آرامش ناشی از صلح با عربستان، تحتالشعاع تخاصمات تازه آذربایجان قرار گرفته است؛
بازیگوشی علیاف در زمین مینگذاری شده اسرائیل
محبوبه ولی
پاییز پارسال روزنامه «توسعه ایرانی» با مروری بر «یک نامه مرموز از نخجوان برای بازگشت به خاک ایران» و اظهارات دستگاههای اطلاعاتی ایران مبنی بر نقش یک تروریست تبعه جمهوری آذربایجان در پرونده جنایت شاهچراغ، به طرح این سوال پرداخت که با وجود این تنشهای رو به گسترش، «کار تهران- باکو به کجا خواهد کشید؟»
اکنون با گذشت تنها چند ماه، به نظر میرسد کار به جاهای باریکی کشیده شده است! تا جایی که در همین دو هفتهای که از سال نو در ایران گذشته، باکو چندین ساز نو برای مخاصمه با ایران کوک کرده است.
تنها در همین دو هفته، باکو سفارتش را در تلآویو افتتاح کرده، با اسرائیل «جبهه متحد علیه ایران» تشکیل داده و تهران را به دست داشتن در ترور نماینده مجلسش متهم کرده است.
روزی که ائمه جمعه چهار استان ترکزبان ایران در حمایت از جمهوری آذربایجان بیانیه میدادند که قرهباغ باید به خاک اسلام بازگردد، احتمالا فکرش را هم نمیکردند که تنها سه سال بعد باکو چنان در آغوش اسرائیل افتاده باشد که با آن جبهه متحد علیه ایران تشکیل دهد
همچنین تصاویری منتشر شده که نشان میدهد یک ناو جنگی باکو در حال اختلال راداری و ارسال پارازیت برای سه کشتی ایرانی از جمله سارینا در نزدیکی هوسان است.
احسان موحدیان، کارشناس مسائل آسیای مرکزی با انتشار این تصاویر نوشت: «باکو حواسش باشد کشتی مارکوپولو الان در بندر انزلی است و اگر کار به مزاحمت فیزیکی بکشد، ایران برای جبران دستش باز است.»
همزمان رسانههای باکو در امتداد انتشار محتواهای پانترکیستی و ضدایرانی کولاک کردهاند تا جایی که سفارت ایران در باکو ابتدای هفته اعلام کرد یادداشت اعتراضی شدیداللحنی در این خصوص به دستگاه دیپلماسی باکو نوشته و «ضمن درخواست توقف این روند و جبران آن، نسبت به عواقب منفی و خسارتبار تداوم این بداخلاقی رسانهای بر مناسبات آتی دو کشور هشدار داد.»
مدارای ناکارآمد ایران
البته از آن سو به نظر نمیرسد باکو التفات و علاقهای به این مناسبات داشته باشد! ایران تمامی رفتارهای اخیر جمهوری آذربایجان را با توصیه و تمناهای برادرانه از باکو پشت سر گذاشته است. باکو اما زیر سایه اسرائیل چنان در وادی مخاصمه با ایران پیش میرود که بیشک این لحن مداراگونه تهران کارگر نخواهد افتاد.
تنها در دو هفته که از شروع سال نو میگذرد؛ باکو سفارتش را در تلآویو افتتاح کرده، با اسرائیل «جبهه متحد علیه ایران» تشکیل داده و تهران را به دست داشتن در ترور نماینده مجلسش متهم کرده است. تصاویری نیز منتشر شده که نشان میدهد یک ناو جنگی باکو در حال ایجاد اختلال برای سه کشتی ایرانی است
پس از آنکه وزیر خارجه اسرائیل در جریان افتتاح سفارت باکو در تلآویو خبر از تشکیل جبهه متحد علیه ایران میان جمهوری آذربایجان و اسرائیل داد، سخنگوی وزارت خارجه ایران خواهان توضیح باکو در این خصوص شد.
ناصر کنعانی پیرو همان لحن همیشگی تهران نسبت به باکو، گفت: «به برادران و خواهران مسلمان در آذربایجان توصیه میکنیم نسبت به نیات واقعی دشمن صهیونیستی هوشیار باشند.»
آیخان حاجیزاده، سخنگوی وزارت خارجه آذربایجان در واکنش اما در نه تنها توضیحی درباره اظهارات الی کوهن نداد، بلکه مدعی شد: «رسیدگی اولیه به اقدام تروریستی علیه فاضل مصطفی (نماینده مجلس)، بر ردپای ایران دلالت دارد.»
فاضل مصطفی از مخالفان سرسخت ایران در پارلمان جمهوری آذربایجان است که سه شنبه گذشته در یک حمله مسلحانه در مقابل منزل شخصی خود در شهر صابونچی هدف دو گلوله قرار گرفت و به شدت مجروح شد. منابع خبری دیروز گزارش دادند که نهادهای اطلاعاتی باکو چندین نفر را در همین ارتباط و به ظن اتهام با ایران دستگیر کردهاند.
