شریفترین اقشار مثل کارگران و معلمان، جدیترین ناراضیان امروز هستند
مومنی: بدون توسعه، روی آرامش را نمیبینیم
استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: وقتی حکومتی به توسعه پشت کرده و ارادهای برای حرکت به سمت توسعه از خود نشان نمیدهد، جایگزین آن، بیثباتی و ناامنی نظاموار، نابرابری ناموجه کشنده، وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج و فقر و فلاکت فراگیر و عمومی است.
به گزارش جماران، فرشاد مومنی در همایش «قائممقام فراهانی؛ پیشگام اندیشه توسعه در ایران» با اشاره به دوران قائممقام فراهانی افزود: وقتی ظرفیتهای اندیشهای آن دوره را نگاه میکنید، میبینید اندیشههای آن دوره به طرز فاجعهآمیزی در درک بنیانهای اصلی توسعه ناتوان بودند. نگاهی به آن دوره نشان میدهد که توهمات، نادانیها، جهلها و تعصبهای کور و احمقانه تا حدود زیادی در میان نخبگان، چه دینی و چه روشنفکری فراگیر بود. خلاصه اینکه اگر ما دچار فقر اندیشهای درباره توسعه باشیم، مطالبه توسعهخواهانه در حاشیه باشد و اهتمام و مسئولیتشناسی حکومت در این زمینه نباشد، ایران دچار آن بدبختیها خواهد شد.
وی با بیان اینکه «آن جهل و نادانی حتی امروز هم مصادیقی دارد»، گفت: از وقتی از طریق برنامه تعدیل ساختاری به توسعه پشت کردیم و روزمرگی، کوتهنگری و شوکدرمانی وجهه همت حکومتگرها شد، افلاس و فلاکت در میان مردم افزایش یافت و حکومت به دست خود، از خود مشروعیتسوزی کرد و راه برای ظلمها، زورگوییها و خیانتهای خارجیها به ایران باز شد.
روسیه و چین تا پول دیدند، تعهداتشان را فراموش کردند
مومنی درباره اقدام اخیر دولت روسیه علیه تمامیت ارضی کشورمان گفت: کسانی که از سر نادانی دلخوش کرده بودند به مثلا پشتیبانی پوچ، توخالی، فریبکارانه، ظالمانه و استثماری چین و روسیه، دیدند که هر کدام از این کشورها که بوی پول بیشتر از جای دیگری به مشامشان رسید، تمام آن ماجراها و تعهدات قبلی را زیر پا گذاشتند.
او ادامه داد: چقدر دردناک، تلخ و غمانگیز است که خیلیها امروز هم یا این عبرتها را نمی فهمند یا خود را به نفهمی میزنند. کلید بحث این است که اگر بخواهیم از این مناسبات نجات یابیم باید آرمانهای سطح توسعه، جایگزین پول، زور، سرکوب و فریب شود. راه نجات این است که همه دلسوزان را به بازخوانی جدی تاریخ 150 سال گذشته ایران دعوت کنیم. برای اینکه هم عبرتها و درسهای خیلی بزرگی در آن وجود دارد که حکومت را از این سرگشتگی، تحیر، سردرگمی و ندانمکاری نجات میدهد و هم امکان بسیج همه ظرفیتهای مادی و انسانی کشور به سمت وضعیت بهتر را فراهم میکند.
هرکس را از حق و عدل بگوید،
لجنمال میکنند
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: فضایی که فاسدها، لاشخورها، زورگوها و وابستگان به قدرتهای بزرگ در ایران ایجاد کردند چنان است که اگر الان هم کسی بحث از حق و عدل و آزادی کند، عدهای با زدن برچسب، او را لجنمال میکنند. اگر بگویید کشوری که تکلیف خود را با عدالت روشن نکند، محال است روی خوش ببیند میگویند این تمایلات کمونیستی دارد! در حالیکه هر کسی که با خرد و اندیشه، وقتی با میراث اندیشهای مارکس برخورد میکند، متوجه میشود که در اندیشه مارکس بیشمار مطالب عمیق تحلیلی اعتلابخش برای بشر وجود دارد. او با تاکید بر این نکته که «آنها که به دنبال برچسبزنی و سفید و سیاه کردن اندیشهها هستند، مشکوک هستند»، ادامه داد: اینها برای منافعی پنهان این بساط را راه میاندازند و میخواهند ما با خرد و عقل سلیم و خردجمعی اندیشههای خود را اعتلا ندهیم. وقتی دقت کنید میبینید بنیادگرایی مذهبی و مارکسیستی و بازارگرا عین هم هستند و با هم فرقی ندارند. مثلا وقتی به آثار داگلاس نورث مراجعه کنید میبینید او هم از دستاوردهای مثبت آموزه بازارگرایی تمجید میکند اما در عین حال معتقد است بازارگرایی هیچ صلاحیتی برای فهم عالمانه توسعه دربرندارد. می خواهم بگویم آنها که تا میگویی بدون آزادی، ایران نجات نمییابد، میگویند هر کسی که آزادی میخواهد انحراف جنسیتی دارد و دچار تمایلات غیراخلاقی است، مشکوک هستند! کدام آزادیخواه واقعی بیبندوباری جنسیتی را ترویج کرده است؟ این دروغها را میگویند تا باب بحث اعتلابخش بسته شود.
تسخیر خانه اندیشمندان علوم انسانی، فقط ضد قانون و آزادی نبود
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از «تلاش شهرداری برای تخلیه خانه اندیشمندان» گفت: تعرضی که به خانه اندیشمندان علوم انسانی هم شد از این دریچه قابل بحث است. این شیوه برخورد، به همان اندازه که ضدآزادی و ضدقانون و عدالت است، ضداسلام هم است. مگر یکی از مصرحات قرآن نیست که میفرماید «بشارت باد به آنها که قولهای مختلف را میشنوند و بهترینش را تبعیت میکنند». اگر این طور باشد جامعه اسلامی به یقین و ضرورتا باید یک جامعه چندصدایی باشد.
وی ادامه داد: ادعایی که شهرداری برای تخلیه خانه اندیشمندان مطرح کرده این است که میگویند از گروهی افراد، در خانه اندیشمندان دعوت نشده است! این نشان میدهد که آنها نمیدانند خانه اندیشمندان از کسی دعوت نمیکند، بلکه آنها که حرفی برای گفتن دارند، متقاضی عضویت میشوند. تریبون برای آنهایی که شما میگویید آنجا نیستند بیش از هزار برابر اعضای خانه اندیشمندان است. این چقدر ناروایی و ظلم و خلافگویی و بهانهجویی است؟! با این کارها آن دو نفر و نصفی متفکر با انگیزه که ماندهاند را هم میتارانیم و بیرون میفرستیم.
به جای خودزنی پرچم توسعه را بلند کنید
این استاد دانشگاه از «ساختن جوک علیه فرهنگ ایران» انتقاد کرد و گفت: برخی افراد از سر دلسوزی، سرخوردگی و یاس به خودزنی رو آوردهاند و جوکهای غیرعادی درباره فرهنگ ایرانیها میسازند. تا حرفی میزنیم به تخطئه و طعنه، اهانتی به فرهنگ ایرانیان میکنند. ادبیات عمیق و فاخر زمینه توسعه را ببینید. اگر سطح بلوغ اندیشه حکومت بالاتر رود و از کوتهنگری رانتمحور فاجعهساز، دست بردارد و رو به توسعه کند، به آن افرادی که خودزنی میکنند میگویم به جای خودزنی پرچم توسعه را بلند کنید. اگر این پرچم بلند شود ما از این توهمها نجات پیدا می کنیم و به جای خودزنی، همکاری و اعتلابخشی و تکامل را در دستور کار قرار میدهیم.
معیشت را درست کنید، مردم خودشان بچهدار میشوند
مومنی با انتقاد از «تبلیغات فرزندآوری و ازدواج» اظهار کرد: مدام موعظه میکنند که بروید ازدواج کنید و بعد تا میتوانید اولاددار شوید. کار با موعظه نیست. شما امنیت اقتصادی را با سیاستهای نابخردانه بههم ریختهاید! گزارشهای رسمی میگویند در دو دهک پایین درآمدی، امید به خانهدار شدن متناسب با جایگاهشان بیش از 200 سال زمان میبرد و برای متوسطها 50 سال. شما معیشت را اصلاح کنید مردم خودشان حافظ دینشان میشوند. با استثمار وحشتناک و با ندانمکاری و نابخردیها در کاهش دستمزد حقیقی، نیروی کار را با وحشتناکترین عسرتها رها کردهاند و بعد میگویند مژدگانی بدهید که وام ازدواج را بالا بردهایم! وام آن هم برای کسی که حداقل دستمزد را دریافت میکند؛ دستمزدی که یکسوم خط فقری است که اعلام کردهاید.
