محبوبه ولی

همزمان که آقایان در مجلس لایحه حجاب را مثل نقشه یک سرقت یواشکی ذیل اصل 85، روی میزهای مخفی گسترده‌اند تا راه تازه‌ای برای دست بردن در جیب خلق‌الله تحریم‌شده و تورم‌زده پیدا کنند و تصویب کنند که برداشت از حساب بانکی مرتکبان به بی‌حجابی از شیر مادر حلال‌تر است و همزمان که طومار مالیات‌های بسته شده بر گردن شهروند ایرانی روز به روز بلندتر می‌شود؛ 7 میلیارد دلاری که کره جنوبی بلوکه کرده بود به اندازه یک میلیارد دلار آب رفت!

در این پنج سال و چند ماهی که از نقض برجام می‌گذرد، بارها خبر آزادسازی 7 میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی منتشر شده است؛ آنقدر که دیگر نه می‌تواند ژست سیاسی باشد و نه بازار را متاثر کند.

اواخر هفته گذشته به عادت «مألوف»، خبر دیگری پیرامون پول‌های بلوکه شده در سئول منتشر شد؛ این بار اما با یک تفاوت عمده نسبت به اخبار پیشین و آن اینکه 7 میلیارد دلار همیشگی، این بار تبدیل شده بود به 6 میلیارد دلار و نامی از یک کشور ثالث که قطر باشد نیز به متن خبر افزوده شده بود.

مقامات مطلع خبر دادند که بنابر توافق صورت گرفته، مقرر شده که ایران پنج زندانی ایرانی- آمریکایی محبوس در ایران (سیامک نمازی، عماد شرقی، مراد طاهباز و دو زندانی دیگر) را آزاد کند. در عوض آمریکا اجازه دهد که شش میلیارد دلار پول‌های بلوکه شده ایران در کره جنوبی، به سوئیس و سپس قطر منتقل شود تا زیر نظر ایالات متحده صرف خرید غذا و دارو شود.

 گمانه‌زنی‌ها درباره آن  یک میلیارد دلار

فارغ از اصل خبر، برای بسیاری سوال این بود که مگر پول‌های بلوکه شده ایران در سئول هفت میلیارد دلار نبود؛پس چرا اکنون صحبت از شش میلیارد دلار است؟ یک میلیارد دلار دیگر چه شده است؟

گمانه‌زنی‌ها از همان لحظه انتشار خبر آغاز شد. شماری از مسئولان و کارشناسان اقتصادی پیش از این تاکید کرده بودند کشورهایی که پول‌های ایران در آنها بلوکه است از ‌جمله کره جنوبی، بابت نگهداری این پول‌ها از ایران هزینه می‌گیرند. از این رو بسیاری در اولین گمان، حدس زدند که آن یک میلیارد دلار آب‌رفته، هزینه نگهداری پول‌های بلوکه شده در کره جنوبی بوده است.

برخی گمانه‌ها هم این بود که آن یک میلیارد دلار غرامتی بوده است برای آن پنج زندانی دوتابعیتی که قرار است آزاد شوند. حامیان و طرفداران دولت اما تحلیل کردند که اصلا آب‌رفتی در کار نبوده و تبدیل عدد هفت به شش به واسطه تبدیل دلار به یورو بوده است.

برخی کارشناسان آن را ناشی از عدم عضویت ایران در FATF دانسته و تاکید کردند که به دلیل حضور ایران در لیست سیاه FATA، هزینه‌های نقل و انتقال پول برای ایران افزایش یافته است.

محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی اما روز شنبه بالاخره معمای آن یک میلیارد دلار را حل کرد و گفت: «متاسفانه نزدیک به 7 میلیارد دلار از منابع ارزی کشورمان طی سال‌های پایانی دهه 90 به صورت وون (واحد پول ملی کره جنوبی) به بانک‌های کره جنوبی واریز شده بود و به آن هم، هیچ سودی تعلق نمی‌گرفت. حتی در طی این سال‌ها نیز به دلیل کاهش برابری وون به دلار، نزدیک به یک میلیارد دلار آن با کاهش ارزش برابری مواجه شد.»

کلید معما در واقع آن است که طی این پنج سالی که پول ایران در کره جنوبی بلوکه شده، ارزش وون کره جنوبی در برابر دلار، 14.6 درصد افت کرده و از آن جا که پول ایران نیز در کره جنوبی با ارز وون بلوکه شده بوده، هنگام تبدیل به دلار، یک میلیارد دلار، معادل 50 هزار میلیارد تومان از آن کم شده است.

 سرنوشت سایر دارایی‌های بلوکه شده ایران

سی‌ان‌ان روز شنبه به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت که روند انتقال وجوه ایران از کره جنوبی به قطر احتمالا 30 تا 45 روز طول می‌کشد. مطابق توافق صورت گرفته، این پول‌ها ابتدا به سوئیس رفته و سپس به قطر می‌رود. پول‌های یادشده در این مسیر تبدیل به یورو می‌شوند و بدین ترتیب آب‌رفت پول نفت ایران به همین یک میلیارد دلار خلاصه نمی‌شود؛ چراکه طی تمام این نقل و انتقالات و تراکنش‌ها، مبلغ دیگری از همان شش میلیارد دلار باقی مانده نیز کسر خواهد شد.

کره جنوبی یکی از هشت کشوری است که دونالد ترامپ به آنها مجوز مشروط خرید نفت از ایران را داد؛ در عین حال اما این شروط اجازه تبدیل پول ایران در کره جنوبی به ارز دیگری را نمی‌داد و بدین ترتیب در تمام این سال‌ها پول حاصل از فروش نفت ایران به وون در کره جنوبی بلوکه بوده است.

محرومیت 72 و 450 میلیارد دلاری از درآمد نفتی، صرفا عدم‌النفع ایران از فروش نفت است. محاسبه مجموع زیان ایران از تحریم در تمام حوزه‌ها اما عددی بسیار بزرگتر از این را به دست خواهد داد که ثمره کوچک‌انگاری و انکار تاثیر تحریم‌ها بر اقتصاد کشور است

این در حالی است که بنا به اعلام صندوق بین‌المللی پول، ایران تا پایان آپریل 2020، 115.4 میلیارد دلار اموال بلوکه شده در سراسر جهان دارد. در این میان چین که 22 تا 30 میلیارد دلار از پول ناشی از فروش نفت ایران را در اختیار دارد، یکی از بزرگترین بدهکاران ایران است.

حال آب‌رفت یک میلیارد دلاری پول ایران در کره جنوبی، این احتمال را بالا برده که بقیه پول‌های بلوکه شده ایران در سایر کشورها که به ارزی غیر از دلار بلوکه شده‌اند نیز در معرض خطر کاهش و دود شدن هستند.

 با  یک میلیارد دلار چه‌ کارهایی انجام می‌شد؟

این یک میلیارد دلار، گرچه پول خردی است در برابر ضررهای هنگفتی که تحریم به اقتصاد ایران زده، اما از آن جایی که نمونه‌ای روشن و آشکار از بلایی است که تحریم بر سر ثروت و درآمدهای ایران می‌‌آورد، آه از نهاد خیلی‌ها بلند کرد.

عبدالرضا داوری، مشاور سابق محمود احمدی‌نژاد با همین آه و افسوس به طرح این سوال پرداخت که «با یک میلیارد دلاری که با آتش تحریمها در کره جنوبی دود شد و به هوا رفت، چه کارهایی می‌شد انجام داد؟» او سپس در جواب این سوال نوشت: «می‌شد500  کیلومتر اتوبان بسازیم. ‌می‌شد 50 هزار واحد مسکونی 80 متری بسازیم. ‌می‌شد 20 بیمارستان 1000 تختخوابی بسازیم. ‌می‌شد دو نیروگاه گازی 1000 مگاواتی، معادل نیروگاه بوشهر بسازیم.»

