توضیح یک پژوهشگر توسعه از دلایل فقر و عقبافتادگی ایران
گرفتار دام کوتولهپروری هستیم
سال 1402 به نام سال «مهار تورم و رشد تولید» نامگذاری شده است، با این حال در نیمه نخست سال جاری، معضل تورم مهار نشده باقی مانده است. در این میان، بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان معتقدند که اگر رشد تولید در کشور به صورت واقعی اتفاق بیفتد، تورم که حاصل عدم تعادل بین عرضه و تقاضاست نیز به سطوح پایینتری افت خواهد کرد و از این منظر معتقدند که بنیه تولیدی ایران همچنان ضعیف است.
در همین زمینه «محمد بحرینیان» فعال صنعتی و پژوهشگر توسعه، با بیان اینکه کلونیهای شلخته در همه زمینههای تصمیمگیری ازجمله در صنایع ایجادی، وضعیت مملکت را به چالش کشیده، گفت: در همه زمینههای تولید، کوتولهپروری کردهایم و به این ترتیب، ثروتهای زیرزمینی که متعلق به محرومان و کپرنشینان کشور هم هست، نابود میشوند!
بحرینیان در گفتوگو با جماران، با اشاره مورد به مورد صنایع ایران، معتقد است که به نام تولید، رانت در کشور توزیع میشود و با گسترش بیوقفه صنایع مونتاژی، ایرانیان به کارگر ارزانقیمت کشورهای خارجی بدل شدهاند.
متوسط ارزش هر تن صادرات کالاهای شیمیایی و پتروشیمی برابر با 500 دلار است در حالیکه ارزش هر تن واردات مشابه همین کالا بیش از 3000 دلار. ما کارگر ساده کشورهای دیگر شدهایم
وجود 1050 کارخانه فرش ماشینی وابسته به خارج
به گفته این فعال اقتصادی، بیبرنامگی در زمینه اقتصاد و صنعت باعث اتلاف منابع عظیم کشور شده است. وی میگوید: ما در حالی بیش از 1050 کارخانه فرش ماشینی دارای پروانه بهرهبرداری داریم که ماشین، نخ، پیگمنت رنگ و الیافش از خارج از کشور وارد میشود و هنوز بعد از بیش از 90 سال نتوانستهایم این معضل را حل کنیم؟ این همه واحد مشابه را میخواهیم چه کنیم؟
داروسازی یا صنعت بستهبندی و چسباندن لیبل
بحرینیان با بیان اینکه از میان دهها مثال مشابه به چند مثال در زمینههای مختلف بسنده میکنم، خاطرنشان کرد: براساس آمارنامه وزارت بهداشت و درمان در سال 1400، بیش از 140 شرکت به امر بهاصطلاح تولید دارو با دارا بودن پروانه اشتغال دارند. براساس گفته قائممقام وزیر بهداشت و نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، بخش قابل توجهی از این شرکتها لیبلینگ (برچسبزنی) و مونتاژکار هستند. براساس همین آمارنامه، مشاهده میشود که چندین شرکت بیش از 100 قلم داروی مختلف تحت واژه تولید در لیست خود دارند! آیا واقعا میشود اسم آن را تولید گذاشت؟ حیرتانگیز است که برای تولید یک دارو، بیشتر از دهها شرکت به آن مشغول باشند! مثلاً دارویی به نام استامینوفن را بیش از 50 شرکت، داروی دیکلوفناک سدیم را بیش از 30 شرکت، داروی امپرازول را بیش از 30 شرکت، داروی ادولتکلد را بیش از 28 شرکت و... تولید میکنند، درحالیکه ما باید بخشی از این توان را صرف تولید داروهای کمیاب میکردیم و همه به یک کار مشابه نمیپرداختیم که دست نیازمان حتی برای داروهای ساده به سمت خارج دراز باشد.
