روایتی از مسیر سخت احقاق یک حق قانونی
یک سال دوندگی برای زنده کردن چند ماه سابقه بیمه
نسرین هزاره مقدم
روند ثبت شکایت برای دریافت حق بیمههایی که باید واریز میشد و نشده، یک مصیبت تمام عیار است. مسیر شکایت، مسیری پر از سنگلاخ است و الکترونیکیسازی نیز مزید بر علت شده و کار را دشوارتر کرده است.
کارگری باید قبل از هر چیز، کد ثنا بگیرد و با وجود ضعفهای مدام اینترنت در چندین سامانه الکترونیکی ثبتنام کند در حالیکه در موارد بسیاری هیچ تسهیلگری از جانب متصدیان امر و کارمندان مسئول در کار نیست. این مسیر نه فقط برای کارگران ساده که گاهی برای نیروهای تحصیلکرده هم گیجکننده و دشوار است. برای گرفتن چند ماه حق بیمه، دقیقاً چند ماه باید دوندگی کرد؛ راهی که پیمودنش برای همگان میسر نیست.
«بیمه داری یا نه»؛ این روزها، این سوال اصلیست. کارگرانی که در شرکتها و نهادهای مختلف مشغول به کار میشوند، فقط به امید بیمه، با حقوق بخور و نمیر کارگری میسازند اما مدتیست که «بیمه مرتب و بهموقع» بیشتر به آرزو پهلو میزند تا واقعیت. سالها درس خوانده و امروز بعد از چند سال سابقه کار در حرفه کاملاً تخصصی باید صبر کند تا کارفرما بیمهاش کند که این بیمه هم در موارد بسیار مرتب پرداخت نمیشود و واقعا ته بدبیاریست.
کارگران بسیاری هستند که ناگهان متوجه میشوند حق بیمه آنها برای چندماه متوالی پرداخت نشده است. خیلی از آنها از روند پیگیری قانونی اطلاعی ندارند و فقط عده معدودی توان پوشیدن کفش آهنین و رفتن تا انتهای مسیر را دارند. ثبتنام در سامانه حقوق کار برای شکایت، ارائه مستندات که خود هر دفعه یک دردسر است، تعیین وقت دادگاه، ارجاع به ثنا و دادگاه، درخواست برای اجرای حکم و... فقط بخشی از دشواریهای کار است و مسیر دریافت سنوات هم به همین دشواریست. در نهایت کار به تامین اجتماعی ختم میشود. همین مرحله معمولاً چند ماه معطلی و انتظار دارد.
در همین رابطه پای صحبتهای کارگری نشستیم که از ابتدای سال شکایت کرده ولی هنوز نتوانسته سابقه بیمهاش را زنده کند. او مراحل کار را لحظه به لحظه و گام به گام شرح میدهد و البته اسناد و مدارک این کارگر تماماً پیش ما محفوظ است: «اسفند ماه سال ۱۳۹۹ در یکی از خبرگزاریهای کشور مشغول شدم. از آنجا که سالهای قبل از آن بیمه داشتم و سنوات خدمت سربازی را خریده بودم، دائما سامانه تامین اجتماعی را چک میکردم. از اسفند به محل کارم رفتم و آنها گفتند که بعد از عید بیمهام پرداخت میشود. ماه فروردین که تمام شد سامانه را چک کردم خبری نبود، ماه بعد و ماه بعدتر هم همینطور. دوباره وعده دادند ماه بعد پرداخت میشود و این قصه تا آبان ادامه داشت. در نهایت خسته شدم و برای کار به یک خبرگزاری دیگر رفتم. کلی هم ساعات اضافهکاری داشتم اما متاسفانه مستندات لازم را نداشتم که این را ثابت کنم».