سیطره تحریم بر ایران چنان است که حتی اگر آن یک میلیارد دلار از اصل پول ایران در سئول کم نمی‌شد، همچنان نه می‌شد با آن بیمارستان ساخت، نه نیروگاه اتمی و نه کلاس درس؛ چراکه هزینه‌کرد آن زیر نظر آمریکا و صرفا برای غذا و داروست

به همین ترتیب بسیاری دیگر محاسبه کردند که با آن یک میلیارد دلار چند کلاس درس می‌شد ساخت و چند جوان را می‌شد به خانه بخت فرستاد.

 کوچک‌انگاری تحریم و زیان‌های هنگفت

شماری دیگر اما اشاره می‌کنند به ناچیز بودن این یک میلیارد دلار در برابر پولی که ایران هر روزه به واسطه تحریم‌ها از دست می‌دهد. عبدالناصر همتی، رئیس سابق بانک مرکزی با همین رویکرد نوشت که به واسطه تحریم‌ها و ممانعت از فروش نفت، «طی دو سال، هر دو ماه، از 6 میلیارد و جمعا از 72 میلیارد دلار درآمد نفتی محروم شده‌ایم!»

گرچه همتی به خسران ناشی از تحریم در عمر دو ساله دولت رئیسی اشاره کرده اما در نگاهی کلان‌تر زیان تحریم منحصر به دولت خاصی نیست. سال گذشته رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران در جلسه این کمیسیون، به گزارش اخیر اوپک درخصوص تاثیر تحریم‌ها بر عدم فروش نفت از سوی ایران اشاره کرد و گفت: «طبق اعلام اوپک، ایران به دلیل اعمال تحریم‌ها و کندی در فروش نفت، طی ۱۰ سال گذشته بیش از ۴۵۰ میلیارد دلار درآمد از این محل از دست داده است.»

این اعداد صرفا درآمدی است که ایران به دلیل نفروختن نفت از دست داده است. محاسبه مجموع زیان ایران از تحریم در تمام حوزه‌ها و زمینه‌ها اما عددی بسیار بزرگتر از این را به دست خواهد داد که ثمره کوچک‌انگاری تحریم‌ها و انکار تاثیر آنها بر اقتصاد کشور است.  

 دیپلماسی عزتمندانه

یا   نفت در برابر غذا؟

سیطره تحریم بر ایران چنان است که حتی اگر آن یک میلیارد دلار از اصل پول ایران در سئول کم نمی‌شد، همچنان نه می‌شد با آن بیمارستان ساخت، نه نیروگاه اتمی و نه کلاس درس؛ چراکه 6 میلیارد دلاری که به قطر می‌رسد، قرار است زیر نظر آمریکا و بر مبنای نفت در برابر غذا و دارو هزینه شود و ایران اراده‌ای برای تصمیم‌گیری در هزینه‌کرد آن ندارد.

در حالی که دولت می‌کوشد توافق بر سر هفت میلیارد دلاری که یک میلیارد دلارش نیز کسر شده را دیپلماسی عزتمندانه، آن هم بدون برجام و FATF به تصویر بکشد؛ برای بسیاری این توافق یادآور برنامه موسوم به «نفت در برابر غذا»ست که به دنبال تحریم‌های سازمان ملل علیه عراق پس از حمله صدام به کویت، اعمال شد.

از همین رو وقتی علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در توئیتر نوشت که مسیر پیشرفت ایران با بهره‌برداری غیرشعاری از «زبان دنیا» هموار می‌شود، حسین دهباشی در پاسخ به او نوشت: «این مسیر هموار را پیشتر صدام حسین رفت. درافتادن با دنیا و موشک و سلاح‌های فلان ساختن و سپس دریوزگی نفت در برابر غذا و درنهایت شد و آنچه شد. و صدام هم از قضا یک علی بهادری جهرمی داشت به اسم سعیدالصحاف!»