عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب می‌گوید: «کشور در شرایطی به‌ سر می‌برد که نیاز مبرم به وحدت و تقویت اعتماد و سرمایه اجتماعی به وضوح احساس می‌شود اما درچنین شرایطی شاهد ردصلاحیت‌های گسترده هستیم» او همچنین معتقد است، مذاکره با شورای نگهبان بی‌ثمر خواهد بود چرا که «برای دستیابی به نتیجه‌ در چنین مذاکره‌ای به درکی مشترک از منافع ملی نیاز است» و این مساله در شرایط کنونی قابل‌دستیابی نیست.

این فعال سیاسی اصلاح طلب، «عدم شرکت فعال» اصلاح‌طلبان در انتخابات را یکی از گزینه‌های روی میز برای این جریان سیاسی برشمرد و گفت: «عدم شرکت فعال نیز قطعاً هزینه‌های سنگینی را بر اصلاح طلبان تحمیل می‌کند که بعید می‌دانم بسیاری از آن‌ها حاضر به پرداخت چنین هزینه‌ای باشند». او در واکنش به مطرح شدن احتمال ریاست قالیباف در مجلس آینده، ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان را زمینه‌ساز تضمین بیش از 240 کرسی برای جریان رقیب دانست و گفت: «آقای قالیباف می‌توانند خوشحال باشند که به رغم ناکامی‌های مکرر در دوره‌های انتخاباتی گذشته بالاخره از این طریق و به نام انتخابات می‌توانند به پستی دست پیدا کنند».

در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار ایلنا با محسن آرمین را می‌خوانید: 

     

 درخصوص ردصلاحیت اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان و اینکه برخی اصلاح‌طلبان از مذاکره با شورای نگهبان صحبت کرده‌اند، مدتی قبل هم آقای جهانگیری به کاندیداها توصیه کردند که با شورای نگهبان وارد گفت‌وگو شوند به نظر شما این رایزنی ها در چه سطحی درحال انجام است؟ و آیا می‌تواند ثمربخش باشد؟

 رایزنی‌های پشت پرده به منظور رسیدن به توافقی که مصالح کشور و حداقلی از حقوق جامعه تضمین شود مشروط به وجود درکی مشترک ولو حداقلی نسبت به مصالح و به رسمیت شناختن حقوق افراد جامعه و نیز اصل انتخابات است. با توجه به مواضع بخش غیر انتخابی حاکمیت و عملکرد شورای نگهبان تصور می‌کنم این باور و درک مشترک حداقلی منتفی است. وگرنه در شرایط بحرانی کنونی که از منجنیق فلک بر سر کشور سنگ فتنه می‌بارد و هر صاحب نظری نیاز مبرم به وحدت و انسجام و تقویت اعتماد و سرمایه اجتماعی و هم افزایی ظرفیت‌های جامعه را با تمام وجود احساس می‌کند، شاهد این رد صلاحیت گسترده کاندیداهای رقیب نبودیم.

نحوه عملکرد شورای نگهبان و هیئت‌های اجرایی مورد تأیید این شورا از ساماندهی دقیق عرصه رقابت به سود یک گروه خاص حکایت دارد.

هیچ دوره‌‌ای به اندازه این دوره جامعه در آستانه انتخابات این گونه بی تفاوت نبوده است. نظرسنجی‌های انجام شده و یافته‌های شهودی نیز نشان می‌دهد در شهرهای بزرگ میزان مشارکت چندان بالا نباشد

براساس گزارش‌های رسمی، نتیجه بررسی صلاحیت‌ها تا کنون به گونه‌ای است که تکلیف ۱۵۸ کرسی از هم اکنون معلوم است و در حدود ۸۰ کرسی باقیمانده رقابت تنها میان کاندیداهای اصول‌گراست و در معدود کرسی‌های باقیمانده البته اصلاح طلبانی که عمدتاً ناشناس هستند و شانس کمی برای پیروزی دارند، صلاحیتشان تأیید شده است.

