از وظیفه دفاع از امنیت ملی، عربی و اسلامی و دست کشیدن از فلسطین و مردم آن در برابر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن بود».
البته نظر ایران بر خلاف گروههای مقاومت است. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه از بیانیه نشست ریاض دفاع کرد و گفت: «مفاد بیانیهای هم که صادر شد در حمایت از ملت فلسطین و محکوم کردن جنایات جنگی رژیم صهیونیستی و درخواست پایان بخشیدن به حملات ظالمانه این رژیم و ضرورت گشایش مسیرهای ارسال قوی و متین بود.»
کنعانی ادامه داد: «این نشست در این سطح عالی با درخواستهای روشن برگزار شد و اقدام موفقی بود. اینکه آیا این نشست کافی بوده، نه، این نشست ضروری و لازم بوده و نیازمند پیگیری و اجرای مفاد قطعنامه است و دبیرکل سازمان همکاری اسلامی ملزم به پیگیری مفاد شد و کمیتهای که قرار شد شکل بگیرد تا موارد مصرح در متن قطعنامه را به صورت جدی در مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل دنبال کند.»
برخی گروههای فلسطینی امیدوار بودند با حضور ایران و ترکیه در نشست ریاض که رویکرد تندتری نسبت به اسرائیل دارند، اقدامات تنبیهی مشخصی از سوی کشورهای اسلامی در نظر گرفته شود، اما نشست ریاض یک ناامیدی محض بود و نشان داد نسبت به اسرائیل تا چه میزان در میان سران کشورهای اسلامی اختلافنظر وجود دارد
ابراهیم رئیسی هم فارغ از اهمیت اسناد و بیانیه پایانی، به دنبال ایجاد وجه تمایز میان سخنرانی خود و دیگر سران کشورهای اسلامی بود و در جملاتی شعارگونه گفت: «یکی از تفاوتهای اصلی حضور و سخنرانی ما در این نشست نسبت به دیگر شرکتکنندگان، معرفی آمریکا به عنوان مجرم اصلی در این جنایات بود که هم در ایجاد، هم در بقا و هم در تسلیح و حمایت از رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان فلسطینی بیشترین نقش را داشته است.»
شاید به همین دلیل بود که گروه جهاد اسلامی فلسطین ناامید از این اجلاس و نتایجش اعلام کرد: «مفاد بیانیه پایانی نشست سران کشورهای عربی و اسلامی این پیام را به امت اسلامی مخابره میکند که این نظامها قادر به محافظت از مردم و دفاع از مقدسات اسلامی نیستند و مردمانشان لقمه چرب در برابر رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا هستند.»
نشست ریاض، شکست خورده و پرحاشیه
وقتی رهبران ۵۷ کشور عضو سازمان همکاری اسلامی، در پایان نشست خود در ریاض نتوانستند بر سر هیچ اقدام عملی علیه اسرائیل به توافق برسند، یعنی این نشست شکست خورده است.
در این گردهمایی سران، انواع پیشنهادها برای مقابله با اسرائیل مطرح شد: ایران از همه کشورهای عضو درخواست کرد تا ارتش اسرائیل را «تروریست» اعلام کنند. سوریه قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل را پیشنهاد داد. لبنان و الجزایر هم موضوع اخلال در رساندن نفت به اسرائیل را مطرح کرده بودند که همه این موارد هیچ راهی به قطعنامه پایانی نیافت.
برخی گروههای فلسطینی امیدوار بودند با حضور ایران و ترکیه در نشست ریاض که رویکرد تندتری نسبت به اسرائیل دارند، اقدامات تنبیهی مشخصی از سوی کشورهای اسلامی در نظر گرفته شود اما نشست ریاض یک ناامیدی محض بود و نشان داد نسبت به اسرائیل تا چه میزان اختلافنظر در میان سران کشورهای اسلامی وجود دارد.
گزارشگران عرب در مطالب خود آورده بودند که بعد از به پایان رسیدن سخنرانیهای رسمی سران کشورها، انتشار بیانیه پایانی، لحظه به لحظه به تاخیر میافتاد تا سرانجام روشن شد که توافقی برای اقدامی مشترک علیه اسرائیل وجود ندارد.
در مقابل سران ۵۷ کشور بزرگ و پرجمعیت جهان درخواستی را مطرح کردند که بسیاریشان احتمالا هیچ امیدی به عملی شدن آن ندارند: تصویب قطعنامهای الزامآور در شورای امنیت برای پایان دادن به «تهاجم» اسرائیل.
در حالی که همه این رهبران میدانستند این خواسته غیرعملی است. چون قطعنامههای بسیار ملایمتر پیشنهادی کشورهایی مانند روسیه و برزیل، که در آنها با زبانی دیپلماتیک از اسرائیل خواسته شده بود که آتشبس بشردوستانه اعلام کند، با وتوی آمریکا بینتیجه مانده بود.
اگر از هر دیپلماتی بپرسید که آیا کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، قدرت کافی برای وارد کردن فشاری معنادار و جدی به اسرائیل را دارند، پاسخ خواهند داد: قطعا. اما شکاف عمیقی که بین این کشورها وجود دارد موجب شده تا هرگز نتوانند از این قدرت خود بهره ببرند و نشست ریاض، به رغم اهمیت فزایندهاش به آیینه تمامنمای این شکاف جدی و عمیق تبدیل شد.
البته نشست ریاض فرصتی به منتقدان در ایران نیز داد تا بار دیگر نابلدی دستگاه دیپلماسی را به رخ دولتمردان بکشند. از شیوه استقبال از ابراهیم رئیسی، تا قرار نگرفتن حتی یکی از پیشنهادهای ایران در بیانیه پایانی و ارائه ندادن حق تحفظ و ... همگی نشان داد که میان رجز سیاسی و رفتار دیپلماتیک فاصلههای فراوانی است. نشست ریاض آزمون مجددی بود که باز هم دولت نمره قبولی نگرفت.
دیدگاه تان را بنویسید