روایتی از آذرآب؛ برندی که در ۳۰ سالگی جوانمرگ شد
نابودی مادر صنایع پالایشگاهی در بستر ناکارآمدی
مریم وحیدیان
زمانی بویلرها و توربینهای عظیمالجثه توسط کارگران آذرآبی روانه میشد تا بر سینه جادهها به پالایشگاههای «پارس جنوبی» ایران، «الحمص» و «بانیاس» سوریه و «المسیب» عراق برسد. آذرآب اراک روزی سهامدار عمده شرکت احداث کارخانه سیمان در ایالت گومل «بلاروس» بود اکنون اما زمانه تغییر کرده است. خبر از آذرآبیها را باید از دستگاههای خاموشی سراغ گرفت که صدای سکوت ممتد را به خاطر سپرده و سفرههای خالی کارگران را در عمق سینه لمس کرده است.
زمانی کارگر آذرآبی بودن در سراسر اراک افتخار بود. میگفتند «طرف نانش در روغن است» و یک آرامش نسبی در زندگیاش حاکم شده است اما زمانه عوض شده است.
خاطرات شکوه و روشنی یک کارخانه
وقتی نام آذرآب میآید، شما باید تقریباً اکثر صنایع پالایشگاهی، نیروگاهی، فولادی و کارخانجات قند و نیشکر و سیمان را لیست کنید و ممکن نیست تمام آن را بنویسید. لیست زیرساختهای تولید شده به دست کارگران آذرآب بلند بالاتر از آن است که توقفش را بتوان به این سادگیها دید و دم بر نیاورد. به قول یکی از کارگران، همانگونه که سرنوشت تولید را ما آذرآبیها در این کارخانه رقم میزدیم و رونق را به این کارخانه میآوردیم، حالا ما در مورد سرنوشت آتی آن حرف میزنیم.
وقتی نام آذرآب میآید، شما باید تقریباً اکثر صنایع پالایشگاهی، نیروگاهی، فولادی و ... را لیست کنید و ممکن نیست تمام آن را بنویسید. لیست زیرساختهای تولید شده به دست کارگران آذرآب بلند بالاتر از آن است که توقفش را بتوان به این سادگیها دید و دم بر نیاورد
آذرآب از سال ۶۴ به عنوان یک شرکت پیمانکاری تاسیس شد و به طور رسمی از سال ۶۸ آغاز به کار کرد. این شرکت پیمانکاری در زمینی به مساحت ۳۳ هکتار قرار دارد و سطح زیربنای کارگاههای اصلی آن متجاوز از 70هزار مترمربع و کل کارگاههای مسقف جمعاً 110هزار متر مربع را تشکیل میدهند. در طول این مدت چندین و چند پروژه ملی و خارجی را به سرانجام رسانده است. یکی از پروژههای مهم آذرآب احداث کارخانه سیمان در کشور بلاروس در منطقه گومل بوده که طبق قرارداد منعقد شده بین دولت بلاروس و آذرآب، میزان سرمایه مورد نیاز برای احداث این کارخانه مبلغ ۱۸۵ میلیون یورو پیشبینی شد و ظرفیت روزانه کارخانه ۳۳۰۰ تن و ظرفیت سالیانه آن یک میلیون تن بود. شرکت صنایع آذرآب ۸۷.۷درصد سهام این شرکت و باقی آن را دو شرکت بلاروسی در اختیار داشتند. آذرآب افتخارات دیگری هم دارد. کارگران در ساخت بخشی از تجهیزات پالایشگاه «الحمص» و نیروگاه و پالایشگاه «بانیاس» سوریه و نیز قطعات مورد نیاز برای بازسازی بویلرهای پالایشگاه «المسیب» عراق و ساخت کارخانه سیمان در این کشور نقش داشتهاند. در شرایط جنگی نیز آذرآب برای مهماتسازی خدمات میداد. ساخت «زیردریایی» توسط آذرآب یکی از نقاط عطف این کارخانه بود. حتی نمونههایی از پوکههایی که آن زمان ساخته شد، هنوز در دفتر مدیریت این شرکت موجود است. آذرآب همچنین در زمینه انتقال فناوری با شرکتهای IHI ژاپن، گادلیوس ژاپن GKK (آلستوم)، شرکتJSW ژاپن، فاسترویلر اسپانیا (FW)، شرکت VOITH اتریش و در زمینه قرارداد فنی در همکاری با هاربین چین HEC مشارکت داشت.