بنابراین ساده‌لوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم رایزنی‌های پشت پرده می‌تواند این وضعیت را به کلی تغییر دهد. نتیجه رایزنی‌های پشت پرده حداکثر این خواهد بود چند کاندیدای اصلاح طلب که شانسی برای پیروزی ندارند اضافه شوند.

از سوی دیگر به نظر می‌رسد شرایط کشور به گونه‌ای است که این گونه اقدامات نمی‌تواند شوق و رغبتی در جامعه برای شرکت در انتخابات برانگیزد. سیستم عصبی جامعه چنان کرخت شده که به تحریکات تکراری و کم اثر واکنش مثبت نشان نمی‌دهد.

از اقدامات آقای جهانگیری بی خبرم. هر چه هست ابتکار شخصی و از سر خیرخواهی است اما چنان که گفتیم تأثیر چندانی بر وضعیت موجود نخواهد داشت.

 تصمیم و برنامه اصلاح‌طلبان برای انتخابات پیش‌رو با توجه به این تعداد ردصلاحیت صورت گرفته، چه خواهد بود؟ آیا لیست منتشر خواهد شد یا به جمع‌بندی درباره لیست نخواهند رسید؟

این که اصلاح طلبان چه باید بکنند یک چیز است این که چه می‌کنند امری دیگر. به طور کلی سه گزینه فراروی اصلاح طلبان است. شرکت فعال، عدم شرکت فعال و عدم شرکت غیر فعال. به نظرم شرکت فعال اصلاح طلبان در شرایط فعلی منتفی است یعنی آن‌ها در بسیاری از استان‌ها و شهرهای کشور اساساً کاندیدایی ندارند که به مردم معرفی کنند.

عدم شرکت فعال نیز قطعاً هزینه‌های سنگینی را بر اصلاح‌طلبان تحمیل می‌کند که بعید می‌دانم بسیاری از آن‌ها حاضر به پرداخت چنین هزینه‌ای باشند. بنابراین به گمانم آنان راه سوم را برخواهند گزید. به احتمال قوی آن چه اتفاق خواهد افتاد این است که اصلاح‌طلبان برخلاف دوره‌های انتخاباتی گذشته با برند و تابلوی اصلاحات به میدان نخواهند آمد و فهرست انتخاباتی مشترک نخواهند داشت.

احزاب اصلاح طلب هریک مستقلاً و براساس تحلیلی که از شرایط دارند درباره ورود یا عدم ورود به انتخابات تصمیم می‌گیرند. در چنین شرایطی طبیعی است برخی از این احزاب در برخی حوزه‌های انتخابیه در انتخابات شرکت می‌کنند و ممکن هم هست چند حزب اصلاح طلب در معدودی از حوزه‌های انتخابیه لیست انتخاباتی مشترک و عمدتاً ناقصی بدهند و برخی نیز به سبب فقدان حداقل شرایط رقابت از ارائه فهرست انتخاباتی خودداری می‌کنند.

 آقای قالیباف می‌توانند خوشحال باشند که به رغم ناکامی‌های مکرر در دوره‌های انتخاباتی گذشته بالاخره از این طریق و به نام انتخابات می‌توانند به پستی دست پیدا کنند. پیشاپیش به ایشان ریاست مجلس را تبریک می‌گوییم

 جریان مقابل اصرار و تاکید زیادی برحضور و مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات دارد، از طرفی هم عدم انتشار لیست را به نوعی «تحریم خاموش» لقب دادند، واکنش اصلاح طلبان درخصوص این مساله چه خواهد بود؟

 این هم از طنزهای عرصه سیاست ماست که کسانی که افکارشان نسبتی با مردمسالاری ندارد و به رأی مردم اعتقاد چندانی ندارند، آن چنان شیفته و طرفدار انتخابات شده‌اند که برای جلب مشارکت رقیبان در انتخابات به تهدید متوسل می‌شوند. 

