میخ آهنی و سنگ
چهاردهم اکتبر 2014 مهمترین گزارش روزنامه نیویورکتایمز(1) یک گزارش تحقیقی از سوی سازمان سیا بود در این گزارش آمده بود سازمان سیا، عملیاتهای تروریستی عمدۀ کاخ سفید در سراسر جهان را موشکافانه بررسی، تمام علل و عوامل دخیل در شکست یا پیروزی آن عملیاتها را مشخص کرده است و در انتها نتیجه گرفته بود سازمان سیا برای بهبود نتایج عملیاتهای خود نیاز به یک بازنگری اساسی در نگرشها و روشهای عملیاتی دارد. این گزارش در ادامه از باراکاوباما رئیسجمهوری سابق آمریکا که بیشترین عملیاتهای تروریستی در تمام تاریخ آمریکا در زمانه او صورت گرفت این طور نقل کرده بود که این مطالعه به دستور او و از سوی سازمان سیا انجام شده است تا مواردی را که ارسال سلاح و کمکهای مالی به گروههای شورشی و معارضین سایر کشورها کارساز بوده است مشخص کنند اما سازمان سیا در نهایت نمونه موفقیتآمیز مشخصی نیافته است. از اینرو باراک اوباما در ادامه اجرای این سیاستها بهشدت دودل است و از انجام آن اکراه دارد. تصور کنید چنین گزارشی را یکی از رسانههای رسمی کشوری مثل ایران منتشر میکرد. رفتار غرب به ویژه آمریکا در مقابل آن چگونه میبود؟ به یقین هرکشوری چنین گزارشی را منتشر نماید آماج انواع تحریمها، حملات نظامی، و اعمال قدرت دنیای غرب و تمام نهادهای برآمده از آن و حتی نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل قرار خواهد گرفت و حتما آن دولت و حاکمیت سقوط خواهد کرد و یک دولت آمریکایی ـ غربی جای آن را خواهد گرفت. اما پس از انتشار چنین گزارشی که به تایید ریاستجمهوری آمریکا نیز رسیده بود آب از آب تکان نخورد.
سال 1990 هاییتی برای اولین بار برگزاری انتخابات آزاد را تجربه کرد و در نهایت بهت و حیرت واشنگتن که انتظار داشت نامزد مورد حمایت آمریکا که یکی از چهره های نخبه و متمول بود به پیروزی برسد، اما پابرهنگان و بیغوله نشینان یکصدا «جین برتراندآریستاید» را انتخاب کردندکه چهرهای ضد آمریکایی بود. آریستاید یک کشیش بسیار محبوب و از دگراندیشان آزادیخواه مذهبی هائیتی بود. ایالات متحده آمریکا نتیجه انتخابات را برنتافت و به سرعت دست به کار براندازی دولت منتخب شد و پس از به راه انداختن یک کودتای نظامی چند ماه بعد دولت منتخب را سرنگون و بیمحابا از کودتاچیان خشن و بیرحم حمایت کرد و اجازه داد کودتاچیان و طرفداران آنها با خشونت هرچه تمامتر قدرت را در دست بگیرند. سال 2004 آریستاید یکبار دیگر در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرد و پیروز شد. فرانسه و آمریکا، با همدستی و کمک کانادا یکبار دیگر به زور در امور داخلی هائیتی دخالت کردند و اینبار رئیس جمهور آریستاید که بار دیگر به ریاست جمهوری برگزیده شده بود را ربودند و او را با کشتی به آمریکای مرکزی منتقل کردند. سال 2010 و 2011 نیز آریستاید و حزب سیاسی وی از ورود به انتخابات فرمایشی ریاستجمهوری محروم شد و حضور وی در این انتخابات ممنوع اعلام شد. در تاریخ سیاسی آمریکا و متحدان وی به ویژه بریتانیا و اسرائیل نمونههای بسیار زیادی از این گونه اعمال قدرت مشاهده میشود.