پالایشگاه و شرکت پتروشیمی در ایران سراغ ندارید که آذرآب، بویلرها و مخزنهای تحت فشارش را نساخته باشد. کارخانه سیمانی در ایران سراغ ندارید که آذرآب، بویلرهای آن را نساخته باشد و حتی در پروژههای نیروگاهی کرخه و کارون نیز نقش داشتند. حتی رکورد زمانی هم زدهاند. وقتی که برای ساخت تجهیزات پالایشگاهی با یک شرکت کرهای، رقابت میکردند، زودتر پروژه را تحویل دادند. اینجاست که معنای واقعی اعتراض کارگر آذرآبی مشخص میشود!
به گفته کارگران آذرآب، صنعتی نیست که کارگران آذرآب خشت اولش را نگذاشته باشند. شرکت در کمرونقترین دوران خود، حداقل ۵ پروژه اجرایی داشت و ۵ تا ۶ پروژهاش نیز در دست بررسی بودند. حالا اما تمام کار حدود ۱۷۰۰ کارگر آذرآبی ۷۰۰ تن پروژه پالایشگاه اصفهان است، در حالیکه که آذرآبیها ظرفیت ماهیانه ۱۱۰۰ تن را داشتند.
خصوصیسازی مشکل عمده کارگران این شرکت است. طومار اخیری که کارگران آذرآبی امضا کردند، عدم ثبات مدیریت و بلاتکلیفی وضعیت سهامداری شرکت را مشکل عمده دانسته و میگوید: «آذرآب را به دولت واگذار کنید!»
کارگران آذرآب میگویند: هستند کسانی که با وجود سالها کار در آذرآب و با وجود نقش داشتن در همه این پروژههای سرافرازانه، هنوز مستأجر هستند. هنوز هزینه سقف بالای سرشان را با دلهره تامین میکنند.
اما دلیل عقبگرد آذرآب چیست؟ مطابق تحلیل دادههایی که «احسان سلطانی»، اقتصاددان منتشر کرده، پروژههای پالایشگاهی و پتروشیمی در سالی که گذشت و اوج مشکلات اقتصادی و بحرانهای تولید در کشور به صورت میانگین ۱۲۵درصد نرخ افزایش سود اسمی را نسبت به سال گذشته تجربه کردهاند. پتروشیمی خارک طی ۹ ماهه سال ۹۷ نسبت به سال قبل آن نرخ افزایش سود حقیقی ۱۹۳درصد داشته است. زیرساخت پتروشیمی خارک را آذرآبیها ساختند اما اکنون خودشان حال و روز خوبی ندارند. با این شرایط سودآوری صنایع پتروشیمی، پالایشگاهی و فولادی اما کارگران آذرآبی باید بیکاری را تجربه کنند.
فرجام تلخ یک عمر تلاش
خصوصیسازی مشکل عمده کارگران این شرکت است. طومار اخیری که کارگران آذرآبی امضا کردند، عدم ثبات مدیریت و بلاتکلیفی وضعیت سهامداری شرکت را مشکل عمده دانسته و میگوید: «آذرآب را به دولت واگذار کنید!»
شرکت کارگزاری بانک کشاورزی به وکالت از مجموعه بانک کشاورزی مدیریت حدود ۳۰درصد از سهام شرکت صنایع آذرآب را در دست دارد اما جالب اینجاست که بارها این سهامدار عمده اعلام کرده که تمایلی به ادامه مالکیت شرکت ندارد. «حسین خزلی خرازی» مدیرعامل شرکت کارگزاری بانک کشاورزی در سال ۹۶ نیز طی مصاحبهای گفته بود که «اداره کردن آذرآب کار کارگزاری نیست».
بانک کشاورزی با ۳۰درصد سهام و شیرالی با ۱۱درصد سهام، از سهامداران عمده آذرآب هستند که بخش عمدهای از هیأت مدیره شرکت را تعیین میکنند. حال کار به جایی رسیده که طبق آنچه در سامانه اطلاعرسانی ناشران آمده، بیشتر اعضای هیأت مدیره آذرآب استعفا داده و آذرآب عملاً مدیریتی نداشت اما چندی بعد از اعتراضات اخیر کارگران، طبق برخی توصیهها، نمایندگان خود را به هیأت مدیره بازگرداندند.