قانون میگوید بیمه، سنوات و سایر مزایای مزدی حق مسلم تمام کارگران است اما حتی کارگران تحصیلکرده و متخصص هم این حقوق اولیه را ساده به دست نمیآورند
اسفند 1400: آغاز روند ثبت شکایت
اما چه شد که تصمیم به شکایت گرفتم؟ «واقعاً علاقهمند بودم همان زمان شکایت کنم اما از قوانین اطلاع درستی نداشتم و مطمئن نبودم که بتوانم حقوقم را بگیرم. بعد از مشورت با چند نفر که در این خصوص تجربه لازم را داشتند، تصمیم برای ارائه شکایت قطعی شد. در روزهای انتهایی اسفند ۱۴۰۰ مدارک و مستنداتم را برای شکایت آماده کردم که شامل پرینت حساب، مدارک معرفینامه و کارتهایم برای رویدادهای مختلفی بود که در آن شرکت میکردم. در فروردین ماه هم شکایتم را در هیات تشخیص طرح کردم».
چقدر برای تعیین جلسه رسیدگی زمان صرف شد؟ «از زمان ارائه شکایت تقریبا سه ماه برای جلسه رسیدگی زمان برد. تقریبا یک ماه هم برای صدور حکم توسط هیات تشخیص زمان برد. نباید فراموش کرد که در این میان فرصت سه ماهه اعتراض طرفین در دیوان عدالت اداری هم مطرح بود. نمایندگان کارفرما در دادگاه حاضر نشدند اما بعدازظهر همان روز دفاعیهای ثبت کردند که نه تنها مستندات بنده را ثابت میکرد، بلکه بسیاری از گمشدههای پرونده را علنی میکرد. آن کارگاه با اینکه دارای مجوز رسمی است اما دارای هیچگونه آگهی ثبت شرکت نیست. آنها از طریق یک شرکت خصولتی اقدام به پرداخت حقوق کارکنان قراردادی میکردند. من هم قراردادی بودم. شرکت واسط، مدارک پرداخت حقوق من را با تایید کارفرمای مادر ارسال کرد و ادعا کرد که حقالتحریر بودم که هیات تشخیص ادعای آنها را تایید نکرد».
کارگرانی که در شرکتها و نهادهای مختلف مشغول به کار میشوند، فقط به امید بیمه، با حقوق بخور و نمیر کارگری میسازند اما مدتیست که بیمه مرتب و بهموقع، بیشتر به آرزو پهلو میزند تا واقعیت
او در ادامه میگوید: «وقتی شاغل هستید، وقت کمی دارید که به ادارات بروید چرا که حداقل یک روز کاری را برای پیگیری هر مرحله از دست میدهید. در نهایت یک روز فرصت مراجعه پیدا کردم. آنجا گفتند که باید درخواست اجرای حکم را در سامانه ثبت کنید. درخواست اجراییه را در سامانه جامع روابط کار ثبت کردم. این مرحله برایم خیلی سختتر از خود دادگاه بود. مساله این است که سامانه خیلی به صورت کاربردی تهیه نشده و بارها قسمتهای مختلف را جستوجو کردم تا بالاخره نحوه اجراییه حکم را پیدا کردم و درخواستم ثبت شد. حالا فرض کنید یک کارگر ساده و کمسواد چطور میتواند قسمت اجراییه حکم را در این سامانه نسبتاً پیچیده پیدا کند».
قطعی برق و اتلاف یک روز از مرخصی کارگر
اما هنوز هم کار تمام نشده بود! «بالاخره نامه ارجاع به دادگاه را دریافت کردم. از آنجا که در سامانه ثنا عضو نبودم یک روز کاری کامل هم درگیر حضور در دفتر الکترونیک قضایی و ثنا بودم. باورتان میشود یک روز کامل از کار افتادم تا عضو ثنا شوم!».
