وقتی «عالیجناب سایه» آفتابی میشود؛
پسلرزههای یک نامه جنجالی
محبوبه ولی
عناوین «عالیجناب سایه» و «مرد خاکستری اصلاحات» را به سیدمحمد موسوی خوئینیها نسبت میدهند. او چهره مغضوب اصولگرایان است و رفته رفته از عرصه اجرایی سیاست پاک شده است. اما زمانی به واسطه پستهای مهمی که داشت، چهرهای آشنا در عرصه سیاسی کشور بود. پخش اعلامیههای امام خمینی و کلاسهای تفسیر قرآن او در دهه 50 در مسجد جوزستان نیاوران منجر به دستگیری او توسط ساواک شد. به 15 سال حبس محکوم شد، اما بعد از 10 ماه آزاد و راهی پاریس شد رفت. درنهایت هم 12 بهمن 57 به همراه بنیصدر و قطبزاده و شهید مطهری و احمد آقای خمینی، با همان هواپیمایی که حامل امام(ره) بود به ایران بازگشت.
این بازگشت سرآغاز پستهای مهم مدیریتی او بود. میگویند رهبر معنوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان اشغال سفارت آمریکا بود. نایبرئیسی دور اول مجلس شورای اسلامی، سرپرستی حجاج ایران، دادستانی کل کشور و نمایندگی دور اول مجلس خبرگان رهبری و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی تنها بخشی از مسئولیتهای اوست. اما تمام این مسئولیتها مربوط به دو دهه اول انقلاب است.
حضور او در پستهای سیاسی کم کم رو به افول گذاشت و به عنوان یکی از شخصیتهای محوری جریان چپ، منتقد سرسخت اما در سایه جریان راست شد.
رنگ تند مرد خاکستری
موسوی خوئینیها از سوی اصولگرایان مورد اتهامات بسیار است تا جایی که او را جاسوس شوروی هم معرفی کردهاند. از او به عنوان پشت پرده اعتراضات به نتیجه انتخابات سال 88 هم یاد میکنند.
اخیرا اما مرد خاکستری اصلاحات با نامه تازهاش به رهبر انقلاب، رنگ تندی به خود گرفته است. نامه سرگشاده او با آن ادبیات مملو از تعریض و کنایه خشم بسیاری به ویژه اصولگرایان را برانگیخته است.
او در نامه خود ضمن تحلیل وضعیت کنونی کشور، عنوان کرده که مردم به نظام بیاعتماد شدهاند. موسوی خوئینیها در اوایل نامه خود نوشته است: «بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند.»
وی سپس با اشاره به مشکلاتی مانند تورم روزافزون و کاهش درآمدها و بیعدالتیها، آورده است: «اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، بهویژه عالیترین سطح آن، باید با ملاحظه همین مشکلات و چالشها شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و... نمیشدیم.»
خوئینیها ادامه داده: «البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میکشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل دوام امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که میآیند و میروند نیست (که البته این آمدنها و رفتنها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقشآفرین اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است!»
مرد مغضوب اصولگرایان در پایان نامهاش به کنایه افزوده است: «اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانستههایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی میگذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است، پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیّت الهی خواهیم بود.»
یادداشت تند شریعتمداری در کیهان
اکنون دو روزی است که این نامه با واکنش تند چهرهها و رسانههای اصولگرا مواجه شده است. حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان از اولین کسانی بود که واکنش تندی به نامه موسوی خوئینیها نشان داد. او دیروز با نگارش یادداشتی بلندبالا در روزنامه کیهان، به طلحه و زبیر، از یاران امام علی(ع) در جریان جنگ جمل اشاره کرد و نوشت: «بهانه آنها خونخواهی عثمان بود و حال آنکه طلحه و زبیر به گواه همه مورخان از قاتلان عثمان بودند.... حالا بخوانید و ببینید! چگونه آقای خوئینیها تمامی مشکلات و بلاهایی که خود و دوستان هم حزب و گروهشان به مردم مظلوم این دیار تحمیل کردهاند را به کلیت نظام نسبت میدهند!»
دیگر اصولگرایان نیز موضعی مشابه شریعتمداری داشتند. حجتالاسلام ابراهیم کلانتری، رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی پیرو همین مضمون دیروز به فارس گفت: «اصلاحطلبان و افرادی مانند آقای موسویخوئینیها که در ایجاد مشکلات امروز دخیل هستند باید به اشتباه خودشان اعتراف و از مردم عذرخواهی کنند نه اینکه بخواهند تمام مسائل را به رهبر معظم انقلاب نسبت دهند.»