در واقع آنان خواهان وجود حریفی دست بسته هستند و نه برگزاری انتخاباتی رقابتی.

گردانندگان انتخابات نیز برای اعتبار بخشی به تصمیمات و صحنه گردانی خود در انتخابات به این حضور نیازمندند. در عین حال به باور من مسئله فراتر از این است. اصولاً در کشور ما تعریف مشترکی از انتخابات وجود ندارد.

از نظر جریانی که عمدتاً بخش غیر انتخابی حاکمیت را در دست دارد انتخابات فرصتی برای نمایش تأیید و حمایت مردم از نظام و به رخ کشیدن پشتوانه مردمی برای حل موقت مشکلات و بحران‌های داخلی و خارجی است.در حالی که جناحی دیگر انتخابات را سازو کاری دموکراتیک برای ارزیابی خواست جامعه و احتمالاً بازنگری در خط مشی‌ها و برنامه‌ها بر اساس اراده جامعه می‌داند.

این اختلاف نظر به ویژه در شرایط امروز جامعه به نحو آشکارتری خود را نشان می‌دهد. توسل به زبان تهدید نتیجه چنین شرایطی است. اگر چنین نبود و نسبت به حضور پرشور جامعه در پای صندوق‌های رأی اطمینان وجود داشت، عدم شرکت این یا آن حزب چه نگرانی می‌توانست ایجاد کند؟

در هر حال فکر می‌‌کنم اصلاح‌طلبان باید با توجه به همه محدودیت‌ها درباره انتخابات پیش رو با واقع بینی تصمیم بگیرند. چنان که گفتم عدم شرکت فعال واکنش‌های تند و هزینه‌های سنگینی در پی خواهد داشت. به نظر من اصلاح طلبان آمادگی پرداخت چنین هزینه‌ای را ندارند حدس می‌زنم برخی احزاب اصلاح طلب با فهرست‌های ناقص مشارکت نیم بندی در انتخابات داشته باشند و مهم‌ترین احزاب اصلاح طلب گزینه عدم شرکت غیر فعال را انتخاب کنند. یعنی به سبب فقدان کاندیدای اختصاصی خود را از ارائه لیست انتخابات معذور بدانند.

به نظرم انتخابات پیش رو مسئله اصلی این گروه از احزاب اصلاح نباشد. آنان خواهند کوشید به عنوان یک نیروی ملی و دارای وجاهت مردمی در عرصه سیاسی کشور باقی بمانند و ظرفیت اجتماعی و سیاسی خود را برای ایفای نقشی ملی در آینده حفظ کنند.

 برخی ادعا می‌کنند فضای مجلس آینده برای ریاست قالیباف آماده شده است، برداشت و تحلیل شما چیست؟

رد صلاحیت حدود دو سوم داوطلبان از جمله تقریباً همه کاندیداهای منتقد و اصلاح طلب و تضمین بیش از ۲۴۰ کرسی مجلس برای اصول گرایان به اندازه کافی گویای واقعیات انتخابات پیش رو هست. آقای قالیباف می‌توانند خوشحال باشند که به رغم ناکامی‌های مکرر در دوره‌های انتخاباتی گذشته بالاخره از این طریق و به نام انتخابات می‌توانند به پستی دست پیدا کنند. پیشاپیش به ایشان تبریک می‌گوییم.

  به نظر شما رفتار مردم در انتخابات اسفندماه چگونه خواهد بود و انتظار چه میزان مشارکت از سوی مردم را شاهد خواهیم بود؟

 به رغم این که تنها یک ماه به برگزاری انتخابات باقی است و نتیجه بررسی صلاحیت‌ها اعلام شده، تحرک و شور و شوق چندانی در جامعه مشاهده نمی‌شود. هیچ دوره‌‌ای به اندازه این دوره جامعه در آستانه انتخابات این گونه بی تفاوت نبوده است. نظرسنجی‌های انجام شده و یافته‌های شهودی نیز نشان می‌دهد در شهرهای بزرگ میزان مشارکت چندان بالا نباشد.