وزارت کشور بالاخره میزان مشارکت در انتخابات را اعلام کرد؛
ریزش بیسابقه «حضور»
محبوبه ولی
پیش از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، «توسعه ایرانی» گزارشی نوشت با عنوان «چند نفر از 58 میلیون نفر؟» این گزارش با نگاهی به سابقه مشارکت در انتخابات در ایران و گمانهزنیها درباره میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، سعی داشت به این سوال پاسخ دهد که از 57 میلیون و 918 هزار و 159 نفر واجد شرایط رأی دادن در این دوره از انتخابات، چند نفر در انتخابات شرکت خواهند کرد.
پاسخ قطعی به این پرسش، اما به بعد از انتخابات موکول شد. هرچند که انتظار میرفت میزان مشارکت پای صندوقهای رأی در همان ساعات ابتدای رأیگیری اعلام شود؛ اما ستاد انتخابات اعلام آن را منوط به پایان شمارش آرا کرد. تا اینکه درنهایت عصر دیروز عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور با برگزاری نشستی خبری میزان مشارکت در انتخابات را 42.57 درصد اعلام کرد؛
مشارکتی بیسابقه!
کمترین مشارکت مربوط به تهران است
به گفته او از حدود 58 میلیون ایرانی که واجد شرایط رأی دادن بودهاند، تنها ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر در انتخابات شرکت کردهاند! البته مشارکت در تهران از آمار سراسری مشارکت هم بیسابقهتر است.
آنطور که وزیر کشور اعلام کرده درصد مشارکت مردم در استان تهران دو میلیون و 539 هزار و 763 نفر بوده که مساوی با 26.2 درصد است. در کل شهر تهران و شمیرانات نیز یک میلیون و 841 هزار و 891 نفر برای با 25.4 درصد در انتخابات شرکت کردهاند. رحمانی فضلی گفت: تهران کمترین میزان مشارکت را داشته و کهگیلویه و بویراحمد با 71 درصد، بالاترین میزان مشارکت را داشته است.
در اغلب استانها میانگین میزان مشارکت زیر 50 درصد بود. برای نمونه رئیس ستاد انتخابات استان فارس دیروز اعلام کرد که در این استان بیشترین مشارکت مربوط به حوزه انتخابیه ممسنی و رستم با ۷۶.۹۶ درصد و کمترین مشارکت مربوط به حوزه انتخابیه شیراز و زرقان با ۲۵.۲۴ درصد بوده است. در مجموع میانگین مشارکت در این استان، 42.99 درصد اعلام شد. مشارکت در اصفهان و مشهد نیز به ترتیب 25.7 و 31.4 درصد اعلام شده است. مصطفی آزادبخت، معاون سیاسی امنیتی استانداری همدان نیز گفت که میزان مشارکت در کل این استان 44.72 درصد بوده که همچنان زیر 50 درصد است.
انتقاد به تعلل وزارت کشور
اعلام رسمی این میزان مشارکت از سوی وزارت کشور کمی به طول انجامید تا جایی که برخی زبان به طعن و کنایه هم گشودند؛ مانند عزتالله ضرغامی که در توئیتی با هشتگ مشارکت و ویروس و با کنایه به اظهار امیدواری حسن روحانی برای برگزاری الکترونیکی انتخابات سال 1400، نوشت: «الکترونیکی کردن کل انتخابات پیشکش! لااقل رقم نهایی مشارکت که بلافاصله بعد از پایان رأیگیری، از طریق تعداد تعرفههای مصرف شده قابل تشخیص است را اعلام کنید. ظاهرا ویروس اطلاعرسانی، از سقوط هواپیما به نتیجه انتخابات هم سرایت کرده است. تغذیه افکار عمومی را به دیگران واگذار نکنیم.»هرچند که در ماجرای هواپیمای اوکراینی، پنهانکاری صرفا از سوی دولت نبود اما به هر حال تعلل وزارت کشور در اعلام آمار مشارکت، اسباب چنین هجمههایی علیه آن را نیز فراهم کرد. در کنار چنین هجمههایی، برای بسیاری علت تعلل وزارت کشور در اعلام میزان مشارکت، مورد سوال بود تا اینکه بالاخره دیروز مشخص شد که اشتیاق مردم به صندوق رأی حتی از پایینترین میزان مشارکت در طول 40 سال گذشته نیز، هشت درصد افت کرده است.
