مرگ پسربچه با شکنجه‌های نامادری

گروه حوادث: پسرک وقتی با نامادری تنها شد وحشت به چشمانش نشست مدت ها می شد دستان نوازشگر مادر موهایش را شانه نکرده بود.

آرزو باز سراغ ژیوان کوچولو رفت وقتی دندان های زن خشن روی بدن نحیف پسرک نشست او ناله کنان مادرش را صدا می زد مادری که دیگر شب ها برایش لالایی نمی‌خواند مادری که دیگر آغوش گرمی برای پسرک نداشت و نامادری ثانیه‌های تنهایی را برایش کابوس کرده کرده بود.

وقتی ناله های پسرک خاموش شد نامادری هنوز بر تن نیمه جان او ضربه می زد و ....

اینجا گورستان است و همه از سرنوشت دردناک ژیوان کوچولو غمگنانه ناله لالایی سر داده اند پدر سیاهپوش شرمسار پسرک نمکین‌اش است که دیگر خنده‌هایش حتی گریه هایش را نخواهد دید اینجا ...

تلخ ترین تراژدی

عقربه ها ساعت 11 شامگاه چهارشنبه 17 مرداد ماه امسال را نشان می داد که پسربچه 5 ساله به نام ژیوان که در شکنجه های هولناک مادرش روی تخت بیمارستان تحت نظر بود به کام مرگ فرو رفت.

ماجرای مرگ تلخ پسر کوچولو کافی بود تا تیمی از ماموران پلیس مهاباد برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شوند و در همان تجسس های ابتدایی مشخص شد که نامادری ژیوان قصد فرار به ترکیه را دارد که خیلی زود این زن دستگیر شد.

آرزو 32 ساله پس از دستگیری به شکنجه های هولناک ژِیوان اعتراف کرد و به زندان مهاباد منتقل شد.

طلاق پدر و مادر ژیوان

محمد امین 28 ساله 4 سال قبل در حالیکه پسرش یک سال داشت به خاطر اختلافاتی که با هم داشتند از هم جدا شدند و ژیوان همراه پدرش به خانه پدر و مادربزرگش رفت.

پسر کوچولو در خانه پدربزرگش بزرگ شد و این در حالی بود که هیچ احساسی نسبت به واژه مادر نداشت و همیشه در کنار خانواده پدری‌اش بود.

ژیوان با شیطنت های بچه‌گانه‌اش در منطقه ای که زندگی می کرد محبوب شده بود و همه این پسربچه بازی گوش را دوست داشتند تا اینکه خبر رسید پدر ژیوان عاشق شده است.

ازدواج با آرزو

آذر ماه سال گذشته بود که خانواده محمد امین متوجه شدند که پسرشان دلباخته زن جوانی شده است که در یکی از روستاهای اطراف بوکان زندگی می کند.

خانواده محمد امین تحقیقات محلی را شروع کردند و مشخص شد که آرزو 32 ساله نیز بخاطر اختلاف با همسرش طلاق گرفته است.

پدر و مادر محمد امین که متوجه علاقه پسرشان و دختر 32 ساله شده بودند برای کمک به آنها برای محمد امین یک خودروی تاکسی خریدند و یک خانه برای آنها اجاره کردند که زندگی شان را با آرامش شروع کنند.

محمد امین و آرزو با هم ازدواج کردند و با اصرارهای خودشان تصمیم گرفتند در همان خانه پدری زندگی کنند .

زوج جوان زندگی شان را با شادی شروع کردند و آرزو پس از مدتی از محمد امین خواست تا برای دیدن برادرش به کشور ترکیه سفر کنند که در این مرحله پدر و مادر تازه داماد همه هزینه های سفر را تهیه کردند و نوعروس را همراه پسرشان به ترکیه فرستادند.

جدایی از خانواده

زوج جوان پس از سفر به ترکیه وقتی به بوکان بازگشتند نوعروس ادعا کرد که می خواهد به خانه عمویش برود و چند روزی را در کنار او باشد.

محمد امین همراه همسرش از خانه پدری خارج شد و به خانه عموی آرزو رفتند اما پس از چند روز محمد امین در تماس با خانواده اش گفت که تصمیم گرفته اند جدا از آنها زندگی کنند و یک خانه اجاره کرده اند.

تهدید به خودکشی

چند روز از ماجرای جدایی محمد امین از خانواده اش می گذشت و این در حالی بود که ژیوان در کنار پدر و مادربزرگش زندگی می کرد تا اینکه محمد امین به خانه پدری اش بازگشت و خواست تا ژیوان را همراه خودش ببرد.

پسر جوان عنوان کرد که آرزو اصرار دارد که ژیوان را به خانه خودمان ببرم تا در کنار ما باشد و آرزو تهدید کرده اگر این کار را نکنم دست به خودکشی می زند.

پسر 5 ساله به خانه پدر و نامادری اش رفت و محمد امین که گرفتار حرفهای همسر دومش شده بود از خانواده اش جدا شد و دیگر هیچ رابطه ای بین آنها وجود نداشت و پدر و مادر محمد امین که فکر می کردند پسرشان در آرامش زندگی می کنند دیگر به آنها بهانه گیری نکردند چون تنها دغدغه آنها خوشبختی پسرشان بود اما دلتنگی ژیوان برای آنها سخت بود.

