تفاوت وعده با برنامه دقیق اشتغال
بهمن آرمان، کارشناس مسائل اقتصادی
درباره وعدهی ایجاد یک میلیون و 850 هزار شغل طی ۱۷ ماه باید گفت که دادن چنین وعدههایی و بیان ارقامی که به نظر امکانپذیر نیست، متاسفانه زیاد شده است و یکی از بارزترین مصداقهای آن هم همین عدد یک میلیون و 850 هزار شغل تا پایان سال آینده است.
اگر واقعا عزم و تصمیمی جدی در این رابطه وجود دارد و وعدهها خیالی نیست، پس دولتمردان باید مشخص میکردند که این تعداد اشتغال را در کجا قرار است ایجاد کنند. اینکه چه بخشی از آن در صنعت، چه بخشی در کشاورزی و چه بخشی در خدمات است. بعد از آن باید به شکل جزئیتر عنوان کنند که این طرحها چه هستند و چگونه تامین منابع مالی میشوند و مجری آنها کیست. به طور کلی وقتی رقم دقیق میدهند باید جزئیات دقیقتر نیز از این طرح بیان کنند.
باید گفت متاسفانه سالهاست که بازار دادن وعدههای غیرعملی شدیدا رواج پیدا کرده و باعث تاسف است که این وعدهها داده میشود بدون اینکه مبنای عملی و علمی کافی برای آن بیان کنند. به طور مثال معاون اقتصادی رئیسجمهور برای بررسی چگونگی تخلیه کالاهای اساسی به بندر امام مسافرت میکند در صورتیکه آنجا مسئولانی هستند که این کار را انجام دهند.
به نظر من کشوری که شدیدا در حال تحریم است و سیستم مدیریتی آن ضعیف است، نمیتواند چنین شعاری را محقق کند. البته باید توجه داشته باشیم که اقتصاد ایران ظرفیت بالایی دارد و میتواند بزرگتر از چیزی باشد که الان است، پس با این اوصاف ایجاد اشتغال کاملا امکانپذیر است اما نباید اسم خریدن چهار عدد ماشین خیاطی و مشغول کردن خانمها در خانه را اشتغال بگذاریم، در حالیکه اشتغال واقعی در حال حاضر با جهانی شدن اقتصاد به شکل انبوه صورت میگیرد.
برای مثال بنگلادش الان دارای اقتصادی بزرگتر از ایران شده است در حالیکه هیچ کدام از تواناییهای ایران را ندارد اما چون توانسته به قطب تولید پوشاک آن هم در ابعاد میلیونی دست پیدا کند، موفق شده است. لذا مشاغل خانگی جزئی نمیتوانند ایجاد اشتغال کنند اما اگر دولت تصمیم بگیرد بورس را از حالت قمارخانه فعلی به محلی برای تامین منابع مالی طرحهای بزرگ درآورد، بدون شک نه تنها ایجاد این رقمی که وزیر کار اعلام کرده، بلکه چند برابر بزرگتر هم امکانپذیر است. باعث تاسف است که در سال ۲۰۱۹ حتی با در نظر گرفتن اوراق بدهی دولت و نرخ پایین دلار در بورس تهران تنها ۵ میلیارد دلار تامین مالی صورت گرفت درحالیکه در همان سال در بورس سئول کرهجنوبی میزان تجهیز منابع ۵۲۱ میلیارد دلار بود. باید از دلتمردان پرسید حال که این میزان استقبال از خرید سهام شرکتهای سهامی عام پروژهمحور در کشور وجود دارد چرا برای اجرای پروژههای توسعهای مانند آزادراهها، سدها، ساخت مسکن برای طبقات کمتر برخوردار، نیروگاههای برق و سایر موارد مشابه از این ظرفیت استفاده نمیشود؟
لذا باز تاکید میکنم که اشتغال خانگی مشکلی را حل نخواهد کرد. چند دهه است که ما بر این طبل کوبیدهایم و نتیجه این شده که روزبهروز تعداد افرادی که نان خود را از سطلهای زباله به دست میآوردند، بیشتر شده است.
به طور مثال یک نمونه از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم این است که زمینهای کشاورزی دیم را به سیستم آبیاری زیرسطحی افزایش دهیم. همانطور که خود وزیر نیرو اعلام کردند اگر ما بتوانیم 10درصد از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی کم کنیم یک میلیارد و 800میلیون مترمکعب آب میتوانیم صرفهجویی کنیم و با آن دهها هزار هکتار زمین را زیر کشت ببریم و یک میلیارد و 800میلیون مترمکعب آب یعنی به اندازه ده صد کرج، پس امکانش کاملا وجود دارد.
در پایان باید کفت اینکه دولت آقای رئیسی اختصاص پیدا کرده به فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق، پدیده مناسبی نیست. اینکه کشور را یکبعدی کنند جز اینکه زیان داشته باشد سود دیگری برای کشور ندارد. آیتالله صافی گلپایگانی واقعا به نکته درستی اشاره کردند که ما نمیتوانیم تا ابد با همه دشمن باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید