کشتی بان را سیاستی دگر آید
خبرها از نارضایتی ایران از بستهی پیشنهادی اروپا حکایت دارد. حسن روحانی نارضایتی ایران از این بسته را با مکرون رئیسجمهور فرانسه و مرکل صدراعظم آلمان در میان گذاشته است. هرچند آنها به ادامه مذاکرات اصرار دارند، به نظر نمیآید محورهای اصلی بسته اروپاییها دستخوش تغییرات اساسی گردد. خبرهای غیررسمی که در چند روز گذشته از سوی چند منبع آگاه در اختیار رسانهها قرارگرفته، جزییات این بسته را چنین روایت میکند:
۱) پیشنهاد اروپا خرید نفت ایران تا سقف ۵۰۰ هزار بشکه در روز، بدون تضمین کتبی است در حالی که ایران خواستار تضمین و خرید تا سقف ۱ میلیون بشکه است.
۲) پیشنهاد اروپا تاسیس یک صندوق مشترک مالی برای دریافت پول نفت به یورو است؛ این صندوق هیچ ارتباط مالی با آمریکا نخواهد داشت تا از تحریمهای ثانویه مصون بماند اما ایران خواستار استفاده از این صندوق یا یک بانک برای تامین مالی پروژههای مشترک احتمالی، استفادهی بیمهای و عقد قرادادهای تجاری است.
۳) پیشنهاد اروپا صرفا توصیه به سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی در حوزهی نفت و گاز و تکنولوژی در ایران است و تلاش دارد تا تحت پادمانهای حفاظتی خود آنها را از پیامد تحریمها ایمن سازد اما ایران خواستار تضمین سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری و تعهد اروپا به این امر است.
این سه شکاف عمده در بسته پیشنهادی اروپا به ایران به صورت برجسته، به چشم میخورد. بر همین اساس بود که رئیس جمهوری ن در روزهای گذاشته پیشنهاد اروپا را مایوسکننده نامید. اگر چه اعلام شده است مذاکرات برای نزدیک شدن دیدگاهها در سه محور مورد اختلاف ادامه دارد اما اگر به طرف اروپایی سقف حمایت خویش از برجام را در همین میزان بداند، عملا باید برجام را پایان یافته تلقی کرد. مهمترین موضوع اختلاف که برای جمهوری اسلامی ایران جنبه حیاتی دارد، مسئله فروش نفت است که در حال حاضر پالایشگاههای توتال فرانسه و انی ایتالیا، پیاپیش و قبل از آغاز تحریمهای آمریکا اعلام کردهاند خرید نفت از ایران را متوقف خواهند کرد. این در حالی است که اروپاییها تاکید کردهاند مسئولیتی در قبال نخریدن نفت توسط کشورهای غیر اروپایی نیز نخواهند داشت. کما این که کاهش خرید نفت ایران توسط هندیها نیز آغاز شده است. اروپاییها در حال حاضر در حالی روزانه در حدود 500 هزار بشکه نفت از ایران خریداری میکنند که در صورت خودداری شرکتهای انی و توتال این میزان به حدود 300 هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر به نظر میرسد صندوق مشترک میان ایران و اروپا نیز راه به جایی نخواهد برد زیرا هم اکنون ایران تقاضا دارد 300 میلیون یورو پول نقد خود را با هواپیما از آلمان به تهران منتقل کند اما طرف آلمانی میگوید ایران باید توضیح موجهی برای انگیزه این انتقال ارائه دهد وگرنه مانع از اجرای آن میشود. در مورد توصیه اروپاییها به سرمایهگذاری در ایران نیز میتوان گفت این توصیه قطعا شکست خورده خواهد بود زیرا در زمانی که توافق برجام با حضور آمریکاییها برقرار بود، سرمایهگذاری خاصی در ایران صورت نگرفت حال با خروج آمریکا که وضعیت مشخص است.
در کنار بسته مایوس کننده اروپا، رفتار روسیه و چین نیز تا کنون قابل تامل بوده است. در حالی که آمریکا به دنبال اخراج ایران از بازار نفت است، روسیه در روزهای گذشته افزایش تولید نفت خود را آغاز کرده است تا خلاء تولید ایران احساس نشود. دیدار پوتین و ترامپ هم اگر با توافقات ژئوپلتیک در خاورمیانه و اروسیا همراه باشد در آن صورت موضع ایران در منطقه بیش از پیش تضعیف میشود. چین نیز تلاش خاصی برای حمایت از برجام انجام نداده است. اساسا حجم تجارت گسترده با آمریکا، برای چینیها انگیزه چندانی برای ایستادن در کنار ایران، باقی نمیگذارد.
در مجموع این واقعیت ناخوشایند هر روز بیشتر جلوهگر میشود که برجام در بستر احتضار است و مسئولان باید به سرعت به دنبال تدابیری تازه باشند چرا که مسیر پیش رو گویای آن است که ایران تا چند ماه آینده از فروش نفت و دسترسی به نظام بانکی بینالمللی محروم خواهد شد و منابع ورودی ارز به کشور با بحران مواجه میشود. این واقعیت باید به درستی و بدون شعارزدگی، تحلیل شود. مسئولان و تصمیمسازان نظام پیش از هر چیز، نباید به خود سیگنال غلط بدهند. شاید برای حسن روحانی، عبور از برجام، عبور از هویت دولتاش باشد، اما به نظر میرسد این عبور به امری ناگزیر تبدیل شده است. از این رو به رسد میرسد لازم است تا دیر نشده است کشتیبان را سیاستی دگر آید.
دیدگاه تان را بنویسید