محبوبه ولی

 

سرانجام جو بایدن، شامگاه شنبه با کسب ۲۹۰ رأی الکترال در برابر ۲۱۴ رأی؛ دونالد ترامپ رقیب جمهوری‌خواه خود را پشت‌سر گذاشت و  به عنوان چهل و ششمین رئیس‌جمهوری آمریکا انتخاب شد.  

انتخاب او همانطور که منجر به سقوط آزاد قیمت دلار، طلا و خودرو در بازار ایران شد، محافل و چهره‌های سیاسی را نیز به شدت تحت‌تاثیر خود قرار داد؛ به طوری که تقریبا از هر نماینده مجلس و هر کنشگر سیاسی‌ واکنشی منتشر شد؛ البته واکنش‌هایی که اغلب هیجانات افسارگسیخته آمریکاستیزی بودند تا تدابیر سیاسی.

نتیجه این انتخابات می‌توانست تکرار دونالد ترامپ باشد و تکرار چهار سال دیگر فشار حداکثری او. نتیجه اما جو بایدن از جریان دموکرات آمریکا شد که گرچه آنها نیز در قبال ایران مواضع سختی دارند؛ اما دست کم سیاستمدارتر و متعادل‌تر هستند و از این حیث می‌توان به دیپلماسی با آنها امید داشت.

بنابراین می‌توان روی کار آمدن بایدن را فرصتی برای دیپلماسی دانست. به هر حال چه خوشایند باشد چه نباشد، آمریکا اتفاقا بازیگر قدرتمندی در صحنه بین‌المللی است که دست بر قضا رابطه‌ای شکرآب با ایران دارد. اما از سوی دیگر اصول سیاست خارجی، دیپلماسی در قبال کشورها از جمله کشورهایی که در جهان بین‌الملل تاثیرگذار هستند را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

از به قدرت رسیدن بایدن باید استقبال کرد

واکنش‌ تندروها در ایران به انتخاب بایدن اما نشان می‌دهد آنها که خواهان تکرار ترامپ بودند، حالا که او رأی نیاورده درصددند تا از بایدن، ترامپی دیگر برای ایران بسازند؛ آن هم با اظهاراتی که نه رنگ و بویی از سیاست دارد، نه منافع و مصالح ملی و کاملا مغایر با رویه‌ای است که دستگاه دیپلماسی در پیش دارد.

ظریف دو روز پیش در گفتگو با یک رسانه ونزوئلایی، تاکید کرد که قطعا میان ترامپ و بایدن تفاوت است. کارشناسان نیز چنین تحلیلی را ارائه می‌دهند. برای نمونه قاسم محبعلی، مدیرکل سابق وزارت خارجه معتقد است: «در ابتدا باید از اتفاق به قدرت رسیدن جو بایدن استقبال کرد؛ زیرا که دونالد ترامپ 4 سال بسیار سختی را برای ایران به وجود آورد و با تحریم‌های همه‌جانبه و بی‌سابقه خود وضعیت دشواری را بر کشور تحمیل کرد.»

ظاهرا این روزها دو روی سکه نشان دادن بایدن و ترامپ، استراتژی تندروهاست تا شرایط را به گونه‌ای که هست نگه دارند. بسیاری معتقدند که با آمدن بایدن، اصولگراها شانس خود را برای رسیدن به پاستور در معرض خطر خواهند دید

او ادامه داده است: «به نظرم این گزاره که ترامپ  و بایدن هیچ‌گونه تفاوتی برای ایران ندارند، تاحدودی نادرست است، در واقع می‌توان گفت تفاوت‌هایی میان دو طرف وجود دارد و این تنها برای ایران نیست، بلکه کل جهان میان بایدن و ترامپ تفاوت قائل هستند. به طور حتم میان کسی که از مذاکره و بازگشت به برجام حرف می‌زند و کسی که تداوم فشار حداکثری را مطرح می‌کند، تفاوت وجود دارد.»

هیجاناتی که با «زامبی زهرآلود» بروز می‌کنند

تندروها در ایران اما به طور مداوم این گزاره را تکرار می‌کنند که میان بایدن و ترامپ تفاوتی نیست. زهره الهیان، نماینده تهران در مجلس یکی از همان‌هاست که اظهار کرد: «دولت قرمز یا آبی برای مردم ایران فرقی نمی‌کند؛ استراتژی دولت آمریکا را رئیس‌جمهور آن تعیین نمی‌کند. ترامپ و بایدن هر دو ابزار دست صهیونیسم بین‌الملل هستند.» سید نظام‌الدین موسوی، نماینده دیگر تهران است که او هم در صفحه توئیتر خود نوشت:‌ «ظاهراً شر ترامپ از سر جهان کم شد، اما شر امپریالیسم آمریکا همچنان باقی است، ‌ترامپ از مریخ نیامده بود. ‌این زامبی زهرآلود، محصول همین کارخانه لیبرال سرمایه‌سالاری و مترسک الیگارشی آمریکا بود که پس از پایان تاریخ مصرف، با زور رسانه، روانه زباله‌دانش می‌کنند. ‌اما زامبی‌ها هنوز هستند.»

در شرایطی که با پیروزی بایدن، احتمال بازگشت آمریکا به برجام قوت گرفته، حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان، از مجلس خواسته که برای بازگشت آمریکا به برجام شرط بگذارد.

علاقمندان به فشار حداکثری از نوع ترامپی!

خارج از مجلس محسن رضایی ضمن اینکه تاکید کرده بایدن از ملت ایران عذرخواهی و سپس خسارت‌های اقتصادی حاصل از تحریم را جبران کند، در اینستاگرام خود نوشته است: «خوشبینی دولت‌های گذشته نسبت به امریکا و اروپا، بارها به ملت ایران آسیب زده است. سریال چهل ساله سیاست «تحریم و برداشتن تحریم» از سوی دولت‌های امریکا و خوش خیالی برخی دولتمردان ایران طی چهل سال گذشته فرصت‌های اقتصاد ملی ما را از بین برده است. دولتی در آمریکا آمده ایران را تحریم کرده و دولت دیگری می‌آید و آن را در کاغذ برمی‌دارد. سریال کاغذی و قهرمان‌بازی عده‌ای در ایران و آمریکا با شکست برجام کاملا آشکار شده است.»

سیاست دستگاه دیپلماسی در قبال نتیجه انتخابات آمریکا، استقبال از تغییرات به وجود آمده و صبر برای آینده است تا بتوان وارد یک دیپلماسی منطقی با بایدن شد. جریان تندرو اما به نظر می‌رسد به شدت مخالف چنین سیاستی است

احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد که به مواضع تند و افراطی‌اش شهره است، نیز حلقه‌ای دیگر از این جریان تندروست که در خطبه‌های مجازی نماز جمعه در همین ارتباط گفت: «دموکرات‌ها از جمهوری‌خواه‌ها نامردتر، نابکارتر و جانورتر و جمهوری‌خواهان از دموکرات‌ها ناپاک‌تر و این‌ها هر دو یک جریان هستند.»

ظاهرا این روزها دو روی سکه نشان دادن بایدن و ترامپ، استراتژی تندروهاست تا شرایط را به گونه‌ای که هست نگه دارند. بسیاری معتقدند که با آمدن بایدن، بازگشت او به برجام و کاهش التهابات روابط ایران و آمریکا و تبعات آن، اصولگراها شانس خود برای رسیدن به پاستور را در معرض خطر خواهند دید، شانسی که تا پیش از این تقریبا قطعی بود.

سیاست متفاوت دستگاه دیپلماسی از تندروها

در میان این اظهارنظرها، شاید بتوان تندیس بهترین واکنش را به عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه داد که در پاسخ به احتمال بازگشت رئیس‌جمهور جدید آمریکا به برجام و واکنش ایران گفت: «هنوز برای صحبت در این زمینه زود است. چالش‌های بسیاری وجود دارد، اما پیش از هر چیز باید منتظر ماند و سیاست‌های احتمالی جدید در آمریکا را ملاحظه کرد.»

می‌گویند در عالم سیاست آنکه زودتر عصبانی می‌شود، می‌بازد. از این رو باید گفت بهتر است صبور بود و منتظر ماند و دید که بایدن چه می‌کند؛ سپس عصبانیت از او را به آن زمان موکول کرد. به نظر می‌رسد دستگاه دیپلماسی نیز تا پیش از آن زمان، پیش‌فرض را دیپلماسی موفق با رئیس‌جمهور تازه آمریکا گذاشته است.

هرچند که سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه دیروز در گفت‌وگویی با بیان اینکه آمریکا در موقعیتی نیست که برای ایران شرط بگذارد، گفت: «لیستی از موارد پاسخگویی رئیس‌جمهور جدید آمریکا پیرامون تعهدات به ایران آماده شده که بایدن باید جبران مافات کند.»

با این وجود سیاست دستگاه دیپلماسی در قبال نتیجه انتخابات آمریکا، منعطف‌تر از تندروهاست. این سیاست مبتنی بر استقبال از تغییرات به وجود آمده و صبر برای آینده است تا بتوان وارد یک دیپلماسی منطقی با بایدن شد. جریان تندرو اما به شدت مخالف چنین سیاستی است و ترجیح می‌دهد ایران را در همان وضعیت فشار حداکثری ترامپ نگه دارند که البته طعم تلخش بیش از همه زیر زبان مردم است!