مسیح مهاجری: در تهران، مشارکت بسیار پایینتر بود، وضعیتی که برای مرکز جمهوری اسلامی به هیچ وجه قابلقبول نیست. توسل به توجیهات غیرموجه نیز بیفایده است. کاهش مشارکت مردم در انتخابات را نباید به گردن دیگران انداخت
در تمام انتخاباتهایی که جمهوری اسلامی در طول 40 سال گذشته برگزار کرده، آمار مشارکت هیچگاه به کمتر از 50 درصد نرسیده بود. کمترین آن مربوط به انتخابات مجلس هفتم است که مشارکت در آن 50 درصد اعلام شد.
ایران، فرانسه نیست
حالا اما این مشارکت 42 و نیم درصدی یک آلارم خطرناک در چهل ساله دوم انقلاب است. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، انتهای بهمن، در نشستی خبری گفت که تاکنون میانگین مشارکتها کمتر از 50 درصد بوده و این بار هم بالای 50 درصد خواهد بود.
وقتی خبرنگاری فرانسوی از او پرسید که اگر مشارکت زیر 50 درصد باشد، چه؟ کدخدایی گفت: «اگر مشارکت زیر ۵۰ درصد باشد، تازه میشویم مانند کشور فرانسه.» او این را هم اضافه کرد که «مشارکت زیر 50 درصد هم اشکالی در دموکراسی ایجاد نمیکند، کما اینکه در اروپا هم شاهد مشارکت زیر 50 درصد بودهایم.»
چنین جملاتی شاید برای پاسخ به یک خبرنگار فرانسوی خوب باشد، اما واقعیت این است که اینجا فرانسه نیست و مختصات فعل و انفعالات سیاسی را هم نمیتوان با کنشگریهای سیاسی در فرانسه مقایسه کرد. اینجا ایران است با نظامی که برای چهار دهه حضور مردم پای صندوقهای رأی را نشانه تایید نظام تفسیر کرده و از همه تریبونهای در اختیار برای افزایش این حضور تلاش میکند.
کاهش مشارکت را به گردن دیگران نیندازید
حتی بسیاری چون غلامرضا مصباحیمقدم که در انتخابات دوم اسفند به مجلس خبرگان راه یافت، پیش از برگزاری انتخابات میزان مشارکت را 50 تا 60 درصد پیشبینی میکردند؛ چنین پیشبینیهایی آیا به معنای عدم شناخت و درک جامعه فعلی از سوی مسئولین است؟
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی دیروز در سرمقاله این روزنامه با عنوان «هشدار بزرگ» به همین میزان پایین مشارکت در انتخابات پرداخت و نوشت: «مسئولان نظام باید این کاهش هشداردهنده را یک زنگ خطر بدانند و به بررسی همهجانبه آن بپردازند. در تهران، مشارکت بسیار پایینتر بود، وضعیتی که برای مرکز جمهوری اسلامی به هیچ وجه قابلقبول نیست. بیاعتنایی به پایین آمدن میزان مشارکت مردم در این انتخابات را نباید یک راهکار برای عبور بیخطر از کنار این هشدار و به فراموشی سپردن آن دانست. اگر گوشهای مسئولین زنگ خطرها را نشنوند، خطر برطرف نمیشود. توسل به توجیهات غیرموجه نیز بیفایده است. کاهش مشارکت مردم در انتخابات را نباید به گردن دیگران انداخت. واقعیت این است که عامل اصلی این ریزش، خودمان هستیم. هر روز که میگذرد، دافعهها بیشتر و جاذبهها کمتر میشوند.»
به گفته وزیر کشور از حدود 58 میلیون ایرانی که واجد شرایط رأی دادن بودهاند، تنها ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر در انتخابات شرکت کردهاند! البته مشارکت در تهران از آمار سراسری مشارکت بسیار پایینتر است
عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه اصولگرای جوان نیز در صفحه توئیتری خود یک نظرسنجی درباره علت افت مشارکت گذاشته و چهار عامل «رد صلاحیتها»، «فشار در حوزه معیشت»، «وحشت کرونا» و «حوادث تلخ 98» را به عنوان گزینههای نظرسنجی خود قرار داده است.
بسیاری دیگر اما عامل پنجم افول جایگاه نهادهای انتخابی در اداره کشور را عامل این مشارکت پایین عنوان میکنند. اما علت هرچه که باشد، این مشارکت بیسابقه! آلارمی تازه است از سوی مردم.
دیدگاه تان را بنویسید