ترامپ و نگاه به شرق
دونالد ترامپ قبل از آنکه واشنگتن را به مقصد بروکسل لندن و هلسینکی ترک کند در اظهارنظری اعلام کرد بهترین و راحتترین قسمت سفر دورهای وی دیدار با ولادمیر پوتین خواهد بود. البته وی پربیراه نمیگفت. او این جملات را بر زبان نرانده بود تا حرفی زده باشد بلکه درواقع برنامه و دورنمای سفر وی همین بود. او برای آنکه این دیدار راحتترین قسمت سفر وی باشد برنامهها داشت. وی در ابتدا با حضور توفانی در ناتو هر آنچه در توان داشت در سست کردن پایههای اتحاد ترانسآتلانتیک به کار بست و پس از آن به لندن رفت تا با رفتار و اظهارات خود جنجالآفرینی کند. در لندن میلیونها نفر در اعتراض به سفر دونالد ترامپ به خیابانها آمدند تا به او بفهمانند مهمان ناخوانده و نامحبوبی است. اما دونالد ترامپ در لندن به دنبال آن بود تا اتحادیه اروپا را به آشوب بکشاند و از همین رو بود که در سخنان خصوصی خود با ترزا می از وی خواست تا از اتحادیه اروپا شکایت کند. در نهایت نیز به هلسینکی شتافت تا از همکاری صمیمانه و سازنده ایالات متحده آمریکا و روسیه سخن بگوید. درواقع دیدارهای اروپایی دونالد ترامپ و نتایج حاصل از این دیدارها به نوعی گویای جهانبینی و رویکرد ترامپ در خصوص سیاستخارجی و فرامنطقهای وی میباشد. دونالد ترامپ در واقع تمام ارزشها و آرمانهای اروپای غربی که پس از شکست هیتلر در جنگ جهانی دوم پدید آمد را یکسره تقبیح کرده و به هیچ یک از آنها باور ندارد. پس از جنگ جهانی دوم و با همکاری مشترک فاتحان جنگ یعنی روزولت و چرچیل سازمانها و نهادهای مختلفی در جهان شکل گرفت که پشت شکلگیری هر یک از آنها جنگهای بسیار مخوف و خونباری قرار داشت و پس از آن ملتهای جهان هم قسم شدند تا با تاسیس و استقرار نهادهای جهانی و بینالمللی از جمله سازمان ملل و غیره از بروز جنگهایی به آن دهشتناکی ممانعت به عمل آورند.
اما رفتار دونالد ترامپ آشکارا نشان میدهد وی نه تنها هیچ درکی از آنچه در ورای این نهادها و کارکرد آنها ندارد که تمام معادلات در عرصه روابط بینالملل را به فرمولها و منافع بسیار کوتاهمدت تجاری، آن هم در قالب نگرشهای یک تاجر ملک تقلیل داده است به گونهای که هر ناظر بیرونی را به این شک میاندازد که به احتمال بسیار زیاد یا در پی منافع شخصی و کوتاهمدت تجاری خویش است یا به طور کامل هیچ درکی از جایگاه خود به عنوان رئیسجمهور یک کشور و نهادها و سازمانهای بینالمللی در جهان ندارد یا هردو. درواقع دونالد ترامپ در حال برگرداندن جهان به عصر و زمانهای است که در آن قدرتهای بزرگ و منافع اقتصادی آنها و نه متحدانشان، اهمیت داشته،کشورهای کوچک محلی از اعراب نداشتند و در این رویکرد تمام قوانین و استانداردهای جهانی زیر سایه قدرت نظامی کشورهای بزرگ قرار داشت. از آنجا که روسیه به هر حال یک قدرت نظامی است در نظر دونالد ترامپ جلوه کرده است و وی این نگاه را از دوران جنگ سرد به ارث برده است. حال جهان در برابر این سوال باقی است که نه تنها دوره جنگ سرد بلکه تمام نظم و نظام ارزشی و اخلاقی که پس از جنگ جهانی دوم به تدریج شکل گرفت نیز با سیاستها و رفتار دونالد ترامپ در حال فروپاشی است. ترامپ به گونهای با پوتین وارد مذاکره شد که نشان میداد آماده از سرگرفتن روابط تجاری و سیاسی و امنیتی با مسکو است. ترامپ در این دیدار گفت: «موارد بسیار خوبی برای گفتگو وجود دارد و فرصتهای بینظیری در مقابل ماست و جهانیان دوست دارند ما را در حال سازش ببینند.» اما در کنار او مردی با چهرهای سنگی ایستاده بود که هیچ سخن نمیگفت. پس از پنج ساعت مذاکره پشت درهای بسته رهبران دو کشور دوباره در حالی ظاهر شدند که اینبار پوتین به گفتار آمده بود و از موفقیتآمیزبودن مذاکرات و مفید بودن انها خبر داد و گفت که روابط میان دو کشور وارد فاز تازهای شده است و هیچ دلیلی وجود ندارد که ایالات متحده آمریکا و روسیه در حوزههای نظامی، اقتصادی، امنیتی و مبارزه با تروریسم با هم روابط راهبردی و نزدیکی نداشته باشند. چهره تمام خندان پوتین با اهدای توپ فوتبال جام جهانی به دونالد ترامپ شادتر از قبل به نظر میرسید و وی پیام این حرکت نمادین را در برابر جهانیان اینگونه اعلام کرد که هم اکنون توپ در زمین آمریکاست. اما این طور به نظر میرسد که دونالد ترامپ بیش از یک توپ فوتبال به روسیه هدیه داده باشد. اگر به تمام سخنان این دو رئیسجمهور پس از مذاکرات طولانیای که با هم داشتند اعتماد کنیم به نظر میرسد مسایل و مشکلات ریشهداری که از دیرباز مانع روابط حسنه دو کشور بود نظیر مسئله اوکراین، دخالت در انتخابات آمریکا، حملات سایبری و حمله با گاز اعصاب به جاسوس روسیه در بریتانیا که انگلستان روسیه را مسئول این حمله اعلام کرد در مذاکرات این دو رئیسجمهور مطرح نشده یا اهمیتی نداشته است. دونالد ترامپ با راهبرد «گذشتهها گذشته» است در این مذاکرات ظاهر شد و در حوزه مسایل خاورمیانه هم بسیار بعید به نظر میرسد دونالد ترامپ به جز امنیت اسرائیل که اتفاقا مورد تاکید روسیه نیز هست روی موضع خاصی پافشاری کرده باشد. حتی متهم شدن دوازده جاسوس روسی به هک کردن سایتهای انتخاباتی دمکراتها در سال 2016 و دخالت در انتخابات آمریکا نیز نتوانست مانعی برای این دیدار تلقی شود. اگر پوتین را برنده این مذاکرات بدانیم قطعا ترزا می بازنده بزرگ این صحنه بود چرا که حمله روسیه با گاز اعصاب به جاسوس روس و دخترش در قلب انگلستان در دیدار و مذاکرات پوتین و دونالد ترامپ حتی مطرح هم نشد.
حال باید دید دونالد ترامپ با توپی که پوتین در زمین او انداخت چگونه بازی خواهد کرد و پوتین از رهگذر امتیازاتی که از ترامپ ستاند چه منافعی را برای خود و کشورش رقم خواهد زد.
دیدگاه تان را بنویسید