دگردیسی بازار کار زیر سایه کرونا
نبود زیرساخت، دورکاری را تبدیل به بیکاری میکند
شش ماه از زمانی که به صورت رسمی اعلام شد کرونا در ایران شیوع یافته است، میگذرد. حدود دو ماه قبل از شیوع کرونا در ایران، کشورهای مختلف جهان درگیر این بیماری شدند. ماهیت کووید ۱۹، مرگبار بودن آن و قدرت انتقال بالا، باعث شد دولتهای مختلف به سرعت اقداماتی را انجام داده و توصیههایی داشته باشند. درنهایت اوضاع به گونهای رقم خورد که کرونا چهره جهان را دگرگون کرد و ما با نوع تازهای از زیست مواجه شدیم که پیش از این نظیرش را ندیده بودیم. به تبع این تغییرات، اقتصاد و اشتغال هم دچار تحولات بیسابقهای شد.
در گزارش جدید موسسه مکنزی گلوبال میخوانیم: «یک جنگ جهانی فرضی میتواند ۱۹هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهانی خسارت وارد کند، این درحالی است که پیشبینیها نشان میدهد خسارت وارد شده از محل شیوع ویروس کرونا به اقتصاد جهانی دو برابر جنگ جهانی بوده و حدود ۳۰هزار میلیارد دلار خواهد بود. این رقم سه برابر خسارتی است که در زمان رکود بزرگ اقتصادی که معادل ۱۰هزار میلیارد دلار بود، به بار آمد و ۳۰ برابر خسارت یک جنگ سایبری تمامعیار است».
قرار بود ادارات با یک سوم کارکنان خود کار کنند. اگر از هر سه نفر، دو نفر سر کار نباشد، کارها مثل سابق پیش نمیرود. مبنا این بود که دو سوم دیگر در خانه کار کنند اما در بسیاری موارد نبود زیرساختهای لازم باعث شد دورکاری به بیکاری تبدیل شود
همین بخشی از گزارش موسسه مکنزی گلوبال به روشنی مشخص میکند ویروس مهاجم چه بر سر دنیا آورده است. اعداد و ارقام ارائه شده میتواند مشخص کند که کووید۱۹ اقتصاد کشورهای مختلف را چقدر کوچک کرده و چگونه همچنان در حال بلعیدن کیک اقتصاد آنهاست. گزارشهای متعدد از کشورهای مختلف نشان میدهد اقتصادهای بزرگ بین ۱۰ تا ۲۰درصد کوچکتر شدهاند؛ اتفاقی که برای اقتصاد زیر فشار ایران هم رخ داده و نمود آن را در تقاضا برای دریافت بیمه بیکاری میبینیم. متقاضیان این مستمری حدود یک میلیون نفرند و برآوردها نشان میدهد بیکاری تا سه برابر این و خسارت به مشاغل تا شش برابر این بوده است.
در شرایطی که کرونا مدام در رفت و برگشت است، زمانی آرام میشود و زمانی اوج میگیرد، در بسیاری از کشورها این نظر در حال جا افتادن است که چارهای جز همزیستی با ویروس مهاجم نیست. همزیستی با کرونا فقط ماسک زدن و الکل و ضدعفونی مدام نیست. همزیستی با کرونا به معنای انطباق فعالیتهای اقتصادی با شرایط پیش آمده نیز هست.
یک کارشناس روابط کار میگوید: «شیوع کرونا بسیاری از ما را مجبور کرد در خانه بنشینیم و سر کار نرویم. سر کار نرفتن گذشته از خسارتهای فردی، در بعد کلان زیانهایی دارد که ادامه آن ممکن نیست. بر این اساس است که دورکاری بیش از پیش برجسته شده است. در ایران و در مورد بسیاری از مشاغل، عملا امکان دورکاری نیست. کارگر خط تولید باید در محل کار حاضر باشد تا چرخ کارخانه بچرخد. با این وجود، کارهای زیادی هستند که نیاز به حضور فیزیکی ندارند. کارهای اداری، امور مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات، حسابداری، کارهای بانکی و بیمهای و... بدون حضور فیزیکی هم در اکثر موارد شدنی هستند، به شرط آنکه زیرساختهای لازم فراهم باشند».
