ریاض به پیشنهاد دوحه برای گفتوگو با ایران تن خواهد داد؟
قطر و رویای پایان یک دشمنی کهن
محبوبه ولی
قطر کوچک با 11 هزار و 586 کیلومتر مربع مساحت و جمعیت دو نیم میلیونی، تنها همسایه خود که با آن مرز زمینی دارد، یعنی پادشاهی عربستان سعودی با وسعت حدود دو میلیون و 150 هزار کیلومتر مربع و جمعیت نزدیک به 35 میلیون نفر، چنان به ستوه آورد که ولیعهد سعودی بعد از نزدیک به چهار سال تحریم قطر، محمد بن سلمان، ولیعهد پادشاهی عربستان اواسط ماه گذشته تمیم بن احمد آل ثانی، امیر قطر را در شهر العلای عربستان در آغوش گرفت؛ آن هم بدون اینکه دوحه در این چهار سال تحریم، تن به شروط همسایه سعودی و متحدانش داده باشد.
تحریم قطر هم از آن اتفاقهایی بود که دونالد ترامپ با ورودش به کاخ سفید در منطقه خلیج فارس رقم زد. درست پس از اولین سفر ترامپ به عربستان و وقتی به قول جو بایدن، عربستان فکر کرد که آن چک سفید امضا را از رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا گرفته، در پنجم ژوئن 2017، عربستان، مصر، امارات و بحرین قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر را رسما اعلام و آن را تحت تحریمهای همه جانبه قرار دادند.
نه تنها این چهار کشور، بلکه با فشار سعودیها، لیبی، یمن، مالدیو، سنگال، موریتانی، چاد، کومور، نیجر و گابن هم با قطر قطع رابطه کردند. اردن هم در ششم ژوئن همان سال اعلام کرد که سطح مناسبات دیپلماتیک خود با قطر را کاهش میدهد.
بخش اعظمی از این تحریم، ناشی از خشم ریاض بابت روابط قطر با ایران بود. اما قطعا ریاض آن زمان فکرش را نمیکرد که این تحریم چهارساله نه تنها دوحه را از تهران دور نخواهد کرد، بلکه این دو را به یکدیگر نزدیکتر خواهد کرد.
سرکشیهای همسایه کوچک
اختلافات ریاض و دوحه بسیار ریشهدار است و با توجه به اینکه کشور کوچک اما ثروتمند قطر تنها مرز خاکی خود را با عربستان دارد، این اختلافات در بستر تاریخی بیش از هرچیز مربوط به تنازعات سرزمینی و مداخلات عربستان در امور سلطنتی قطر و تلاش برای تسط بر آن است. برای نمونه میتوان به ادعای مالکیت عربستان بر 37 کیلومتر از سواحل قطر اشاره کرد. علاوه بر ریاض، ابوظبی نیز نسبت به اراضی جنوب شرقی قطر ادعاهایی دارد.
قطر اما به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، همواره کوشیده تا استقلال و تمامیت ارضی خود را حفظ کند. یکی از روشهایش برای حفظ موقعیت خود نیز نزدیکی به تهران به عنوان جبهه مقابل ریاض بوده است.
از این روست که قطر بر خلاف سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس، همواره نه تنها روابط خود با ایران را حفظ کرده، بلکه آن را وسعت نیز بخشیده است. قرارداد دوحه با تهران در سال 2010 در زمینه مبارزه با تروریسم و افزایش همکاریهای امنیتی یا اجرای پروژه مشترک کریدور گازی شمال- جنوب قطر تنها دو نمونه قابل ذکر است.
خشمی که دوحه را رام نکرد
پس از آن همه اختلافات مرزی و ژئوپلتیکی، این نزدیکی قطر به ایران، خشم ریاض را برانگیخت. در جریان آن خشم و تحریم، تمامی راههای زمینی، دریایی و هوایی عربستان و کشورهای متحد آن با قطر بسته شد. هدف انزوای قطر و تن دادن آن به 13 شرط عربستان سعودی بود؛ 13 شرطی که نام ایران در میان آنها بسیار جلب توجه میکرد.
چهار کشور متحد عربی به دوحه اولتیماتوم دادند که ظرف 24 ساعت سفارت ایران در دوحه و همچنین سایر کنسولگریهای ایران در دیگر نقاط قطر را تعطیل کند. همچنین عوامل سپاه پاسداران را که در قطر حضور دارند، اخراج کند و همکاریهای نظامی تهران و دوحه متوقف شود.
قطر اما زیر بار نرفت. ایران نیز در همان ابتدای تحریم از سوی چهار کشور همزبانش، مرز هوایی خود را بر روی شرکتهای هوایی قطر گشود و ارسال مواد غذایی به دوحه را آغاز کرد تا قطر با مشکل غذایی مواجه نشود.
شرکت هواپیمایی ایران ایر در 11 ژوئن 2017 اعلام کرد که پنج فروند هواپیما حامل مواد غذایی به قطر فرستاده است. سه بندر بوشهر، بندرعباس و بندر لنگه نیز در اختیار قطر قرار گرفت و پروازهای شرکت هواپیمایی قطر به اروپا از طریق آسمان ایران انجام شد.