جرج بوش پسر در یک سخنرانی قلدرمابانه برای حمله به عراق اعلام کرد آمریکا برای اینکه بخواهد در جهان به کشوری حمله کند نیاز به «رضایتنامه والدین» ندارد. منظور او مجوز شورای امنیت سازمان ملل بود. آمریکا بدون رضایتنامه والدین به بهانه نابودی سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد و میلیونها نفر در این جنگ کشته و آواره شدند اما اثری از سلاح کشتار جمعی یافت نشد. این در حالی بود که در خود آمریکا و بریتانیا بزرگترین مخالفتهای افکار عمومی علیه جنگ آمریکا و متحدان با عراق شکل گرفت اما دولت آمریکا و بریتانیا به افکار عمومی کشور خودشان هم وقعی ننهادند.
روز گذشته خبر آمد که بدنبال شکایت دولت جمهوری اسلامی ایران علیه دولت آمریکا، رییس دیوان بین المللی دادگستری طی نامه ای رسمی خطاب به پمپیو وزیر خارجه امریکا، به دولت آن کشور هشدار داد که طوری رفتار کند که آثار تصمیمات آتی دیوان در مورد درخواستهای ایران را خدشه دار نکند. موضوع دادخواست ایران این است که اقدام آمریکا در برگرداندن تحریمهای یکجانبه برخلاف تعهدات بین المللی امریکا در عهدنامه سال ۱۳۳۴ است. بموجب این عهدنامه آمریکا متعهد شده بود با اتباع ایرانی رفتار منصفانه داشته باشد، و مانع از مراودات پولی و بانکی نشود. دولت جمهوری اسلامی ایران به علت فوریت امر و آثار سوء ناشی از برگرداندن تحریمهای یکجانبه امریکا بویژه در حوزه سلامت و درمان و دارو و خصوصا امنیت هوایی، همزمان با طرح دعوی رسمی از دیوان خواسته بود که دیوان تا زمانی که در مرحله رسیدگی و صدور رای در دعوای اصلی قرار دارد، بعنوان یک امر فوری و طی دستور جداگانهای برگرداندن تحریمها را ممنوع سازد و از دولت امریکا بخواهد که این اقدامات را متوقف کند.
رییس دیوان با توجه به اهمیت و فوریت امر با استفاده از ماده ۷۴ (۴) قواعد دیوان بین المللی دادگستری عصر سه شنبه طی نامه ای رسمی خطاب به وزیر خارجه امریکا، به دولت امریکا هشدار داد از هر گونه اقدام جدید در این زمینه اجتناب کند، و «توجه دولت آمریکا را به این ضرورت جلب میکند که باید در زمینه مورد دعوا (بازگشت تحریمها) طوری عمل نماید که آرای آتی دیوان که بعد از جلسه ۲۷ اگوست صادر خواهد کرد، بلا اثر نشود» به گفته کارشناسان ، این دستور ، نظیر قرار موقت به توقف هرگونه اقدام متصرفانه در پرونده های مالی است و نشاندهنده حساسیت و اهمیت موضوع شکایت ایران برای دیوان بین المللی دادگستری است. چند نمونه از رفتارهای جنونآمیز آمریکا که در سطور فوق ذکر شد آشکارا ثابت میکند که دولتهای آمریکا از هر حزبی که باشند تمام معاهدات، توافقها، دستورات و کنوانسیونهای جهانی را مادام که خلاف نظرشان باشد را به راحتی زیرپا میگذارند و برای اعمال قدرت خود و زورگویی و قلدرمابی در جهان هیچ مانعی را برنمیتابند. رای دیوان لاهه هرچند کمترین اثری در رفتار آمریکا به وجود نمیآورد اما آزمونی خواهد بود که بار دیگرز چهره آمریکا را در میزان پایبندی به قوانین و حقوق بینالملل بیش از پیش به نمایش خواهد گذاشت و جمهوری اسلامی ایران میتواند با تکیه بر این رای به جهانیان نشان دهد چه کسی در جهان متمدنانهتر عمل میکند.
پانوشت:
1. ( Mark Mazzetti, “C.I.A. Study of Covert Aid Fueled Skepticism About Helping Syrian Rebels,” New York Times, 14 October 2014
دیدگاه تان را بنویسید