به گفته یکی از کارگران، در مدتی که تعدادی از اعضای هیأت مدیره در استعفا بودند، اعمال ضمانتنامهها و بستن قراردادها عملاً دچار مشکل شده بود و همین بیتوجهیها باعث ایجاد مشکل برای شرکت شده بود. بیتوجهی سازمان صنعت معدن و تجارت، سازمان خصوصیسازی و مسئولان استانی به این مسأله عملاً باعث فروپاشی آذرآب شد.
بعد از اعتراضات کارگران در سال ۹۶ مدیرعامل آذرآب بازداشت شد. به گفته رئیس کل دادگستری مرکزی «دریافت وجوهی در قالب وام و بهرهبرداری از این وامها در جای دیگری غیر از شرکت» و «عدم اجرای مصوبات شورای تامین از سوی مدیرعامل شرکت و اخلال در امر نظام اقتصادی کشور و ایجاد بینظمی و اخلال در نظم عمومی که منجر به درگیری بین کارگران و نیروی انتظامی و موجب ضرب و جرح کارگران این شرکت شد»، دلیل این بازداشت بود. از مهر ماه ۹۶ تا مهر ۹۷ که دوباره کارگران آذرآب به خیابان آمدند، هنوز وضعیت این پرونده مشخص نشده است. مدیرعامل آذرآب تغییر کرد اما سایه مشکلات از سر یکی از بزرگترینهای صنعت کشور، رخت برنبست.
حالا اوضاع مدیریتی آذرآب به جایی رسیده که کمتر از ظرفیت موجودش پروژه دارد. کارخانهای که حدود ۵ تا ۶ سال قبل حدود ۳هزار پرسنل داشت، اکنون تعداد کارگرانش کاهش یافته است و کارگران آذرآب، دستمزدهای مرداد و شهریور ماه را دریافت نکردهاند. از ابتدای سال نیز دستمزد چند ماهشان با تاخیر به حسابشان واریز میشد. در حالی کارفرما و مسئولان درباره پرداخت دستمزد و مزایای کارگران طفره میروند که این دستمزد درصد ناچیزی از هزینههای تولیدشان را شامل میشود. در سال ۹۶ که طبق اسناد اطلاعات و صورتهای مالی تلفیقی منتهی به اسفند ۹۷ موجود در کدال، هزینههای تولید ۱۷۰.۵۶ میلیارد تومان بود، ۵۸.۲ میلیارد تومان اختصاص به هزینه دستمزد و حقوق داشته است که ذیل جدول هزینههای سربار جای گرفته است. طبق این ارقام هزینه دستمزد کارگران ۳۴درصد هزینههای تولید بوده است. در سال ۹۷ نیز حقوق و دستمزد ۲۹درصد هزینههای تولید را نشان میدهد. البته خود جای سوال دارد که شرکتی که در سال ۹۷ بالغ بر ۱۷۳۱ پرسنل عملیاتی و غیرعملیاتی داشته چطور ۸۳.۵میلیارد تومان دستمزد پرداخته در حالیکه حتی اگر هر کدام از پرسنل ماهیانه ۱۰میلیون تومان بایبت دستمزد، بیمه و مزایا هزینه داشتند، رقم ۱۷.۳میلیارد تومان میشد.
پایان ناخوش آذرآبیها
خیابانهای اراک، میدان باغ ملی و ریل راهآهن شمال به جنوب میتوانست مثل قبل تماشاگر بویلرهای غولپیکری باشد که زمانی برای جابهجایی آنها پل عابرپیاده هم از جا کنده میشد. همین خیابانها بارها شاهد این واقعیت بودهاند. کارگران متخصص آذرآب، ساعتها پای هر کدام از این بویلرها و تجهیزات پالایشگاهی عرق ریختند تا در قلب نفتخیزترین کشور خاورمیانه ثروت و نعمت تولید شود اما آیا حق کارگر آذرآبی درنهایت این بود؟
دیدگاه تان را بنویسید