نسرین هزاره مقدم

سال 1365 شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا) با هدف حذف ارزش منابع و دارایی‌های این ابرسازمان بیمه‌گر و با سرمایه اولیه 20میلیارد ریالی تاسیس شد. با این حال، امروز مسئولان سازمان تامین اجتماعی اعلام می‌کنند که تنها 6درصد از نیاز تامین اجتماعی توسط شستا تامین می‌شود و این شرکت در تحقق اهداف خود که همان صیانت از دارایی‌های تامین اجتماعی و سودآور کردن سرمایه‌گذاری‌های کلان سازمان تامین اجتماعی بوده، شکست خورده است.

«حسین حبیبی» عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور معتقد است تا زمانی‌که بیلان کاری شرکت‌های شستا به صورت شفاف و روشن به جامعه ذینفعان اصلی یعنی کارگران و بازنشستگان ارائه نشود و لیست سود و زیان شرکت‌ها و نحوه عملکرد مدیران آنها مشخص نباشد، شستا «حیاط خلوت مدیران» باقی خواهد ماند؛ تاریک‌خانه‌ای که کارگران و بازنشستگان نخواهند فهمید در آن چه خبر است و پشت درهای بسته چه اتفاقاتی می‌افتد.

 

تردیدهای جدی در ادعای ترمیم وضع شستا

«میرهاشم موسوی» مدیرعامل جدید سازمان تامین اجتماعی که سال گذشته بر سر کار آمد، با وعده اداره‌ شستا به صورت یک مگاپروژه، قول داد اوضاع را ترمیم کند اما در همین ماه‌های ابتدایی سال جدید، تامین اجتماعی دوباره با مشکل کسری بودجه شدید روبه‌رو شد، به‌گونه‌ای که خود وی نیز اذعان به کم‌کاری شستا کرد. به نظر می‌رسد هیچ چیز تغییر نکرده و در چنین فضایی بود که در هفتم تیر، مجلس درخواست تحقیق و تفحص از شستا را به تصویب رساند. «بررسی وضعیت مدیریت اقتصادی، مالی، اداری و حقوقی شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی و شرکت‌های زیرمجموعه آن» محور اصلی این تحقیق و تفحص است و «بررسی وضع مالی»، «بررسی انتصابات و نحوه جاگیری مدیران ارشد» و در نهایت «بررسی وضع حقوقی»، محورهای فرعی تحقیق و تفحص شستا را تشکیل می‌دهند.

حال در شرایطی‌که تامین اجتماعی سالانه نزدیک به ۵۰هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد و شستا هم نتوانسته به اهداف تاسیس خود برسد، آیا این تحقیق و تفحص که بعد از مدت‌ها معطلی به تصویب رسیده، می‌تواند ورق را به نفع جامعه بیمه‌شدگان بازگرداند و برای سازمان تامین اجتماعی رهاورد مثبت داشته باشد؟

 

گزارش سال ۹۲ و تخلفات مالی بیشمار

البته این اولین بار نیست که قرار است شستا مورد تحقیق و تفحص قرار بگیرد. این اتفاق پیش از این با جامعیت بیشتر (هم تامین اجتماعی و هم شستا) رخ داده است. در آذر ماه سال ۹۲، گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی و شستا در مجلس وقت قرائت شد. در بخشی از این گزارش که به شستا اختصاص داشت، چکیده تخلفات به صورت زیر آمده است:

«با عنایت به گستردگی سازمان تأمین اجتماعی و شرکت‌ها و مؤسسات تابعه، تحت پوشش قرار دادن بخش عظیمی از جامعه به ویژه اقشار آسیب‌پذیر و کسب درآمدهای هنگفت به طور مثال:

۱- استفاده از ارز مرجع برای صنایع و پتروشیمی‌های تحت پوشش و فروش محصولات به نرخ ارز آزاد

۲- عدم مدیریت صحیح و کارآمد و بهینه در شرکت‌های تحت پوشش به ویژه شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) و حیف و میل غیرقابل جبران منابع سازمان که متعلق به بیمه‌شدگان مظلوم و شریف کشور است.

۳- پرداخت پاداش‌ها و حق جلسات غیرمتعارف به مدیران، مشاوران و نزدیکان و در نهایت عدم رضایت مشمولین سازمان از نحوه ارائه خدمات بیمه‌ای و درمانی، به‌رغم استفاده از ابزار نظارتی همچون مذاکره در چند جلسه، سوال، استیضاح و...»

اما نتیجه چه شد و با خاطیان چه کردند؟ چهار سال بعد از قرائت گزارش تحقیق و در سال ۹۶، هنوز بیشتر شرکت‌های شستا زیان‌ده بوده‌اند (دو سوم شرکت‌ها) و هشت سال بعدتر در ۱۴۰۰، این شرکت‌ها در یک ماه ۳۰هزار میلیارد تومان زیان داده‌اند. آیا این بار هم تحقیق و تفحص به همان سرنوشت دچار می‌شود، یعنی قرائت چند بند چکیده تخلفات در پنج سال گذشته و تمام؟ جالب‌تر از همه اینکه به فاصله چند سال از قرائت این گزارش، یکی از افرادی که در گزارش تحقیق و تفحص مجلس، از وی جزو مدیران متخلف نام برده شده بود، باز هم به تامین اجتماعی برگشت و اتفاقا این بار پست بالاتری هم دریافت کرد.

«علیرضا حیدری» کارشناس رفاه و تامین اجتماعی در پاسخ به این سوالات، نتیجه‌بخش بودن این اقدامات را منوط به تغییر ساختار و سوگیری تحقیق و تفحص می‌داند و می‌گوید: اگر ساختار کلی تحقیقات و اهداف آن تغییر نکند، تحقیق و تفحص فایده‌ای ندارد. مگر با سعید مرتضوی (مدیرعامل تامین اجتماعی در دوران احمدی‌نژاد) و دیگر خاطیان چه کردند؟ از ۹۱ تا ۹۲ تخلفات بسیار در تامین اجتماعی اتفاق افتاد که در گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس نیز به این تخلفات مالی و انتصابی اشاره کردند، اما در نهایت چه شد؟ آیا مجازاتی در کار بود؟ سوال اینجاست که آیا قرار است دوباره همان روندهای بوروکراتیک و کشدار بدون هیچ نتیجه‌ مثبت برای سازمان و کارگران، تکرار شود؛ تکرار تاریخ بدون هیچ دستاوردی!

او شروط موفقیت عملی تحقیق و تفحص از شستا را چنین تشریح می‌کند: پیش از این دو بار، همه حوزه‌های تامین اجتماعی ازجمله شستا مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته که هر دو در دوره سعید مرتضوی بود. در یک نوبت من خودم در تهیه گزارش شرکت داشتم و جزو تیم تحقیق‌کننده بودم. گزارش تهیه شد، در صحن علنی قرائت شد اما بعد آن را کنار گذاشتند. یک برچسب کوچک روی گزارش زدند که خطر امنیتی دارد و اعتماد عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و بنابراین آن را بایگانی کردند. گزارش بعدی را معتدل‌تر و آرام‌تر نوشتند. آن هم بعد از قرائت، باز به جایی نرسید هرچند نهادهای ذیربط کمی پیگیر ماجرا شدند اما در نهایت راه به جایی نبرد. با این اوصاف، مشخص نیست این بار قرار است چه اتفاقی بیفتد. آیا این گزارش هم به سرنوشت دو گزارش قبلی دچار می‌شود؟

حیدری اضافه می‌کند: تحقیق و تفحص از نهادها معمولاً با رویکرد سیاسی و در نتیجه اعمال قدرت گروه‌ها و نهادهای سیاسی صورت می‌گیرد و لذا بیش از اینکه نتیجه‌بخش باشد، حاصل منازعات جناح‌های سیاسی و شاخ و شانه کشیدن آنها برای یکدیگر است و در این شرایط بدیهی‌ست که هیچ کارکرد ملموسی ندارد. برای ثمربخش بودن باید در جریان تحقیق، ظرفیت‌های اصلاحی شناسایی شده و سپس «اصلاح فرایند» اتفاق بیفتد. در این اصلاح فرایند باید راه‌های گریز و نفوذ بسته شود. اگر واقعا می‌خواهیم تحقیق و تفحص برای سازمان تامین اجتماعی نتیجه مثبت داشته باشد، باید اصلاح فرایند اتفاق بیفتد. در غیر این صورت، تخلفات فعلی، دوباره و سه‌باره و چندباره تکرار خواهد شد. مثلاً در حوزه انتصابات، باید آیین‌نامه خاصی نوشته شود تا افراد برای گرفتن پست مدیریت، متناسب با این آیین‌نامه گزینش شده و صلاحیت‌شان احراز شود. باید امتیازات‌شان به نمره قبولی برسد تا بتوانند مدیر شوند. اگر چنین فرایندی تعریف شود دیگر آن وقت یک فردی که هیچ سابقه و تخصصی در پتروشیمی ندارد، نمی‌تواند مدیرعامل کارخانه پتروشیمی فلان‌جا شود و سال‌ها تخریب کند اما حقوق‌های کلان بگیرد! با صفر امتیاز، سال‌ها حقوق نجومی می‌گیرند. در حوزه مالی و سرمایه‌گذاری نیز به همین ترتیب، باید برای هر حوزه سرمایه‌گذاری، نقشه تجاری مخصوص داشته باشیم تا مطمئن شویم سرمایه‌گذاری حتماً سودآور خواهد بود. این یک الزام فرایندی است، الابختکی و روی هوا نمی‌توان سرمایه‌گذاری سودده داشت.

 

کاری هم برای کارگران و بازنشستگان کنند

به گفته حیدری، ریشه‌یابی تحقیق و تفحص‌ها معمولاً به دعواهای فردی، جناحی یا تضاد منافع می‌رسد. مثلاً در یک بخش تامین اجتماعی کارشان گیر افتاده و به خواسته‌شان نرسیده‌اند، حالا درخواست تحقیق و تفحص از شستا را کلید زده‌اند. در این بین، آنچه معمولاً مغفول می‌ماند، منافع جمعی بیمه‌شدگان، کارگران و بازنشستگان ذینفع است، آنهایی که صاحبان واقعی این سرمایه‌ها هستند و عموماً برای این گروه کاری صورت نمی‌دهند.

تحقیق و تفحص برای اینکه از مرحله قرائت گزارش در مجلس فراتر برود و در عرصه عمل، منجر به اصلاحات پایدار شود، باید «ابزاری» باشد برای اصلاح فرایندی حوزه‌های مختلف شستا. در غیر این صورت، گزارش تحقیق و تفحص و قرائت آن در صحن علنی مجلس، محدود می‌شود به رونمایی از اسامی چند نفر متخلف و سودهای نجومی آنها. اگر رویه‌ها و فرایندها اصلاح نشود، به فرض که این متخلفان برکنار شوند و باز هم به فرض که متناسب با جرم‌شان مجازات هم ببینند، دوباره گروه‌های بعدی می‌آیند و بر جای خالی متخلفان قبلی تکیه می‌‌زنند و دوباره روز از نو و روزی از نو، همه چیز از نقطه صفر آغاز می‌شود، هر چند تا امروز، تحقیق و تفحص به همان رونمایی صرف محدود شده و مجازاتی هم در کار نبوده است. حیدری در پایان می‌گوید: «اگر سرنوشت سعید مرتضوی و پایان کار او در تامین اجتماعی را تعقیب کنید، درمی‌یابید که تاریخ معاصر تحقیق و تفحص‌‌ها چقدر مملو از موفقیت بوده است! او را بخشیدند و پرونده او و سایر مدیران خاطی بسته شد...».

 

حبیبی: تا زمانی‌که بیلان کاری شرکت‌های شستا به صورت شفاف و روشن ارائه نشود، شستا حیاط خلوت مدیران باقی خواهد ماند؛ تاریک‌خانه‌ای که کارگران و بازنشستگان نخواهند فهمید در آن چه خبر است

حیدری: اگر سرنوشت سعید مرتضوی و پایان کار او در تامین اجتماعی را تعقیب کنید، درمی‌یابید که تاریخ معاصر تحقیق و تفحص‌‌ها چقدر مملو از موفقیت بوده است! او را بخشیدند و پرونده او و سایر مدیران خاطی بسته شد