نگاهی به ادعای تشکیل کابینه فراجناحی در دولت سیزدهم؛
شعارزده یا شگفتیساز؟
محبوبه ولی
وحدتی که اصولگرایان برای حمایت از ابراهیم رئیسی به آن رسیدند حالا تبدیل به معضل «سهمخواهی» شده است.
آنطور که شورای ائتلاف اصولگرایان به ریاست غلامعلی حداد عادل اعلام کرده، 68 حزب و تشکل در پایگاه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب ثبتنام کرده بودند و 47 حزب و گروه سیاسی نیز با محوریت جامعتین و شورای وحدت اصولگرایان حرکت انتخاباتی خود را سامان دادند.
همگی این احزاب و تشکلها در جریان سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری، از ابراهیم رئیسی حمایت کردند و حالا اگر بر فرض به طور میانگین نیمی از این احزاب خواهان سهم خود در کابینه رئیسی باشند، کار چیدن کابینه برای رئیس دولت سیزدهم بسیار سخت خواهد بود!
تکثر آنهایی که مدعی صندلی در کابینه و دولت رئیسی هستند به قدری است که این روزها در آستانه تحلیف ابراهیم رئیسی، اصولگرایان مکرر یکدیگر را از «سهمخواهی» بر حذر میدارند و برخی نیز موکدا از رئیسی میخواهند که در کابینه خود از تمام نیروهای سیاسی استفاده کند؛ مانند نقویحسینی که اخیرا طی اظهاراتی در همین مورد گفته بود: «شرایط کنونی کشور مثل گذشته نیست، شرایط سختی است. همه جریانات و گروهها باید به کمک دولت بیایند تا بتوانیم از این گردنه عبور کنیم.» اما آیا امکان تحقق چنین کابینهای وجود دارد؟
مهدی طائب، پیش از برگزاری انتخابات در انتقاداتی تند نسبت به حسن خمینی، تاکید کرد که «به مرحله خالصسازی انقلاب رسیدهایم و قطعا پیروز خواهیم شد.» به نظر نمیرسد ابراهیم رئیسی ناخالصیها را وارد فرآیند خالصسازی کند!
نامی از غیراصولگرایان به گوش نمیرسد
خود رئیسی پیشتر گفته است که در تشکیل دولتش از همه نیروها استفاده میکند. ستاد انتخاباتی او نیز اعلام کرده بود که «دولت ابراهیم رئیسی، جوان و فراجناحی خواهد بود»؛ ادعایی که بسیاری به عنوان یک امر بعید از آن یاد میکنند.
دولت اصولگرایان با انتقادهای تند به هشت سال پاستورنشینی اعتدالیون و اصلاحطلبان، قدرت را در اختیار گرفته است. آیا ممکن است با شعار فراجناحی بودن، در عطش سهمخواهی آن همه حزبی که برای پیروزی رئیسی تلاش کردند، صندلیای هم به وابستگان جریان رقیب پیشکش کند؟
برای پاسخ قطعی باید تا زمان مشخص شدن کابینه منتظر ماند اما در حال حاضر بسیاری از روی شواهد و نشانهها گمانهزنی میکنند که در دولت آینده خبری از یک کابینه فراجناحی نخواهد بود.
اولین استدلال برای رسیدن به چنین نتیجهای، اعضای ستاد ابراهیم رئیسی هستند. اعضای ستاد ابراهیم رئیسی غالبا از اصولگرایان تندرو بودند. او خودش گفته است که ستادش آیینه دولتش نیست و لزوما قرار نیست دولت او همان شکل و شمایل ستادش را داشته باشد. اما حتی اگر بپذیریم که اعضای ستاد او وارد کابینهاش نمیشوند، نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که انتخابهای او برای ستادش، اتفاقا مبین ذائقه او برای انتخاب مدیرانش است.