اما در دادگاه «دادگاه رفتم. آنجا هنوز پروندهام پرینت نشده بود و ناچارا از مدارکی که داشتم به آنها ارائه دادم. بعد از آن، تازه پروندهام تشکیل شد. بعد از درخواست اجراییه در دادگاه، به واحد اجرای احکام دادگاه مربوطه ارجاع شدم. آنجا گفتند که باید در کافینت نوبت بگیرید و البته اتفاق تلخی هم آنجا افتاد! روز نوبتم به واحد اجرای احکام رفتم. برق واحد مشکل داشت و قطع شده بود! باورتان میشود تا پایان روز کاری برق قطع بود؟ با وجود اینکه آن روز را مرخصی گرفته بودم، کارم انجام نشد. مجبور شدم فردای همان روز دوباره مرخصی بگیرم و مراجعه کنم. در این مدت با کارفرمای فعلیام مشکل پیدا کردم چون مدام مجبور بودم مرخصی بگیریم تا کارم زودتر پیگیری شود. بعد از این اتفاق، خلاصه دوباره نوبت اینترنتی گرفتم. بعد از چندین مرتبه مراجعه به اجرای احکام، راهی بانک شدم. نامه استعلام را به بانک رساندم و دوباره به اجرای احکام برگشتم. تقریبا ۲ هفته هم در این مرحله متوقف شدم تا توانستم پول عیدی و سنواتم را دریافت کنم اما مشکل سابقه بیمهام حل نشد!».
اسفند 1401: پرونده کماکان باز است
در تامین اجتماعی چه گذشت؟ «در مرحله بعد به تامین اجتماعی ارجاع شدم. کارمندان آن شعبه تامین اجتماعی گفتند کارفرمای شما اصلاً کد بیمه ندارد! باید در هیات، شکایت شما مطرح بشود. بعد از یکی دو هفته مسیر اداری و ارائه دوباره همه مستندات قبلی گفتند که یک ماه و چند روز دیگر تلفنی تماس بگیرید تا به شما بگوییم کار به کجا رسیده. امروز که با شما صحبت میکنم همچنان پیگیریهایم ادامه دارد تا سابقه بیمهام ثبت شود و هنوز نتوانستهام مشکل سابقه بیمهام را حل کنم...».
او با بیان اینکه هرگز نتوانستم وکیل بگیرم، ادامه داد: «کار طولانی و سخت بود و البته بسیار گیجکننده. اول کار اصلاً نمیدانستم باید از کجا شروع کنم. خیلیها پیشنهاد دادند یک وکیل بگیر یا نماینده حقوقی دنبال کار بفرست اما مگر عیدی و سنوات یک کارگر چقدر است که برای آن بتوان وکیل استخدام کرد؟ در ثانی، آنقدر مدرک و مستندات در دست داشتم که روزهای اول فکر میکردم اثبات ادله هیچ کاری ندارد و چند روزه کار تمام میشود. نمیدانستم قرار است چند ماه سرگردان شوم و آخر سر هم نتوانم سابقه بیمهام را بگیرم. وکیل نگرفتم چون همه چیز مثل روز روشن بود و حقوق من کاملاً بدیهی و قانونی بود».
داستان این کارگر، روایتی از سرنوشت مشترک هزاران کارگریست که اول کار با وعده بیمه سر کار میروند و بعد از مدتی متوجه میشوند ماهها حق بیمهشان پرداخت نشده است. کارگرانی که برای گرفتن سابقه بیمه و سنوات به یغما رفته، باید کفش آهنین به پا کنند و از مراجع حل اختلاف به دادگاه، از دادگاه به اجرای احکام و در نهایت در راهروهای شعب تامین اجتماعی سرگردان بمانند. قانون میگوید بیمه، سنوات و سایر مزایای مزدی حق مسلم تمام کارگران است اما حتی کارگران تحصیلکرده و متخصص هم این حقوق اولیه را ساده به دست نمیآورند.
قانون حق شکایت را محترم میشناسد اما در واقعیت، مراحل کار سخت و زمانبر است و وقتی دغدغه نان داری، نمیتوانی پیگیریها را تا بینهایت ادامه دهی.
دیدگاه تان را بنویسید