پلیس با متهم تماس گرفت و او را به تله کشید
دزدان قدیمی توبه شکستند
گروه حوادث: دو مجرم قدیمی با آزادی از زندان توبه خود را شکستند و با شگرد خاصی به سرقتهای خیابانی دست زدند.
آنها در قالب باندی و به شیوه روشن کردن خودروها دست به سرقت لوازم داخل خودرو میزدند.
دزدی های مشابه
چندی پیش ماموران پلیس تهران در جریان سرقتهای داخل خودرو در سطح شهر قرار گرفتند و با توجه به افزایش این سرقت ها تیمی از ماموران اداره 20 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عاملان سرقت ها وارد عمل شدند.
شگرد جالب
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات پای در محل های سرقت گذاشتند و پی بردند که دزدان ابتدا اقدام به سرقت خودروها کرده و در خیابانهای دیگر سناریوی سرقت لوازم داخل خودرو را به اجرا گذاشته و سپس با رها کردن ماشینها فرار می کنند.
3 خودروی خاص
تیم پلیسی در تجسسهای میدانی متوجه شدند که دزدان خودروهای پژو، پراید و سمند را هدف سرقتهایشان قرار دادهاند و با توجه به گسترده بودن این سرقتها کارآگاهان در نخستین اقدام علمی خود دوربینهای مداربسته در نزدیکی محلهای سرقت را مورد بازبینی قرار دادند تا به سرنخی از دزدان برسند.
شکار دزدان
در این شاخه از ردیابیها و در بازرسی فیلمهای دوربین مداربسته مشاهده کردند که دزدان ابتدا با خودروی پراید پای در صحنه سرقت گذاشته و یکی از متهمان با پیاده شدن از خودرو اقدام به سرقت خودروها کرده و برای سرقت لوازم داخل خودرو به خیابان دیگری حرکت کردهاند.
سرنخ پلیسی
کارآگاهان خیلی زود در فیلمهای دوربین مداربسته یکی از دزدان سابقهدار که چندی قبل از زندان آزاد شده بود را شناسایی کردند و در ادامه شماره پلاک خودروی دزدان نیز در سامانه سراسری پلیس ثبت و دستور توقیف آن از سوی بازپرس پرونده صادر شد.
دستگیری جالب
ردیابیهای پلیسی ادامه داشت تا اینکه ماموران با بکارگیری شگرد جالبی دزد سابقه دار را در تماسی تلفنی و به بهانه پرونده قدیمی اش به دادسرا احضار کردند و وقتی او برای پیگیری پرونده اش در برابر بازپرس ایستاده بود مهدی را دستگیر کردند و این درحالی بود که دزد سابقه دار تصور نمی کرد در تله پلیس پای گذاشته باشد.
مهدی وقتی جرمش را شنید ابتدا خود را بیگناه دانست اما وقتی در برابر فیلم دوربینهای مداربسته قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد.
تعقیب و گریز پلیسی
در حالیکه مهدی به سرقتهایش با همدستی حسین اعتراف کرده بود تجسسهای پلیسی برای دستگیری این متهم ادامه داشت تا اینکه اوایل آبان ماه ماموران گشت پلیسی به خودروها پراید سفید رنگ مشکوک شدند و در بررسی شماره پلاک آن مشخص شد که دستور توقیف آن صادر شده است.
همین کافی بود تا دستور ایست پلیس برای راننده خودرو صادر شود و مرد جوان بدون توجه به دستور پلیس سعی بر فرار از سایه پلیس داشت که ماموران در یک تعقیب و گریز کوتاه موفق به توقیف خودرو و دستگیری راننده آن شدند. کارآگاهان در این مرحله پیبردند که راننده خودرو همان حسین همدست مهدی است و پس از دستگیری این دو متهم ماموران با مراجعه به مخفیگاه آنها لوازم سرقتی زیادی به دست آوردند.
گفتوگو با دو دزد حرفهای
این دو دزد که یکبار طعم زندان را چشیدهاند پس از دستگیری ابراز پشیمانی میکنند و میگویند که دیگر توبه کرده و دیگر دست به سرقت نمیزنند.
چند سال دارید ؟
مهدی: 28 ساله هستم.
حسین: 34 سال.
چند خودرو را هدف قرار دادید ؟
مهدی: 50 خودرو را هدف سرقتهایمان قرار دادیم.
شیوه و شگرد؟
مهدی: من با همدستی حسین در خیابان می چرخیدیم و سوژهها را پیدا میکردیم و پس از شناسایی، من از خودرو پیاده شده و سوار بر خودروی سرقتی میشدم و پس از روشن کردن آنها به چند خیابان پایینتر میرفتم و در آنجا اقدام به سرقت لوازم داخل خودرو میکردم و لوازم را داخل خودروی حسین میگذاشتم.
حسین: من همراه مهدی بودم و با ماشین خودم دنبالش میرفتم و زمانی که با لوازم سرقتی از ماشین پیاده میشد، سوار بر خودرویم میشد و از محل فرار میکردیم.
با لوازم خودروها چه کردید ؟
مهدی: هیچی ، نتوانستیم بفروشیم و همه لوازم سرقتی را تحویل پلیس دادیم.
سابقه دار هستید ؟
مهدی: بله ، پس از نخستین سرقت خودرو دستگیر شدم و به زندان رفتم.
حسین: بله ، بخاطر حمل مواد مخدر دستگیر شدم.
اعتیاد هم دارید ؟
مهدی : نه
حسین : بله
تحصیلات ؟
مهدی: دیپلم مکانیک
حسین : فوق دیپلم کامپیوتر
به غیر از سرقت چه کاری انجام می دادید؟
مهدی: من فقط کار سرقت انجام می دادم.
حسین : من در کار تاسیسات برق مشغول بودم.
چرا دزدی می کردید؟
مهدی در حالی که ندامت و پشیمانی در چشمانش مشخص بود گفت: فکر می کردم میتوانم با دزدی پول در بیاورم و هزینه زندگی ام را تامین کنم.
حسین هم با تایید حرف های مهدی گفت: اشتباه کردم و پشیمانم.
ازدواج کردید ؟
مهدی: بله
حسین : بله، من یک پسر 5 ساله دارم.
ماجرای این سرقت ها از کجا شروع شد ؟
مهدی: با دوستانم نشسته بودم و یکی از آنها پیشنهاد دزدی داد و من هم کنجکاو شدم و چون همیشه عاشق روشن کردن ماشین بودم دست به این کار زدم.
حسین: من فقط چند بار با مهدی در محل سرقت رفتم و فقط نقش انتقال او را داشتم.
یک نصحیت به هم جرمانتان؟
مهدی: آخرش هیچی نیست ، دزدی نکنید چون آخرش دستبند و زندان بدبختیه !
فکر می کنید چه مجازاتی در پیش دارید ؟
مهدی: حداقل 5 الی 6 سال
حسین: نمیدونم
حرف آخر؟
مهدی : میخوام که مسئولان کمک کنند تا برگردیم پیش خانوادههامون.
من توبه کردم و تعهد می دهم اگر یکبار دیگه تو هر دادسرا و کلانتری پام برسه منو تیر بارون کنند !
حسین: اگر برای سرقت از کنار خودرویی عبور کردم مرا اعدام کنید.
بنا به این گزارش، دزدان برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران اداره 20 پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
دیدگاه تان را بنویسید