نشانه دیگر لیستهایی است که در فضای مجازی به عنوان کابینه ابراهیم رئیسی منتشر میشود. گرچه هیچ یک از این لیستها تایید نشدهاند اما نکته جالب اینجاست که در میان آنها نه تنها هیچ نشانی از اصلاحطلب و معتدل و مستقل نیست، بلکه تماما وابسته به جریان اصولگرا و اغلب نزدیک به اصولگرایان رادیکال هستند؛ از حسین امیرعبدالهیان، علی باقریکنی، سعید جلیلی، حسین دهقان، محمدجواد حاجعلیاکبری، علی نیکزاد و محمود نبویان گرفته تا سعید جلیلی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و علیرضا زاکانی که خود نیز کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بودند و در عین حال پشت سر ابراهیم رئیسی ایستادند.
برای تیم اقتصادی و سیاست خارجی رئیسی دهها چهره از سوی سیاسیون و در فضای مجازی نام برده میشود که مشی سیاسی همگی آنها به طور محرز و مشخص مبتنی بر اصولگرایی است.
تکثر آنهایی که مدعی صندلی در کابینه و دولت رئیسی هستند به قدری است که این روزها در آستانه تحلیف ابراهیم رئیسی، اصولگرایان مکرر یکدیگر را از «سهمخواهی» بر حذر میدارند
دو استدلال منطقی از سوی یک اصولگرا
منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان دو روز پیش در گفتوگویی با برنا اظهار کرده بود که رئیسی به دنبال جمع و گروهی خاص برای شکلدهی به دولتش نیست و نمیخواهد وامدار کسی باشد. متکی نتیجه گرفته بود که «چنین روحیهای فراگیر بودن را برای دولت ایشان معنا میکند، اما چگونگی این فراگیر بودن، مورد اطلاع من نیست.»
مهدی چمران اما درباره اینگونه پیشبینیها مبنی بر فراجناحی بودن دولت ابراهیم رئیسی، نظر متفاوتی دارد. او هفته گذشته در گفتوگویی با خبرآنلاین، گفته است: «من نمیدانم آقای رئیسی کابینه را چگونه انتخاب خواهند کرد در واقع خودشان در نهایت انتخاب میکنند، ولی تا به حال رئیسجمهوری را سراغ دارید که وقتی روی کار آمده گرایش فکری دیگری به کار گرفته باشد؟! هر کدام از روسای جمهوری را که نگاه میکنیم میبینیم از همان حیطه فکری و جناح سیاسی خودشان را برای کابینه انتخاب میکنند.»
او استدلال منطقی دیگری میکند و ادامه میدهد که «در مورد وزرا چون آنها باید مسئولیت بپذیرند و کل هیأت دولت مسئول است، باید از نظر سیستم فکری با هم نزدیک و همفکر باشند تا بتوانند کار کنند بدین معنا که مبانی سیاسی و اقتصادیشان باید به هم نزدیک باشد تا بتوانند با یکدیگر کار کنند.» این اظهارات اشاره تلویحی به شعاری بودن ادعای کابینه فراجناحی است و اینکه اساسا نمیتوانید از دولت انتظار کابینهای را داشته باشید که وزیر اطلاعاتش اصولگراست، وزیر اقتصادش اصلاحطلب و وزیر ارشادش معتدل!
رئیسی ناخالصیها را وارد فرآیند خالصسازی نمیکند!
شاهد دیگر بر این موضوع، تاکیدات چهرههای اصولگرا درباره یکدست شدن نهادهای قدرت در ایران است. مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار پیش از برگزاری انتخابات در انتقاداتی تند نسبت به حسن خمینی، تاکید کرد که «به مرحله خالصسازی انقلاب رسیدهایم و قطعا پیروز خواهیم شد.»
امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز همین اواخر طی اظهاراتی گفته بود که کشور برای 10 سال به این یکدست شدن نیاز داشت و پس از این 10 سال نهادهای دموکراتیک و جریانهای سیاسی میتوانند به صحنه بازگردند.
از گفتههای وی چنین برمیآید که قرار است 10 سال کشور در قبضه یک جریان خاص باشد و سایرین بیرون از گعده قدرت بنشینند. در چنین شرایطی صحبت از کابینه فراجناحی باز هم شعاری بودن خود را بیش از پیش نمایان میکند و با توجه به اظهارات طائب به نظر نمیرسد ابراهیم رئیسی ناخالصیها را وارد فرآیند خالصسازی کند!
دیدگاه تان را بنویسید