نخبگان کشور باید در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی وارد شوند. کشور ضربه را از آنجایی خورد که نخبگان واقعی، مستقل و بدون لکنت زبان از حضور در پستهای تصمیمگیری یا مشورتی حذف شدند
وی با طرح پرسشی، ادامه داد: آیا با این تعداد تولیدکننده، قیمت داروها هم واقعاً از طریق رقابت کاهش مییابد؟ در پایان سال 1400 بیش از 300 کارخانه تولید شیر، دارای پروانه بهرهبرداری و بیش از 167 مجوز در دست اجرای صادر شده هم داریم پس چرا قیمت لبنیات مرتباً بالا میرود! بیش از 25 شرکت هواپیمایی داریم. چگونه است که نمیتوان روی قیمتهای آنها کنترلی داشت؟ همه هم هواپیماهای دستدوم وارد میکنند، در حالیکه همه اینها از دولت ارز میگیرند!
صنعت پتروشیمی؛ نماد کوتولهپروری د ر کشور
این پژوهشگر با بیان اینکه با کاهش قیمت خوراک پتروشیمی، فقط منافع بخش خصوصی و خصولتیها فعال در امر خامفروشی تأمین میشود، گفت: دولت و مجلس، گوشی برای شنیدن واقعیتها ندارند! چند سال پیش شاخصهای اقتصادی بعضی از شرکتهای پتروشیمی مدعی تولید در ایران را با شرکت «GS Caltex» در کرهجنوبی، مقایسه کردم. وقتی شاخصهای اقتصادی این شرکت که باید همه موادش را از خارج با قیمت رقابتی بینالمللی خریداری کند، نگاه کردم و آن را با شاخصها در ایران مقایسه کردم، عرق شرم بر چهره من نشست. ما کوتولههای زیادی در همه زمینهها ایجاد کردیم و با این کوتولهها میخواهیم در سطح بینالمللی رقابت کنیم.
بحرینیان ادامه داد: بهکوتولهپروری که در همه زمینهها ازجمله در پتروشیمی ایجاد کردهایم، نگاه کنید! متانولسازان ما در چین با هم قیمتشکنی میکنند و به این ترتیب، ثروتهای زیرزمینی که متعلق به محرومان و کپرنشینان کشور هم هست، در آنجا نابود میشود! در پایان سال 1399 تعداد مجتمعهای فعال و در دست اجرای تولید متانول 19 واحد بوده که بیش از 12 لیسانس از شرکتهای خارجی خریداری کردهاند و برخی مشابه و تکراری! آیا قوای مجریه و مقننه نباید بگویند با این تعداد چه گُلی در جهان میخواهیم به سر اقتصاد این کشور بزنیم؟ آیا میتوان در بازار بینالمللی رقابت کرد یا در دام رقابت مخرب افتادهایم! واقعاً وزرایی که در دولتهای مختلف مسئول هستند روی اینگونه موارد فکر کردهاند؟ این وضعیت تأسفبار در دیگر محصولات خامفروشی همچون اتیلن، آمونیاک، پروپیلن و... نیز قابل مشاهده است.
وی با انتقاد از حمایتهایی که با عنوان تولید از برخی خامفروشیها میشود، ادامه داد: به یکباره سروصداهایشان بلند میشود و دولت قیمت خوراک پتروشیمیها را به این دلیل که میگویند آنها زیان میکنند، فرموله میکند. در اینجا پرسش من از رئیسجمهور این است که نمیخواهید مسئولان حقایق را برای جنابعالی باز کنند؟! چرا وزیر صمت نمیگوید طبق آمار 12ساله بانک مرکزی، براساس طبقهبندی بینالمللی متوسط ارزش هر تن صادرات کالاهای شیمیایی و پتروشیمی ایران برابر با 500 دلار است در حالیکه ارزش هر تن واردات مشابه همین کالا، با همان کد بینالمللی در زمینه محصولات شیمیایی و پتروشیمیایی ما، به طور متوسط بیش از 3000 دلار است؟ نمیخواهم واژهای نامناسب به کار ببرم اما ما کارگر ساده کشورهایی مانند کرهجنوبی، چین، ژاپن، تایوان یا سنگاپور و کشورهای غرب اروپا شدهایم.
فساد و کلونیهای شلخته تصمیمگیری، کشور را گرفتار کرده
این فعال اقتصادی ادامه داد: فساد و کلونیهای شلخته تصمیمگیری، کشور را گرفتار کرده است. توان نظارتی کشور بسیار ضعیف است چرا که برخی از کسانی که منصب میگیرند دارای اهلیت حرفهای نیستند و اولویتشان خرید محبوبیت است. یکی اختلاس بانکی میکند و بعد راحت در خیابانها میچرخد و آنها که این اختلاس را بیان کردهاند، راهی زندان میشوند!