او در ادامه گفت: همه اینها بازتاب غفلت از توسعه است. ما از قائم مقام فراهانی به عنوان پیشگام توسعهخواهی یاد میکنیم ولی تمام گرفتاریهایش در آن زمان با شکل و شمایل امروزیاش الان هم هست یعنی در یک دور باطل بازتولید توسعهنیافتگی گرفتار شدهایم!
بارها میشنوید که معلمها، بازنشستگان و کارگران اعتراض کردهاند. معلوم است که با این دستمزد و حقوق که در چهارچوب مناسبات رانتی دیده شده، این اقشار از عهده اداره شرافتمندانه یک زندگی برنمیآیند
تمام کارهای ضدتوسعه را در برنامه هفتم توسعه قالب کردهاند
رئیس موسسه دین و اقتصاد به لایحه سند هفتم توسعه اشاره کرد و یادآور شد: از دریچه دانش توسعه، یک حرکت نزدیک به صفر بلکه معکوس و قهقرایی را در سند لایحه برنامه هفتم میتوانید با مصداقهای پرشمار ببینید یعنی تمام کارهای ضدتوسعه را به عنوان پیشران قالب کردهاند! باید با مطالعه لازم برای شناخت عمیق، دورهای باطل اصلی بازدارنده توسعه را بشناسیم اما راه میانبر برای این شناخت این است که بدانیم فصل مشترک همه دورهای باطل و بازتولیدکننده توسعهنیافتگی اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی، در دو زمینه تبلور دارد؛ یکی ضعف بنیه تولیدی و دومی بهرهوری اندک. در این سند کلا مساله بنیه تولید فناورانه را حذف کردهاند کما اینکه محیطزیست را هم حذف کردهاند. این خیلی اسفناک است و شدت فقر از نظر اندیشه توسعه در این سند بیداد میکند. در هیچیک از اسناد تاریخ برنامهریزی توسعه تا این اندازه فقر و انحطاط در اندیشه توسعه را نمیتوانیم مشاهده کنیم.
جدیترین ناراضیها،
شریفترین گروههای جامعه هستند
این استاد دانشگاه ادامه داد: فکر میکنند ابزار بسترسازی برای بروز و ظهور جلوههای متعالی اخلاقی موعظه است در حالیکه تمامی متفکران توسعه با مبانی استدلالی محکم و شواهد غیرقابل انکار میگویند برای این کار، باید برای مردم امنیت اقتصادی ایجاد کنید یعنی با شغل شرافتمندانه بتوان زندگی را شرافتمندانه اداره کرد. در آن صورت میبینید که جلوههای متعالی اخلاقی چقدر رشد میکنند. اگر در دوره جنگ توانستیم شرافتمندانه و افتخارآمیز کشور را اداره کنیم، یکی از دلایل مهمش این بود که دولت مهندس موسوی، این مهم را در اولویت گذاشته بود و اینطور بود که مردم با حکومت همدلی میکرد اما امروز ببینید جدیترین ناراضیها، شریفترین گروههای اجتماعی هستند. بارها میشنوید که معلمها، بازنشستگان و کارگران اعتراض کردهاند. معلوم است که با این دستمزد و حقوق که در چهارچوب مناسبات رانتی دیده شده، این اقشار از عهده اداره شرافتمندانه یک زندگی برنمیآیند. مرکز آمار هم گزارش میدهد که 89درصد فقرای ایران را شاغلان سابق و لاحق تشکیل میدهند!
حکومت به تولیدکنندگان پشت کرده است
مومنی با بیان این هشدار که «این طور نمیشود کشور را اداره کرد»، گفت: در کتاب ارزشمند «ایرانیان و اندیشه تجدد»، مساله پسافتادگی تاریخی ایران زیر ذرهبین رفته و میگوید وقتی این دوره پساانقلاب صنعتی را از ربع پایانی قرن هجدهم تا پایان دوره قاجار زیر ذرهبین میگذاریم، یکی از ریشههای تزلزل و بیثباتی این است که در کل این دوره، تولیدکنندگان در این سرزمین هرگز جزو نیروهای سیاسی تاثیرگذار نبودند! یعنی حکومت پشت به تولید کرده بود و فکر میکرد با امتیازفروشی و خامفروشی و دلالی و وارداتچیگری، میشود کشور را اداره کرد.
