پس از چین، روسیه نیز حاکمیت کشورمان بر جزایر سهگانه را زیر سوال برد؛
بازی «رفقای شرقی» در زمین اعراب
محبوبه ولی
هفت ماه پس از آنکه شی جینپینگ، رئیسجمهور چین در بیانیه مشترکی با شش کشور عرب حاشیه خلیج فارس، حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را زیر سوال برد، این بار نوبت به روسیه رسید که همان ادعا را، همراه با همان کشورها، تکرار کند.
شورای همکاری خلیج فارس، هفته جاری نشست یکروزهای در مسکو را پشت سر گذاشته که دوشنبهشب، بیانیه پایانی آن منتشر شد. در بخشی از این بیانیه، روسیه به همراه شش عضو این شورا شامل عربستان، امارات، قطر، عمان، کویت و بحرین، مالکیت ایران بر جزایر سهگانه را به رسمیت نشناخته است.
در این بیانیه تاکید شده که وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس و «روسیه» از «ابتکار امارات و تلاشهای آن جهت دستیابی به یک راهحل مسالمتآمیز برای مسئله جزایر سهگانه از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بینالمللی دادگستری بر اساس مقررات حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل متحد» حمایت میکنند.
این حمایت شاهد تازهای است بر اینکه، گرچه تب تند چرخش به شرق در ایران بالاست؛ اما مسکو در زمین خاورمیانه، سمت اعراب بازی میکند، نه ایران. یک سوی این زمین، ایران تحریم شدهای است که استفاده روسیه از پهپادهای آن در جنگ اوکراین، برایش فشارهای مضاعف بینالمللی را در پی داشته و سوی دیگر امیرنشینهای ثروتمندی هستند که سرمایهگذاریهای و مبادلات تجاری هنگفت دوجانبه با منافع اقتصادی سرشار با روسها دارند. روسیه از میان این دو، همنوایی با امرای عرب را برگزیده است؛ بیاعتنا به اینکه حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه قدمتی دیرینه و کهن دارد!
واکنش مبتنی بر خطاپوشی و تخفیف
نه تنها روسیه، بلکه چین نیز همین انتخاب را داشته است. آذرماه پارسال رئیسجمهور چین در اجلاس مشترکی با رهبران شش کشور امیرنشین خلیجفارس درباره مسائل منطقهای و بینالمللی حضور یافت که در بیانیه مشترک آن اجلاس نیز چین به همراه اعراب حاضر، خواستار حل مسالمتآمیز موضوع جزایر سهگانه میان ایران و امارات شد.
برای فضای سیاسی و اجتماعی ایران، اقدام چین شوکهکننده بود. واکنش رسمی ایران به این موضوع اما به گونهای بود که غباری بر گوشه قبای شرقگرایی ننشیند. چند روز پس از انتشار آن بیانیه، معاون نخست وزیر چین به ایران آمد و اکتفا کرد به اینکه بگوید پکن تمامیت ارضی ایران را به رسمیت میشناسد. در عین حال اما پکن از بیانیه مشترک خود با اعراب درباره تردید در حاکمیت ایران نسبت به جزایر سهگانه عقب ننشست و موضع خود را تصحیح نکرد.
برای رفیق استراتژیک شمالی، یک سو، ایران تحریم شدهای است که استفاده از پهپادهای آن در جنگ اوکراین، برایش فشارهای مضاعف بینالمللی را در پی داشته و سوی دیگر امیرنشینهای ثروتمندی هستند که سرمایهگذاریهای هنگفت دوجانبه با منافع اقتصادی سرشار با روسها دارند. روسیه از میان این دو، اعراب را برگزیده است
در مقابل دو ماه بعد ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران به پکن سفر کرد و در این سفر نیز ایران مانند همیشه بر تعلق تایوان به چین صحه گذاشت.
در خصوص بیانیه اخیر روسیه و شورای همکاری خلیج فارس نیز با توجه به اظهارات دیروز سخنگوی وزارت خارجه، واکنش ایران، باز هم مبتنی بر همان سیاست خطاپوشی و تخفیف در برابر «رفقای شرقی» است؛ حتی اگر این سیاست، هزینهزا باشد!
ناصر کنعانی در واکنش به بیانیه مذکور، صرفا چنین بیانیههایی را در مغایرت با روابط دوستانه ایران و همسایگانش خواند و گفت که «جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر استمرار سیاست حسن همسایگی و احترام متقابل، توسعه و ثبات منطقه را مسئولیت جمعی کشورهای منطقه میداند.»
