سرمایههای ملی خاک میخورند
کارگران لرستانی مشغول کار نیستند
مریم وحیدیان
حال و هوای استان لرستان اصلا خوب نیست! کارگر اگر یک درد دارد، بیکار هزار درد دارد. خرمآباد، گهر، دورود، بروجرد و روستاها و شهرهای لرستان قصه پر غصه زندگی جوانان و مردان و زنانی است که بیکاری تماماً زندگیشان را بلعیده است. مرد عرق خستگی و دلزدگی را از چهره پاک میکند و میگوید: از کجا برایتان بگویم؟ از کسانی که از امکانات اولیه زندگی محروماند یا مردانی که غروب که میشود در قصابیها استخوان جمع میکنند تا لااقل مزه گوشت از مذاق فرزندانشان فراموش نشود؟ از زنانی که آخر وقت میوههای گندیده را میخرند تا طعم میوه را بچشند؟ ما فراموش شدهایم انگار و سعی میکنیم لااقل طعم خوراکیها را فراموش نکنیم.
او که یکی از اهالی شهرستان دورود است که بیکار مانده، میگوید غصه اینجا بیکاریست! درد کارخانجاتی که یکی یکی تعطیل شدند و سرگردانی کارگرانشان را رقم زدند. خیلی از ما باید الان در این کارخانجات کار میکردیم.
پارسیلون خرمآباد، فارسیت دورود، صدر فولاد لرستان، سامان کاشی بروجرد، ماشینسازی لرستان و کاشی جم بروجرد نام کارخانههاییست که با حسرت بر زبان میآورد؛ کارخانجاتی که زمانی امید مردم این منطقه برای یافتن کار بودهاند.
طبق نتایج طرح آمارگیری از نیروی کار مرکز آمار در سال ۹۷ نرخ بیکاری در لرستان ۱۳.۵درصد است. این درحالیست که نرخ بیکاری در سال ۹۷ در کل کشور ۱۲.۰درصد بوده است. همچنین نرخ مشارکت اقتصادی در این استان ۳۶.۸درصد بوده که از نرخ مشارکت اقتصادی در کل کشور (میانگین) که ۴۰.۵است، کمتر است. همین آمار خود گویای هزاران مشکلی است که بر زندگی مردم این منطقه نازل میشود.
تعطیلی و نیمهتعطیلی کارخانههای بزرگ لرستان، همان بلایی است که امکان اشتغال برای مردم منطقه را بلعیده است. در بین کارخانجات تعطیل شده در لرستان، یکی از بزرگترینها پارسیلون خرمآباد بود که با ۲ هزار کارگر تعطیل شد.
کارخانه پارسیلون خرم آباد که در کیلومتر ۸ جاده خرمآباد واقع است تا قبل از واگذاری، ۲ هزار کارگر به صورت مستقیم داشت و چیزی حدود ۱۵هزار نفر به صورت غیرمستقیم برای این کارخانه کار میکردند. در حال حاضر این کارخانه به گفته محمدحسن موسیوند، دبیر اجرایی خانه کارگر خرمآباد به تعطیلی کامل کشیده شده و الان فقط نیروهای حراست و حفاظت فیزیکی در این کارخانه ماندهاند. «ویترین صنعت خرمآباد» با نهایت تأسف حالا تبدیل به یک «متروکه» شده است.
به گفته او، این واحد نساجی که از سال ۹۴ تعطیل شده است و عمدهترین مشکل آن، سوءمدیریت و واگذاری غلط بود. مالکان پارسیلون نتوانستند این سنگ بزرگ را بلند کنند و این صنعت مهم در لرستان زمین خورد. کارگران این کارخانه بارها مقابل استانداری لرستان تجمع کردند اما نهایتاً مجبور شدند، بیکار و سرگردان شوند. در نهایت بحث خلع ید کارفرمای کارخانه مطرح شد ولی این مساله برای مردم بیکار لرستان آب و نان نمیشود.
کارخانه فارسیت دورود نیز با ۴۵۰ نفر کارگر از مهر ماه سال ۹۳ تاکنون به علت مجوزهای زیستمحیطی تعطیل است. استفاده از ماده خطرناک آزبست در تولید ورق و لوله، مشکلات عدیدهای برای این کارخانه ایجاد کرد و در نهایت موجب تعطیلی آن شد. کارخانه فارسیت دورود یکی از کارخانههای قدیمی این شهرستان است که در سال ۱۳۴۸ راهاندازی و عمده محصولات آن را ورق ایرانیت و لوله با ابعاد مختلف تشکیل میداد. از دست دادن بازار فروش و زیان انباشته از دیگر مشکلات این کارخانه و از علل تعطیلی آن بود. کارگران این کارخانه بیکار شدند ولی تعدادی از آنها توانستند به صورت موقت در کارخانه فولاد چدن به صورت مأمور به خدمت مشغول به کار شوند.