وی در پاسخ به این پرسش که لایحه برنامه هفتم توسعه را از نگاه یک تولیدکننده چقدر حمایتگر بخش تولید میدانید، گفت: برنامه هفتم نمیتواند هیچ کمکی به صنعت و تولید داشته باشد. ادعا میشود به صنعت کمک میشود اما وقتی به آمارهای واقعی در کشور رجوع شود، مشخص میشود با واقعیتها مطابقت نداشتهاند. برنامه را خواندم. فقط کلیگویی بود. برنامه توسعه باید روی یک یا دو هدف متمرکز شود. اگر صد هدف در آن گنجانده شود به این معناست که اولویتها درک نشدهاند و قدرت فهم آن اندک است! نخبگان کشور باید در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی وارد شوند. کشور ضربه را از آنجایی خورد که نخبگان واقعی، مستقل و بدون لکنت زبان از حضور در پستهای تصمیمگیری یا مشورتی
حذف شدند!
با تولید صنعتی این کشور دشمنی میشود
بحرینیان با اشاره به عدم انتشار آمار تسهیلات کلان به دلیل روشن شدن ضعفها و ناتوانیها گفت: وفق مستندات رسمی که البته با تاخیر انتشار یافته که این هم در کشورمان به صورت درد مزمن درآمده، تسهیلات صنعت به ویژه در دوران تحریم، سال به سال کاهش یافته و هر سال سهم بخشهای مولد کشاورزی و تولید کاهش داشتهاند.
وی اضافه کرد: اینها اضطراب و نگرانی دارند. با تولید صنعتی این کشور دشمنی میشود. از دهها مورد میگذرم و فقط به یک مورد دیگر هم که برای همه آشکار است، بسنده میکنم و آن هم قطع برق صنایع در تابستان و قطع گاز آنها در زمستان است که این کار را برای خرید محبوبیت، بدون توجه به عواقب و اثرات بلندمدت این تصمیمها انجام میدهند و کسی هم پاسخگو نیست و برخلاف قوانین مصوب الزامی کشور هم این رویه تکرار میشود. بحرینیان تصریح کرد: مرتب اعلام میکنند که 580هزار واحد صنعتی را با قطع برق مواجه نکردهاند! اگر این افراد در مباحثه با افراد خردمند و با دانش قرار بگیرند، مشخص میشود که این گفتهها، نه تنها مبهمگویی است و در جهت حمایت نیست، مرتباً به ضعف بیشتر اقتصاد تولیدی حتی فشل کشور میانجامد. در این میان، کشورهایی هم که تصور میکنیم از دوستان ما هستند از این فرصتها سوءاستفاده کرده و از پشت به ما خنجر خواهند زد!
فقر دانش و اندیشه تصمیمگیران، همه منابع را هدر داد
این پزوهشگر توسعه گفت: اکنون از همه همسایگانمان ضعیفتر هستیم. سهم ما در تجارت جهانی در سال 2021، از 25صدم درصد کاهش پیدا کرده و در سال 2022 به 23صدم درصد رسیده درحالیکه در دوران جنگ، نزدیک به یکدرصد در تجارت جهانی سهم داشتیم! اکنون چه اتفاقی افتاده که این همه کارخانه فشل ایجاد کردهایم! این شرایط نگرانکننده است. براساس گزارش ارزشمندی که مؤسسه کار و تأمیناجتماعی با نام «علل موفقیت چین در ایجاد اشتغال با تأکید بر بنگاههای شهر و روستا» در سال 1377 منتشر کرد، در برهه زمانی 1978 تا 1996، چین در قالب استقراض، سرمایهگذاری و کمکهای خارجی با 310 میلیارد دلار منابع در اختیار توانست 226 میلیون اشتغال جدید ایجاد کند ولی ما با این حجم عظیم منابع عاجز از ایجاد 30 میلیون شغل هستیم یعنی چین توانست با کمتر از 10درصد منابع ما به این اشتغال ارزشمند دست یابد. باید گفت ما منابع کم نداشتیم بلکه با عدم اهلیت تصمیمگیران و عدم دانش کافی و فقر اندیشه کاربردی، آنها را هدر دادهایم.
دیدگاه تان را بنویسید