مدیریت دولتی بر تامین اجتماعی، پاسخگوی حیف و میل اندوختههای تاریخی کارگران نیست
شستا؛ عصای دستی که وبال گردن شده است
نسرین هزاره مقدم
شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی یا همان شستا، طبق اطلاعات موجود در سازمان بورس، بیش از یک میلیون سهامدار دارد؛ شرکتی که طبق اهداف و ماموریت ترسیمی برای آن، قرار است برای سازمان تامین اجتماعی، بزرگترین صندوق بیمهگر کشور که بیش از ۶۵درصد جمعیت کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم زیرمجموعه آن هستند، درآمدزایی موثر و همیشگی از راه سرمایهگذاریهای مولد داشته باشد.
این موضوع البته مختص ایران نیست اتحادیه بینالمللی تامین اجتماعی تاکید دارد صندوقهای بیمهای برای حفظ و صیانت داراییهای نیروهای کار کشور، حفظ ارزش نقدینگی آنها و سودآوری با این نقدینگی، باید سرمایهگذاری در حوزههای پرسود انجام دهند. از همین رو شستا در سال ۱۳۶۵ در قالب یک شرکت سهامی خاص با سرمایه اولیه ۲ میلیارد تومان از محل داراییهای سازمان تأمین اجتماعی با همین هدف تأسیس شد. با این حال اتحادیه جهانی تامین اجتماعی، الزامات و تصریحات دیگری هم در این زمینه دارد ازجمله؛ نمایندگان بیمهشدگان باید بر عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری و حوزهی مالی نظارت داشته باشند، بیلان مالی و صورت وضعیت مالی این شرکتها باید آزادانه و شفاف در اختیار نمایندگان جامعه هدف قرار بگیرد و مدیران عامل، هیات مدیرهها و مدیران هلدینگ باید خدمتگزاران جامعه بیمهشدگان باشند و به آنها پاسخگویی تام داشته باشند نه اینکه برای خودشان و اطرافیانشان حقوقهای نجومی تعریف کنند، یکتنه برای داراییهای کارگران و واگذاریهای آنها تصمیم بگیرند و هر زمان پرسیدند که فلان شرکت چرا تعطیل یا واگذار شد خیلی ساده پاسخ بدهند «توجیه اقتصادی نداشت»!
شستا و داراییهای کارگران
در حال حاضر عنوان میشود که حدود ۱۰درصد از مجموع ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران، متعلق به شرکتهای زیرمجموعه شستاست. زیرمجموعههای اصلی بورسی شستا را شرکت صبا تامین (صبا)، سرمایهگذاری دارویی تامین (تیپیکو)، سرمایهگذاری صدرتامین (تاصیکو)، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران (حکشتی)، سرمایهگذاری سیمان تامین (سیتا)، سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی (تاپیکو)، شرکت خدمات ارتباطی رایتل، مدیریت توسعه انرژی تامین و صنایع عمومی تامین تشکیل میدهند. در هر کدام از این ردیفهای زیرمجموعه، چندین و چند شرکت کوچک و بزرگ هستند که بیلان عملکرد و پورتفوی مالی آنها به جز آنهایی که در بورس اوراق بهادار حضور دارند، هیچ زمانی در اختیار جامعه بیمهشدگان قرار نگرفته است.
حال سوال اینجاست که آیا به خوبی از داراییهای کارگران در شستا صیانت میشود و آیا مدیران شستا امانتداران خوبی هستند و برای تامین اجتماعی سود روی سود میگذارند؟ پاسخ این سوال منفی است. نشانه روشن برای این پاسخ منفی، کسری نقدینگی همیشگی تامین اجتماعیست که مدام به مراکز طرف قرارداد، به نظام بانکی کشور و به جامعه بیمهشدگان بدهکار است چون به گفته مدیران این سازمان، نقدینگی کافی در بساط ندارد. بدون شک اگر عملکرد شستا در ۳۷ سال بعد از تاسیس این نهاد، مثبت و موفق بود، باید امروز داراییهای تاریخی کارگران چند برابر شده بود و هر ماه سود کلانی از حوزه سرمایهگذاریهای شستا به صندوق تامین اجتماعی تزریق میشد.
از عدم بهرهوری تا واگذاریهای دلبخواهی
فعالان کارگری معتقدند که عدم بهرهوری شستا، معلول عدم شفافیت، پاسخگو نبودن و فعالیت و تصمیمگیری پشت درهای بسته است. نمایندگان کارگران و بازنشستگان هیچ نفوذ، اقتداری و اختیاری در شستا ندارند و مدیران این شرکت هر چه میخواهند، انجام میدهند به گونهای که نه تنها از سودآوری شرکتها صیانت نمیشود، بلکه با توجیه اقتصادی نبودن، آنها را به راحتی واگذار یا بعضا از چرخه تولید خارج میکنند.
پانزدهم فروردین سال جاری «محمد کعب عمیر» نماینده شوش و کرخه در مجلس، ضمن انتقاد از واگذاری شرکت «حریر خوزستان» توسط شستا و با بیان اینکه «هر زمان نام خصوصیسازی و واگذاری میآید، تن کارگران میلرزد»، گفت: واگذاری شرکتهای وابسته به شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) کاری غیرکارشناسی است. آنها به جای واگذاری شرکتها به فکر توسعه و تکمیل زنجیره تولید برای افزایش سوددهی باشند.