کارخانه فولاد و چدن دورود نیز به عنوان قطب ریختهگری استان، البته مثل دورانی که ۲ هزار کارگر را در استخدام داشت و روزهای اوجش را میگذراند، نیست اما بالاخره تا حدی توانسته نیروی بیکار کارخانه فارسیت را جذب کند. در واقع کمکی که در سال ۹۷ به این کارخانه شد، سبب شد تا بتواند اندکی روی پای خود بایستد.
کارخانه صدر فولاد لرستان، بزرگترین واحد تولیدی قطعات فولاد بود که در سال ۹۴ فعالیت خود را با تولید سالانه 100هزار تن محصولات فولادی آغاز کرد. این مجموعه در مدت کوتاهی توانست حدود ۸۰هزار تن در سال افزایش تولید انواع محصولات فولادی را به همراه داشته باشد. این کارخانه که در مجاورت اتوبان خرمآباد قرار دارد هم در نهایت به سرنوشت تعطیلی گرفتار شد و پس از یک سال و نیم فعالیت، تعطیل شد و ۱۸۰ کارگر آن بیکار شدند.
ماشینسازی لرستان اما به گفته موسیوند به دلیل مشکل مواد اولیه و کمبود نقدینگی به تعطیلی کشانده شد. تعطیلی این کارخانه که بخشی از سهام آن از داراییهای گروه امیرمنصور آریا بود، حدود ۲۷۰ کارگر را بیکار کرد.
بروجرد هم از آن شهرهایی است که داغ تعطیلی کارخانه بر پیشانیاش زیاد خورده است. کارخانه سامان کاشی بروجرد بهطور کامل تعطیل شد و ۴۰۰ کارگر را روانه لشکر بیکاران لرستان کرد. کاشی جم بروجرد نیز با حدود ۲۰۰ کارگر نهایتاً به سراشیبی تعطیلی کشیده شد.
واحدهای سنگبری در لرستان هم مشکل تعطیلی و نیمهتعطیلی را به خود دیدهاند. مجید کیانپور، نماینده دورود و ازنا اعلام کرده است: ۲۵۰ واحد سنگبری در شرق استان لرستان وجود دارد که بیش از ۶۰درصد آنها فعال نیست و بقیه هم با ظرفیت ۴۰درصد کار میکنند. وی میگوید: صنایع غذایی گهر لرستان ۹۰هزار هکتار متر مربع سوله دارد که فقط در ۱۰هزار متر فعالیت انجام میشود و ۸۰هزار متر مربع آن خالی و به صورت نیمهکاره باقی مانده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر خرمآباد نیز بیان میکند: شهرکهای صنعتی خرمآباد شماره یک و دو هم تقریباً با ۴۰درصد ظرفیت خود کار میکند و حال و روز این شهرکهای صنعتی نیز اصلا خوب نیست.
موسیوند میگوید: در لرستان کارخانههای زیادی به صورت تعطیل و نیمه تعطیل داریم. بارها اعلام کردهایم که صنعت لرستان بیمار است و نیاز به توجه خاص مسئولان دارد. مشکلات صنایع لرستان هم فقط مربوط به دولتهای کنونی فعلی نیست. از گذشته سیاستهای غلط در حوزه صنایع، لرستان را به این روز انداخته است.
موسیوند در عین حال درباره صنایع فعال لرستان بیان میکند: امروز کارخانه نساجی بروجرد با ۹۴۰ نیرو به صورت فعال کار میکند و برای جوانان لرستان اشتغال ایجاد کرده است. همچنین شرکت کشت و صنعت لرستان طی دو سال اخیر نیروی کار زیادی را در استان به خود جذب کرده و از پویاترین واحدهای تولیدی این منطقه است. کارخانه سیمان دورود هم اگرچه مشکلاتی دارد اما فعال است و بیش از ۵۰۰ کارگر به صورت رسمی و پیمانکاری در آن کار میکنند. با پیگیریهای مجلس توانستیم به این واحد تولیدی کمک کنیم. کارخانه فروآلیاژ ازنا هم با حدود ۷۰۰ کارگر توانسته زمینه اشتغال کارگران را در استان ایجاد کند.
تاثیر تحریمها بر بیکاری
بسیاری از اقتصاددانان یکی از مشکلات مهم صنایع کشور را نوسانات ارزی، تحریمها و در نتیجه کمبود مواد اولیه میدانند. با این حال همه این مشکلات دقیقاً خود را بر زندگی کارگران و بیکاران لرستان منعکس میکنند. برخی از کارگران که برای دریافت مقرری بیمه بیکاری معرفی شدهاند، وضعیت بهتری دارند اما خیلیها اینطور نیستند. آنها هم که در کارخانههای مشکلدار کار میکنند، وضعیت خوبی ندارند. کارفرمایان این واحدها برای ادامه دادن کار از هزینههای خود تا جای ممکن میکاهند، دستمزدها را با تاخیر میپردازند، تجهیزات کارخانه را تعمیر نمیکنند، لباس کار و سایر ملزومات ایمنی و بهداشت کار را در اختیار کارگر نمیگذارند و با کارگران قرارداد موقت یک ماهه و سهماهه امضا میکنند. همچنین اگر کارگران اعترضات صنفی را ابزار چانهزنی خود قرار دهند، کارفرمایان هم در طرف مقابل از ابزار اعلام ورشکستگی استفاده میکنند، هرچند ممکن است که به معنای واقعی کلمه ورشکسته نباشند. برخی به معنای واقعی کلمه ورشکسته نیستند اما چندماهی که دستمزد کارگر را نپردازند، نهایتاً تشویق به اعتراضات کارگران میتواند بهانهای باشد تا کارفرما بتواند تسهیلات دریافت کند اما غیر از این عوامل نمیتوان ضربهای که تحریمها به صنایع کشور زده را نادیده گرفت.
مرتضی افقه معتقد است که تشدید بیکاری در شرایط فعلی ناشی از تحریمهای اخیر است. این اقتصاددان با اشاره به اینکه وضعیت اقتصادی با اعلام تحریم از سوی امریکا تشدید شد، خاطرنشان میکند: محدودیت ارتباط با کشورهای پیشرفته سبب دامن زدن به مشکلات شده است. طبیعی است که سرمایهگذاران رغبتی به سرمایهگذاری پیدا نمیکنند و این مساله باعث شده که اغلب بنگاههای تولیدی نیمهفعال شوند.
صنعت لرستان بیمار است و نیاز به توجه خاص مسئولان دارد. مشکلات صنایع لرستان هم فقط مربوط به دولتهای کنونی فعلی نیست. از گذشته سیاستهای غلط در حوزه صنایع، لرستان را به این روز انداخته است
بیکاران مصداق بمب ساعتی هستند
این اقتصاددان معتقد است منفعتطلبی هم که خود را در قالب خصوصیسازیها پنهان کرده دیگر دلیل مشکلات صنایع است. افقه با اشاره به اینکه خصوصیسازی در کشور به خوبی انجام نمیشود، اظهار کرد: به دلیل اینکه ساختارهای اقتصادی ضدتولیدی است و بنگاهها اصولاً سودآور نیستند، وقتی به بخش خصوصی وارد میشوند با نیت استفاده از رانتها جلو میآیند تا از زمین، ابزارآلات و ماشینها سودی نصیبشان شود و چون ناکارآمد هستند و نمیتوانند واحد صنعتی را به تولید برسانند، باعث تعطیلی آن میشوند. به هر حال بخش خصوصی ممکن است مازاد نیرو را تعدیل کند.
این اقتصاددان در پایان خاطرنشان کرد: خصوصیسازی از ابتدا خوب انجام نشد. در ساختار اقتصادی کشور، بیکاران مانند بمب عمل میکنند. در شرایطی که حتی قدرت خرید طبقه متوسط نیز کاهش پیدا کرده است، ممکن است کار به تنشهای اجتماعی و سیاسی منجر شود اما دولت خیلی راهحل جدیای برای آن ندارد. بالاخره ریشه مشکلات هم سیاستگذاریهای دولتی است و هم سیاستهای منطقهای، اما دولت وظیفه دارد که سیاستهای ناکارآمد را تغییر دهد. هر چه هست این دولت است که باید تمام تلاش خود را برای حفظ مشاغل موجود بکند و در چارچوب اصل ۲۸ قانون اساسی «امکان اشتغال به کار» و «شرایط مساوی برای احراز مشاغل» ایجاد کند. حالا کارگرانی که با هزار امید روزی در کارخانههای لرستان مشغول به کار شده بودند و بیکار هستند یکصدا حقوق خود در اصل ۲۸ قانون اساسی را مطالبه میکنند: شغل میخواهیم!
دیدگاه تان را بنویسید