نهادهای امنیتی شفافسازی کنند؛
معمای مردی که باید مرده میبود!
مردی در فرانکفورت آلمان است که باید مرده باشد؛ اما زنده است و حالا مستند آن مردی که باید مُرده باشد، معمای تازهای به معماهای وزارت اطلاعات و قوه قضائیه افزوده است؛ معمایی که مقامات مسئول فعلا درباره آن سکوت کردهاند، اما شاید و باز هم میگوییم شاید ناگزیر شوند که در روزهای آینده کلیدهایشان را بیاورند و این معما را حل کنند؛ هرچند که تجربه نشان داده مسئولان ترجیح میدهند در این گونه موارد معمولا انقدر سکوت کنند تا موضوع همراه با گرد زمان به دوردستها برود و فراموش شود.
محبوبه ولی
همین چند روز پیش بود که غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه از فرار سعید ملکپور به خارج از کشور خبر داد؛ فردی که به اتهام طراحی سایتهای مستهجن و پورنوگرافی به حبس ابد محکوم شده بود، اما سه روز پیش خواهرش فیلم حضور او را در کانادا منتشر کرد.
هنوز شوک خبر فرار سعید ملکپور فروکش نکرده بود که تلویزیون بی بی سی مستندی از مازیار ابراهیمی پخش کرد. مازیار ابراهیمی مردی است که تا به امروز در دو مستند تلویزیونی حضور داشته است، آن هم با دو چهره متفاوت؛ یک بار در قالب یک تروریست و بار دیگر به عنوان یک بیگناه.
او بار اول در سال 91 در مستندی با عنوان «کلوپ ترور» در قاب تلویزیون ایران ظاهر شد و اعتراف کرد که در اسرائیل آموزش دیده و فرماندهی عملیات ترور شهید احمدی روشن و دکتر فریدون عباسی را به عهده داشته است. بار دوم همین دو سه روز پیش بود که در مستندی دیگر اما این بار در تلویزیون بی بی سی ظاهر شد و گفت که اعترافات هفت سال گذشتهاش تحت شکنجه و زور بوده و تمام آنچه گفته ساخته و پرداخته ذهن بازجوهایش بوده است. مستند دوم در حالی پخش شد که بینندگانش انتظار داشتند مردی که فرمانده دو ترور بوده و اعتراف نیز کرده است، اعدام شده باشد یا دست کم در حبس به سر ببرد؛ اما حالا دیدن دوباره او پس از هفت سال در آلمان، این تب و تاب را به جان ناظران انداخته که او چگونه از عقوبت آنچه به آن اعتراف کرده، جان سالم به در برده است و اگر بیگناه بوده، چگونه اعتراف کرده است؟
تمام آنها که اعتراف کردند، آزاد شدند!
ابراهیمی در این مستند مدعی میشود که در حین بازجویی مامورین سپاه درباره انفجار کارخانه موشکسازی سپاه در ملارد، مشخص میشود که او بیگناه بوده و همین ماجرا منجر به آزادی او پس از ۲۶ ماه میشود. او نهتنها آزادی خودش را مطرح میکند، بلکه میگوید بقیه متهمینی که در صدا و سیما اعتراف کردند نیز در حال حاضر آزاد هستند!
علاوه بر این اظهارات، در مستند مذکور سندی نیز منتشر میشود که بر اساس آن قاضی شهریاری نوشته است دلیلی برای اثبات اتهامات ابراهیمی به دست نیامده است.
با دیدن این مستند افکار عمومی و فضای مجازی مملو از سوالات و ابهامات امنیتی شد. دایره حیرت از آنچه هفت سال پیش در تلویزیون ایران دیده شد و حالا در تلویزیون بی بی سی دیده میشد به سیاسیون نیز رسید. عبدالله رمضانزاده، سیاستمدار ایرانی که زمانی دبیر و سخنگوی دولت دوم محمد خاتمی بود، به این موضوع واکنش نشان داد و گزارش بی بی سی را فاجعه خواند. او تاکید کرد: «سخنگوی دولت یا وزارت اطلاعات باید اعلام موضع کنند. این گزارش اگر صحت داشته باشد باید گفت باند سعید امامی احیا شدهاند.»
اشاره رمضانزاده به سعید امامی احتمالا ناظر به وجود نیروهای خودسر در وزارت اطلاعات است که خودشان دستگیر میکنند و بازجویی میکنند و اعتراف میگیرند و حالا درباره مازیار ابراهیمی ممکن است نیروهای دیگر متوجه عملکرد این نیروهای خودسر شده و او را آزاد کردهاند. البته در این چند روز انواع و اقسام سناریوهای دیگر در فضای مجازی نوشته شده، حتی اینکه مازیار ابراهیمی همچنان نیروی موساد است و این مستند نیز توطئهای دیگر است. برخی دیگر نیز پروندههای دیگری را باز کرده و مدعی شدهاند که بسیاری از افرادی که اعدام شدهاند نیز به همان شیوهای که ابراهیمی در مستند بی بی سی توضیح داده اعتراف کرده و محکوم شدهاند. البته آنچه میتواند اعتبار یا بیاعتباری این سناریوها را مشخص کند، شفافسازی نهادهای امنیتی است.
در این چند روزی که از پخش مستند بیبیسی میگذرد، انواع و اقسام سناریوها مطرح شده، از عملکرد خودسرانه نیروهای اطلاعات تا اینکه مازیار ابراهیمی همچنان نیروی موساد است و این مستند نیز توطئهای دیگر است
محمود صادقی: تقاضای تحقیق و تفحص خواهم کرد
محمدرضا جلایی پور، فعال سیاسی اصلاحطلب، یکی دیگر از چهرههایی بود که به مصاحبه مازیار ابراهیمی واکنش نشان داد و آن را نفسگیر و تکاندهنده خواند. او با بیان اینکه متاسفانه هنوز هیچ مقام مسئولی درباره آن توضیحی نداده است، پرسید: «اگر اتهام ترور به او درست بود، چرا آزاد است؟ و اگر چنانکه به نظر میآید اتهام ترور به او وارد نبوده و به همین دلیل آزاد شده است، چرا از ابتدا بازداشت شد و تحت چه شرایط و فشارهایی حاضر به چنان اعترافاتی علیه خود شده است؟ چرا به دروغ به خانوادههای شهیدان دانشمند هستهای و رسانهها گفته شد که او ترور کرده و چرا از او اعاده حیثیت نشد؟»
جلاییپور در نهایت تاکید میکند: «لطمهای که چنین ظلمها و اعترافات دروغ تحت فشار به نهادهای حکمرانی و امنیتی میزند حتی از خود ترورها هم بیشتر است. چرا هیچ مقام دولتی و قضایی توضیحی نمیدهد؟ چرا معاونت حقوقی ریاستجمهوری علیه مسئولان این پرونده در وزارت اطلاعات شکایت نمیکند؟»
در میان مقامات مسئول از وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و سازمان اطلاعات سپاه اما واکنشی به این ماجرا دیده نشده است. محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی دیروز در توئیتر خود نوشت: «با توجه به ادعاهای عجیبی که اخیرا درباره کاذب بودن اعترافات متهمان به ترور دانشمندان هستهای مطرح شده، مسئولان ذیربط باید درباره صحت و سقم این ادعاها توضیح دهند.»
او همچنین در توییتی دیگر نوشت: «پس از تعطیلات مجلس، علاوه بر سؤال از وزیر اطلاعات، تقاضای تحقیق و تفحص هم خواهم کرد.»
حال باید دید که آیا محمود صادقی پس از تعطیلات مجلس آنچه درباره تقاضای تحقیق و تفحص گفته را عملی خواهد کرد و در این صورت این تقاضا به گرفتن پاسخی روشن در این باره خواهد رسید یا خیر؟
محمود صادقی در صفحه توئیتر خود با تاکید بر اینکه مسئولان ذیربط باید درباره صحت و سقم ادعاهای مازیار ابراهیمی توضیح دهند، نوشت: پس از تعطیلات مجلس، علاوه بر سؤال از وزیر اطلاعات، تقاضای تحقیق و تفحص هم خواهم کرد
امید میرود که تجربه موارد مشابه این پیام را به نهادهای مربوطه برساند که چنین مواردی در حافظه طولانیمدت افکار عمومی ثبت خواهد شد. روشنترین نمونه آن ماجرای قتلهای زنجیرهای دهه 70 است. نهایت رسیدگی به آن قتلها این شد که عدهای از نیروهای خودسر وزارت اطلاعات، خودسرانه دست به این قتلها زدهاند. اما این ادعا آنقدر قانعکننده نبود که پرونده آن قتلها را ببندد.
بدین ترتیب هنوز که هنوز است بعد از گذشت بیش از دو دهه، معمای آن جنایات هولناک به قوت خود باقی است و هر از گاهی مقامات مسئول در آن زمان، انگشت اتهام را به سوی یکدیگر میگیرند و هر یک دیگری را متهم میکنند و افکار عمومی به تمام آنچه در آن باره گفته میشود به دیده تردید مینگرد. از سوی دیگر سکوت در قبال چنین شبهههایی، اعتبار مستندهای دیگر نهادهای اطلاعاتی را نیز مخدوش میکند.
دیدگاه تان را بنویسید