باکو؛ ذخیره روز مبادای اسرائیل
باکو در حالی ایران را به دست داشتن در ترور او متهم میکند که بهمن گذشته سفارتش در ایران را در پی حمله مردی که مدعی بود در جستجوی همسرش است، تخلیه کرد و اکنون دو ماه پس از تعطیلی آن سفارت، سفارتش در تلآویو را افتتاح کرد؛ اقدامی که نشان از نزدیکی هرچه بیشتر علیاف به اسرائیل و دوری هرچه بیشترش از تهران دارد.
البته نزدیکی جمهوری آذربایجان و اسرائیل منحصر به امروز نیست و همکاری نظامی و اطلاعاتی این دو بالاخص پیرامون ایران به سالها پیش از این بازمیگردد؛ همکاریای که گرچه مانند پیمان ابراهیم در بوق و کرنا نشد اما بر کسی نیز پوشیده نیست.
گسترش رابطه آهسته و پیوسته و به دور از هیاهوی رسانهای اسرائیل با آذربایجان و بهرهبرداری که امروز اسرائیل از این رابطه میکند، حاکی از این است که باکو برای تلآویو ذخیره روز مباداست.
در شرایط فعلی که عربستان و متحدانش در منطقه دست صلح با ایران دادهاند و به پیمان ابراهیم پشت کردهاند و از سوی دیگر دولت نتانیاهو با بحران داخلی و اعتراضات گسترده خیابانی مواجه شده، بهترین گزینه برای تداوم تقابل با ایران و بحرانآفرینیها برای آن، بازی با کارت باکوست.
انزوای ایران؛
هدف مشترک دو متحد
نه تنها اسرائیل در شرایطی است که کارت باکو برای آن کارساز است، بلکه جمهوری آذربایجان نیز با پیشرویهایی که در مرز ارمنستان دارد، به حمایت اسرائیل نیاز دارد تا مزاحمتهای ایران در برابر تغییرات مرزی را از خود دور کند.
به ویژه که پیشرویها و برنامههای باکو برای تصرفات در منطقه قفقاز و ایجاد کریدور میانی، انزوای جغرافیایی و تجاری ایران را در پی دارد که هم باکو و هم اسرائیل از آن استقبال میکنند. این انزوا، خیال باکو را از تمایلات برخی برای پیوستن به ایران آسوده و بخشی از اهداف اسرائیل برای حذف و تضعیف ایران در منطقه را نیز محقق میسازد.
روزی که ائمه جمعه چهار استان ترکزبان ایران در حمایت از جمهوری آذربایجان بیانیه میدادند که قرهباغ باید به خاک اسلام بازگردد و در نزاع میان باکو و ایروان جانب علیاف را میگرفتند، احتمالا فکرش را هم نمیکردند که تنها سه سال بعد باکو چنان در آغوش اسرائیل افتاده باشد که با آن جبهه متحد علیه ایران تشکیل دهد.
این شرایط ایران را ناگزیر به تغییر لحن خود خواهد کرد. از همین روست که گرچه در ماجرای حمله به سفارت باکو در تهران، ایران با رفتاری عذرخواهانه کوشید تا از جمهوری آذربایجان بابت آنچه رخ داده دلجویی کند، اکنون اما محسن پاکآیین، سفیر سابق ایران در باکو با انتشار گذرنامه گلنار علی یوا، همسر مردی که به سفارت باکو در تهران حمله کرده بود، نوشت که این زن با کمک سفارت آذربایجان و بدون رضایت شوهرش از کشور خارج شده است. پاکآیین در ادامه افزود که این اقدام به لحاظ حقوقی «قاچاق انسان» توسط یک نهاد دیپلماتیک بوده که قابل پیگرد در محاکم داخلی و خارجی است.
جانشین خلف ریاض!
بدین ترتیب به نظر میرسد هر چه باکو در بیپروایی نسبت به تاخت و تاز به ایران پیش میرود، ایران نیز ممکن است علیرغم رویه پیشین، وارد فاز تنش شود. این موضوع به طور خاص در حوزه مسائل مرزی و تحرکات نظامی دو طرف اهمیت و حساسیت بیشتری پیدا میکند؛ چنانچه کار هشدار و توصیه به باکو به فرماندهان نظامی ایران نیز کشیده شده است.
با این تفاسیر اگر تا 1401 این ریاض بود که جدیترین کشور متخاصم نسبت به ایران در منطقه شناخته میشد و منازعات لفظی و غیرلفظی از صدور بیانیهها تا اتهام حمله به آرامکو میان دو طرف سرتیتر اخبار بود، اکنون این باکوست که جای ریاض را گرفته است.
اکنون سفارت عربستان قرار است هفت سال پس از یک دیوارنوردی دلواپسانه باز شود و آشتی دو کشور به منزله بازگشت آرامش به سیاست منطقهای ایران قلمداد میشود. آرامش ناشی از این توافق اما تحتالشعاع بالا گرفتن دشمنیهای تازه علیاف است و باکو پنداری که به میدان آمده تا نقش پیشین ریاض را به عهده بگیرد!
دیدگاه تان را بنویسید