دلار ۴۴ هزار تومانی، سکه ۲۴ میلیونی، کنکور تقلبی، هوای سمی و...؛
تمام مصائبی که از «دشمن» میکشیم!
محبوبه ولی
مردم، دیروز همزمان که مسئولانِ آلودگی هوا از دیوار کوتاه مدارس بالا رفتهاند، جان کف دست گرفته و زیر سقف سمی شهر، به خاطر «یک مشت ریال»، مرگ استنشاق میکردند. قیمت دلار و سکه که رسید، مشت باز کردند و دیدند مشتشان پوچ است؛ ارزش ریال باز هم سقوط کرد.
چه مصیبتها که از این «دشمن» نمیکشیم! آخرین قلمش همین رأی مثبت پارلمان اروپا به قرارگیری سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی که به طرفهالعینی دلار را 44 هزار و 500 تومان و سکه را نزدیک به 24 میلیون کرد! آقایان دولت و مجلس و دیگر بالانشینان هم چنان باورشان شده که همه بار این وضعیت بر دوش دشمن است و آنها کمترین سهمی در این پوچی مشتها ندارند که صدا از هیچ کدامشان درنمیآید! تو گویی مملکت را دشمن اداره میکند!
«دشمن»، مفهومی که میتواند اتفاقا نسبت ما با جهان خارج و راه برای اصلاح و تنظیم مناسبات با این جهان را برایمان روشن کند، حالا دیگر بیشتر به دستمال کثیف کهنهای میماند که آن را روی هر کثیفی دیگری میکشند، به امید آنکه پاکش کنند!
«دشمن»؛ از واقعیت تا کلیشهای سیاسی
واقعیت این است که ایران به سبب پیشینه تاریخی، موقعیت ژئوپلیتیکی و قرارگیریاش در منطقه پرآشوب خاورمیانه با مفهوم و تهدیدی به نام «دشمن» بیگانه نیست؛ از دیوارنوشته منتسب به داریوش کبیر در دیوار جنوبی کاخ آپادانا که از خداوند خواسته این کشور را از «دشمن، خشکسالی و دروغ» حفظ کند تا تجربههای تلخ از بلایایی که دو جنگ جهانی بر سر ایران آورد، موید همین ادعاست.
حتی در ادبیات کهن ایران نیز آشنایی با مفهوم «دشمن» به کرات به چشم میخورَد و اصلا با همین آمادگی ذهنی ایرانیان بود که «دشمن» یکی از کلیدواژههای اصلی انقلاب 57 و ادبیات سیاسی آن شد.
انقلاب اسلامی کمتر از چهار ماه پس از پیروزی، در 19 خرداد 58 عضو جنبش عدم تعهد شد تا بگوید متعهد به هیچ شرق و غربی نیست و هر یک از دول و ممالک دنیا، قابلیت دشمن شمرده شدن را دارند. در گذر زمان کشورهای دیگری چون هند و پاکستان که آنها نیز عضو این جنبش بودند، گرچه در ظاهر همچنان جزئی از جنبش عدم تعهد ماندند، اما رخت عدم تعهد از تن برکَندند و قدم در مسیر تنظیم روابط خود با شرق و غرب عالم گذاشتند.
در ایران اما چنین راهی باز نشد. کوششها برای گشودن باب آن هم هر بار به در بسته خورد. رویکرد تنشزای صدور انقلاب نیز از همان ابتدا، آمیختگی ملت ایران با مفهوم «دشمن» را بیش از پیش کرد.
این آمیختگی تا جایی پیش رفت که ظاهرا دیگر نمیتوان گرهای را در کشور پیدا کرد که خطبهها و خطابهها آن را به «دشمن» ربط ندهند؛ از موضوعات کلان چون بحران آب و انرژی گرفته تا داستان تقلب در کنکور!
دشمن در مفهوم «عام» و همه فن حریف
«دشمن»، مفهومی که پرداخت منطقی، به دور از تعصبات و غرضورزیهای نابخردانه به آن، میتواند اتفاقا نسبت ما با جهان خارج و راه برای اصلاح و تنظیم مناسبات با این جهان را برایمان روشن کند، حالا دیگر اینقدر راه و بیراه استفاده میشود که کارکرد خود را از دست داده و بیشتر به دستمال کثیف کهنهای میماند که آن را روی هر کثیفی دیگری میکشند به امید آنکه پاکش کنند؛ غافل از اینکه کثیفیهای برجای مانده از بیکفایتیها و خطاها و خیانتها در اداره کشور با توسل به دستمال «دشمن» پاک نمیشود.
عجیبتر آنکه دشمنی که از این تریبونها و سخنرانیها معرفی میشود، گرچه مدام بر عجز و ناکامیاش تاکید میشود اما چنان پُرقدرت و متنفذ است که میتواند هر حوزهای را ملتهب و مسموم کند!
«دشمن» میتواند جوانان ما را مجذوب خود کند، فریب دهد، شعارهای مگو یادشان دهد، راهی خیابانشان کند و چند ماه آزگار کل مملکت را به آشوب بکشاند؛ آن هم در حالی که چهار دهه تمام ابزار و لوازم فرهنگ، هنر، رسانه، آموزش و پرورش و دانشگاه در قبضه خودیها بوده است!
عجیبتر آنکه دشمنی که از این تریبونها و سخنرانیها معرفی میشود، گرچه مدام بر عجز و ناکامیاش تاکید میشود؛ اما چنان پُرقدرت و متنفذ است که میتواند هر حوزهای را ملتهب و مسموم کند!
باورش سخت است اما دشمن یا به قول علیرضا پاکفطرت، عضو کمیسیون آموزش مجلس، «ضدانقلاب» میتواند به سوالات کنکوری که صرفا در اختیار سازمان سنجش کشور است، دسترسی پیدا کند، آنها را لو دهد و نفسگیرترین و حساسترین آزمون برای جوانان کشور را به هم بریزد!
دشمن میتواند آنگونه که هادی بیگینژاد، عضو کمیسیون انرژی مجلس گفته است با نیت شوم «صحبت از زمستان سخت و بحران گاز» در کشور را طراحی کند. همزمان اما گاز مناطقی از کشور قطع شود و ویدئوی پیرمرد تربت جامی بیاید که به نظر نمیرسد با آن صورت خسته و تکیده قرابتی با «دشمن» داشته باشد اما از نبودن گاز، دادش بلند است و با فریاد، استعفای فرماندار را مطالبه میکند.
از این پیرمردها البته کم نیستند؛ از پیرمرد طبسی که چند سال پیش روی شانه وزیر جهاد روحانی زد و گفت «خودتان دانید و مملکتتان» تا پیرمردهای کشاورز اصفهانی که بعد از اعتراض به بیآبی زمینهایشان با صورتهای خونین به خانه برگشتند. ظاهرا تواناییهای دشمن علاوه بر شستشوی مغزی جوانان، اغوای پیرمردها را هم شامل میشود!
«دشمن» حتی بر مراجع و آیتاللههای ایران هم نفوذ دارد. طی هفتههای گذشته وقتی شماری از آنها نسبت به احکام صادره برای بازداشتشدگان ناآرامیهای اخیر، اعتراض کردند، متهم شدند به اینکه در زمین دشمن بازی میکنند.
بزرگترین مصیبتی که از «دشمن» میکشیم
در جایی دیگر خبرنگار از یکی از نمایندگان مجلس پرسیده بود که چرا اسباب اجرای اصل 27 قانون اساسی مبنی بر تشکیل تجمعات فراهم نمیشود؟ نماینده محترم پاسخ داده بود چون متاسفانه در ایران دشمن هر تجمع و اعتراضی را به نفع خود مصادره و آن را به اغتشاش تبدیل میکند! واعجبا که «دشمن» حتی امکان اعتراض کردن را هم گرفته است! در واقع اینکه به ناراضیان حق اعتراض و تجمع برای اعتراض داده نمیشود هم گردن «دشمن» است.
ماه گذشته، یک استوری از وزیر نفت منتشر شد مبنی بر اینکه مردم موارد مشکوک مصرف بیرویه گاز و تحرکات «دشمن» برای اخلال در گازرسانی کشور را به شمارههای 113 و 114 اطلاع دهند! ساعاتی بعد روابط عمومی وزارت نفت چنین پیامی را تکذیب کرد و آن را فیک خواند. نکته جالب اما این بود که اینقدر همه امور در کشور به «دشمن» گره زده شده که نه آن استوری جعلی جای تعجب داشت و نه کسی انتظار تکذیب.
افکار عمومی اکنون این آمادگی را دارد که مسئولان هر امری را امنیتی و مرتبط با «دشمن» کنند؛ حتی گازی که روی شعلهاش غذا میپزند. افکار عمومی حتی این آمادگی را دارد که فاطمه منصورلی با این استدلال که آن حقوق 33 میلیونی را دشمن به حساب ایشان ریخته تا زن مومن انقلابی را تخطئه کند، بر سر میز خدمت خود بازگردد.
حتی بودجه صدا و سیما هم با «دشمن» تعریف میشود. روابط عمومی این سازمان در واکنش به بودجه پرحرف و حدیثش، بیانیه میدهد که «دشمن» نمیخواهد این سازمان بودجه بگیرد؛ همزمان اما هیچ اشارهای به نقص و کاستیها در عملکرد این سازمان نمیکند.
بزرگترین مصیبتی که از دشمن میکشیم اما همین است که آقایان مسئول در ایران چنان خود را به دشمن مشغول کردهاند که از خویش و عملکرد خویش غافل شدهاند.
تردیدی نیست که ایران دشمن دارد. اما این تنها ایران نیست که در دنیا، دشمن دارد. اساس روابط کشورها مبتنی بر همین دوستی و دشمنیها، شکل میگیرد و اتفاقا هنر دولتمردان و حکمرانان در پیدا کردن بهترین فرمول برای مواجهه با دوستان و دشمنان است؛ وگرنه اینکه هر بیکفایتی و شکست از تورم افسارگسیخته گرفته تا کودکیهایی که مظلومانه قربانی هوای آلوده میشوند را به دسیسه و توطئه «دشمن» نسبت دهیم، بدون اینکه مسئولیت هیچ یک را به عهده بگیریم، پشت بلندگوها خط و نشان بکشیم و فحش و لعن نثار این و آن کنیم، همان وانهادن کشور به «دشمن» است.
دیدگاه تان را بنویسید