وی تاکید کرد: با نگاهی به تبلیغات دولت فعلی، آدم احساس میکند گویی اینها به ظاهرسازی بیش از واقعیت علاقه نشان میدهند. بساطی راه انداختهاند که «از نقطه عطف 1400 ما دیگر در دوره خروج از بحران رفتهایم و رشد مثبت تجربه میکنیم». یادشان رفته که در دوره ریاست جمهوری روحانی و در سال 1395 از نظر اندازه رشد اقتصادی، ایران رتبه یک جهان را یافت و همین اعضای دولت فعلی، حسن روحانی را از نقدهای روا و ناروا بیچاره کردند و کارشناسان دائما به دولتی که میخواست این آمار را به عنوان یک ابزار تبلیغات مورد بهرهبرداری قرار دهد، خاضعانه گوشزد میکردند که رشد باکیفیت مهم است. رشد بیکیفیت حتی اگر 30درصد باشد مملکت را به فلاکت میاندازد. حالا آن رشد نزدیک به 13درصد فراموش شده و میگویند ما 2.8درصد رشد مثبت در سال 1400 داشتهایم!
اگر بخواهیم از این مناسبات نجات یابیم باید آرمانهای توسعه، جایگزین پول، زور، سرکوب و فریب شود. راه نجات این است که همه دلسوزان را به بازخوانی جدی تاریخ 150 سال گذشته ایران دعوت کنیم
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: آن رشد 13درصدی در دولت قبل بیشترش به خاطر گشایشهای محدود در فروش نفت خام بود نه سیاستهای درست. رشد اقتصادی این دولت هم به فروکش کردن کروناست. بخش دیگر هم به رشد بخش خدمات ارتباط دارد نه رشد تولید ملی. این به معنای آن است که رشد بخشهای مولد همچنان منفی است. حداقل این دولت وقتی خودش در سال 1400 برنامه ششم را تمدید کرد، حفظ ظاهر کند که براساس آن الزام قانونی باید رشد 8درصدی میداشتید آن هم با کیفیت. پس با رشد دو درصدی خوشحالی نکند!
این استاد دانشگاه افزود: اصلا ناراحت نمیشویم که عدهای خوشحال باشند که از رشد منفی به رشد مثبت رسیدیم اما این نباید به سمت خودفریبی و نادیده گرفتن این مساله بینجامد که سرانه تولید ناخالص داخلی ایران حتی به 1390 هم نرسیده است. در بخشهای اصلی صنعتی کشور، ما رشدهای منفی خیلی بالا داریم. در حوزه فلزات پایه رشد منفی 5.15 است، در شیمیایی به جز دارو منفی 4.9درصد است که تمام این مشکلات را بازتابی از پشت کردن به توسعه میدانم.
همهکاره شدن نظامیها در اقتصاد و سیاست عاقبتی ندارد
رئیس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد به کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» اشاره کرد و گفت: نویسندگان این کتاب میگویند تا زمانیکه بنیه تولید فناورانه، ارتقا نیابد جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، در آشوبناکی و بیثباتی و نوسان و تزلزل به سر خواهد برد. داگلاس نورث از این هم فراتر میرود و میگوید اگر به تولید فناورانه پشت کنیم نظامیها همهکاره اقتصاد و سیاست میشوند! بنابراین همزمان انحطاط سیاسی و اقتصادی را با هم تجربه خواهیم کرد. همچنین اگر در نظام سیاسی، قدرتی از مناسبات رانتی سود ببرد و آن را ترویج کند و جهل و جمود و تعصبهای کورکورانه جای گفتوگوهای اعتلابخش در ساحت نظام باورها را بگیرد، رویههای سفلهپرورانه و تحقیرآمیز برای مردم شیوه مسلط میشود.
مومنی تاکید کرد: اگر متفکران و حکومتگران، پرچم توسعهخواهی را بلند نکنند، کشور روی آرامش و ثبات و اعتلا را نخواهد دید. همه آن بسترسازیهایی که مصلحان بزرگ در دستور کار داشتند، این بود که در قلب تمهیدات نهادی برای ارتقای بنیه تولید فناورانه بسترسازی شود.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: ما امروز در مقابل امثال قائممقام هیچ توجیهی نداریم چون شرایط ما با آن زمان اصلا قابل مقایسه نیست ولی بدبختی ما این است که همچنان رانت، ربا و دلالی، موتور خلق ارزش در کشور است. متاسفانه حتی تولیدکنندگان هم اگر بخواهند بقای صوری داشته باشند، باید از این کارها بکنند. معتقدم باید به سمت بازآرایی سیستمی در ساختار نهادی به نفع تولید فناورانه حرکت کنیم تا نجات پیدا کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید