محبوبه ولی

 

«آنها به مدت هشت ماه با آن مرد نفس کشیدند، با او بیدار شدند، با او خوابیدند و با او سفر کردند. حتی اگر او افترشیو استفاده می‌کرد، بویش را حس می‌کردند»؛ این بخشی از گزارش هفته‌نامه یهودیان انگلیس درباره ترور محسن فخری‌زاده است که البته بیشتر شبیه به بخشی از یک تریلر معمایی و ترسناک سینمایی است.

دو سال پیش روزنامه انگلیسی دیگری از فرار یک دانشمند و جاسوس هسته‌ای ایران با کمک موساد و سازمان اطلاعاتی انگلیس خبر داد. روزنامه ساندی اکسپرس نوشته بود این دانشمند 47 ساله هسته‌ای که به ادعای این روزنامه جاسوس هم بوده، اطلاعات ویژه‌ای از برنامه هسته‌ای ایران داشته و از بیم افشا شدن همکاری‌اش با موساد، خواسته که از ایران خارج شود.

ساندی اکسپرس ادامه داده بود که سازمان اطلاعاتی انگلیس با جای دادن او در میان پناهجویان ایرانی، به او برای عبور از کانال مانس کمک کرده و بعد هم فرد مذکور با قایق از فرانسه به انگلیس رفته است.

از آن جایی که روزنامه انگلیسی، هیچ مستنداتی برای ادعای خود ارائه نکرد و نوع روایت آن نیز شبیه همان داستان‌پردازی‌های سینمایی بود، خبر آن پشتوانه‌ای برای باورپذیری نداشت؛ به ویژه آنکه رسانه‌ها سابقه مفصلی در خبرسازی‌های این چنینی دارند. مقامات ایرانی نیز آن را تکذیب کردند.

ساندی اکسپرس اما ذیل همان خبر نوشت که موساد منابع انسانی بسیاری در ایران دارد که در سطوح مختلف از اپوزیسیون‌های ساده گرفته تا نظامی‌ها و سیاستمدارها را شامل می‌شود.

این بخش از گزارش روزنامه انگلیسی نیز دو سال پیش چندان قابل اعتنا نبود؛ یا دست کم برای خیلی‌ها قابل اعتنا نبود. در دو سال گذشته اما حوادث متعددی در ایران رخ داده که نه تنها مایه تامل در باب اینگونه ادعاها شد، بلکه مقامات و مسئولان صریحا نسبت به نفوذی‌های پرشمار در دستگاه‌های مختلف هشدار می‌دهند؛ از همین روست که حالا دیگر نمی‌توان چندان ساده از کنار گزارش نشریه یهودیان در انگلیس گذشت.

گرچه اطلاعات یک منبع خارجی نمی‌تواند ملاک عمل و تصمیم باشد اما اکنون که وجود نفوذی‌ها بر دستگاه‌های اطلاعاتی کشور کاملا مکشوف شده، مداقه در آن می‌تواند منجر به حصول سرنخ‌هایی شود.

رخنه تا بالاترین سطوح محافظتی

طی دو سال گذشته، انفجارهای متعدد که اصلی‌ترین آنها در تاسیسات هسته‌ای نطنز بود، رخ داده که هنوز ابعاد و پشت‌پرده‌های آن روشن نیست اما مطلعان در نهادهای مختلف از مجلس گرفته تا دولت، اعلام کردند که یک نفوذی در آن دست داشته است.

مثلا اگر شما کارمند بانک هستید، هیچ بعید نیست که در طول روز یکی از این جاسوس‌ها را ملاقات کنید. روزنامه نیویورک تایمز آذر پارسال گزارشی منتشر کرد از روسپی‌های ارمنستانی و افراد دیگری که در پوشش بازرگان یا تورهای گردشگری برای جاسوسی به ایران می‌آیند

این رخدادها، تاییدی بر تحرک بالای جریان نفوذ در کشور بود تا اینکه ترور شهید محسن فخری‌زاده رخ داد. ترور او در پاییز سال جاری، نه تنها موید تحرک بالای این جریان، بلکه شاهدی بر سطح عملکرد آنها بود؛ تروری که مقامات ارشد آن را «کاملا جدید، تخصصی و حرفه‌ای» اعلام کردند.

علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دهم آذرماه، در حاشیه مراسم تدفین فخری‌زاده گفت برای ما مکشوف است، کسی که این ترور را طراحی کرده کیست و سابقه آن چیست.

حالا پس از بیش از دو ماه، نشریه جویش کرونیل انگلیس نوشته که دست کم «20 ایرانی و اسرائیلی» در ترور فخری‌زاده نقش داشته‌اند. آنطور که این نشریه نوشته، جاسوسان آنقدر به فخری‌زاده نزدیک بوده‌اند که بوی افترشیو او را هم استشمام می‌کرده‌اند، با او می‌خوابیدند، با او بیدار می‌شدند، با او سفر می‌رفته‌اند و همه چیز را درباره رفت و آمدهای او می‌دانسته‌اند؛ این اشارات شاید می‌خواهد بگوید که یکی یا حتی تعداد بیشتری از آنها در حلقه مخافظان فخری‌زاده بوده‌اند.

نکته دیگری که این نشریه آن را توضیح داده، این است که سلاح مورد استفاده برای ترور فخری‌زاده، یک سلاح خودکار یک تنی بوده که به صورت هوشمند به طرف صورت فرد شلیک می‌کرده و دیگر افراد حاضر در صحنه ترور را مورد هدف قرار نمی‌داده است. همزمان با برنامه‌ریزی تیم ترور و جاسوسان برای عملیاتی کردن نقشه ترور، قطعات این تیربار پیشرفته نیز به ایران قاچاق و در داخل کشور مونتاژ شده است.

