سرمایههای انسانی به کشور پایبند نیستند
راغفر: نظام دستمزدی، افراد با مهارت را از کشور فراری میدهد
یک عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا میگوید: اصلاح نظام دستمزدی یکی از اصلیترین اقداماتی است که به پایبند شدن سرمایههای انسانی در کشور منجر خواهد شد. سرکوب دستمزدها یکی از دلایل فرار مغزها طی یک قرن گذشته در کشور بوده است.
موفقیتهای نظامی با هزینههای گزاف و بیسابقه رشد نابرابری، فقر و فساد گسترده و بیسابقه در داخل کشور محقق شده که نشان میدهد استراتژی انتخاب شده، یک استراتژی بهینه نبوده است
حسین راغفر صبح روز پنجشنبه در بیست و دومین کنگره حزب مردمسالاری گفت: به نظر اندیشمندان «وحدت ملی» از شرایط اساسی برای پیروزی است. این وحدت زیر چتر حکومتی قابل تحقق است که برای بهزیستی مردم فداکاری میکند و به آنها ستم روا نمیدارد. این نظریه بر پایه «احسان و عدالت» استوار است و به بالا رفتن قیمتها و اسراف و ریخت و پاشهای حکومت، به مشکلات مربوط به تامین غذا و بار سنگینی که به طور اجتنابناپذیر بر دوش مردم گذاشته میشود به عنوان عوامل تضعیفکننده وحدت ملی مینگرد.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد ملتها بخواهند استقلال نسبی داشته باشند، چه باید کرد و استراتژی بهینه چیست؟ تجربیات میگوید باید یک اقتصاد قدرتمند صنعتی بنیان نهاد که قادر به خلق ارزشافزوده باشد، چنین اقتصادی شدیدا وابسته به وجود نخبگان فکری به عنوان موتور محرک نوآوری و خلق ثروت در دنیای امروز است.
افزایش نابرابری، فقر و فساد در 35سال گذشته بیسابقه بوده است
راغفر تصریح کرد: اشتغال کامل یکی از محورهای اساسی چنین اقتصادی است و نقش بخش خصوصی در سرمایهگذاریهای مولد و خلق شغل، نقش کلیدی است. در این صورت میتوان امید به جامعه تزریق کرد و به دنبال آن وفاداری و همبستگی اجتماعی شکل میگیرد. قدرت سیاسی تنها با قدرت اقتصادی مقدور میشود و نه وابستگی هرچه بیشتر به فروش منابع طبیعی که وابستگی ذلتآور به دنیای خارج و فساد در داخل را سبب میشود.
وی یادآور شد: بر این اساس بعد از جنگ تحمیلی، ایران مبادرت به تقویت بنیه نظامی خود کرد تا شاید از تجربه مشابه تجاوز نظامی پیشگیری کند و خود را از طمع دیگران مصون دارد. البته توسعه صنایع نظامی و ظرفیتهای بازدارندگی از تجاوز دیگران به کشور، یکی از درستترین اقداماتی بوده که پس از جنگ تحمیلی و در این 35 سال گذشته صورت گرفته و این موفقیتها علت ترس و رشک بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله کشورهای همسایه و حقد و حسد آنها به دستاوردهای بزرگ ایران بوده اما این موفقیتها به هزینههای گزاف و بیسابقه رشد نابرابری، فقر و فساد گسترده و بیسابقه در داخل کشور محقق شده است. آن دستاوردها و این ناکامیها حکایت از این دارند که استراتژی انتخاب شده یک استراتژی بهینه نبوده است.
حکومت، مردم را فراموش کرده است
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا اظهار داشت: مسأله اساسی در سالهای پس از انقلاب، انتخاب بین امت یا ملت بود و این انتخاب نخست بوده که تاکنون پیگیری شده است. همین امر علت اصلی فراموش شدن مردم و جدایی تدریجی آنها از ارزشهای مستقر و استهلاک شدید سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به سیاستهای حاکم بوده و علت همه اعتراضها و ناآرامیها و مهاجرتهای مغزها و سرمایههای مالی بیسابقه را نیز باید در پیامدهای همین استراتژی جستوجو کرد.
