گروگان پایتونیها شدهایم!
به تازگی فیلمی منتشر شد که نشان داد یکی از اساتید «پرافتخار» دانشگاه در نشستی با عنوان «دانشمندان یک درصد برتر جهان» با ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری و در حضور وزیران علوم و بهداشت، حرفهای عجیب و غریب می زند. او یک زبان برنامهنویسی کامپیوتر به نام «پایتون» را «شبکه جهانی» توصیف میکند که به وسیله آن میتوان چهار سال آینده را در حوزه نظامی، پزشکی، سیاسی و ... پیشبینی کرد. یکی از عبارتهایش هم جالب توجه بود «هوش مصنوعی که در بدن ما وجود دارد».
سخنان این استاد دانشگاه با تعجب زیادی در افکار عمومی روبه رو شد. دکتر محمد فاضلی جامعهشناس بهترین توصیف را داشت و آن را «چرند» توصیف کرد.
رضا غبیشاوی در عصرایران در یادداشتی در این باره به ذکر چند نکته اشاره کرده است: نمیدانم رئیس جمهور و وزیران علوم و بهداشت حاضر در جلسه متوجه این اشتباه شدند یا نه؟ اگر شدند چرا واکنشی نداشتند. اگر مستقیم نه، حتی غیرمستقیم و به طعنه و کنایه؟ نوع نگاه و یادداشتبرداری (و نه یادداشت نویسی) رئیسی هم جالب توجه بود.
از این استاد پایتونی چه خبر؟ او هم اکنون چه میکند؟ آیا توضیح نداد؟ آیا استعفا نداد؟ آیا عذرخواهی نکرد؟ بله یادمان رفت چنین رفتارهایی مربوط به جامعه پایتونی نیست. در جامعه پایتونی به راحتی میتوان رسوایی آفرید و سپس در سکوتی عمیق فرو رفت و در انتظار عبور زمان و فراموشی بود.
استاد پایتونی زاییده دانشگاه های پایتونی و علم پایتونی است. زاییده جامعه پایتونی و مغزهای پایتونی است. ما درگیر آدمهای پایتونی شدهایم. ما گروگان پایتونیها شدهایم... به داد ما برسید... فریادرسی هست؟ نمیدانم.
همین که این استاد پایتونی تاکنون از سخنانش دفاع و توجیه نکرده و رسانه ها را مقصر ندانسته... همین که تاکنون منتقدان را ضدانقلاب و جاسوس و فریب خورده توصیف نکرده و وزارت علوم هم دستور به دستگیری معترضان نداده جای شکرش باقی است. اگر چهار روز دیگر «پایتون» به مقدسات تبدیل شد و عده ای متهم به تشویش پایتونی شدند تعجب نکنید.
اینکه فردی در چنین نشستی با چنین عنوان پرطمطراق «دانشمندان یک درصد برتر جهان» حاضر می شود؛ از بیان چند جمله صحیح و دقیق ناتوان است و اشتباه فاحش تحویل رئیس جمهور می دهد نشانه خطرناکی از «انحطاط سیستماتیک» است. وقتی شرایطی ایجاد می شود که علم و استاد واقعی به حاشیه رانده شوند حتما علم و دانشمند پایتونی، متن را پر میکنند.
رسوایی پایتونی، نه تنها نشانهای از وضعیت کنونی علم و دانشگاه بلکه نشانهای از وضع فعلی جامعه ایرانی است. برخی میگویند استاد پایتونی، تنها نیست. در کنار وزیر و مسوول پایتونی، سیاستمدار پایتونی، کارمندان پایتونی، روزنامهنگار و رسانه پایتونی، صداوسیمای پایتونی، سخنران پایتونی، اقتصاد پایتونی و از همه مهم تر ذهن و تفکر پایتونی.
رسوایی پایتونی بیش از هر چیز نشانه انحطاط است و انحطاط هم مترادفهایی دارد مثل: پستی، به پستی گراییدن و پایین افتادن. البته مترادفهای دیگری هم دارد مثل کاسه ماست... فکرش را بکنید «ماست پایتونی» یا حتی «دوربین هوشمند پایتونی» ...
دیدگاه تان را بنویسید