او افزود: با واگذاری شرکت حریر خوزستان به عنوان اولین تولیدکننده کاغذ بهداشتی در ایران وابسته به شستا باید منتظر ماند تا شاهد عاقبت هفتتپهای دیگر برای این شرکت تولیدی در شهرستان شوش استان خوزستان باشیم. اما حریر خوزستان، یعنی قدیمیترین واحد تولیدکننده کاغذ بهداشتی در ایران، اولین و آخرین شرکتی نیست که شستا به بخش خصوصی واگذار میکند.
قربانی: هر شرکتی را که مایل باشند، واگذار میکنند. موضوع ساده است. شرکت مورد نظر اعلام ورشکستگی میکند بعد هم مفت واگذار میشود. شستا به جای اینکه عصای دست تامین اجتماعی باشد، وبال گردن آن شده است
خودمانیسازی در شستا
«اکبر قربانی» دبیر اجرایی خانه کارگر غرب تهران که از نزدیک شاهد این واگذاریها در سالهای اخیر بوده با بیان اینکه «آنچه در شستا اتفاق میافتد، فقط خودمانیسازیست و داراییهای تاریخی کارگران را بدون هیچ توجیهی به خودمانیها به قیمت بسیار ارزان و در حد مفت واگذار میکنند و اصلاً پاسخگو نیستند»، میگوید: در شستا هر شرکتی را که تمایل داشته باشند، واگذار میکنند. موضوع ساده است. اولین قدمی که برمیدارند این است که براساس ماده ۱۴۱ قانون تجارت اعلام میکنند شرکت مورد نظر ورشکسته است یعنی بدهکاری و گیر و گرفت دارد. هیچ ارزیابی خاصی هم صورت نمیگیرد که چرا فلان شرکت ورشکسته شده است. فقط میگویند شرکت توجیه اقتصادی ندارد و این حالیست که هیچ نظارت و تجدید ارزیابی هم در کار نیست.
او اضافه میکند: در مرحله بعدی، یک مجمع عمومی میگذارند که در آن سهامدار اصلی همه کاره است. نه صورتهای مالی چندان بررسی میشود نه ارزیابی مجدد صورت میگیرد. در این مجمع تصمیم میگیرند که باید واگذاری صورت بگیرد. در واقع باید بگوییم با پدیدهای به نام «مافیای واگذاریها» مواجهیم. واقعاً چه دردناک است که این شرکتها در زمانهای که ادعای رونق تولید داریم و قرار است مثلاً به سودآوری تولید کمک شود، اینگونه تعطیل میشوند. هم داراییهای کارگران به تاراج میرود هم نیروی انسانی این شرکتها به ناگاه با یک تصمیم بیکار میشوند.
قربانی به سرنوشت ناکام «تهران بتن» به عنوان یکی از شرکتهای تعطیل شده شستا اشاره میکند که به بهانه عدم توجیه اقتصادی، دربهایش را بستهاند. او ادامه میدهد: اول کارگران تعدیل میشوند و بعد درب شرکت تخته میشود. در نهایت کارخانه را با قیمتهای بسیار ارزان در حد مفت واگذار میکنند. مثلاً شرکتی که چندین هکتار زمین در شادآباد تهران دارد به همراه چندین سوله و تجهیزات، به یکپنجم یا یک دهم قیمت واقعی زمین خالی در آن منطقه واگذار میشود!
کعب عمیر: هر زمان نام خصوصیسازی و واگذاری میآید، تن کارگران میلرزد. واگذاری شرکتهای وابسته به شستا، غیرکارشناسی است. آنها به جای واگذاری به فکر توسعه و تکمیل زنجیره تولید و افزایش سوددهی باشند
به گفته باقری، باید نظارت دقیق بر شرکتهای شستا باشد و مشخص شود چرا واقعاً شرکتهای زیرمجموعه آن زیانده هستند و بدهی دارند. باید کارگروهی متشکل از نمایندگان جامعه هدف بر صورتهای مالی و عملکرد شرکتها نظارت مستمر داشته باشند اما این بایدها اصلاً جدی گرفته نمیشود.
«دورال» مشتی از خروار
دورال؛ تولیدکننده درب و پنجره آلومینومی که سال ۱۳۴۴ پا به عرصه تولید گذاشته با اشتغالزایی ۵۰۰ نفر به صورت مستقیم و ۶۰۰ نفر به شیوه غیرمستقیم، یکی از شرکتهای معتبر و قدیمی شستا است که آن هم این روزها در آستانه واگذاری قرار گرفته؛ شرکتی که به گفته قربانی، آنچنان توانمند است که زمانی اجرای نمای بانک مرکزی ایران را برعهده داشت. حالا کارگران این شرکت توانمند، نگران آینده هستند و از روزهای بعد از واگذاری میترسند.
چهارشنبه دهم خردادماه، تعدادی از کارگران این کارخانه در اعتراض به واگذاری این شرکت به بخش خصوصی بدون رعایت حقوق کارگران و سهامداران، مقابل کارخانه تجمع کردند. این کارگران درخواست داشتند واگذاری شرکت متوقف شود. آنها میگویند چرا شستا این شرکت خوشآوازه را میخواهد به بخش خصوصی ناکارآمد واگذار کند.
حال سوال بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی به عنوان سهامدارانی که البته نامی از آنها در لیست سهامداران بورسی نیست میگویند که چرا شستا، نه فقط دورال و حریر خوزستان، که دهها شرکت را که اموال بینالنسلی طبقه کارگر هستند، با قیمتهای غیرواقعی و بدون مشارکت و نظرخواهی از کارگران به بخش خصوصی میدهد تا تولید در آنها زمین بخورد و چرا به گفته قربانی، «شستا به جای اینکه عصای دست تامین اجتماعی باشد، وبال گردن آن شده است».
دیدگاه تان را بنویسید