اصلاح نظام دستمزدی یکی از اصلیترین اقداماتی است که به پایبند شدن سرمایههای انسانی در کشور منجر خواهد شد چون سرکوب دستمزدها یکی از دلایل فرار مغزها طی یک قرن گذشته در کشور بوده است
وی تأکید کرد: پرسش این است که آیا این امکان وجود داشت که مسیر بهینهای را طی کنیم که نکردیم؟ قطعا وجود داشته و هنوز هم این امکان وجود دارد اگر به ظرفیتهای ملت و مردم توجه میشد، حضور و مشارکت مردم نادیده گرفته نمیشد و استراتژی توسعه صنایع نظامی با استراتژی توسعه صنعتی در صنایع پیشبرنده صنایع دیگر و صنایع نوظهور صورت میگرفت. اگر هدف ایجاد اشتغال کامل برای همه ظرفیتهای انسانی کشور همراه میشد، تخصیص همه منابع و فرصتها فقط به خواص و افراد درون قدرت محدود نمیشد و حکومت به اجرای تعهدات خود در قبال مردم، مصرح در قانون اساسی پایبند بود، در ارائه فرصتهای برابرساز آموزش و پرورش و آموزش عالی رایگان و نیز خدمات سلامت همگانی و رایگان کوتاهی نمیکرد، فراهم کردن تسهیلات دسترسی به مسکن و سرپناه انسانی برای آحاد جامعه در دستورکار جدی حکومت قرار میگرفت، فرصتهای اشتغال و کار که به عنوان یک حق همگانی در قانون اساسی شمرده میشود، در اولویت سیاستهای بخش عمومی قرار میگرفت و اگر سرمایههای انسانی جامعه و به ویژه نخبگان علمی با بیمهری مواجه نمیشدند، راه مهاجرت را به ماندن و ساختن وطن ترجیح نمیدادند.
سرکوب دستمزدها یکی از دلایل فرار مغزها طی یک قرن گذشته بوده است
راغفر افزود: دو عامل میتوانند مانع از تعرض قدرتمندان و بروز نابهسامانیها به عنوان علت شکلگیری فساد شوند؛ یکی اخلاق و دیگری علم. انسانها رفتار خود را با دو نوع محرک تنظیم میکنند یکی محرکهای درونی، یعنی اخلاق است که بازدارنده از ظلم و تعدی و خطاست و دیگری محرکهای بیرونی اعم از تشویقهای مادی متناسب با تلاش و شایستگی و نیز مجازاتهای متناسب با انحراف از وظایف قانونی است.
وی با تأکید بر اینکه اصلاح نظام دستمزدی یکی از اصلیترین اقداماتی است که به پایبند شدن سرمایههای انسانی در کشور منجر خواهد شد، گفت: سرکوب دستمزدها یکی از دلایل فرار مغزها طی یک قرن گذشته در کشور بوده است. نیازمند به علم هستیم تا آرمانها را محقق کنیم. علم میتواند اهداف توسعه را محقق کند، فرصتهای رشد و اشتغال برای همه فراهم کند و چنین است که یک نسل تعلقاتش به ارزشها و آرمانها شکل میگیرد و وفاداری به جامعه رشد میکند. اگر هر جامعهای این دو یعنی اخلاق و علم را نداشته باشد فساد امری ناگزیر خواهد بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا اظهار داشت: اگر مردم شاهد رشد نابرابریهای برآمده از سیاستهای بخش عمومی باشند که برای عدهای از افراد درون قدرت امتیازهای باورنکردنی فراهم میکند و در اثر استغنا غوطهور در فساد هستند و از جمعیت کثیری از کودکان کشور فرصتهای آموزشی و خدمات درمانی را دریغ میکند، در چنین شرایطی وفاداری شکل نمیگیرد و وحدت ملی سخت افسرده میشود.
وی در پایان تأکید کرد: هنوز هم فرصتهای احیای جراحات و بافتهای آسیب خورده ایران وجود دارد. به این منظور به یک استراتژی متوازن مبتنی بر آرمانهایی که بر اخلاق و علم استوار شدهاند و با مشارکت گروههای اجتماعی مختلف تبیین شود، نیاز داریم. نابرابریهای برآمده از سیاستهای 35 سال گذشته باید ترمیم شوند و گسلهای اجتماعی پدید آمده از نابرابریها پر شوند و بارقههای امید؛ مقولهای که به شدت نابرابر میان برندهها و بازندههای سیاستهای سه دهه گذشته توزیع شده است، در جامعه روشن شوند. این همه تنها با وجود یک عزم سیاسی برای انجام اصلاحات ساختاری در حذف انحصارهای بنگاههای حاکمیتی، اصلاحات نظامهای مالیاتی و بانکی امکانپذیر است و لازمه انجام این اصلاحات مبارزه قاطع و همهجانبه با فساد است.
دیدگاه تان را بنویسید