رسانههای آمریکایی اعلام کردند که قطر سالانه میلیونها دلار به ایران پرداخت میکند تا هواپیماهای قطری از حریم هوایی ایران عبور کنند، چراکه کشورهای ائتلاف چهارجانبه عربی با تحریم قطر، هواپیمایی آن را برای استفاده از آسمان خود محروم کردهاند
مدتی بعد رسانههای آمریکایی اعلام کردند که قطر سالانه میلیونها دلار به ایران پرداخت میکند تا هواپیماهای قطری از حریم هوایی ایران عبور کنند، چراکه کشورهای ائتلاف چهارجانبه عربی با تحریم قطر، هواپیمایی آن را برای استفاده از آسمان خود محروم کردهاند.
دوحه رو به تلآویو و پشت به تهران؟!
هرچه زمان گذشت، قطر به ایران نزدیکتر شد و سعودی از اهداف خود دورتر. ناکامی در دور کردن دوحه از تهران، با رفتن ترامپ تلختر شد. حال تحریمی که با آمدن دونالد ترامپ برای قطر آغاز شده بود، با رفتن او پایان یافت. ریاض و به تبع سه کشور متحد او ماه گذشته آشتی با قطر را اعلام کردند.
فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان هم اوایل همین هفته به صراحت اعلام کرد که ظرف چند روز سفارت عربستان در دوحه را بازگشایی خواهند کرد.
در این میان برخی این سوال را مطرح کردند که آیا آشتی ریاض و دوحه به ضرر ایران تمام خواهد شد و ریاض حالا با این ترفند سعی خواهد کرد که دوحه را از تهران دور کند؟
شیخ محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر در پاسخ به این سوال به روزنامه فایننشال تایمز گفت که این توافقات بر روابط دوحه با هیچ کشوری از جمله ایران و ترکیه تاثیر نخواهد داشت.
عبدالرحمان آل ثانی اما جمله دیگری هم گفت که جای تامل است. او اضافه کرد که تمام طرفها در این توافقات برنده هستند اما «سازش کلی نیازمند زمان بیشتری است.»
اشاره او به «زمان بیشتر برای سازش کلی»، همان اشارهای است که تحلیلگران درباره محتاط شدن دوحه دارند. آنها تاکید میکنند که این تحریم چهارساله و عداوتی که ریاض در حق دوحه به خرج داد، قطر را بسیار در برابر آن محتاط کرده از آن رو سادهاندیشی است اگر گمان کنیم که با این توافقات قطر تن به خواستهایی مانند قطع رابطه با تهران یا عادیسازی روابط با تلآویو بدهد.
درخواست دوحه از همسایگان پس از یک تحریم چهارساله
قطر اما در این میان در قالب یک پیروز تمام عیار رفته است؛ پیروزی که دارای چنان وجهه و اعتبار سیاسی است که پیشنهاد میانجیگری میان طرفین دعواهای متعدد را مطرح میکند؛ میانجیگری میان ریاض و آنکارا، ریاض و تهران، تهران و سئول و حتی تهران و واشنگتن.
قطر در قالب یک پیروز تمام عیار رفته است؛ پیروزی که دارای چنان وجهه و اعتبار سیاسی است که پیشنهاد میانجیگری میان طرفین دعواهای متعدد را مطرح میکند؛ میانجیگری میان ریاض و آنکارا، ریاض و تهران، تهران و سئول و حتی تهران و واشنگتن
وزارت خارجه کره جنوبی پنجشنبه گذشته اعلام کرد که خواستار حمایت دوحه برای رفع توقیف سریع نفتکش کره جنوبی در ایران شده است. دو روز پیش وزیر خارجه قطر در گفتوگویی با بلومبرگ از آمادگی دوحه در این خصوص خبر داد و گفت: «پاسخ ما به دوستانمان در کره جنوبی این است که ما هر آنچه در توان داریم انجام خواهیم داد.»
محمدبن عبدالرحمن آل ثانی که مدتهاست خواهان برگزاری نشست میان رهبران شش عضو شورای همکاری خلیج فارس و جمهوری اسلامی ایران است، در این گفتوگو همچنین از همسایگان عرب حوزه خلیج فارس خواست که با ایران وارد گفتوگو شوند.
او حتی درباره مذاکرات بالقوه میان ایران و آمریکا نیز تصریح کرد که قطر در صورت درخواست طرفین مذاکرات را تسهیل میکند و از هر کسی که برای این کار انتخاب شود هم پشتیبانی خواهد کرد.
پس از این اظهارات، محمدجواد ظریف که در تمام سالهای مسئولیتش در وزارت خارجه نشان داده که بیصبرانه مشتاق مذاکره با کشورهای عرب منطقه و حل اختلافات است، در توئیتر نوشت که «ایران از دعوت برادرم محمد بن عبدالرحمن برای گفتوگوهای فراگیر در منطقهمان استقبال میکند.»
از واکنش ریاض اما هنوز خبری نیست. بعید هم به نظر میرسد که خبری باشد چراکه اساسا اختلافات عربستان با ایران بسیار عمیقتر و بنیادی تر از آن است که با میانجیگری قطر خاتمه پیدا کند اما دست کم آنچه تا اینجای کار از آشتی قطر و تحریمکنندگانش برمیآید این است که قطر بیش از آنکه بخواهد برای خوشایند ریاض سیاست خاصی را در پیش گیرد، در پی این است که عربستان را با سیاستهای خود همسو کند؛ سیاستی که بخشی از آن به رسمیت شناختن ایران در منطقه است.
حال این کنش و واکنشهای ریاض و سایر بازیگران است که نشان خواهد داد این آشتی تا کجا دوام میآورد و دوام آن چه تاثیری بر دیگران از جمله ایران خواهد گذاشت.
دیدگاه تان را بنویسید