دوستان خیالشان راحت است
قاسم محبعلی، مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت خارجه در این باره معتقد است: «ظاهرا دوستان ایران خیلی توجهی به خواستههای ایران نشان نمیدهند و بیشتر به خواستههای رقیب توجه دارند.»
او به «انتخاب» گفته است: «به دلیل تواناییهای طرفین و بده بستانهای مختلف این مواضع اتخاذ میشود. آنها دنبال منافع بیشتر هستند. آنها میبینند که سیاستهای ایران سود و قدرتی ندارد. آنها خیالشان راحت است که موضع ایران در مورد تبت و تایوان جا به جا نمیشود و هر موضعی بگیرند ایران از سر ناچاری چیزی نمیگوید.»
تحلیلگران هشدار میدهند، این ناچاری، ایران را در چاه شرق خواهد انداخت! هواداران سیاست شرقگرایی اما وساطت چین برای پایان دادن به خصومت هفت ساله تهران- ریاض، آشتی دو رقیب سنتی منطقه را از منافع چرخش به شرق میخوانند. اسفند پارسال بالاخره ایران و عربستان با یکدیگر دست دوستی دادند و گفته شد این چینِ کمونیست بود که دست دو کشور مسلمان را در دست هم گذاشت. اکنون اما هر چه میگذرد، اعتبار آن آشتی و آن وساطت چینی از سکه میافتد.
اختلافات کویت و عربستان با ایران بر سر میدان گازی آرش و انکار حق ایران از این میدان گازی، این روزها توافق با عربستان را سست کرده است. اکنون نیز تکرار دوباره مسئله جزایر سهگانه، حاکی از این است که عربستان علیرغم مصافحهای که با ایران کرده، مواضعش در خصوص اختلافات اساسی با ایران تغییر نکرده است.
در خصوص بیانیه اخیر روسیه و شورای همکاری خلیج فارس با توجه به اظهارات دیروز سخنگوی وزارت خارجه، واکنش ایران، باز هم مبتنی بر همان سیاست خطاپوشی و تخفیف در برابر «رفقای شرقی» است؛ حتی اگر این سیاست، هزینهزا باشد!
شرقگرایی و بهرهای که ایران نمیبرد
المانیتور دیروز به نقل از کریستین کوتس اولریشسن، پژوهشگر مسائل خاورمیانه و استاد علوم سیاسی درباره مناقشات پیش آمده میان ایران با کویت و عربستان بر سر میدان گازی آرش، نوشته است: «این اختلاف «آزمونی» برای روابط بهبود یافته عربستان و ایران است.» اولریشسن به المانیتور گفته است: «اختلافات پیرامون این میدان گازی، نشان میدهد که مسائل مهمی بین ایران و عربستان سعودی، حل نشده باقی مانده است.»
ماجرای ممنوعالخروج کردن علیاکبر رائفیپور از عربستان نیز گرچه موضوعی حاشیهای است اما در امتداد همین تردیدها درباره توافق تهران- ریاض مطرح میشود؛ تردیدهایی موید این نکته که تلاش چین برای برقراری صلح میان دو کشور بزرگ منطقه و لبیک ریاض به این تلاشها، صرفا برای امنیتبخشی به سرمایهگذاریهای اقتصادی چین و ریاض بوده است و منافع ایران مشخصا و تعمدا مورد غفلت قرار گرفته است.
غلبه گفتمان غربستیزی بر فضای سیاسی کشور، دولت و حاکمیت را ناگزیر به چرخش بی قید و شرط به سوی شرق کرده است تا با اتکا به آن و به واسطه آن، آنچه هژمونی غرب میخواند را در هم بریزد و هم با نزدیکی به قدرتهای شرقی، منافع خود در جهان بینالملل را تامین کند.
اما سیاستهای چین و روسیه در قبال ایران و بازی آنها در «زمینهای حاصلخیز»، حاکی از این است که دیپلماسی ایران در سیاست شرقگرایی نتوانسته به نحوی عمل کند که در این میان بازیگری قدرتمند به حساب بیاید تا به واسطه این قدرت، کشورهای به ظاهر دوست، در مواضع خود نسبت به مسائل مرتبط با ایران، ملاحظاتی را در نظر گرفته و چنین بیپرده، منافع و حقوق مسلم ایران را مورد انکار و تردید قرار ندهند.
از همین روست که توافقات و تفاهمات چنان بیجان و کمرمق ظاهر میشوند که اثر ملموسی از آنها بر موقعیت سیاسی ایران و همینطور وضعیت اقتصادی کشور دیده نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید