شکنجه‌های مرگ به‌خاطر خیانت زنانه

گروه حوادث: تبرئه شدن یک مرد که راز شومش در خانه زن خائن فاش شده بود رنگ خون به خود گرفت.

این مرد جوان که تصور می‌کرد از اتهام اخلاقی جان سالم به‌دربرده است نمی‌دانست زیر شکنجه‌های 2 مرد غیرتی کشته خواهد شد.

بعد از 7 سال شکنجه‌گران مرگ که تا آستانه اعدام پیش رفته بودند برای آخرین بار محاکمه شدند و این درحالی بود که نگرانی قصاص خود نبودند.

مچ‌گیری از زن خائن

سال 90 بود که مردی در مراجعه اتفاقی به خانه‌اش مچ زن خائن و مردجوانی را گرفت و با بستن در خانه پلیس را خبر کرد.

تبرئه عجیب

زن جوان و میهمان شومش در دادگاه محاکمه شدند و شوهر این زن پس از تبرئه شدن او تاب زندگی زناشویی نیاورد و زن خیانتکار را طلاق داد.

گم‌شدن مردجوان

مردادماه سال 90 بود که مردجوانی به طرز مرموزی ناپدید شد و پلیس در بررسی‌هایش به سناریویی برخورد که نشان میداد ردپای زنی در میان است.

این زن دستگیر شد و فاش کرد شوهرمطلقه و عموی غیرتیاش مردگمشده را به قتل رسانده‌اند.

راز قتل

تجسس های پلیسی نشان داد ناصر 37 ساله و قهرمان 49 ساله که عموی همسرش است، شامگاه دوازدهم مردادماه سال 90 حسن 30 ساله را طبق نقشه از پیش طراحی شده به باغی در شهریار کشانده و پس از شکنجه، وی را خفه کرده‌اند.

اعتراف

این دومرد کینه‌جو و زن خیانتکار همگی اقرارهای وحشتناکی کردن و همین کافی بود تا کیفرخواست مشارکت در قتل برای  ناصر و قهرمان و معاونت درقتل برای سمیه صادر شود.

مجازات قصاص

این سه شکنجه‌گر خیلی زود در شعبه 84 دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند ناصر و قهرمان با درخواست خانواده مقتول به به قصاص نفس و سمیه نیز به 15سال زندان محکوم کردند. 

نقض حکم

این حکم با اعتراض متهمان در دیوان عالی کشور بررسی شد اما مهر تایید نخورد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده شد.

دومین محاکمه

متهمان بار دوم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود د دفاع کردند.

چرا خیانت؟

 در جلسه دادگاه ناصر خودش را بی گناه خواند و جنایت را گردن هم جرمش انداخت. این مرد در تشریح جزییات ماجرا گفت: من در میدان تره بار کار می کردم. به همین خاطر شب‌ها ساعت 12 به محل کارم می رفتم و صبح ها به خانه بر می گشتم. یک شب که به خانه رفتم با پسر غریبه‌ای روبه رو شدم. من در خانه  را به روی او قفل کردم و از دو برادرم کمک خواستم. ما همان موقع با پلیس 110 تماس گرفتیم و حسن و سمیه بازداشت شدند. یک هفته بعد از این شکایت همسرم و پسر غریبه در دادگاه تبرئه شدند. بعد از این ماجرا با وجود داشتن دو فرزند همسرم را طلاق دادم، اما عموی همسرم مدام با من تماس می‌گرفت و مرا تهدید می کرد. او می گفت باید همانجا حسن را می‌کشتم و ماجرا را با خانواده ام در میان نمی‌گذاشتم تا آبروریزی شود.

باغ مرگ

وی ادامه داد: دوازدهم مرداد ماه قهرمان با من تماس گرفت و مرا به باغش در شهریار دعوت کرد. او گفت طبق نقشه از پیش طراحی شده سمیه، حسن را به باغ کشانده است  . من به آنجا رفتم  و دیدم قهرمان به پسرغریبه جوهرنمک خورانده و دستانش را با سیگار سوزانده و سپس او را خفه کرده است. عموی همسرم از من خواست تا در حمل جنازه به او کمک کنم و سپس سر زندگی ام برگردم. اما در این مدت من زن دوم گرفته و صاحب فرزند شده بودم. من از ترس قهرمان  به او کمک کردم و  جنازه را به بیابان های شهریار بردیم و آنجا رها کردیم. اما باور کنید در قتل دستی نداشتم. من اگر می‌خواستم حسن را بکشم وقتی که اور ا در خانه ام دیده بودم دست به جنایت می زدم. در اداره اگاهی نیز تحت فشار روانی به مشارکت در قتل اعتراف کردم.

قاتل کیست؟

سپس قهرمان روبه قضات دادگاه ایستاد و انگشت اتهام را به سوی ناصر نشانه رفت .و یگفت: این مرد و برادرش  بهروز که در دادگاه قبلی تبرئه شده است  در غیاب من حسن را کشتند و جنازه اش را به بیابان بردند. وقتی حسن در باغ من کشته شد من در شهرستان بودم. 

سپس  سمیه به دفاع پرداخت و گفت: معاونت در این قتل را قبول دارم اما همسرم و عمویم هر دو در قتل دست داشتند.آنها با هم حسن را خفه کرده اند.

باز هم قصاص

 در پایان جلسه، هیات قضایی ناصر و قهرمان را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص و سمیه را به خاطر معاونت در قتل به 15سال زندان و 2سال کار اجباری در آسایشگاه سالمندان محکوم کرد. 

شخص سوم کیست؟

این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات دیوان عالی کشور با تایید این حکم  و احتمال دست  داشتن برادر ناصر در این ماجرا خواستند تا بار دیگر از بهروز تحقیق شود. اما بهروز منکر دست داشتن در قتل شد و شاهدانی به دادگاه معرفی کرد که ثابت می کرد وی در زمان وقوع جنایت در شهریار نبوده است. به این ترتیب وی تبرئه شد.

فرار از اعدام

در حالی که حکم قصاص ناصر و قهرمان تایید شده و زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود آنها توانستند با پرداخت دیه  رضایت اولیای دم را جلب کنند و از قصاص رهایی یابند. 

بنابه این گزارش، قرار است قهرمان و ناصر بزودی از جنبه عمومی جرم محاکمه شوند.