در مصاحبه با توسعه ایرانی عنوان شد
داستان عجیب زنی تبهکار در هیاهوی پایتخت
گروه حوادث: زن جوان که جیب بر حرفه ای تهران است داستانی عجیب برای ورود به دنیای تبهکاران دارد.
او می گوید زندگی سالمی داشت و هیچ وقت تصور نمی کرد دزد شود اما یک اتفاق وحشتناک باعث شد تا یک جیب بر شود!
جیب بری های سریالی
چندی پیش ماموران پلیس تهران در جریان جیببریهای سریالی از زنان در داخل مترو و اتوبوسهای شهری قرار گرفتند که در همه آنها مشابهت زیادی وجود داشت و یک زن خاص دزد بود.
دستور ویژه
بازپرس پرونده با توجه به افزایش این جیب بری های و احساس ناامنی برای مسافران مترو و اتوبوس های بیآرتی دستور داد تا تیمی از ماموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقتها وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات با توجه به اینکه سارق حرفهای زنان را هدف سرقتهایش قرار داده بود فرضیه بر این بود که دزدیها از سوی یک زن صورت گرفته است.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات به سراغ طعمههای جیببر حرفهای رفتند.
یکی از زنان که گریه هم می کرد به کارآگاهان گفت: من وام گرفته بودم و برای دادن بدهی ام به سمت محل کار طلبکار می رفتم که سوار مترو شدم ای کاش تاکسی دربستی می گرفتم نمی دانم چه اتفاقی افتاد فقط وقتی پیاده شدم احساس کردم کیفم سبک است و وقتی داخل آن را نگاه کردم سرم گیج رفت همه پول هایم که حدود 5 میلیون تومان بود به سرقت رفته بود.
دزد تازه کار
کارآگاهان که ادعاهای مشابهی می شنیدند وقتی آلبوم مجرمان سابقهدار زن را پیش روی این زنان قرار دریافتند دزد کیفهای زنانه، یک تازه کار است.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت و ماموران پیبردند از کیف چند زن در درمانگاه و محلهای شلوغ هدف سرقت قرار گرفته است که در این مرحله تیم پلیسی دوربین مداربسته درمانگاه را مورد بررسی قرار دادند و تصویر زن جوانی که اقدام به سرقت کیف زنانه کرده بود به دست آمد.
همین کافی بود تا تصویر زن جوان در اختیار ماموران قرار گیرد و تیمهای پلیسی به صورت ویژه ماموریت پیدا کردند تا این زن جوان را دستگیر کنند.
دستگیری در زمان سرقت
تیمهای پلیسی در چند تیم عملیاتی در ایستگاههای مترو و بی.آر.تی شروع به گشت زنی کردند تا اینکه روز 18 آذر ماه سال جاری به رفتارهای زن جوانی که در نزدیکی مسافران مترو15 خرداد ایستاده بود مشکوک شدند.
ماموران با تحت نظر قرار دادن زن جوان متوجه شدند وی پس از نزدیک شدن به کیف زنان تغییر مسیر میدهد و با توجه شباهت زن جوان با عکس دوربین مداربسته اطمینان پیدا کردن این زن همان جیببر تحت تعقیب است.
بدین ترتیب ماموران برای دستگیری زن جوان وارد عمل شدند و وقتی این زن قصد داشت وسایل داخل کیف زنانه را از طعمهاش به سرقت ببرد دستبند پلیس روی دستانش زده شد.
کارآگاهان در بازرسی کیف این جیب بر 9 کارت شناسایی و کارت عابربانک سرقتی به دست آوردند.
سرقت با کارتهای عابربانک دزدی
تجسسهای پلیسی ادامه داشت که ماموران در جریان سرقتهای دیگر این زن جوان با کارتهای عابربانکی سرقت شده قرار گرفتند.
در این مرحله مشخص شد لیلا با کارتهای سرقتی به مغازههای مختلف رفته و پس از خرید با ارائه کارت سرقتی به مغازهداران یک رمز به دلخواه به آنها اعلام میکند و در ادامه با وسایل خریده شده به بهانه گذاشتن وسایل داخل خودرویش از مغازه خارج شده و ناپدید شده است و این در حالی بود که مغازهداران منتظر بازگشت زن جوان به مغازه و گرفتن کارت بانکیاش بودند.
لیلا سعی داشت با داستانسرایی خود را در ماجرای سرقت از مغازهها بیگناه معرفی کند اما وقتی از سوی طعمههایش مورد شناسایی قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد.
گفتگو با سارق تازه کار
لیلا 37 ساله به تازگی از دزدان حرفهای شده است ادعا میکند پس از اینکه خودم هدف سرقت و زورگیری قرار گرفتم از نظر روحی بهم ریختم و تصمیم گرفتم خودم نیز دزدی کنم.
سابقه داری؟
نه، اولین بار است که دستگیر شدم.
تحصیلات؟
دیپلم.
ازدواج کردی؟
بله، مادر یک دختر هم هستم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
جیب بری.
شیوه و شگرد؟
یک روز داخل یک درمانگاه بودم که زن جوان بدون اینکه حواسش به کیفش باشد از روی صندلی بلند شد و همین کافی بود که من وسوسه شوم و به سراغ کیف زن جوان رفتم و کیف پولش را از داخل کیف دستیاش برداشتم.
با کارت عابربانک هم دزدی میکردی؟
بله، به مغازههای مختلف میرفتم و خرید میکردم و پس از آن کارت سرقتی را در اختیار مغازهداران قرار میدادم و با توجه به رمزی اشتباهی که میدادم و در بعضی اوقات کارتها سوخته شده بود دستگاه اعلام میکرد عملیات ناموفق است. در این مرحله بعضی از مغازهداران اجازه میدادند که وسایل را همراه خودم ببرم و بعد پولش را برایشان بیاورم و برخی نیز اجازه نمیدادند وسایل را همراه خودم ببرم.
چقدر پول به دست آوردی؟
100 هزار تومان.
شنیدم فقط از یک مغازه 3 میلیون و 200 هزار تومان وسایل خانه به سرقت بردی؟
بله، همه آنها داخل خانهمان است و هیچ استفادهای از وسایل سرقتی نکردم.
وضعیت مالی بدی داری؟
نه، هیچ مشکلی در خانه نداشتم.
پس چرا دزدی کردی؟
دست خودم نبود، بعد از اینکه خودم هدف سرقت قرار گرفتم تغییر رفتار پیدا کردم و ناخواسته دست به این دزدیها زدم.
از خودت دزدی شده؟
بله، سال گذشته بود که در مسیر خانه بودم که ناگهان یک نفر سرم را از پشت گرفت و محکم به صندوق عقب یک خودرو کوبید، تیزی چاقویش را روی گردنم حس میکردم که با تهدید خواست کیف دستیام را در اختیارش قرار دهم و من هم راهی جز تسلیم شدن نداشتم اما وقتی خواستم کیفم را به آنها بدهم متوجه طلاهایم شدند که انگشتر و دستبند طلایمان را به سرقت بردند.
دزد طلاهایت دستگیر شد؟
بله.
چون از تو دزدی شد دست به سرقت زدی؟
باور کنید دست خودم نبود.
بعد از سرقتهایت چه حسی داشتی؟
هیچ حسی نداشتم، تنها یک نوع عادت یا وسواس پیدا کرده بودم که دست به سرقت بزنم.
در جمع بستگانت هم دزدی کردی؟
نه.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
به قول قدیمیها، ماه هیچ وقت پشت ابر پنهان نمیماند و میدانستم یک روز دستگیر خواهم شد.
چرا ادامه دادی؟
دست خودم نبود.
همسرت میدانست دزدی میکنی؟
نه.
درباره وسایل سرقت حرفی نمیزد؟
ادعا کردم با پس اندازهای خودم این وسایل را خریدم.
آزاد شوی دوباره دزدی میکنی؟
نه، اگر شوهرم و فرزندم حاضر به ادامه زندگی با من نباشند و در خیابان نان خشک هم بخورم دزدی نمیکنم.
چرا باید دستگیر میشدی تا دیگر دزدی نکنی؟
اگر قبل از سرقت یکبار من را به اداره پلیس میآوردند و میفهمیدم دزد شدن باعث بیآبرویی و بدبختی است هیچ وقت دست به این کار نمیزدم.
همسرت حاضر است به زندگی با شما ادامه دهد؟
نمیدانم، خودم به شوهرم گفتم که از من طلاق غیابی بگیرد ولی تا جایی که خبر دارم میدانم شوهرم دنبال کارهایم است.
چرا طلاق بگیرد؟
از خجالت و شرمندگی دیگر روی دیدن خانوادهام را ندارم.
آزاد شوی چه کار میکنی؟
اگر خانوادهام مرا بپذیرند به زندگیام میرسم و بالای سر دخترم هستم.
بنا به این گزارش، لیلا برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید