موسوی خوئینیها: در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن برسید
یک فرمان انتخاباتی برای « اصلاحات»
محبوبه ولی
«پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهره کسانی که انتخابات را به بازی گرفتهاند»؛ این یک فرمان انتخاباتی است از سوی مردی که چندان روی سِن سیاست ظاهر نمیشود؛ تا جایی که طیف مقابلش او را «عالیجناب سایه» و «مرد خاکستری اصلاحات» مینامد.
محمد موسوی خوئینیها دیروز با انتشار نامهای در کانال تلگرامی خود، این فرمان را برای جریان اصلاحات صادر کرده است. چند ماهی بیشتر از تشکیل مجلس یازدهم نمیگذرد و صورت جریان اصلاحات همچنان در پی سیلی سخت شکستی که در اسفند پارسال و انتخابات مجلس متحمل شد، سرخ است. اصلاحطلبان چنان از میدان به در شدند و اصولگرایان و شورای نگهبان در جریان آن انتخابات چنان بر آنان تاختند که اصلاحات مغبون و ناامید سر در گریبان فرو برد و درد آن شکست را هنوز بر خود هموار نکرده است.
پس از آن هم استعفای موسوی لاری و عارف از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و اذعان به فروپاشی این شورا، توی دل اصلاحطلبان را بیش از پیش خالی کرد.
از سوی دیگر اما هر چه به خرداد 1400 نزدیکتر میشویم، لیدرهای اصلاحات به نمایندگان این جریان تلنگر میزنند که درد شکست اسفند را هرچه زودتر پشت سر بگذارند و مهیای رقابت پاستور شوند.
شوک بهارستان به «اصلاحات»
در انتخابات مجلس بسیاری از احزاب اصلاحطلب اعلام کردند که کاندیداهای آنها رد صلاحیت شدهاند. برخی هم دردمندانه گفتند که از بیم این رد صلاحیت، اصلا کاندیدایی معرفی نکردهاند. رخوت حاکم بر آن انتخابات، مجلس اصولگرا را رقم زد؛ مجلسی که حالا طرح جنجالی «اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری» را علم کرده است.
به نظر میرسد شوک این طرح است که تکانی و تلنگری به اصلاحطلبان داده است؛ نشانههای این شوک را میتوان در نامه دیروز موسوی خوئینیها دید. طرح تازه مجلس اختیارات وسیعتری در خصوص انتخابات ریاست جمهوری به شورای نگهبان داده است.
در همین حال موسوی خوئینیها در نامه خود نوشته است: «گفته میشود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروهها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالتهای ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمیکنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالتهای ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمیرود.»
برخی شرایط امروز اصلاحطلبان را با وضعیت آنها در خرداد 1375 مقایسه میکنند و اینگونه بذر امید در زمین اصلاحات میکارند. در عین حال کم نیستند اصلاحطلبانی که معتقدند مردم خرداد 1375 به اصلاحات دل بسته بودند و مردم خرداد 1400 از آن دل بریدهاند!
میخواهند ریاست جمهوری را از ساختار نظام حذف کنند
در واقع همزمان که احزاب اصلاحطلب کلافه و خسته از رد صلاحیتها، نسبت به انتخابات دلسرد شدهاند، عالیجناب سایه از آنها میخواهد که در تاریکی سایه فرو نروند و با صدای بلند به میدان انتخابات بیایند تا به قول او آنان که دخالتهای ناروا در این اصل دموکراسی میکنند، رسوا شوند.
او در جای دیگری از نامه خود نوشته است: «نهاد ریاست جمهوری تنها نهادی است که در قواره سایر جمهوریهای دنیا، نماد جمهوریت نظام است و برخلاف انتخابات خبرگان رهبری (که آن هم مشکلاتی دارد و باید در زمان دیگری به آن پرداخت) یک انتخابات صنفی نیست. ریاستجمهوری نهادی است که با همه آنچه دستگاههای مسئول و غیرمسئول به هنگام انتخابات بر سرش آوار کرده و میکنند باز هم نماد جمهوری است و همین هم آرامش را از گروهی گرفته است و میخواهند با هر بهانهای آن را از ساختار نظام حذف کنند و نمیدانیم چه خوابهایی برای پس از آن دیدهاند.» شاید خوابی که رهبر معنوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به آن اشاره کرده، همان تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی باشد که این روزها زمزمهاش بلند شده و برخی هشدار میدهند که مجلس فعلی در پی حذف رأی مردم و حاکم کردن رأی خود بر نهاد ریاست جمهوری است.
موسوی خوئینیها با این اشارات، طیف خسته اصلاحطلب را به شرکت در انتخابات فراخوانده و ادامه داده است: «همین دلیل کافی است که همه فعالان سیاسی و گروهها و احزاب و انجمنها و دیگر تشکلهایی که دل در گرو جمهوری اسلامی دارند فعالانه در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند تا این نهاد و نماد جمهوریت مستحکمتر از پیش بماند و خیال محو آن را از سر خاماندیشان و احیاناً بدخواهان بیرون کند.»
لشکر خستهای که مهیای نبردی تازه میشود
اما آیا با همه این فرمانها و توصیهها، اصلاحات توان حضور در رقابت بر سر پاستور را دارد؟ مردان و زنان اصلاحطلب اکنون به مثابه لشکری مغلوب که به تازگی از جنگ برگشته، نای سازماندهی خود را نیز ندارند. هنوز تکلیف آنها درباره شورای عالی اصلاحطلبان و پارلمان اصلاحاتشان روشن نیست. محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها دیروز با بیان اینکه همه چیز درباره احیا یا جایگزینی شورای عالی سیاستگذاری غیرشفاف است، به ایسنا گفته است: زمان برای اصلاحطلبان به سرعت در حال از دست رفتن است.
او ادامه داده: ایدهای که درباره نهاد جایگزین شورای سیاستگذاری مطرح شده بود، در حد همان ایده مانده و جلو نرفته است و بعید میدانم به زودی تصمیم خاصی در این مورد گرفته شود.
از سوی دیگر برخی شرایط اصلاحطلبان در خرداد 1400 را با وضعیت آنها در خرداد 1375 مقایسه میکنند و اینگونه بذر امید در زمین اصلاحات میکارند. محمود میرلوحی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت اخیرا با این مقایسه گفته بود: «سال ۷۵ میگفتند «بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق»؛ برخی فکر میکنند چون مجلس در اختیار اصولگرایان است در نتیجه ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را نیز پشت قباله اصولگراها نوشتهاند، در حالی که اینگونه نیست و همانند این وضعیت در سال ۷۵ نیز حاکم بود.»
هرچند کم نیستند اصلاحطلبانی که امید او را واهی میدانند و تاکید میکنند که مردم خرداد 1375 به اصلاحات دل بستند برای گشایشهای سیاسی، در حالی که مردم خرداد 1400 از اصلاحات دل بریدهاند؛ هم در باب گشایشهای سیاسی و هم در زمینه گشایشهای اقتصادی!
موسوی خوئینیها: ریاستجمهوری نهادی است که با همه آنچه دستگاههای مسئول و غیرمسئول به هنگام انتخابات بر سرش آوار کرده و میکنند باز هم نماد جمهوری است و همین هم آرامش را از گروهی گرفته و میخواهند با هر بهانهای آن را از ساختار نظام حذف کنند
اصلاحطلبان و پنج کارت بازی
به هر حال گذشته از این اختلافنظرها، به نظر میرسد جریان اصلاحات همان توصیه مرد خاکستری خود را در پیش بگیرد. اخباری که از این جریان به گوش میرسد حاکی از آن است که حتی پنج نام نیز برای کاندیداتوری اصلاحطلبان مطرح شده است.
سردار حسین دهقان وزیر دفاع دولت یازدهم، علی لاریجانی، سید حسن خمینی، اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی رفسنجانی، همان پنج کاندیدای احتمالی هستند که گفته میشود اصلاحات با کارت آنها وارد بازی انتخابات خواهد شد.
شاید هم بازی به گونهای پیش برود که اصلاحطلبان مجبور به رونمایی از کاندیدای دیگری شوند اما آنچه در این نوشتار مورد توجه است، این است که آنان صحنه انتخابات را ترک نخواهند کرد. حال اینکه در این صحنه پیروز میدان شوند یا مغلوب، پرسشی است که هرچه به خرداد 1400 نزدیکتر شویم، پاسخ روشنتری میتوان به آن داد.
در حال حاضر همه شواهد و قرائن و تجارب حاکی از پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری است. فرمول سادهای در این خصوص وجود دارد که میگوید حاصل جمع مجلس اصولگرا، حمایت شورای نگهبان و عملکرد ضعیف جناح اصلاحطلب منجر به پیروزی اصولگرایان خواهد شد.
اما کسی چه میداند شاید حکایت این انتخابات نیز، حکایت مسابقه دوی خرگوش و لاکپشت شود و همزمان که اصولگرایان مطمئن از پیروزی خود با خیال آسوده در پی بازیگوشیهای سیاسی خود هستند، اصلاحطلبان لاکپشتوارد خود را به خط پایان رقابت پاستور برسانند و محاسبات را به هم بریزند! کسب چنین توفیقی بسته به مهارت اصلاحطلبان در بازی انتخابات دارد.
دیدگاه تان را بنویسید