شبکه عنکبوتی «هتاکی» در تلویزیون هم ترکتازی میکند
جعبه جادو؛ از «دیالکتیک» تا «پایِ منقل»
محبوبه ولی
احسان طبری و نورالدین کیانوری یک طرف مینشستند و آیتالله بهشتی و آیتالله مصباح یزدی هم یک طرف، گاهی هم فرخ نگهدار بود یا عبدالکریم سروش؛ نمایندگان دو جبهه کاملا متضاد مینشستند روبروی دوربین تلویزیون با یکدیگر درباره موضوعات فلسفی، سیاسی و اجتماعی از قصاص گرفته تا آزادی در جوامع سوسیالیستی بحثهای مفصل میکردند؛ اسم برنامه هم بود «بحث آزاد».
البته آن مناظرات و آن برنامه مربوط به سال 60 است؛ یعنی زمانی که صدا و سیما را «دانشگاه» میدانستند و البته شعارهای عدالت و برابری و آزادی و «انقلاب پابرهنگان» و کوخنشینی به جای کاخنشینی داغ بود. حالا اما به نظر میرسد همانقدر که آن وعدههای مساوات و عدالت آنقدر به گِل نشسته که شاهد عمیقترین شکافهای طبقاتی در کشور هستیم، «اخلاق» و «دانشگاه» بودن رسانه ملی هم مانند دیگر آرزوهای چهار دهه پیش، بر باد رفته است. حالا «دانشگاه» بودن صدا و سیما به چنان شعار گلدرشت و نخنمایی تبدیل شده که در باور کسی نمیگنجد. درنهایت میتوان از آن به عنوان «دانشگاه هتاکی» یاد کرد.
مدخلی بر مبانی بیاخلاقی!
عنوان «جعبه جادو» هم بس برازنده است برای تلویزیونی که هرازگاهی شعبده میکند و جماعتی را از شعبدهاش حیران! مثلا پس از 40 سال از آن بحثهای ایدئولوژیک که طعنه به کرسی دانشگاه میزد، حالا میهمان برنامه تلویزیونی در حالی که به عنوان «پژوهشگر و اندیشمند» معرفی میشود، در شبکه چهار که اتفاقا شبکه فاخر تلویزیون است و ادعا میشود مخاطب خاص و فرهیخته دارد، میگوید که رئیس دولت پای «منقل» نشسته و وزرایش نمیتوانند با او تماس بگیرند و فلان وزیر گفته در بچگی «شیر خر» خورده و خیلی از مسئولینی هم که در جمهوری میآیند و مسئولیت میگیرند یک لیوان از همان «شیر خر» خوردهاند!
پنداری که از آن ژست مبادی آدابِ متمدن ِ اهل گفتوگوی تلویزیون سال 60، پرده فرو افتاده و مثل خرگوشی که از کلاه شعبدهباز بیرون میپرد، یک ادبیات ناهنجار بیننده را شگفتزده میکند.
شگفتتر آنکه که گوینده، یعنی حجتالاسلام والمسلمین احمد جهانبزرگی هفت تالیف دارد که یکی از آنها «مدخلی بر مبانی علم سیاست» است! حالا این اظهارات مولف «مدخلی بر مبانی علم سیاست» شده است «مدخلی بر مبانی بیاخلاقی» و صدای خیلیها را در آورده است تا جایی که بسیاری چون محمد مهاجری دست به قلم شدند و آرزو کردند: «کاش معممین ادب داشتند و اخلاق».
صدا و سیما حاضر به عذرخواهی نشد
با این حال صدا و سیما حاضر به عذرخواهی نشده است. شبکه چهار تلویزیون که میزبان روحانی مذکور بوده، بیانیه داده و گفته است: «قطعا سخنان حجتالاسلام جهانبزرگی خلاف مصالح کشور و منویات رهبر انقلاب است و میبایست آن را جبران کنند تا ابزاری در دست دشمنان قسم خورده این نظام مقدس نشود.»
اعضای دولت یک به یک انتقاد کردهاند و معاونت حقوقی دولت هم اعلام کرده که از صدا و سیما شکایت میکند. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا هم در توئیتر خود نوشته که شنیده است چند تن از وزیران دولت به دفتر رئیس جمهور اعلام کردهاند که اگر رئیس صدا و سیما بخواهد بدون عذرخواهی در جلسه هیأت دولت شرکت کند، آنها از حضور در جلسه امتناع خواهند کرد.
شبکه عنکبوتی
به نظر نمیرسد البته عذرخواهی علی عسگری یا حتی عذرخواهی آن روحانی «پژوهشگر اندیشمند» دردی را دوا کند، چراکه این شکل از هتاکی مانند یک شبکه عنکبوتی چنان تار و پود خود را در همه جا گسترده که هتاکی به «رئیس دولت» یک قالب کلی برای بحث و گفتوگو در هر بابی درآمده است؛ حال آن باب واکسن کرونا باشد یا قیمت ارز فرقی نمیکند، موضوع اصلی برای آقایان این است که ادبیات سخیف و اهانت را به نحوی در بحث مورد نظر بگنجانند. زمانی از این ادبیات به عنوان «ادبیات کیهانی» یاد میکردند. حالا اما چنین ادبیاتی چنان در صحن بهارستان، تریبونهای نماز جمعه، صدا و سیما و بسیاری دیگر رسوخ کرده که دیگر منحصر به کیهان نیست.