منشأ گرفتاریها جریان اصلاحات است
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه نیز در همین ارتباط به خبرگزاری اصولگرای فارس، با بیان اینکه دشمنی موسوی خوئینیها با رهبر انقلاب از قبل انقلاب و دوران حزب جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، اظهار کرد: «مردم کاملاً درک میکنند که منشأ این گرفتاریها و مشکلات جریان اصلاحات و مجمع روحانیون مبارز است نه رهبری.»
خبرگزاری تسنیم نیز در یادداشتی با عنوان «مسئولیتگریزی با چاشنی ابتذال!» نامه موسوی خوئینیها را به چالش کشید.
خبرگزاری مهر یک روایت از علیاکبر ناطق نوری منتشر کرد که وی گفته بود اعضای گروهک فرقان از آموزههای موسوی خوئینیها خط میگرفتند!
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات با بیان اینکه دولتهای مختلف پس از انقلاب دست پخت موسویخوئینیها است، به مهر گفت: او چهره مرموزی دارد؛ چراکه در پشت صحنه همه تندرویهای دهه اول انقلاب حضور داشته است
واکنش دو اصلاحطلب
رسانه اصولگرای مهر گفتگویی با محمد زارع فومنی، دبیرکل حزب مردمی اصلاحات نیز منتشر کرد که به عنوان چهرهای اصلاحطلب، با انتقاد از نامه پدر معنوی اصلاحات، میگوید: «نزدیک به چند دهه است که ریاستجمهوری در دست مرد خاکستری اصلاحات است و او همیشه پشت صحنه تمام انتخابات بوده است.»
او با بیان اینکه دولتهای مختلف پس از انقلاب دست پخت موسویخوئینیها است، افزود: «او چهره مرموزی دارد چراکه در پشت صحنه همه تندرویهای دهه اول انقلاب حضور داشته است.»
زارع فومنی همچنین تاکید کرده است که «دولت روحانی هم که ناامیدی و سرخوردگی را برای مردم به ارمغان آورده از ابتدا مورد حمایت موسوی خوئینیها بوده و اکنون در حالی که رئیسجمهور باید پاسخگوی نابسامانیهای امروز باشد، موسوی خوئینیها مسئولیتها را ناجوانمردانه متوجه مقام معظم رهبری کرده است.»
و اما صادق زیباکلام نیز با همین موضع با مهر گفتگو کرده و تاکید کرده است: «اگر قرار باشد دادگاهی برگزار شود برای اینکه ببینیم عامل وضع فعلی کشور چه کسانی و چه تفکراتی هستند، قطعاً موسوی خویینیها و تفکر او جزو متهمین ردیف اول خواهند بود.»
**** چند پرسش از نویسنده نامه
زیباکلام افزود: «قبل از آنکه به سراغ «چه باید کرد؟» برویم، موسوی خویینیها و همفکرانش باید پاسخ دهند که چه کردهاند. اگر نسل امروز از آرمانهای انقلاب اسلامی فاصله گرفته بیش از هر کس دیگری صادق زیباکلام، سعید حجاریان و موسوی خوئینیها مقصر هستند، چون نتوانستیم از اهداف و آرمانهای انقلاب نگهداری و محافظت کنیم.»
او اضافه کرده است: «من مایل هستم به موسوی خوئینیها بگویم که چرا شما در همه بزنگاههای مهم دهههای گذشته سکوت کردید و در جاهایی که باید قرص و محکم میایستادید، حاضر نشدید؟ قبل از هر چیز شما باید توضیح بدهید که چرا طی ۴۱ سال گذشته همواره سکوت کردهاید؟»
دو روزی است که مرد خاکستری اصلاحات با نامه تازهاش به رهبر انقلاب، رنگ تندی به خود گرفته است؛ نامه سرگشاده او با آن ادبیات مملو از تعریض و کنایه خشم بسیاری به ویژه اصولگرایان را برانگیخته است
آش شوری که کسی نمکش را گردن نمیگیرد
فصل مشترک تمام این واکنشها این بود که امثال موسوی خوئینیها، اصلاحطلبان و روحانی مسبب شرایط موجود هستند و احتمال قریب به یقین همین نگرش است که منجر به نامه تهدیدآمیز 12 رئیس کمیسیون مجلس تازهکار فعلی به رئیسجمهوری شد. نامهای که امضاکنندگان در آن با لحنی تحکمآمیز به او هشدار دادند که رویه خود را تغییر دهند، وگرنه مجلس سکوت نخواهد کرد.
آن نامه و نامه موسوی خوئینیها و همینطور واکنشها به آنها، موید این حقیقت تلخ است که آشپزان این آش شور، هر یک سهم خود در ریختن نمک را انکار میکنند و درنهایت این مردم هستند که ناگزیرند این آش شور را به هزار زحمت بخورند و عطش و بیآبی پشتبندش را هم تاب بیاورند!
دیدگاه تان را بنویسید