اظهارات قابل‌تامل علوی

بی‌تردید بخشی از اخبار رسانه‌های اسرائیلی در این موارد، با هدف قدرتنمایی اطلاعاتی دستکاری می‌شوند اما آنچه غیرقابل انکار است، بخشی است که به وجود نفوذی‌ها مربوط می‌شود. محمود علوی، وزیر اطلاعات هفته پیش در یک برنامه تلویزیونی وقتی می‌خواست پاسخ این سوال را بدهد که چرا وزارت اطلاعات علی‌رغم اطلاع از این ترور مانع از آن نشد، گفت: «فردی که اولین تدارکات را تهیه کرده بود برای ترور، جزو نیروهای مسلح بود و ما نمی‌توانیم در نیروهای مسلح کار اطلاعاتی انجام بدیم. از آنها نفر خواستیم که بیایند بنشینند روی قضیه کار کنیم که متاسفانه قبل از اینکه نماینده‌ای معرفی کنند و ما روی قضیه کار کنیم ، این اتفاق با کمال تاسف افتاد.»

این گفته او صدای انتقادهای بسیاری را بلند کرد، چرا که حاوی دو نکته است؛ اول آنکه جاسوس در نیروهای مسلح بوده و دوم آنکه میان نهادهای اطلاعاتی نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات هماهنگی و همکاری سازنده وجود ندارد.

گرچه شاید برخی در پی آن باشند که به بهانه‌هایی مانند امنیت ملی و مصالح کشور، وضعیت امنیت اطلاعاتی را عادی جلوه دهند اما مجموع این پازل‌ها در کنار یکدیگر، حاکی از این است که خطر نفوذ و تردد جاسوسان در کشور بسیار جدی است؛ جاسوسانی که صرفا در کنار محسن فخری‌زاده نیستند، بلکه حتی در کنار آدم‌های عادی، می‌توانند در هر جایی باشند.

مثلا اگر شما کارمند بانک هستید، هیچ بعید نیست که در طول روز یکی از این جاسوس‌ها را ملاقات کنید. روزنامه نیویورک تایمز آذر پارسال گزارشی منتشر کرد از روسپی‌های ارمنستانی و افراد دیگری که در پوشش بازرگان یا تورهای گردشگری به ایران می‌آیند و بازرگانان را ایرانی را متقاعد می‌کنند تا برای تسهیل تراکنش‌های مالی به اسم آنها شرکت‌های صوری در ارمنستان ثبت کنند. این جاسوسان از این طریق برای آمریکا اطلاعات مالی جمع‌آوری می‌کرده‌اند.

نشریه جویش کرونیل انگلیس نوشته که دست کم «20 ایرانی و اسرائیلی» در ترور فخری‌زاده نقش داشته‌اند. آنطور که این نشریه نوشته، جاسوسان آنقدر به فخری‌زاده نزدیک بوده‌اند که بوی افترشیو او را هم استشمام می‌کرده‌اند

چند ماه پیش از این گزارش، حسینعلی حاجی‌دلیگانی، نماینده مجلس از دستگیری یک باند نفوذی در وزارت نفت خبر داده بود که در رأس آن یک زن بوده است. او گفته بود این زن با نفوذ بین 16 تن از مدیران وزارت نفت توانسته بود تصمیمات مهمی را در وزارت نفت مسکوت بگذارد.

ارتش سری برای نابودی برجام

به نظر می‌رسد تنوع و دامنه نفوذ جاسوسان در دستگاه‌های مختلف به قدری افزایش یافته که علی‌رغم محرمانه بودن چنین اخباری، بخشی از آنها به رسانه‌ها راه پیدا می‌کند. در واقع باید گفت وضعیت نفوذ در بدنه دستگاه‌های حیاتی کشور به جایی رسیده که مقاماتی مانند حسین سلامی، فرمانده کل سپاه بارها اعلام کرده‌اند که «در یک جنگ تمام عیار اطلاعاتی هستیم.»

این جنگ بر تمام موضوعات جاری در کشور اثرگذار است؛ آنچنانکه مشاوران امنیت ملی آمریکا و اسرائیل دو روز پیش درباره توافق هسته‌ای ایران گفت‌وگو کرده‌اند و پس از گفت‌وگوی آنها آنطور که «جن ساکی»، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده جو بایدن و بنیامین نتانیاهو نیز به زودی قرار است اولین گفت‌وگوی خود با یکدیگر پس از آغاز ریاست جمهوری بایدن را انجام دهند.  قطعا ایران یکی از اصلی‌ترین محورهای این گفت‌وگو خواهد بود و اسرائیل اعلام کرده که دولتش قصد دارد اسنادی که از برنامه هسته‌ای ایران به دست آورده را به سازمان بین‌المللی انرژی اتمی ارائه کند تا به جو بایدن بفهماند که بازگشت به برجام کار درستی نیست زیرا برنامه هسته‌ای ایران اعتمادپذیر نیست.

گرچه بخشی از آنچه اسرائیل می‌خواهد ارائه کند، ممکن است سندسازی باشد اما قطعا بخشی از آن هم اطلاعاتی است از سوی نفوذی‌هایی که دیگر وجودشان قابل انکار نیست!