مادر صلحها
رئیس جمهوری روز یکشنبه در جمع سفرای ایران و مردان دیپلماسی کشور راهبرد کلی سیاستخارجی کشور را در دو محور به صراحت تبیین کرد. در سخنان ایشان دو راهبرد اساسی وجود داشت. ایشان در بخش نخست سخنان خود به تهدیدها و رفتارهای گستاخانه و یکجانبهگرایانه آمریکا پاسخ داده و طرف آمریکایی را انذار داد که مبادا هوس کرده با دم شیر بازی کند و ضمن برشمردن خطر جنگ به ریسجمهوری آمریکا یادآور شد جنگ با ایران مادر تمام جنگهاست اما در بخش دیگر به طور نهفته به آمریکا پیام داد «صلح با ایران نیز مادر همه صلحهاست» فراموش نکنیم سخن رئیسجمهوری و تاکیدی که ایشان بر صلح با ایران مادر صلحهاست داشت به نوعی برهم زننده و خنثیکننده استراتژی کلان آمریکاست که تمام اهداف خود را از رهگذر تنشهای منطقهای و گرفتارکردن ایران در جنگ و نزاع دنبال میکند. به این ترتیب این وجه از سخن رئیسجمهوری که متاسفانه در میان رسانههای داخلی و حتی رسانههای دولتی مغفول ماند همان راهبردی است که میتواند راهبرد جنگطلبانه آمریکا را خنثی کرده و حتی به تقویت موضع اروپا در برابر آمریکا بیانجامد. از یاد نبریم که دونالد ترامپ در داخل با انواع پروندههای فساد اخلاقی و مالی و سیاسی روبروست و در جنگ تعرفهای بسیار سنگینی که با متحدان خود به راه انداخته است به شدت به دنبال بحرانسازی در خارج از ایالات متحده برای منحرف کردن افکار عمومی و حفظ موقعیت خویش است. ایتالیاییها ضربالمثلی دارند که میگوید وسط رودخانه پرتلاطم جای عوض کردن اسبها نیست. ترامپ در واقع قصد دارد با ایجاد یک رودخانه پرتلاطم مانع از آن شود که دستگاه سیاسی و قضایی آمریکا به فکر استیضاح و تعویض وی بیافتد به همین دلیل بیش از هر فرد دیگری در ایالات متحده آمریکا به بحران نیاز دارد. هرچند با توجه به حضور ترامپ و رادیکالهای افراطی در دستگاه سیاستخارجی ایالات متحده آمریکا بسیار بعید به نظر میرسد آنها درایت لازم را برای درک و فهم سخنان رئیسجمهوری ایران داشته باشند و چه بسا عامدانه و اگاهانه این بخش از سخنان رئیسجمهور ایران را مکتوم نگاه دارند و این دامی است که نباید در آن گرفتار آمد. گواه این مدعا در توییت شتابزده و آکنده از خشم و توهین دونالد ترامپ است که با زبانی غیردیپلماتیک ایران را تهدید کرده است. هرچند این ادبیات از دونالد ترامپ با بیثباتی رفتاری که طی دوران ریاستجمهوریاش از خود نشان داده امر تازهای نیست و همگان به یاد داریم جنگ لفظی وی با رهبر کرهشمالی تا آنجا پیش رفت که طرفین یکدیگر را به جنگ اتمی تهدید به یکدیگر با الفاظ کوچه و بازار توهین کردند. دستگاه سیاست خارجی امریکا میـتوانست به زوایای دیگر سخنان رئیسجمهوری ایران نیز توجه نماید که البته این کار صداقت و درایت میطلبد که در هیات حاکمه کنونی آمریکا نمیتوان سراغی از آن گرفت. محور دوم سخنان رئیسجمهور در حوزه سیاست خارجی آشکارا نشان داد ایشان با توجه به تحولاتی که طی پنج سال گذشته در معادلات بینالملل روی داد و تجاربی که ایشان از رهگذر مذاکرات برجام و تعامل با غرب به ویژه ایالات متحده به دست آورد به این نتیجه رسید که غفلت از سیاستهای منطقهای تا چه اندازه میتواند آسیبزا باشد و چه هزینههای گزافی را میتواند به جمهوری اسلامی ایران تحمیل نماید. از این رو بود که روحانی اشاره داشت در شرایط جدید کنونی به دنبال اصلاح روابط با کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس یعنی امارات، عربستان و بحرین است. البته پیشتر نیز ملاقات روحانی با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در حاشیه اجلاس همکاریهای کشورهای اسلامی در ترکیه و همینطور اعزام شیخ عیسی قاسم رهبر محصور شیعیان بحرین از سوی دولت این کشور به لندن برای مداوا میتواند به عنوان ارسال سیگنالهای مثبت از سوی طرف مقابل تعبیر شود. ممکن است عدهای بر این باور باشند که دیگر برای برقراری روابط مسالمتآمیز با همسایگان دیر باشد اما نباید این نکته را فراموش کرد ایران و کشورهای همسایه بنا به جبر جغرافیایی چارهای جز همزیستی مسالمتامیز با یکدیگر ندارند و بازگشت به مدار منطقی و آشتیجویانه در واقع بازگشت به اصول اساسی و راهبردی جمهوری اسلامی ایران است و به نوعی در عرصه سیاستخارجی پرداختن به مسایل منطقهای نگاه به درون به حساب میآید. از یاد نبریم با توجه به شرایط جئوپولیتیک وجود هر تنش و درگیریای در منطقه عارضهای است که خصلت ماندگار ندارد و باید هرچه زودتر رفع شود و نباید آن را به عنوان یک خصلت و ویژگی ماندگار مفروض دانست.
در خبرهای روز یکشنبه نیز مشخص شد رئیسجمهور پس از مدتها با اعضای فراکسیون امید مجلس و محمدرضا عارف دیدار داشت و در این دیدار درخصوص وعدههای انتخاباتی رئیسجمهوری به ویژه مشکلات باقیمانده از انتخابات سال 88 و وضعیت محصورین بحث و تبادل نظر شده است. جا دارد رئیسجمهوری این دیدارها را با سایر گروهها و تشکلهای سیاسی ادامه داده و سیاستداخلی را نیز در سه سال پایانی عمر دولت خود در صدر برنامههای سیاسی دولت قرار دهد. زیرا سیاستخارجی که برآمده از سیاستداخلی منسجم و یکپارچه باشد به مراتب اثرگذارتر خواهد بود و تاثیر عمیقتری بر رقبای جمهوری اسلامی ایران خواهد گذاشت.
با توجه به تغییر فاز رئیسجمهور و تاکید بر نگاه به درون چه در عرصه سیاستخارجی که منظور تاکید بر تنشزدایی با کشورهای منطقه است، چه در عرصه سیاست داخلی امید میرود راهحلها و افقهای جدیدی برای رویارویی با چالشهای پیشرو در برابر دولت دوازدهم و کشور گشوده شود و رئیسجمهوری بتواند همچون قابلهای ماهر مادرصلح را به تولد فرزندی خوشیمن و مبارک قدم رهنمون شود
دیدگاه تان را بنویسید