«گشواد منشیزاده» در پاسخ به این پرسش که اگر قرار باشد بازار کار ما خود را با شرایط کرونایی تطبیق دهد، چه موانعی سر راه است، ادامه میدهد: ما به اجبار تن به تعطیلی و ایجاد ممنوعیت و محدودیت دادیم و بعد هم دیدیم نمیتوانیم ادامه دهیم و ممنوعیتها را برداشتیم. برای مثال عنوان شد که ادارات با یک سوم کارکنان خود کار کنند. عملا اگر قرار باشد از هر سه نفر، دو نفر سر کار نباشد و کارها هم مثل سابق پیش رود که شدنی نیست. مبنا این بود که دو سوم دیگر در خانه کار کنند اما در بسیاری موارد نبود زیرساختهای لازم باعث شد دورکاری آنها به بیکاری تبدیل شود. بحث اینترنت هست و گذشته از آن ابزار فنی هم لازم است. نمیشود به کارمند گفت برو خانه کار کن و ابزار کارت هم تلفن همراه خودت باشد. باید به او امکانات داد و بستر را فراهم کرد، چه اینکه در مورد مشاغلی که به نظر میرسد امکان دورکاری آنها فراهم نیست هم میتوان سازوکارهایی تعبیه کرد تا حضور فیزیکی حداقل شود یا لااقل فاصلهگذاری اجتماعی ممکن باشد.
خسارت وارد شده از محل شیوع ویروس کرونا به اقتصاد جهانی دو برابر جنگ جهانی و حدود ۳۰هزار میلیارد دلار خواهد بود. این رقم سه برابر خسارتی است که در زمان رکود بزرگ اقتصادی که معادل ۱۰هزار میلیارد دلار بود، به بار آمد
این کارشناس روابط کار توضیح میدهد: اکنون در بسیاری از خطوط تولید ما، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی شدنی نیست، چرا که کارها خیلی وقتها دستی است. در صنایع پیشرفته کارگر نه با دست که با رایانه کار میکند و میتواند از دیگران فاصله داشته باشد.
وی تصریح میکند: اینکه باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهیم حرف درستی است و گام اول برای این تطبیق ایجاد زیرساختها و داشتن برنامه مدون در این زمینه است. از طرف دیگر، ما نباید موضوع مهمی را به فراموشی بسپاریم. یک ظرفیت قانونی در کشور وجود دارد و آن هم مستمری بیکاری است. قانونگذار این ظرفیت را برای مواقعی که فرد دچار بحران میشود، در نظر گرفته و سازوکار آن ازجمله حداقل و حداکثر مستمری بیکاری را هم تعیین کرده است اما میبینیم بیکاران ناشی از شیوع کرونا مبالغی به مراتب پایین در حد ۵۰۰ یا ۶۰۰ هزار تومان در ماه دریافت میکنند که این خلاف قانون است.
چارهای جز تن دادن به اصلاح نداریم
اصلاح ساختارها مسالهای است که دهههاست پیش روی ماست. اگر قبلا فرصت داشتیم حل آن را به تاخیر بیندازیم، حالا دیگر چارهای جز تن دادن به اصلاحات نداریم. عدم انعطافپذیری باعث شده با هر تغییر کوچک و بزرگ به مشکل بربخوریم. اگر میخواهیم در دنیای پساکرونا سر پا بمانیم باید سریعتر حرکت کنیم و انعطافپذیر باشیم. ازجمله در حوزه اشتغال اجرای آن گروه از طرحها و برنامههایی که مبتنی بر شرایط پیش از کروناست، هدررفت منابع است. باید زیرساخت ایجاد کرد و مشاغلی را به وجود آورد که منطبق با شرایط جدید هستند. توسعه مشاغل خانگی میتواند راهکار مناسبی باشد اما باید توجه داشت که چنین توسعهای منوط به وجود سیستم ارتباطی قوی و خدمات پستی استاندارد و سریع است.
دیدگاه تان را بنویسید