مصائب «رئیس» شدن برای قالیباف تمامی ندارد؛
همه علیه سرهنگ
محبوبه ولی
حالا دیگر کار مخالفان سردار اصولگرا به جایی رسیده که علیه او تشکیل جلسه میدهند و اسم رمز هم «نه به قالیباف» است و عرصه را چنان بر او تنگ کردهاند که به زعم بسیاری او ناگزیر به دست به دامان شدن مردان دولت حسن روحانی شده است.
اینطور که پیداست سنگهایی که در مسیر کرسی اول بهارستان بر سر راه محمدباقر قالیباف است، کم از سنگهای گذر پاستور ندارد. بعد از آن همه کش و قوسهای فراوان و رو ترش کردنهای پایداریها به این اصولگرای نواصولگرا! و درنهایت شل کردن سر کیسه سهمیهها برای رسیدن به لیستی واحد با سرلیستی قالیباف، حالا دوباره اصولگرایان دستهجمعی بسیج شدهاند تا پای شهردار پیشین تهران که پرونده چندان شسته و رفتهای هم ندارد، به کرسی ریاست باز نشود.
اولین نشانهاش تعداد بسیار هواخواهان کرسی ریاست پارلمان است که دست کم 11 تن هستند و حکایت از این دارد که بر سر ریاست قالیباف اجماعی وجود ندارد.
وحدتی برای «نه» گفتن به قالیباف
هرچه میگذرد نیز اصولگرایان نشانههای بیشتری از آستین بیرون میکشند. یکی از عیانترین نشانههایشان جلسه «وحدت» هفته گذشته است و جالب آنکه ظاهرا این «وحدت» بر سر «نه» گفتن به قالیباف بوده است.
الیاس نادران که خود از مدعوین آن جلسه بوده در توئیتر خود فاش کرده که جلسه مذکور به دعوت نصرالله پژمانفر تشکیل شد؛ اما صادق محصولی آن را اداره کرده است. صادق محصولی که حالا در کنار مرتضی آقاتهرانی یک زوج سیاسی را تشکیل دادهاند، همان کسی است که در جریان بستن لیست انتخاباتی برای مجلس یازدهم سرسختانه به دنبال حذف قالیباف از لیست نهایی اصولگرایان بود.
نادران نوشت: «در جلسه اول به دوستانی که توسط جناب پژمانفر دعوت و توسط آقای محصولی اداره میشدند عرض کردم که راهاندازی یک جمع فقط با هدف «نه به قالیباف» عملی ضدوحدت است. هرچند که دلیلی هم برای دعوت نکردن از قالیباف نداشتند.»
هرچند که علی خضریان، عضو جبهه پایداری و منتخب مردم تهران در مجلس آتی در پاسخ به نادران نوشت که «جلسه وفاق به پیشنهاد جبهه پایداری شکل گرفت و جناب محصولی با عنوان قائم مقام جبهه تشریح بحث کردند و کار را به منتخبان سپردند.»
با این حال طرفداران قالیباف همچنان معتقدند که اعضای جبهه پایداری در حال چوب گذاشتن لای چرخ ریاست قالیباف بر بهارستان هستند. مجتبی رضاخواه یکی دیگر از منتخبین مجلس یازدهم در پاسخ به علی خضریان در توییتی نوشت: «جناب محصولی! با چه حقی در موضوع تعیین رئیس مجلس ورود کرده و اختلاف ایجاد کردید؟!»
احتمال ائتلاف پایداریها و احمدینژادیها
اما مسئله اینجاست که نه تنها پایداریها، بلکه احمدینژادیها نیز یک رئیس نظامی را نمیخواهند. آنها که به گفته شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد جمعی 50 نفره را در مجلس تشکیل میدهند، بر انتخاب نفر اول پارلمان به میزان قابلتوجهی تاثیرگذار خواهند بود.
محمود عباسزاده، منتخب مشکینشهر در مجلس یازدهم که در دولت محمود احمدینژاد استاندار اردبیل بوده است، از احتمال ائتلاف پایداریها با مدیران دولتهای نهم و دهم که به مجلس راه یافتهاند، خبر داده است.
اگر آنها با هم ائتلاف کنند و همگی به کسی غیر از قالیباف رأی دهند، آرای بسیاری از سبد رأی او فرو خواهد ریخت.
گذشته از پایداریها و احمدینژادیها، اصولگرایان سنتی هم سردار را نمیخواهند. شاخصترین نماینده آنها مصطفی میرسلیم است که از قضا خودش نیز از نامزدهای ریاست مجلس است و همین دو روز پیش به طعنه گفت که «رئیس مجلس نباید چشم به ریاستجمهوری داشته باشد.»
توسل به دولت؟
در این میان آنچه تنهایی قالیباف را در جمع دوستان اصولگرایش بیش از پیش نمایان کرد، جلسه او با معاون علم و فناوری رئیسجمهوری بود!
هفته پیش قالیباف چند جلسه با منتخبان مجلس یازدهم برگزار کرد که یکی از آنها با عنوان «اقتصاد دانشبنیان» بود که سورنا ستاری، معاون علم و فناوری ریاستجمهوری نیز در آن حضور داشت. مخالفان قالیباف از این جلسه به عنوان بازارگرمی و یارکشی قالیباف تعبیر کردند و برخی دیگر معتقدند که سرهنگ اصولگرا به قدری از دوستان اصولگرای خود برای رسیدن به ریاست قوه قانونگذار ناامید شده که چهبسا دست به دامان دولت شود.
محمد مهاجری از اصولگرایان میانهرو به جلسه قالیباف با سورنا ستاری انتقاد کرد و در توئیتر نوشت: «جلسه آقای محمدباقر قالیباف با آقای سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهور با هر هدفی صورت گرفته باشد، نتیجهاش چیزی جز سوءظن و دلخوری و تفرقه میان دولت و مجلس یازدهم نیست. هزینه چنین رفتارهای سیاسی «ناشیانه» زیاد است و به صلاح مجلس آینده و دولت نیست.»
این جلسه چهبسا از جنس همان جلساتی باشد که کاندیداهای ریاستجمهوری قبل از اعلام نتیجه انتخابات برگزار میکنند تا خود را پیروز رقابت اعلام کنند. از این حیث بسیاری بر این باورند که قالیباف با چنین اقداماتی سعی دارد تا خود را تلویحا رئیس بلامنازع بهارستان معرفی کند.
شتر، گاو، پلنگی که هیچیک نیست
اما واقعیت این است که او نه تنها «بلامنازع» نیست، بلکه «منازع» بسیار دارد. ولی این حجم از مخالفت با ریاست قالیباف در میان اصولگرایان از چه روست؟ فارغ از اینکه قدرت شیرین است و هر کس به دنبال طعم حلاوت آن زیر زبان خود است، یکی از مهمترین دلایل مخالفت با قالیباف این است که او شتر، گاو، پلنگی است که در عین حال هیچ یک از اینها نیست. او اصولگرایی است که نه پایداری است، نه احمدینژادی است، نه در طیف اصولگرایان سنتی جای میگیرد و نه حتی اصولگرایی معتدل مانند لاریجانی است.
مشکل عمده دیگر اصولگرایان با قالیباف، مناسبات او با نهادهای قدرت است. در واقع قدرت دادن به قالیباف برای اصولگرایان به مثابه آزاد کردن غولی از چراغ جادوست که اگر آزاد شود، دیگر نمیتوان او را به چراغ بازگرداند
او یک «نواصولگرا»ست با اسلوب و قواعدی که چهبسا عصیان از بنیانهای اصولگرایی نیز تعبیر شد و هیچ یک از طیفهای اصولگرا حاضر به همراهی با آن نشدند. در همین راستاست که عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره او میگوید: «مشکل بزرگ قالیباف این است که هنوز معلوم نیست نماینده کدام جریان سیاسی در ایران است.»
غولی که نباید آزاد شود
مشکل عمده دیگر اصولگرایان با قالیباف، مناسبات او با نهادهای قدرت است. او به جهت سوابق، مشی سیاسی و نفوذش روابط حسنهای با نهادهایی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، سپاه پاسداران و نهادهای دیگری چون قوه قضائیه دارد. این روابط حسنه در کنار جایگاه ریاست قوه مقننه، چنان قدرتی به او خواهد داد که اصولگرایان دیگر قادر به مهار او نخواهند بود و چه بسا از همین رهگذر به قدرتی بیبدیل در انتخابات ریاستجمهوری 1400 تبدیل شود. در واقع قدرت دادن به قالیباف برای اصولگرایان به مثابه آزاد کردن غولی از چراغ جادوست که اگر آزاد شود، دیگر نمیتوان او را به چراغ بازگرداند.
از سوی دیگر ناله نمایندگان بهارستان در دو دوره گذشته از شیوه دیکتاتورگونه ریاست علی لاریجانی بر مجلس بلند بوده است. سایه تعامل لاریجانی با نهادهای قدرت بر بسیاری از طرحها و لوایح و استیضاحها در مجلس مشهود بود. سایهای که اغلب حکم میکرد استیضاحی اجرا نشود یا طرحی رأی بیاورد.
حال ریاست قالیباف بر مجلس یازدهم با توجه به نزدیکیاش با نهادهای قدرت، نگرانی تکرار ریاست دیکتاتورمآبانه بر بهارستان را نیز ایجاد کرده است. از همین روست که این روزها موضوع کاهش اختیارات رئیس مجلس نیز به کرات از سوی نمایندگان شنیده میشود.
پیشنهادی برای سردار
موضوع دیگری که به عنوان یکی از دلایل مخالفت با ریاست سردار اصولگرا مطرح میشود، خامی و بیتجربگی او در بهارستان است.
محمد قمی، عضو فراکسیون امید مجلس در همین رابطه گفته است: «آقای قالیباف تجربهای در مجلس شورای اسلامی ندارد، در حالی که رئیس مجلس باید بر آییننامهها مسلط باشد و روشهای کاربردی آن را بداند. همچنین رئیس مجلس باید میان نمایندهها مقبولیت داشته باشد.»
یکی از مهمترین دلایل مخالفت با قالیباف این است که او یک «نواصولگرا»ست با اسلوب و قواعدی که چهبسا عصیان از بنیانهای اصولگرایی نیز تعبیر شد. در همین راستاست که عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره او میگوید: «مشکل بزرگ قالیباف این است که هنوز معلوم نیست نماینده کدام جریان سیاسی در ایران است.»
او بر همین اساس به قالیباف پیشنهاد کرده که طی سال اول خودش را برای ریاست مجلس مطرح نکند، بلکه ابتدا با مجلس آشنایی پیدا کند و بعد برای ریاست کاندیدا شود.
این پیشنهاد در حالی است که شهردار پیشین تهران با پرونده قطور تخلفات و ابهامات بسیار در مدیریتش بر تهران، پیش از انتخابات در جلسات مختلف تاکید کرده بود که «اگر رئیس نشوم، به مجلس نمیآیم!»
با چنین اشتیاقی به ریاست مجلس بعید به نظر میرسد که او ریاست یکی از قوای سه گانه چشم بپوشد و حال باید دید که استراتژیهای بعدی سردار برای عبور از این مسیر پرسنگلاخ و رسیدن به کرسی اول پارلمان چیست.
دیدگاه تان را بنویسید