مردانی که فحش میدهند در حالی که خود را سزاوار فحش نمیدانند!
سیاستورزی هتاکانه در سایه مسئولیتگریزی
محبوبه ولی
چه خوشمان بیاید، چه خوشمان نیاید، توهین و فحاشی و هتاکی بخشی پررنگ از ادبیات سیاسی ماست؛ حالا اینکه کجای سفره سیاست نشسته باشیم تعیین میکند که بیشتر امکان فحش دادن داریم یا بستر مناسبی هستیم برای فحش خوردن.
مثلا یک نماینده مجلس بسیار دستش باز است برای فحش دادن؛ مخصوصا که «انقلابی!» هم باشد؛ ولی خوب در عوض یک وزیر فحشخورش مَلَس است. این فحاشی چنان در تار و پود سیاست ما آمیخته است که چند صباحی دیگر بدون آن اموراتمان نخواهد گذاشت. در حال حاضر که به روال جاری سیاستورزی آقایان مدعی سیاست تبدیل شده و اصلا از همان موقع که میآموزیم از هر کس که با آن مشکل داریم میتوانیم «مرگ» نثارش کنیم، فرش قرمز فرهنگ فحاشی را هم پهن میکنیم.
و اساسا از همین جا میشود که وقتی نماینده مجلسمان هم از رئیسجمهورمان یا عملکردش یا سلیقهاش یا سیاستش خوشش نمیآید، در اوج «انقلابیگری!» لعن و نفرینش میکند.
مجلس یازدهم با ادعای «انقلابیگری»، ظاهرا مجلسی عصبانی هم هست؛ تحلیل رفتار نمایندگان آن در موقعیتهای مختلف موید همین عصبانیت است و احتمالا از آن جایی که فرد عصبانی نمیتواند تصمیم درستی بگیرد و گرهای باز کند است که در این چند ماه فعالیت مجلس نه تنها امور کشور رو به اصلاح نرفته که حتی بیشتر هم هرز رفته است.
توئیتر؛ گذر چاله میدان هتاکان
در این میان توئیتر که اتفاقا با همان تفکر «انقلابیگری!» فیلتر شده است، تبدیل شده است به «گذر چاله میدون» مردان به اصطلاح سیاسی. از هیچ فرصت و بهانهای هم برای فحاشی نمیگذرند؛ حتی اگر آن بهانه، ماسک رئیسجمهور باشد.
نمونه دیگر این مسئولیتگریزیها، خطبه تاملبرانگیز حجتالاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران است که کرونا را به گردن گناهان مردم انداخت و چه سوگی عظیمتر از این برای مردمی که اینگونه فشارهای ناشی از بیتدبیریهای دولتی و حاکمیتی را متحمل میشوند
دو روز پیش حسن روحانی در جلسه هماهنگی اقتصادی دولت ماسک متفاوتی به صورت زده بود که در فضای مجازی اسباب طنز و خنده شد. برای نماینده هتاک اما این ماسک، بهانهای برای این بود که در توئیتر درباره رئیسجمهوری بنویسد: «او آنقدر وقیح است که ملت خویش را به مسخره گرفته است! کشور به حال خود رها شده و مردم در تامین مایحتاج خویش درماندهاند و زیر خط فقر درست و پا میزنند. رئیسجمهور در بند حفظ خفط ریش خویش است! اف بر تو باد که ملتی را شرمنده کردهای.»
این توئیت را علیاصغر عنابستانی، نماینده سبزوار نوشته است. البته که در بسیاری از نقاط دیگر دنیا ممکن است فعالان مدنی و معترضان سیاسی-اجتماعی و مردمی که برای اعتراض به خیابان میآیند از چنین ادبیاتی استفاده کنند، اما قطعا نماینده مجلس یک فعال مدنی نیست.
شمار این نوع هتاکیها از سوی بهارستان دیگر از دست در رفته است. دو هفته پیش هم در جریان جلسه رأی اعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی صمت، اردشیر مطهری، نماینده مردم گرمسار پشت تریبون رفت و خطاب به روحانی گفت: «آقای رئیسجمهور میدانید مردم در شهر چه میگویند؟ بیایید بروید ببینید چه میگویند. میگویند خدا روحانی را لعنت کند!»
شطرنج اسب دارد، رخ دارد، قلعه دارد ...
سوال اصلی در این میان اما این است که چرا این هتاکان و فحاشان، خود را به اندازه روحانی و دولت سزاوار این ناسزاها نمیدانند! سیاست همچون صفحه شطرنج است، گرچه دولت مانند سربازان صفحه شطرنج پیشاپیش حرکت میکند اما در پشت سر فیل هست، اسب هست، رخ هست، قلعه هست، حتی شاه هست و وزیر! همانطور که مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، نهادهای نظامی، مجلس خبرگان، قوه قضائیه و بسیاری نهادهای بالادستی و همعرض با دولت، کشور را اداره میکنند؛ آن هم در کشوری که گذشته از این نهادهای رسمی، بسیاری نهادها و حتی اشخاص غیرسمی اما پرنفوذ هستند که معادلات سیاسی و اقتصادی را تعیین میکنند.