3 ماه زندگی مشترک

محمد امین و آرزو 3 ماه در یک خانه با هم زندگی می کردند تا اینکه عصر روز حادثه تلخ زندگی پسر 5 ساله، آرزو با شوهرش تماس گرفت و خواست تا محمد امین که با تاکسی مسافرکشی می کند به خانه بازگردد تا او چند زن همسایه را به پارک شهر ببرد. پدر ژیوان به خانه بازگشت و زنان همسایه را به پارک برد و پس از چند ساعت آنها را به خانه بازگرداند.

ژیوان و نامادری اش به خانه رفتند و محمد امین در حال قفل کردن در خودرو بود که به خانه برود که ناگهان یکی از زنان همسایه به سراغ محمد امین رفت و عنوان کرد که کلید خانه اش را در پارک جا گذاشته است به همین خاطر محمدامین و زن همسایه به پارک بازگشتند.

شکنجه های نامادری

محمد امین وقتی به خانه بازگشت در برابر صحنه عجیبی قرار گرفت. آرزو پسر بچه 5 ساله را به باد کتک گرفته بود و محمد امین با ورود به خانه با داد و فریاد می خواهد که آرزو دست از تنبیه فرزندش بردارد.

پدر عصبانی که طاقت دیدن این صحنه را نداشت به آرزو می گوید که اگر با ژیوان مشکلی دارد او را به خانه پدرش باز می گرداند تا پسرش در آرامش باشد.

آرزو که با شنیدن این جمله شوکه شده بود با نقش پردازی ادعا می کند که ژیوان را همچون فرزند خودش می داند و دوستش دارد و مانع بردن پسرکوچولو به خانه پدربزرگش می شود.

شکنجه های هولناک

محمد امین که با دیدن تنبیه پسرش از سوی نامادری اش عصبانی بود از خانه خارج می شود و سوار بر خودرویش در شهر مسافرکشی می کند تا اینکه به خانه باز می گردد.

هوا تاریک شده بود، محمد امین هرچه زنگ خانه را به صدا در آورد پاسخی نشنید، نگران بود و نمی دانست چه اتفاقی افتاده است و بی قرار بود تا اینکه پس از 20 دقیقه آرزو در خانه را باز کرد و با چهره ای هراسان و آشفته به محمدامین گفت که ژیوان تشنج کرده است.

پدر نگران همراه همسرش به سرعت وارد خانه شد و دید ژیوان در حالیکه برهنه است داخل حمام زیر دوش آب یخ خوابیده و جوابی به فریادهای او نمی دهد.

محمدامین پسر را در آغوش گرفته و به سرعت خود را به بیمارستان شهر می رساند و آثار گاز گرفتن روی بدن ژیوان نگاه ها را به سمت آرزو می برد که او دست به شکنجه پسرکوچولو زده است.

تهدید برای سکوت

درحالیکه ژیوان روی تخت بیمارستان قرار داشت آرزو از محمد امین می خواست تا او را به ترکیه بفرستد و در غیراینصورت دست به خودکشی می زند.

محمد امین که به همسرش مظنون شده بود از آرزو خواست تا تنها حقیقت را بگوید که زن جوان در ادامه سکوت را شکست و به شوهرش گفت که ژیوان را کتک زده است و خواست تا این اتفاق برای آنها به عنوان یک راز پنهان بماند.

این تهدید و درخواست های زن سنگدل درحالی بود که خانواده آرزو نیز با اطلاع از این ماجرا، محمد امین را تحت فشار قرار دادند تا درباره اتفاقات شب حادثه سکوت کنند و به پلیس و خانواده اش حرفی نزند.

فرار به ترکیه

ژیوان چند روز تحت نظر پزشکان قرار داشت و برای بررسی های بیشتر به بیمارستان مهاباد منتقل شد تا اینکه پزشکان مرگ مغزی او را علام کردند. آرزو وقتی شنید پسرکوچولو مرگ مغزی شده است تصمیم گرفت از مهاباد فرار کند و به ترکیه سفر کند اما قبل از فرار ماموران متوجه تصمیم این زن شکنجه گر شدند و در عملیات غافلگیرانه نامادری ژیوان دستگیر شد.

این در حالی بود که ژیوان ساعت 11 شامگاه 17 مرداد ماه روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و زندگی اش پایان گرفت.

حرف های شنیدی

 عموی ژیوان

برادر محمد امین به خبرنگار ما گفت: آرزو، برادرم را خام خودش کرده بود و به دروغ گفته بود که شوهر اولش دو جنسه بوده و به خاطر همین از او طلاق گرفته است.

عموی ژیوان افزود: احتمال می‌دهم که آرزو به خاطر وضعیت مالی خوب خانواده مان قصد داشته تا با مرگ ژیوان ثروت خانواده مان را برای خودش کند چون یک روز قبل از مرگ ژیوان ، برادرم متوجه شد که همسرش حامله است.

وداع با ژیوان کوچولو

صبح روز سه شنبه 23 مرداد ماه امسال پیکر ژیوان کوچولو در بوکان تشییع شد و این در حالی بود که اهالی شهر خواستار اشد مجازات برای نامادری شکنجه گر بودند.

بنا به این گزارش، آرزو به دستور بازپرس پرونده به زندان مهاباد منتقل شده و پرونده در دادسرای بوکان در حال رسیدگی است.