جالب آنکه صدا و سیما تریبون یکطرفه است و اینان خودشان در برابر خودشان مینشینند و چنین عنان اخلاق از دست میدهند اگر قرار بود در برابر سلطنتطلبها، براندازها، مارکسیستها و جریانهایی از این دست بنشینند، چهبسا کار به گیوتین و صندلیهای الکترونیکی میکشید!
امروز دیگر علاوه بر کیهان، روزنامههای دیگری نیز هستند که با ادبیات هتاکی و فحاشی به مقابله با گفتمان متعارض خود میپردازند؛ تازهترین نمونه آن تیتر «ظریف ترامپید» همین چند روز پیش یک روزنامه اصولگراست. جالب اینکه این تیتر پس از «پذیرایی مفصل» بهارستان از ظریف با همان ادبیات فریاد و هیاهو زده شد؛ بهارستانی که نمایندگانش بارها ظریف را «دروغگو» و «خائن» خطاب کردهاند بدون اینکه در هیچ دادگاهی محکوم شوند به اثبات ادعای خود.
نان برخی در فحاشی به روحانی است
پراکندگی و تکثر این جریان است که باعث میشود از اظهارات احمد جهانبزرگی صرفا به عنوان یک اتفاق یاد نشود که البته به معنی انحطاط و زوال اخلاق به طور کلی و اخلاق سیاسی به طور اخص است.
هادی غفاری، فعال سیاسی اصلاحطلب به همین موضوع اشاره کرده و گفت: «من آدم واقعبینی هستم و عقیده دارم امروز لباس روحانیت با لباس 50 سال پیش خیلی فرق دارد. سابق بر این حوزههای ما مطهری، بهشتی و علامه جعفری تربیت میکرد و امروز از اینها تربیت میکند. البته من نمیگویم همه اینطور هستند ولی از این قشر زیاد تربیت شده است.»
او افزود: «مثل همه مردم یا خیلی از مردم که به دنبال معاش هستند، نان اینها هم در این کار است. مسئله دیگر این است که شاید نه همه ولی بخشی از حاکمیت بدش نمیآید که با صراحت یا با کنایه از این حرفها زده شود. به نظر من اینها ولایتمدار نیستند و نان را به نرخ روز میخورند.»
غفاری تاکید کرد: «اگر فردا حکومت به آقای روحانی بها بدهد و از دولت چیزی به اینها برسد اینها در حد اعجاز از او تعریف میکنند.»
نمونه روشنی از این نان به نرخ روز خوردن، حمایتها از محمود احمدینژاد در همان حد «اعجاز» و «هاله نور» و تعابیری از این دست است و بعد هم هتاکیها و فحاشیها به او پس از زاویه پیدا کردنش با حاکمیت، به نحوی که حتی مداحان بدترین هتاکیها را به او و نزدیکانش کردند.
هادی غفاری ضمن آنکه هتاکان به رئیسجمهوری را نان به نرخ روزخور معرفی میکند، میگوید: اگر فردا حکومت به آقای روحانی بها بدهد و از دولت چیزی به اینها برسد اینها در حد اعجاز از او تعریف میکنند
«منتخب ملت»؛ جایگاهی سزاوار هتاکی!
اصولا به نظر میرسد این جایگاه «ریاست جمهوری» است که سزاوار هتک حرمت شدن است. هادی غفاری در همین باره میگوید: «اگر این هتاکی نسبت به رئیس یک قوه دیگر انجام میشد با گوینده برخورد میکردند و گاهی در کمتر از این حد هم شکایت و فرد محکوم میشد. مثلا کسی در مورد قم حرفی زده و گفته که کرونا از قم آمده است در دادگاه برای معاون وزیر یا سخنگوی بهداشت و درمان، پرونده ایجاد کردند، چون گفته بود این بیماری از قم شروع شده است.»
در پی همین اظهارات غفاری، شاهد از غیب رسید و علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور دیروز در خطبههای نماز جمعه قم، درباره تلاشهای برای ترویج «قمهراسی» هشدار داد و گفت: «از مسئولان انتظار میرود تذکرها و هشدارهای لازم را اعلام کنند، اما سخنان سخیف و تعرض نابجا را متوجه مردم قم نکرده و اگر دوبار عذرخواهی نشده بود که بار دوم بهتر بود، امروز به گونه دیگری سخن میگفتیم.»
موارد بسیاری نیز وجود دارد از جمله یا برنامهای در صدا و سیما که به گوشه قبای مسئولی برخورده است؛ مانند نظرسنجی چند سال پیش برنامه پایش درباره اعتماد مردم به قوه قضائیه که با برخوردهای جدی این قوه با این برنامه و عوامل آن انجامید.
بدین ترتیب ظاهرا این رئیسجمهور و البته وزیر خارجه اوست که مصونیتی در برابر هتاکی ندارند؛ از این رو به نظر میرسد باید در تعریف جایگاه رئیسجمهوری به عنوان منتخب ملت در قانون اساسی تجدیدنظر جدی کرد! چراکه آقایان منتقد و مشخصا معمم کمترین صبوری را در برابر این جایگاه ندارند.
جالب آنکه صدا و سیما تریبون یکطرفه است و اینان خودشان در برابر خودشان مینشینند و چنین عنان اخلاق از دست میدهند اگر قرار بود در برابر سلطنتطلبها، براندازها، مارکسیستها و جریانهایی از این دست بنشینند، چه بسا کار به گیوتین و صندلیهای الکترونیکی میکشید!
دیدگاه تان را بنویسید