در این میان توئیتر که اتفاقا با همان تفکر «انقلابیگری!» فیلتر شده است، تبدیل شده است به «گذر چاله میدون» مردان به اصطلاح سیاسی. از هیچ فرصت و بهانهای هم برای فحاشی نمیگذرند؛ حتی اگر آن بهانه، ماسک رئیسجمهور باشد
مجلس چرا فحشی هم نثار خود نمیکند که اینگونه بیعمل و بیحاصل است؟ برای نمونه علیاصغر عنابستانی از قضا در دولت محمود احمدینژاد فرماندار شهرستان سبزوار بود و استاندار چهارمحال و بختیاری. در دولت دهم معاون امور اجتماعی دستیار ارشد رئیسجمهور در نهاد ریاستجمهوری مشغول فعالیت شد. او آیا حاضر است بابت آنچه در دولت نهم و دهم بر کشور رفت، تحت همین فحاشی و هتاکیها قرار گیرد؟
اساسا تمام آنهایی که در این 40 سال مسند و مسندهای بسیار را اشغال کردند و امروز بیرون گود نشستهاند و فحشها را فقط به دولت میدهند، حاضرند مردانه بیایند بابت تمام اشتباهاتی که کردهاند فحشهایشان را بخورند و بروند؟ بیتردید آنچه امروز بر سر کشور میآید، صرفا نتیجه عملکرد دولت روحانی نیست؛ بلکه نتیجه عملکرد تمام نهادهای مسئول در طول 40 سال گذشته است. اما فحاشیها به دولت حاکی از این است که کسی مسئولیت خود در 40 سال گذشته را نمیپذیرد.
یک نمونه تازهاش غلامرضا مصباحی مقدم است که اخیرا در گفتگویی گفته است: «با دستفرمانی که کشور طی این سی و چند سال بعد از دفاع مقدس اداره شده است، نمیشود از این به بعد هم کشور را اداره کرد.»
عباس عبدی در واکنش به این گفتگوی وی در روزنامه اعتماد بخشی از مسئولیتهای او در نظام جمهوری اسلامی از عضویت مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست کمیسیونهای اقتصادی و صنعتی ادوار مجلس و ریاست کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار ایران و استاد تمام دانشگاه امام صادق(ع) و عضویت شورای عالی پول و اعتبار و عضویت ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و ... را لیست کرد و بعد هم نوشت: «40 سال است که همه کارهاید و حالا میگویید دست فرمان نظام غلط است؟»
مسئولیتگریزی آن هم از تریبون نماز جمعه
نمونه دیگر این مسئولیتگریزیها، خطبه تاملبرانگیز حجتالاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در نماز جمعه دو هفته پیش است. صدیقی در این خطبه، ضمن آنکه برکات ولایت فقیه را به وسعت دین عنوان کرد، کرونا را به گردن مردم انداخت و گفت: «علت پیدایش کرونا گناهان مردم است و همین کروناست که مانع توفیق رفتن به زیارت اربعین شده است.»
و چه سوگی عظیمتر از این برای مردمی که اینگونه فشارهای ناشی از بیتدبیریهای حاکمیتی و دولتی در تامین معاش خود را متحمل میشوند و توامان چوب شماتت سخنرانان همان حاکمیت اینچنین بر سرشان فرود میآید.
مسیح مهاجری در واکنش به همین اظهارات امام جمعه موقت تهران، نوشت: «شاید این حضرات به دلیل برخورداری از شرایط خوب زندگی، خبری از مشکلات معیشتی مردم ندارند که اینگونه سخن میگویند. برخورداری از درآمد مناسب، امکانات رفت و آمد، خانه وسیع و مجهز، محافظ و پسفنگ و پیشفنگ، مهمانیهای آنچنانی، احترامات فائقه و نفوذ کلمه در ادارات و نهادها و شرکتها و مؤسسات و بانکها، طبعاً هر انسانی را از آنچه در جامعه میگذرد بیخبر میکند... همین بیخبری است که باعث میشود آمدن کرونا را به گردن عملکرد مردم بیندازند.»
مسئولیتها و نقش کاظم صدیقی در 40 سال انقلاب اسلامی کمتر از دیگر چهرهها نیست؛ آیا او و کسانی چون او پیش از آنکه چوب ملامت بر سر مردم بکوبند، مسئولیت خود در این نابسامانی را میپذیرند؟ اصلا در همین یک فقره نماز جمعه، مسئولیت عملکرد خود را میپذیرند که منجر به ریزش فراوان و غیرقابل انکار حضور مردم در نمازهای جمعه شده است؟!
به هر حال در کاستیهای دولت روحانی بحث و سخنی نیست؛ اما چه صوابتر آنکه هتاکان قبل از جوالدوزی که به روحانی و دولتش میزنند، یک سوزن هم به خود و طیف و دستهشان بزنند. نمیشود که با شعار و وعده روی کرسی بهارستان نشست، حقوق نمایندگی از بیتالمال گرفت، دناپلاس را هم تحویل گرفت، تسهیلات 200 میلیونی مسکن هم نوش کرد و از برکات رانتهای اطلاعاتی و غیراطلاعاتی نماینده بودن هم بهره برد و دست آخر فقط لب به هتاکی گشود.
دیدگاه تان را بنویسید